من فکر میکنم که حکومت اسلامی باید مردمش را آزاد بگذارد، اجبار نکند، تهدید نکند، محدودشان نکند.
هیچکس نمیتواند به آزادیهای مشروع و پسندیدهٔ مردم در جامعه تعرض نماید… هیچکس نمیتواند با سانسور واقعیتها و جلوگیری از افزایش آگاهی مردم، برای جامعه محدودیت ایجاد کند.
”
روحیهٔ من اینگونه است که اصلاً از کشتار و زندان خوشم نمیآید، هرچه میخواهد باشد. هیچوقت خوشحال نمیشوم که مثلاً دشمنی را زندانی کردهایم و یا کشتهایم… از روحیه بعضیها که میروند و موقع اعدام، اعدامی را تماشا میکنند، تعجب میکنم که اینها دیگر چه آدمهایی هستند.
سخنان، گفتهها و دیدگاههای او به ترتیب سال میلادی، برابر تقویم خورشیدی در زیرتیترهای میلادی آمده
متن پررنگ آن متنی است که در زیر تصاویر آمده است.
۱۹۶۸
۱۱ دی ۱۳۴۶–۱۱ دی ۱۳۴۷
[وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ] «آیه فقط برای آنهایی نیست که ترازو دارند و به مردم کم میفروشند، مربوط به همهٔ طبقات است که وقتی میخواهند حق خود را بگیرند درست و کامل میگیرند، ولی موقعی که میخواهند حق مردم را بدهند درست نمیدهند. مثلاً همین جامعه روحانیت، آیا حق مردم را ادا میکند؟ یا فقط دلش میخواهد آنچه میگوید مردم گوش کنند و خمس و زکات بگیرد؟ و آیا چرا دربارهٔ مسائلی که مربوط به روز است میترسند فتوا بدهند؟ بله، مراجع ما هم کم فروشاند. آیا دولت حق ملت را میدهد؟ حق رعیت را میدهد؟ آیا ملت حق دولت را ادا میکند؟ آیا اینها کم فروش نیستند؟ آیا ما، جامعه مسلمان، در مقابل برادران خود که در جبهه اسراییل خائن میجنگند و جان فدا میکنند، کم فروش نیستم؟ آنها به خاطر اینکه شر اسراییل را از سر ما کوتاه کنند میجنگند، در حالی که ما از شنیدن اخبار آنهم ناراحت نمیشویم.»[۱]
۱۹۸۰
۱۱ دی ۱۳۵۸–۱۱ دی ۱۳۵۹
«ما از اول پیروزی انقلاب همه صحبت مان این بود که حکومت صدام در عراق مشروع نیست و مردم عراق او را نمیخواهند قصد نداریم با جنگ حکومت صدام را ساقط کنیم این کاری است که مردم خود عراق باید انجام دهند.»[۲]
«اصلاً آتشبس برای ما هیچ مطرح نیست ما جنگ را شروع نکردیم و خواهان جنگ هم نبودیم و نیستیم مخصوصاً بین دو کشور مسلمان اما عراق با تحریک و خواست آمریکا به ما تجاوز کرد هم تجاوز ارضی و هم صدمات اقتصادی و جانی وارد کرد البته نتیجه و ثمره سوء این تجاوز به خودش برگشت و عراق بیشتر آسیب دید.»[۲]
«من با تصفیهٔ جامعهٔ روحانیت از روحانینماها موافقم ولی نه به صورتهای حاد و انتقامجویانه بلکه باید به تدریج افراد ناباب را معرفی کنیم و اصولاً میدانید که روحانی یک سمت انتصابی و تحمیلی نیست.»[۳]
