Loading AI tools
جمعیتشناسی اقوام ساکن ایران از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
اقوام ایران به گروههای قومی که هماکنون در کشور ایران زندگی میکنند گفته میشود. این اقوام، با وجود گوناگونیهای فرهنگی، همگی از هویت و درونمایهٔ ایرانی، پشتیبانی میکنند و در طول تاریخ، روابط دوستانه میان یکدیگر را حفظ کردهاند.[۳۶][۳۷][۳۸]
سرزمین ایران از ترکیب جمعیتهای اتنیکی متنوعی تشکیل یافته و گوناگونی فرهنگی قابل توجهی را در عرصههای جغرافیایی از خویش به نمایش گذاشته است. آمارهای دقیقی از سهم قومیتهای مختلف وجود ندارد. با این حال محققان بیان میکنند که گروههای اتنیکی فارس، تُرک آذربایجان و کُرد به ترتیب بیشتر تعداد جمعیت را به خود اختصاص میدهند. این سه گروه اتنیکی رقمی حدود ۴۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. بقیه جمعیت نیز شامل سایر گروههای قومی همچون بلوچ، عرب، گیلک، مازندرانی، لُر، لارستانی، لک، تات، تالش، سمنانی، ترکمن و… میشود.[۳۹]
کشور ایران به دلیل داشتن یک جمعیت به شدت غیرمتجانس اتنیکی، فاقد یک گروه اتنیکی تیتولار میباشد و از یک تنوع فرهنگی و تعدد زبانی برخوردار است که این تنوع و تعدد، تحت یک هویت ملی واحد مبتنی بر فرهنگ و زبان فارسی معیار، منسجم و یکنواخت گردیده است (زانا).[۴۰]
دوزبانگی و چندزبانگی پدیدهای جهانی است و تقریباً به ندرت میتوان کشوری یافت که دست کم بخش کوچک از جمعیت آن به دو یا چند زبان تکلم نکنند. تحقیقات نشان میدهد که ۸۰ درصد جمعیت جهان دوزبانه یا چندزبانه هستند. بعضی از تحقیقات داخلی نشان میدهد که در ایران حدود ۷۵ درصد از کودکان در خانه به زبانی غیر از زبان فارسی صحبت میکنند. برخی از گویشهایی که به عنوان گویشهای زبان فارسی قلمداد شدهاند، تفاوت شدید با زبان فارسی معیار دارند و اغلب برای متکلمان زبان فارسی معیار قابل فهم نمیباشند، مانند گویشهای آبادانی، دزفولی-شوشتری، بوشهری، بندری (هرمزگانی)، کرمانی، یزدی، نائینی، نطنزی، شهر کُردی و بیرجندی.[۴۱]
ایران، مردمی از اقوام گوناگون دارد که همگی، خود را دارای هویت ایرانی (ملی) میدانند و تاکنون، جشنهای ملی ایران را پاس داشتهاند. اعیاد و سوگواریهای اسلامی نیز در این کشور بسیار رایج است. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مراسمهای اسلامی شکلی مجلل به خود گرفتند و هویت اسلامی، توسط حکومت تازه، پشتیبانی شد.[۴۲] در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰)، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب مادهٔ ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستینبار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی بهعنوان یک مناسبت بینالمللی به رسمیت شناخته شد.[۴۳] این آیین باستانی ایرانی، توسط پیروان ادیان مختلف و در کشورهای دیگر نیز جشن گرفته میشود.[۴۲][۴۴] این جشن به عنوان مهمترین تعطیلات ایران شناخته میشود و از چهارشنبهٔ آخر سال که چهارشنبهسوری در آن برگزار میشود، آغاز شده و با تعطیلات یک هفتهای، به روز سیزدهم سال جدید میرسد که سیزدهبهدر نام دارد و در آن، مردم به پیکنیک میروند.[۴۴]
آشپزی ایرانی اگرچه پساز ورود اسلام تأثیراتی از روشهای آشپزی عربی و مردم شبهجزیره عربستان گرفته است اما به اندازهٔ زیادی محصول جغرافیا و محصولات خوراکی درون ایران است.[۴۵][۴۶][۴۷]