[ در مورد عملکر احزاب و گروهها] «من طرفدار انحلال نیستم فکر میکنم آنها اگر حدود مقررات را مراعات کنند و حاضر باشند به عنوان یک گروه سیاسی نه نظامی و نه ضد انقلاب بلکه به عنوان یک گروهی که دارای یک ایده سیاسی و اجتماعی است فعالیت سالم بکنند و هم در نشریاتشان هم در اجتماعاتشان و هم در سخنرانی هایشان حاضر باشند معقول حرکت کنند من تضمین میدهم که بمانند… ولی اگر به این شکلی که در گذشته عمل کردند بخواهند در کردستان بجنگند هر جا آشوب میشود حضور داشته باشند به هر کسی میخواهند اهانت کنند و هر دروغی را میخواهند در نشریاتشان بنویسند و با نهادهای انقلابی درگیر شوند و در عمل با ضد انقلاب همکاری کنند این طبعاً یک فعالیت سالم سیاسی نیست و قابل تحمل نمیباشد .»[۳]
«در راه که میآمدم فکر میکردم با مردم جنگزده و آسیبدیدهٔ دزفول چگونه صحبت کنم اما به شهر که رسیدم و مردم را دررفتوآمد و خریدوفروش و با روحیهٔ شاد دیدم مجبور شدم فکر خود را عوض کنم و با آنها از نصرت و پیروزی صحبت کنم.»[۴]
[ درباره صدور انقلاب] «هیچ وقت نظر امام یا دیگران که اظهار کردهاند این نبوده است که ما با جنگ و دعوا میخواهیم انقلابمان را صادر کنیم. انقلاب ما یک انقلاب فکری و مکتبی است و ما باید فکر و مکتبمان را تبلیغ کنیم و از این که فکر ما داخل یک کشور دیگری ایجاد مزاحمت کند برای آن دولت ابایی نداریم.»[۵]
۱۹۸۱
۱۱ دی ۱۳۵۹–۱۱ دی ۱۳۶۰
«جمهوری اسلامی موظف نیست و نمیتواند امکانات در اختیار گروههای مخالف و ضد انقلاب قرار دهد تا آنها افکارشان را ترویج دهند. این افراد میتوانند با هزینهٔ شخصی و در حدود قوانین جمهوری اسلامی نظرات خود را ترویج دهند.»[۶]
«قانون اساسی محور وحدت ملت ما است و نباید اجازه داد این قانون تضعیف شود.»[۶]
[ بههنگام ریاست مجلس برای بررسی کفایت بنیصدر ] «جمع افرادی که در مجلس حاضر بودند ۱۹۰ نفر. آرائی که موافق عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر به صندوق ریخته شده ۱۷۷ نفر. رای مخالف یک نفر آقایان دیگر از این به بعد آقای بنی صدر به عنوان رئیس جمهور از قاموس جمهوری اسلامی حذف شده .. رای ممتنع که به گلدان انداخته شده است یک نفر و یازده نفر هم که در مجلس حاضر بودند رای ندادند که آنها هم ممتنع بحساب میآیند؛ بنابراین، آقای ابوالحسن بنیصدر کفایت سیاسی جهت تصدی سمت ریاستجمهوریِ جمهوری اسلامی ایران را ندارد.»[۷]
۱۹۸۲
۱۱ دی ۱۳۶۰–۱۱ دی ۱۳۶۱
این قابل قبول نیست که یک اقلیت محدود، اکثریت عظیم بشریت را در اسارت سیاسی، نظامی و فرهنگی خود داشته باشد.
انقلاب متکی به هیچ گروه و دسته و هیچ فردی حتی رهبر عظیم الشأن ما هم نیست، انقلاب ما از اسلام ریشه میگیرد و در قلوب تودههای مسلمان میلیونی ما جای گرفته و راه خود را ادامه میدهد.
اگر روزی ما به مردم القاء کردیم که فقط روحانیون حقِّ تصمیمگیری دارند و مردم فقط آلت دستی هستند، طولی نمیکشد که هیچ چیز برای این انقلاب و برای این جمهوری نمیماند.
هدف ما مبارزه با تبعیض در دنیا است و این فکر بی شک نمیتواند در ایران محدود بماند.
«ابرقدرتهای جهان از دوستی ما رشک میبرند و با همه قدرت تلاش خواهند کرد که ما دوست نباشیم و ما باید هشیارانه توطئههای آنان را خنثی کنیم و با همکاری جدی و منطقی از کشورهای جهان سوم نیروی عظیمی پدیدآوریم که بتواند در مقابل دو بلوک مقتدر جهان بایستد و در سیاست جهانی نقش داشته باشد .».[۸]
«این قابل قبول نیست که یک اقلیت محدود، اکثریت عظیم بشریت را در اسارت سیاسی، نظامی و فرهنگی خود داشته باشد .»[۸]
«مردم رشید و صبور هندوستان که ۳۵ سال پیش قدرت امپراطوری را در هم شکستند و مردم مسلمان ایران که ۴ سال پیش نیروی جهنمی آمریکا را در خاور میانه به زانو درآوردند اگر با سایر نیروهای سالم منطقه همکاری کنند یقیناً قدرتشان بیشتر از دو بلوک غرب و شرق خواهد بود.».[۸]
«ما در ایران مشغول آمریکائیزدائی هستیم و از هند نیز که دو قرن و نیم مورد ستم انگلیس بود انتظار داریم انگلیسیزدائی کند و برای قطع نفوذ استعمار به کنار گذاشتن زبان انگلیسی اقدام کند».[۹]
«ما به خود حق میدهیم بدون توسل به زور انقلاب را تبلیغ کنیم و نهضتهای آزادی بخش را در صورت تمایلشان، به بحث دربارهٔ انقلاب اسلامی بپذیریم و اگر ابرقدرتها بخواهند کشورهای منطقه مارا تهدید کنند انقلاب اسلامی به خود حق میدهد از این کشورها دفاع کند، اما ما قصد دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را نداریم چه عقیده ما را بپذیرند و چه نپذیرند.»[۹]
«امروز همه انسانهای با فضیلت و بشر دوست از مکتبهای موجود مارکسیسم و امپریالیزم و ملیگرایی مأیوس هستند و باور ندارند که این مکتبها بتوانند مشکلات بشر را حل کنند بلکه مشکلات جامعه ما معلول همین به اصطلاح مکتبها است. بشریت به دنبال راهی است که بتواند بر این همه مصیبت که به نام حقوق انسان بر بشر تحمیل میشوند، پیروز شود. بی شک هر ایده و راهی که انسان را از خداوند دور کند با فطرت انسان سازگار نیست.»[۱۰]
«جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی وظیفه خود میداند که خواستههای مشروع بشری را در هر کجا تأیید کند و بر همین اساس کشور اسلامی ما نهضتهای اسلامی خالص را در سراسر دنیا از هر نژاد و کشور و رنگی که باشند تأیید میکند و تا آن جا که بتواند امکانات خود را در اختیار آنها میگذارد.»[۱۰]
«هدف ما مبارزه با تبعیض در دنیا است و این فکر بی شک نمیتواند در ایران محدود بماند.»[۱۱]
«ما نمیگذاریم که قسمت مملکت فعال ویا یک قسمت دیگر راکد و محروم باشد، این تبعیضها باید از بین برود.»[۱۲]
«این احمقهای منافق کجا هستند که ببینند شمال تهران در زعفرانیه جنگ چریکی کردن دفاع از خلق است یا خدمت به مردم محروم گناوه که ۳۰ شهید دادند و ۳۰۰ هزار تومان طلاجات به جبهه کمک کردند کدام دفاع از خلق است.»[۱۲]
«این انقلاب متکی به هیچ گروه و دسته و هیچ فردی حتی رهبر عظیم الشان مان هم نیست، انقلاب ما از اسلام ریشه میگیرد و در قلوب تودههای مسلمان میلیونی ما جای گرفته و راه خود را ادامه میدهد .»[۱۳]