فارسها بزرگترین جمعیت از لحاظ فرهنگی در داخل ایران هستند. فارسها در مناطق مختلف ایران دارای فرهنگها و گویشهای گوناگون هستند.[۴۸] زبان فارسی زبان مشترک این گروه است که بیشترین گویشوران را در ایران دارد و به باور برخی از پژوهشگران، عامل تقویت کننده و پیوند دهنده سایر اقوام ایرانی است.[۴۹][۵۰][۵۱]
آذربایجانیها، یکی از پرجمعیتترین گروههای قومی ایران هستند، که غالباً در جهت شمال غربی کشور در حد فاصل غرب دریای خزر تا دریاچه ارومیه حضور دارند.[۵۲] زبان مادری این مردم، ترکی آذربایجانی است، که ترکی، آذری و آذربایجانی نیز نامیده میشود، و ساختاری شبیه به ترکی استانبولی اما با لهجه نسبتاً متفاوت دارد.[۵۲] نیمی از آذربایجانیها شهرنشین هستند. بزرگترین شهرهای آذربایجانینشین به ترتیب؛ تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل، زنجان، خوی و مراغه است، افزون بر این، مردم ترک آذربایجانی به صورت اقلیتهای قابل توجهی، در شهرهای همدان و قزوین نیز سکونت دارند.[۵۲] بیشتر جمعیت ترکهای آذربایجانی شیعه مذهب و دارای فرهنگی ایرانی هستند.[۵۳][۵۴] تغییر مذهب ایرانیان از سنی به شیعه توسط دودمان صفوی که آذری بودند صورت گرفت.[۵۲] اتنولوگ جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را در سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۰٬۹۰۰٬۰۰۰ نفر برشمرده است و گسترش آن را در شمال غربی و مرکز ایران میداند.[۵۵]
لباس آذربایجانی یا لباس سنتی آذربایجانی، که از فرایندهای طولانی فرهنگ و دین و دیگر عوامل مردم آذربایجانیها پدید آمده است، از نشانههای خاص آذربایجانیها میباشد. از قرن بیستم به بعد، لباس آذربایجانی در شهرها کاربرد خود را از دست داده و حالت امروزی به خود گرفته است؛ ولی عموماً در مناطق عشایری و روستایی و مناطقی که اهالی آذربایجانی سکونت دارند، به مانند سابق کارکرد خود را حفظ کرده است.[۵۶][۵۷]
موسیقی آذربایجانی به موسیقی سنتی مردمان آذربایجانی اطلاق میشود. هنرمندان آذربایجانی، با خلاقیت خود، موسیقی منحصربه فردی را میآفرینند؛ کسانی که این نوع موسیقی را به همراه سرودههای خود به زبان ترکی آذربایجانی میخوانند، «عاشیق» خوانده میشوند. عاشیقها در وصف آذربایجان و دلاوریهای بزرگان آن، در مراسم جشن و عزاداری، سرودههای زیبایی را به همراه موسیقی آذربایجانی میخوانند و مورد توجه مردم قرار میگیرند.[۵۸][۵۹][۶۰]
کُردهای ایران، به مردم مناطقی از ایران گفته میشود که کُردزبان میباشند. کُردها پس از فارسها و آذربایجانیها، سومین گروه قومی عمده در ایران بهشمار میآیند. کردها در استانهای آذربایجان غربی، کُردستان، کرمانشاه، ایلام، همدان، گلستان، تهران، گیلان، قزوین و اردبیل به صورت تجمعی، ایلیاتی و گتوهای شهری حضور دارند. در استانهای دیگر نیز به صورت پراکنده به چشم میخورند. به گونهای که در شمال خاوری کشور اکثریت جمعیت شهرستانهای قوچان، بجنورد، شیروان، درگز، جاجرم و اسفراین کُرد هستند. شهروندان کُرد همچنین سرتاسر مرزهای میانی ایران-ترکمنستان را که منطبق بر کپهداغ است، پوشش میدهند. به جز این دو قلمرو، کُردها در قسمتهایی از حاشیهٔ دریای خزر شامل بخشهایی از شهرستانهای هشتپر، کلاردشت، بهشهر، نوشهر و کُردکوی مستقرند. علاوه بر این جمعیتهای کُرد در ورامین، کرج، هشتگرد، لوشان، خلخال و همدان به صورت تجمعی جای گرفتهاند. به صورت جمعیتهای استحالهیافته و ادغامشده، کُردها در مرکز ایران و استانهای اصفهان و یزد نیز حضور انبوه دارند (ایلهای گلباغی، خواجهوند، ضرابی و دنبلی).