«امروز در دنیا آبرو و اعتباری برای طیف وسیع مخالفان جمهوری اسلامی نمانده است، منافقان، لیبرالها، سلطنت طلبها، سرمایهدارها، ولگردها و بیبند و بارها و دشمنان اسلام که همگی دست در این توطئه شوم داشتند امروز دارند جزای جنایات خود را میبینند.»[۱۳]
«به دنیا نگویید که ایران خطر است؛ ایران خطر نیست بلکه مُعین و یار عربها و یار اسلام و مسلمانهاست.»[۱۴]
[ درباره جنگ ۱۹۸۲ لبنان] «اینها نمیدانم چطور توی چشم مردم نگاه میکنند؟ این روزنامهنگارها را من نمیدانم فردا با چه آبرویی میآیند با یکی دیگر میخواهند مصاحبه کنند؟ این قلمها چرا شکسته؟ این زبانها چرا بسته شده؟ این دهانها چرا خفه شده؟ این سیاستمدارها چرا این قدر بی انصافند، چرا این قدر بی وجدانند؟ دنیا چرا این قدر تاجر خون است؟»[۱۵]
«من ایمان دارم و با قَسَم جلاله تأکید میکنم که دستاوردهای انقلاب در تمام موارد مذکور در حدّ اعجازبوده است؛ و نه در منطقه، نه در اروپا، نه در آمریکا، بلکه در تاریخ دنیا با این خصوصیات بی نظیر بوده است.»[۱۶]
«این را قاطع میگویم و از آن در هر محفل بینالمللی ای دفاع میکنم؛ دموکراتترین کشور دنیا، با دموکراسی واقعی، ایران است و دموکراسی واقعی در تمام دنیا فقط در ایران است.»[۱۶]
«ما که اهل جنگ نیستیم، ما تجاوز نکرده و نخواهیم کرد و جنگ را به کشور دیگران تحمیل نخواهیم کرد، الان هم که میخواهیم وارد عراق بشویم اولا آنها هنوز در خاک ما هستند و ثانیاً حقوقمان را میخواهیم.»[۱۷]
«جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد حق یک کارگر زحمتکش به جیب کسانی برود که زحمت نمیکشند.»[۱۸]
«ما قبلاً هم اعلام کردهایم که اگر بنا است غیر مستقیم با آمریکا درگیر شویم و مثلاً کشورهای دیگر را وادار کنند با ما بجنگند ترجیح میدهیم با خود آمریکا رو در رو شویم، ملت ما زمانی که مبارزه با آمریکا را شروع کرد خود را برای این طور کارها هم آماده کرد.».[۱۹]
«افتخار میکنیم اگر بچههای ما این قدر شهامت داشته باشند که مرز نشناسند و از مردم لبنان درآنجا حمایت کنند. ما اصلاً حرفی نداریم و از اول گفتیم با اسرائیل در جنگ هستیم؛ از این ابایی نداریم ولی واقعیت این نیست.»[۱۹]
«هدفگیری اسلام به سوی جامعهای است که از لحاظ امکانات مرفّه باشد و از لحاظ توزیعِ امکانات، مستکبر و مستضعف در آن نباشد.»[۱۹]
«فرض کنید فلان کشتیگیری که دیگر نتوانسته مثل گذشته در اینجا زندگی کند، و آن منظرههای لختی و کنار دریاها و مانند آن برایش مهیّا نبوده، دیگر نتوانسته بماند و میرود. خوب برود! خلبانی است که مایل است در جای دیگری به آزادی عیّاشی کند یا بیشتر حقوق بگیرد، خوب او هم برود. کسی که حاضر نیست حساب کند که چقدر این مملکت خرجش کرده تا این فن را یادگرفته، و این غارت و دزدی را میکند و میرود تا به دشمن کشورش خدمت کند، معلوم است چه تیپی است! وقتی هم که رفت، دورش جمع میشوند. نبودن این فرد در این مملکت باعث میشود که عدّهای دیگرفساد نکنند.»[۲۰]