با استناد به نقشههای جغرافیایی و برخی کتب میتوان گفت که کُردها در شمالغربی و غرب، از حاشیه جنوبی رود ارس تا استان ایلام به صورت پیوسته و بدون فاصله، مرزهای بینالمللی ایران را با کشورهای جمهوری خودمختار نخجوان، ترکیه، عراق و حکومت منطقهای کُردستان، در اختیار دارند. اهمیت این پراکنش، به علت وجود شباهتهای فرهنگی (زبان و نژاد) در آن سوی مرز بینالمللی، دوچندان گردیده است.
کُردها با جمعیتی حدوداً ۷ تا ۸٫۵ میلیون نفری، ۱۰ درصد از اهالی ایران را تشکیل میدهند.[۶۱][۶۲][۶۳] بیشتر کُردهای ایران پیروی مذهب تسنن شافعی هستند اما در استانهای کرمانشاه و ایلام بیشتر کُردها پیروی مذهب تشیع میباشند.[۶۴]
یکی از مهمترین شاخصههای هویتی اقوام کرد، زبان کُردی میباشد. زبان کُردی زبانی است ایرانی و متعلق به گروه زبانهای شمال غربی یا جنوب غربی این خانواده است و در گسترهٔ جغرافیایی خود، از گذشته تاکنون، به دلایل گوناگون از جمله شرایط جغرافیایی، طبیعی، اقلیمی، تاریخی، و سیاسی به شاخهها و زیر شاخههای گوناگونی تقسیم شده است.[۶۵][۶۶] از دیگر نمادهای برجسته قوم کُرد، لباس کُردی میباشد. پوشاک مردان و زنان کرد شامل تنپوش، سرپوش و پایافزار است. ساخت و کاربرد هریک از این اجزاء، بسته به فصل، نوع کار و معیشت و مراسم و جشنها با یکدیگر تفاوت دارد. هرچند پوشاک نواحی مختلف کُردستان مانند مکریان، کرمانشاه، اورامان، گروس، پیرانشهر، سنندج، ایلام و … متفاوت است، اما از نظر پوشش کامل بدن، همه با هم یکسان هستند. ایل کُرد مدانلو زمانی زبان کُردی را به عنوان زبان مادری خود داشتند، اما اکنون زبان مازندرانی را به عنوان زبان اصلی خود پذیرفتهاند. در همین راستا، ایل پازوکی در تهران، که ریشه در مناطق کُردزبان غرب ایران دارند، زبان فارسی را بهطور کامل پذیرفته و زبان مادری خود را از یاد بردهاند. این تحولات زبانی، به ویژه در میان اقوامی که در تماس مستمر با سایر گروههای زبانی و فرهنگی قرار داشتهاند، قابل توجه است.[۶۷][۶۸][۶۹]
بلوچها یکی از اقوام ایرانی، و بیشتر ساکن استان سیستان و بلوچستان هستند.[۷۰][۷۱] امروزه بیش از ۱٫۳ میلیون نفر از بلوچهای ایرانی در استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان[۷۲] ، کرمان،[۷۳] خراسان رضوی و خراسان جنوبی[۷۴] و بقیه در سایر استانهای ایران به سر میبرند.[۷۵][۷۶][۷۷]
دین بیشتر مردمان بلوچ اسلام، و اکثریت آنها از اهل سنت، پیرو مذهب حنفی اند. هرچند اقلیتی از شیعه و فرقه ذکری نیز در بین آنها وجود دارد.[۷۸][۷۹] زبان بلوچی از زبانهای ایرانی شاخهٔ شمالباختری است.[۸۰] پوشاک بومی مردم بلوچ با پشتوانهای تاریخی، بهعنوان یکی از نمادهای پوشاک اصیل ایرانی بهشمار میرود که بهرهگیری از آن، هنوز در طراح و رنگهای گوناگونی در میان این مردم، گسترش دارد. در دوران کنونی، این پوشاک در تابستان بیشتر سفید هستند و در زمستان نیز به رنگ تیره در میآیند. طراحی پوشاک، رنگ و تزئینات روی آنان، همانند سوزندوزیها، گوناگونی دارد.[۸۱]
عربهای ساکن ایران یکی از اقوام ایرانی هستند که در جنوب و جنوب غرب کشور و در بخشهایی از استان خوزستان ساکناند.[۸۲] عربهای ساکن ایران بیشتر به گویش عربی خوزستانی که لهجهای از عربی بینالنهرینی است صحبت میکنند. بیشتر عربهای ایران در چهار استان خوزستان و هرمزگان و بوشهر و نواحی جنوبی استان ایلام و اندکی از آنان نیز در استانهای خراسان رضوی و فارس پراکندهاند، با این حال بیشتر آنها در استان خوزستان ساکن هستند و عموماً شیعه دوازده امامیاند. البته عربهای سنّی مذهب نیز در ایران وجود دارند، اما درصد بسیار پایینی را شامل میشوند. تخمین زده میشود اعراب حدود دو و نیم میلیون نفر میلیون نفر معادل ۲٫۷۵ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهند.[۵۸] مردم عرب خوزستان همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند و به تبعیت از دیگر مسلمانان، روز عید فطر از اهمیت و جایگاه بسیار بالاتری در فرهنگ عمومی ایشان برخوردار است و گرامیداشت این روز با هنجارها، رفتارها، و آداب و رسوم بسیاری همراه است.[۸۳][۸۴][۸۵] یکی دیگر از سنن کهن رایج در میان عربهای خوزستان مراسم گرگیعان است که هر ساله در پانزدهم ماه رمضان در اهواز اجرا میشود و در این شب، کودکان عرب با پوشیدن لباسهای عربی به خیابانها میآیند و کیسههای کوچکی که از قبل تهیه کردهاند را به گردن میآویزند و با خواندنِ سرودهای مردمی این شب، به در منزل همسایگان میروند و از آنان عیدی و شیرینی میگیرند. از دیگر مراسم بسیار مهم و رایج در بین عربها، میتوان از مراسم قهوه خوری و دله قهوه نام برد که با آداب و تشریفات بسیار انجام میشود.[۸۶][۸۷][۸۸] عربهای خوزستان که در شهرهای مرکز و غرب و جنوب و جنوب شرقی خوزستان ساکن هستند، از دشداشه استفاده میکنند. دشداشه لباس است مردانه بلند و راحتی که معمولاً آن را با چفیه بینالنهرینی (شماغ)، عقال و عبای عربی (بشت) میپوشند. دشداشههای گوناگون تفاوت جزئی دارند، مثلاً عربهای ایران و عراق دشداشهٔ یقهدار استفاده میکنند.
لرها قومی کهن هستند که بیشتر در استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، فارس، بوشهر، ایلام و همدان ساکن هستند اما در استانهای دیگر نیز حضور چشمگیر دارند. از شهرهای بزرگ لرنشین میتوان به خرمآباد، بروجرد، ملایر، دزفول، یاسوج، شهر کرد، ایذه، بهبهان، بندر گناوه، اهواز، نورآباد ممسنی، بوشهر و… اشاره کرد. لرها به سه دسته لرهای شمالی، بختیاری و لرهای جنوبی تقسیم میشوند. لرهای شمالی در استان لرستان، همدان، ایلام و بخشهای از خوزستان سکونت دارند. لرهای بختیاری در استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان، اصفهان و خوزستان ساکن هستند. لرهای جنوبی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، فارس، بوشهر و خوزستان سکونت دارند.