«ما نمیخواهیم از لحاظ انسانی دست رد به سینه آدمهایی که در این حالِ برزخ هستند، بزنیم و به گودال پرتشان کنیم. اینکار را نمیخواهیم بکنیم؛ میخواهیم دستشان را بگیریم تا جلو بیایند، دراینجا زندگی کنند و کمکم با انقلاب خو بگیرند. من اگر میگویم آنهایی که به خارج رفتند بیایند، بدین جهت است. هر وقت هم مایل اند، بیایند، عجلهای هم نداریم. همان روز هم گفتم که اگر زودتر بیایید، قدری جلو هستید. اگر دیرتربیایید، ما این مملکت را میسازیم و شما هم که بعداً خواهید آمد اهلاً و سهلاً!» [۲۰]
۱۹۸۳
۱۱ دی ۱۳۶۱–۱۱ دی ۱۳۶۲
«ما بنای بحرانآفرینی نداریم بنای تشنج ایجاد کردن را نداریم، ما معتقدیم منطق حرف اول و آخر را میزند.»[۲۱]
«شکستن شیشهٔ عمر استکبار جهانی با در دست گرفتن کنترل تنگه هرمز برای ما مثل آب خوردن است.»[۲۲]
«ما در شرایطی قرار گرفتهایم که ان شاالله اگر آن نقطه مطلوب ما در جنگ پیش بیاید و شر حزب بعث عراق از منطقه کنده شود راه حکومت اسلام در منطقه باز میشود و راه سقوط اسرائیل و نجات مردم فلسطین هموار خواهد شد.»[۲۳]
«در گذشته، این گونه فکر میشد که هر مبارزهای بخواهد در جهان موفق شود یا باید به شرق متکی باشد یا به غرب. به عبارت دیگر، یک دولت نیرومند خارجی در بلوکبندیهای دنیا باید از آن حمایت کند. این مسئله پذیرفتهشدهای بود. حتی در بیشتر نهضتهای اسلامی منطقه، نوعی اتکای به جناحشرق دیده میشد و نشانههایی از مارکسیسم بروز میدادند تا کمونیستها از آنها پشتیبانی کنند. جمهوری اسلامی با شیوهٔ مبارزه خاص و با شعار استقلال، آزادی و نیزشعار نه شرقی، نه غربی ثابت کرد که همین امروز که شبکه سرطانی شرق وغرب، همه جهان را گرفته است، ملتی میتواند انقلابی بکند که هم علیه شرق و هم علیه غرب و واقعاً مستقل و متکی به مردم باشد.»[۲۴]
«اگر کشورهای منطقه، خودشان را به فرمانبرداری از آمریکا آلوده نکنند و نخواهند وسیله تحمیلحکومت جدیدی بر عراقیها بشوند میتوانند با ما در صلح و صفا زندگی کنند و مطمئن باشند که جمهوری اسلامی از حال تا همیشه، قصد تجاوز وتعدی به هیچ کشوری، به خصوص کشورهای همسایه را ندارد.»[۲۵]
«هیچ چیز به اندازه حادثهٔ فلسطین نمیتواند روشنگر شیطنت و رذالت و خوی استکباری دنیای غرب و خوی ریاکاری و دو رنگی دنیای شرق باشد.»[۲۶]
«ما با شیوههایی غیر از تروریسم از آمریکا، فرانسه و ارتجاع عرب انتقام خواهیم گرفت.»[۲۷]
«تنها حرکت یک میلیارد مسلمان است که میتواند اسرائیل را نابود کند نه حرکتهای سیاسی دولتهای دست نشانده آمریکای جهانخوار.»[۲۸]
«به حامیان صدام و خود حزب بعث هم باز برای چندمین بار تذکر میدهیم که شما در طول دوران جنگ و قبل از جنگ رذالت و تجاوز و ظلم را آزمایش کردید و دیدید در هر مورد به ضرر خودتان تمام شد و انگیزههای قویتری به ملت ما و رزمندگان ما داد. به هر حال ما ملتی هستیم که انقلابمان براساس پاک کردن عوامل همینگونه جنایات رخ داده و تداوم دارد و انشاءالله از راهی که انتخاب کردهایم برنخواهیم گشت و ستمها و جنایات نمیتواند ملت ما را آرام بکند.»[۲۹]
«اگر روزی ما به مردم القاء کردیم که فقط روحانیون حق تصمیمگیری دارند و مردم فقط آلت دستی هستند که باید مثل یک موجود بیاراده توی ماشین حرکت بکنند، طولی نمیکشد که هیچ چیز برای این انقلاب و برای این جمهوری نمیماند.»[۳۰]
«کسانی در جاهایی گفتهبودند که چون حکومت، حکومت خدا و حکومت امام زمان (عج) است و نایب حکومت، فقیه و مجتهد جامع شرایط است، با این استدلال می گویند این حق نایب امام زمان (عج) که مسأله انتخابات را هدایت کنند و نمیشود این مسأله به این مهمی را در اختیار افکار مردم کوچه و بازار گذاشت . این حرف عوامفریبانه است.»[۳۱]
۱۹۸۵
۱۱دی ۱۳۶۳–۱۱ دی ۱۳۶۴
«برای اقامه نماز جمعه، به دانشگاه [تهران] رفتم. در خطبه دوم دربارهٔ مترو و فاضلاب تهران توضیح دادم و فواید فراوان این دو طرح را گفتم؛ بعضیها با اجرای این طرحها مخالفت دارند و بهخصوص علیه [ساخت] مترو [به عنوان یک وسیله نقلیه لوکس و طاغوتی]، تبلیغ میکنند.»
«مایل نبودیم که جنگ در منطقه و آن هم بین دو کشور اسلامی به وجود آید و حقاً این جنگ بر ما تحمیل شد و جنگ هم همراه خودش مشکلات و تلخیهای فراوانی دارد.»[۳۳]
۱۹۸۸
۱۱ دی ۱۳۶۶–۱۱ دی ۱۳۶۷
«انقلابیگری کلهشقی متحجرانه نیست، بلکه تحولپذیری منطقی است. انسان انقلابی مقتدر است اما جمود و تعصب ندارد و وقتی حق را تشخیص داد - حتی خلاف نظرش - در مقابل حق خاضع است و میپذیرد. این بهترین مصداق انقلابیگری است که امروز امام ما آن را به منصه ظهور رساندند [با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت].»[۳۴]
۱۹۸۹
۱۱ دی ۱۳۶۷–۱۱ دی ۱۳۶۸
«این مسایل (پاسداری از ارزشها) در سراسر زندگی ما بوده و انگیزه ما هم همین است. جامعه روحانیت نیز در این وظیفه یاری میکند. دغدغه ما امروز این است که در دنیای پر از فساد امروز، جمهوری اسلامی چه اقداماتی برای حفاظت از اسلام دارد.»
۲۶ مرداد ماه ۱۳۶۸، در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوریاش
۱۹۹۱
«یک وقت صحبت از این است که ما ارزشها و معارفی را که خارج از حوزه ی جغرافیایی خودمان بهدست میآوریم، صرفاً به این علّت که از جای دیگری آمده نپذیریم و رد کنیم که این بسیار چیز بدی است، آدم مکتب را نپذیرد اما در محدوده ی جغرافیایی خودش هر ناپسندی را قبول کند. این بسیار بد است و ضدِّ ارزش است و راه تکامل انسانها را میبندد. اما یک وقت انسان خودش را در چهاچوب آرمانهای آن مکتبی که پذیرفته قرار میدهد و در همان چارچوب از وطنش و از میهنش و از آب و خاکش و چیزهای مربوط به خود دفاع میکند و به آنها احترام میگذارد و آنها را مقدّس میشمارد. این خود بسیار پسندیده است و امری است که در زندگی ممدوح بوده و نمیشود آن را منفی تلقی کرد.»