البته لرها در کشور عراق نیز حضور چشمگیر دارند و حدود ۲ میلیون لر در کشور عراق در شهرهای خانقین و … زندگی میکنند. لباس محلی لرها چوقا (بختیاری)، شال و ستاره (محلی لرستان) است که بسیار لباسهای محلی زیبای هستند. لرها فرهنگ غنی دارند و ریشه در تاریخ دارد به عنوان مثال گلونی که یک نوع شال محلی است قدمتی ۳ هزار ساله دارد. دین اکثر لرها اسلام و شیعه دوازده امامی است. لرها قدمتی دیرینه دارند و قدمت آنها نزدیک به ۶۰ هزار سال است. اسکلتهای کشف شده در غار کلدر در شمال شهر خرمآباد به ۶۰ هزار سال تخمین زده شده است. لرها در طول تاریخ ۳ بار بر ایران مسلط شدهاند؛ یک بار در زمان هخامنشیان که کورش بزرگ اصالتی بختیاری دارد، بار دوم در زمان حکومت زندیه که کریم خان زند اهل لرستان بوده است و یک بار دیگر هم در زمان سردار اسعد بختیاری که تا تهران را فتح کرده بود. از مهمترین مراسمات لرها میتوان به عید نوروز (سال نُو)، شب یلدا (تُوک چیله)، خانه بهاری (بهار مالگه)، چوب بازی (چُو وازی) و … میتوان اشاره کرد. غذاهای محلی لرها بسیار خوشمزه و دلپذیر هستند مانند: گِله بِریژ، جگر وَز، کشکینه، گِرده، زِیر برنجی و …. از اشخاص معروف قوم لر میتوان به سردار اسعد بختیاری، بی بی مریم بختیاری، تیمسار بیرانوند، هادی چوپان و … اشاره کرد.
لکها قومی قدیمی هستند که از بازماندگان قوم کاسی نیز هستند. لکها اکثریت در غرب ایران زندگی میکنند. لکها در استانهای لرستان، کرمانشاه، همدان و ایلام سکونت دارند و از شهرهای لک نشین میتوان به نورآباد (دلفان)، کوهدشت، الشتر، چراودول، هرسین، نهاوند، کنگاور، بیرانشهر، صحنه، سرابله و بخشهای از کرمانشاه و خرمآباد اشاره کرد. لکی زبان مردم لک است و بیش از ۳۰ هزار واژه و قدمت ۵ هزار ساله دارد.
زبان لکی یکی از زبانهای باستانی است که ارتباط و شباهت زیادی با زبان پهلوی دارد. بسیاری هنوز معتقدند که (ل) آن از لر و (ک) آن از کُرد گرفته شده است. اما صرف همجواری لکی با دو زبان لری و کُردی این نظریه را اثبات نمیکند و پژوهشهای پژوهشگران مختلف بیانگر این مطلب است که همجواری آنها باعث شده است که این زبانها از هم تأثیر بپذیرند. آنچه مسلم است، کُرد و لر دو قوم آریایی اند و وجوه مشترک فرهنگی بین آنها فراوان است و شاید همین امر سبب گردیده است که برخی از نویسندگان آنها را به عنوان یک قوم قلمداد میکنند. اصولاً بررسیهای مردمشناسی در این مناطق نشان میدهد که وجوه مشترک بین لرها لرستان به ویژه لکهای شمال لرستان با طوایف استان کرمانشاه و ایلام چشمگیر است، اما هرچه به طرف شمال کرمانشاه و به سوی کردستان حرکت میکنیم، فاصله فرهنگی و زبانی شدت مییابد، تا جایی که این گروه زبان همدیگر را نمیفهمند.