«ملیگرایی به این معنا که ما عظمت و اعتبار ایران را بخواهیم و اجازه ندهیم هیچ چیزی از جامعه ی ما به عنوان ایرانی کاسته شود، چیز با ارزشی است؛ اما اگر ملیگرایی معنیاش این باشد که مثلاً چون اسلام را یک عرب آورده ما نمیپذیریم، یا قرآن چون به زبان ما نسیت برای ما در مقام دوم قرار دارد، اینها غلط است و ما با اینطور ملیگراها مخالیم. در عین حال، تعصب بیجا در مقابل علم، فضل، ادب و هنر و اینطور امور اصلاً معنا ندارد و ما باید برای گرفتن چیزی که در زندگی با ارزش و مفید است، آماده باشیم.این خواست اسلام است. این جزء معارف دین ماست که اینگونه باشیم و این به معنای فراموش کردن هویّت ملّی خودمان و هویّت قومی خودمان نیست، بلکه همان مکتب به ما دستور میردهد هویت ملّیتان را هم حفظ کنید و زبان خودتان را نگه دارید و در گرفتن علم و ادب و هنر از دیگران هم تعصب نداشته باشید.»
«ما از اینکه توانستهایم در چهار سال گذشته از مقطع سخت انقلاب با موفقیت عبور کنیم و بسیاری از محرومیتها را بطور جدی جبران نمائیم و خدمات شایستهای را به مردم ارائه دهیم، در پیشگاه خداوند، حضرتعالی و مردممان سرفراز هستیم.»[۳۶]
«بر خلاف پیشبینی ناظران غربی که به غلط تصور میکردند ما تحت تأثیر فشارهای آنان از اصول اسلامی و انقلابی خود دست برمیداریم و یا تسلیم خواهیم شد، خوشبختانه تحلیل آنان غلط از آب درآمد و به شهادت آگاهان، دولت و مردم از این مرحله موفق بیرون آمدند.»[۳۷]
۱۹۹۶
۱۱ دی ۱۳۷۴–۱۱ دی ۱۳۷۵
امنیت و آرامش، سرمایهٔ اساسی رشد و پیشرفت جامعه است؛ در نظام مردمی جمهوری اسلامی، حمایت از منافع مردم و رعایت حقوقِ جامعه یک اصلِ مُسلّم است.
من فکر میکنم که فردِ انقلابیِ خوب، کسی است که وقتی کشورش تثبیت شد، تسلیمِ قانون شود و بگذارد مردم، بیشتر در صحنه بمانند... بهترین خدمت من به مردم و کشورم این است که کمک کنم تا روال دمکراتیک ادامه پیدا کند.
«گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک از مشترکات اسلام و دین زرتشت است.»[۳۸]
«مصلحت هر کشور در ایجاد صمیمت، همکاری و زندگیمحبتآمیز بین پیروان اقلیتهای مذهبی با پیروان دین غالب و رسمی در آن کشور است که این همکاری و دسوتی به رفاه، توسعه و پیشرفت جامعه و ایجاد همبستگی و نزدیک شدن افکار و تقویت نقاط اشتراک میشود.»[۳۹]
«در حال حاضر ایرانِ اسلامی بهدست ایرانی اداره و ساخته میشود و تصمیمات سیاسی کشور بدون هیچگونه اعمال نفوذ بیگانگان بر اساس مصالح و منافع ملی مردم اتخاذ میشود که این مایهٔ افتخار و سربلندی مردم ایران است.»[۴۰]
«دانشآموزان همواره باید به این نکته توجه داشته باشند که شالودهٔ هر موفقیت و پیشرفتی بر پایههای اخلاق کریمه، بصیرت الهی و تلاشوتکاپو برای تحصیل علوم و فنون استوار است که کشور را مستقلتر، آبادتر و سرافرازتر خواهد کرد.»[۴۱]