فرهنگ لکی آغشته از قدمت فراوانی دارد که در غارهای شهرهای کوهدشت، هرسین از قدمتی چندین هزار ساله میگوید بهطور مثال غار میرملاس در شهرستان کوهدشت و مفرغ نوعی از آلیاژ برنز زادگاهش در مناطق لک نشین به خصوص در شهرستان کوهدشت و نورآباد (دلفان) است و از فرهنگ لکی تقویم لکی میباشد که قدمتی چند هزار ساله دارد از فرهنگ لکی میتوان به اشعار شاعرهای لک زبان اشاره کرد که چهل سرود لکی شاهنامه لکی و.. را به زبان لکی به نوشتار درآورده اند. از غذاهای اصیل لکی میتوان گفت آش محبوب غرب ایران مناطق زاگرس نشین ترخینه، گِلَه بریژ، بِز بریژ، جِگَروَز و شیرینی برساق نان محلی ساجی، شلکینه و گردَه اشاره کرد. از مشاهیر لک میتوان به کریم خان زند بنیانگذار حکومت زندیه گفت که شاهی عادل و نام نیکو از ایل زند لک بود. حکومتهای لک تبار در طول تاریخ نامدار بوده به عنوان مثال حکومتهای ایران باستان، پادشاهی کاسیان، پادشاهی الیپی و بعد از اسلام، حکومت زندیه و حکومت آل خروشیدیان (هم لک تبار، هم لر تبار) گواهی بر تاریخ این قوم اصیل ایرانی میباشد. لکها اکثراً از دین اسلام و شیعه دوازده امامی پیروی میکنند اما برخی از آنها یارسان یا اهل حق هستند. مردم لک با جمعیت نزدیک به ۵ میلیون نفر در ایران زندگی میکنند که عده ای در استانهای لرستان، کرمانشاه، همدان، ایلام به زبان محلی مناطق لک نشین (لکستان) زندگی میکنند که اکثریت لک زبانان ایران در این چهار استان سکونت دارند و عده ای دیگر از این قوم ایرانی در استانهای خراسان: (رضوی)، (شمالی)، استان مازندران، استان قزوین، استان قم، استان گیلان، استان آذربایجان غربی (دهستان لکستان) و استان شیراز زندگی میکنند و ۳ میلیون دیگر از این قوم در کشورهای عراق، ترکیه و بخش خودمختار داغستان روسیه که این گروه از نژاد که در داغستان زندگی میکنند به عنوان لاکیها شناخته میشوند.
بسیاری از حاملان پایداری زبان فارسی از اهل تسنن در ایران بودهاند و سهمی مهم در اعتلا و پایداری زبان فارسی داشتهاند. نظامی گنجوی، خاقانی شروانی، صائب تبریزی، حافظ شیرازی، منوچهری دامغانی، فرخی سیستانی، گلشن کردستانی و دیگران.
ایران کشوری است با اقوام و گروههای متنوع و گوناگون که بر اساس دلایل تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … در سراسر سرزمین ایران پراکنده شدهاند.[۸۹] عمدهترین گروه از میان اقوام و مذاهب که اکثریت جمعیتی را در کشور تشکیل میدهند فارسها و پیروان مذهب تشیع میباشند.[۹۰] امروزه در ایران، هویتهای جمعی مختلف قشقایی، لر، لک بلوچ، ترکمن، آذری، سیستانی، طبری (مازندرانی)، گیلک، تالش، عرب، کُرد، و فارس ساکنند.[۵۸][۹۱]
باورمندان به نظریههای کشمکش و تضاد اعتقاد دارند در ایران بیشتر قدرت، ثروت، امکانات و تسهیلات در دست مرکزنشینان عمدتاً شیعه مذهب و فارس قرار گرفته آنان با تحمیل ارزشها و باورهای خود به سایر اقوام، مذاهب و گروههای کشور آنان را از نظر هویتی و امکانات در سایه و حاشیه قرار دادهاند.[۹۲][۹۳][۹۴][۹۵][۹۶][۹۷][۹۸] طبق این نظریات عمدهترین مسئله اجتماعی دربارهٔ چالشهای اقوام در ایران را میتوان گسست اجتماعی و سیاسی نام برد که موجب شکلگیری مطالبه عدالتمحور از جانب اقوام و اقشار جامعه ایران شده است. میتوان تغییرات وضعیت معیشتی و اقتصادی کشور را بهعنوان یک پدیده محوری نام برد که بنیان سایر مطالبات اقوام شده است. طبق این دیدگاه این وضعیتْ حاصل نوع مدیریت سرمایهٔ اجتماعی کشور است که دهههاست با زوال مواجه شده است و منشأ سایر چالشها گشته است.[۹۹]
طبق ادعای باورمندان به وجود تبعیض قومیتی در ایران، بخش عمده صنایع سنگین، ازجمله شرکتهای فولاد و خودروسازی در استانهای فارسنشین نظیر اصفهان، البرز، سمنان، و مرکزی استقرار یافتهاند و بیشترین حجم درآمدهای اقتصادی به این استانها اختصاص دارد.[۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲]
بعد از فارسها، آذریها (بهخصوص در استان آذربایجان شرقی) از لحاظ تأمین درآمدهای اقتصادی در مرحلهٔ دوم بهرهمندی قرار دارند.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶][۱۰۷]
در مناطق کردنشین ایران، از شهرهای جنوب استان آذربایجان غربی گرفته تا استانهای کردستان و کرمانشاه و ایلام، در بخش صنعتی، توسعه کارخانهها و کارگاهها و شهرکهای صنعتی ناچیز است و آمار بیکاری در این مناطق، با وجودِ نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده بالا است و این جوانان مجبورند برای امرار معاش به استانهای دیگر، بهخصوص تهران، کوچ کنند یا در کارگاههای تولیدی در استان آذربایجان شرقی و دیگر مناطق به کار مشغول شوند.[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲]برخی از کارشناسان یکی از علتهای کمبود تأسیسات صنعتی و بالا بودن حساسیتهای امنیتی دربارهٔ کردها را به زبان و مذهب متفاوت آنها نسبت به چارچوبهای حاکمیت میدانند که در آن زبان فارسی و مذهب تشیع جزو ساختارهای بنیادین آن حساب میآیند.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶]
عربهای ایران در استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان پراکنده شدهاند. نفتخیز بودن مناطق محلّ سکونت آنها و وجود بنادر مهم جنوب غرب و جنوب کشور در آن مناطق موجب رونق بازرگانی و تجارت بینالمللی در آنجا شده است و جدا از نیروی کار منطقهای، پذیرای نیروی کار دیگر مناطق نیز هست و محلّ اشتغال غیرعربها شده است که این موضوع احساس نابرابری و نارضایتی عربها از حاکمیت را فراهم کرده است.[۵۸] به علاوه کمبود زیر ساختها رفاهی، بیکاری فزاینده، بحران آب آشامیدنی و آب کشاورزی، آلودگی هوا، تداوم پروژه انتقال آب، نادیده گرفتن شاخصههای هویت عربی در سیاست گذاریها و تصمیمگیریها همگی موجب نارضایتیهای روزافزون در این مناطق شده است[۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱] که نمود آن را میتوان در اعتراضات مختلف در کشور مانند دی ۹۶[۱۲۲]، آبان ۹۸،[۱۲۳][۱۲۴] تابستان ۱۴۰۰،[۱۲۵][۱۲۶][۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰] تأسیس احزاب مخالف حکومت و گروههای مسلح مانند جنبش آزادیبخش الاحواز مشاهده کرد.[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳]
درهایت میتوان گفت احساس نارضایتی و نابرابری در میان اقوام و تصور نقش حاکمیت در ایجاد و تداوم آن از گذشته شکل گرفته و روزبهروز اوج گرفته است و در این باره دادههای حاکی از آن است که بلوچها بدترین شرایط اقتصادی و بیشترین نارضایتی را دارند و دلیل عمدهٔ این مسئله را تفاوت دوگانهٔ قومیتی و مذهبی خود با حاکمیت میدانند.[۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳]
به اعتقاد کارشناسان و متخصصین اجتماعی، برعکس باورهای رایج که تمرکزگرایی در قدرت و ثروت را عاملی برای اقتدار، ثبات و امنیت کشور میدانند، اصل تمرکزگرایی در حوزههای مختلف در کشور میتواند عاملی برای بروز تبعیض میان اقوام، افزایش فساد در قدرت و بروز شکاف میان گروهها و مردمان مختلف در کشور باشد،[۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.