«امنیت و آرامش سرمایهٔ اساسی رشد و پیشرفت جامعه است و در نظام مردمی جمهوری اسلامی، حمایت از منافع مردم و رعایت حقوقِ جامعه یک اصل مسلم است.»[۴۲]
«اگر موفق شویم از طریق شناساندن ارزشها و ضد ارزشها و اجرای شیوههای عالمانه مانع تأثیرپذیری جوانان مسلمان از فرهنگ منحرف غرب و رفتارها و کرداهای ناشایست شویم، موجب استحکام درونی شخصیت نسل جوان خود شده و بزرگترین خدمت را به بشریت کردهایم.»[۴۳]
«موفقیت ما در اصلاح جامعه و تربیت انسانهای برومند و شایسته در گِروی اجرای اصول اسلام ناب و بیپیرایه است و هر گونه افرط و تفریط در این زمینه آثار زیانباری در پی خواهد داشت.»[۴۴]
«ما به عنوان یک کشور مسلمان و دلسوز مثل کشورهای انحصارگر رفتار نخواهیم کرد که قصد داشته باشیم از امکاناتمان برای رسیدن به اهداف خاص بهره گیریم.»[۴۵]
[نامهٔ دربارهٔ کورش نیکاختر، فردی که در حرم امام خمینی سوءقصد با اسلحهٔ گرم به جان رئیسجمهور هاشمی انجام داشت] «اینجانب از حقِّ شخصی خود گذشتم و با توجه به ابراز ندامت و ادعای پی بردن به اشتباهات از سوی مجرم، مایلم کمک شود تا فرد نادم به حیات خود دادمه دهد.»[۴۶]
«امروز ایران اسلامی با حاکمیت دین در زمینههای علم، صنعت و کشاورزی با کشورهای پیشرفته در حال رقابت است و در عصر اتم و ارتباطات جزء کشورهای پیشتاز جهان محسوب میشود.»[۴۷]
«ایران به رغم سپری کردن ۸ سال جنگ تحمیلی توانست در عرصههای صنعتی، کشاورزی، اقتصادی و سیاسی موفقیتهای بزرگی بهدستآورد و امروز وضعیت اقتصادی و ارزی کشور بسیار مستحکم و مطلوب است.»[۴۸]
«گردونهٔ سازندگی در ایران هرگز از حرکت بازنمیماند.»[۴۹]
«من حضور در امور کشور را ترک نمیکنم و تا زنده هستم برای مردم و انقلاب و اسلام کار میکنم.»[۵۰]
«بیثباتی در خاورمیانه از شروعِ برنامهٔ یهودیسازی فلسطین آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. نسیم آرامش گاهی پیدا میشود ولی بقیهاش همیشه طوفان بیثباتی است، به نظر نمیرسد تا حقِّ مردم فلسطین را ندهند، آرامش جدی پیدا شود. این ناآرامیها را به هر جایی غیر از ماهیّتِ اسرائیل منتسب کردن، ندیده گرفتن واقعیتهاست.»[۵۰]
«ما به کلی اعتمادمان از حسننیست آمریکا سلب شده است، تنها شرط برای رابطه این است که آمریکا باید رفتاری از خود نشان دهد که حسن نیتش را اثبات کند.»[۵۰]
«ما دعا میکنیم که عراقیها درس گرفته باشند و دیگر مسائل گذشته تکرار نشود.»[۵۰]
«فکر میکنم آمریکا و اسرائیل ما را میشناسند و میدانند که هر اقدام تجاوزکارانهای برایشان پشیمانی به بار میآورد. در گذشتههای ایران، بهاندازهٔ کافی نمونههایی برای اینکه هوس نکند به ایران تجاوز بکند، هست.»[۵۰]
«ما متأسفیم که برادران عرب ما [در خلیج فارس] ترجیح داند که کفهٔ مخالفت با ایران را در مقابل اسرائیل سنگینتر کنند، این چیزی است که مردم عرب هم حتماً نمیپسندند.»[۵۰]
«آمریکا تناقضها کم ندارد، آن موقعی که صحبت از دموکراسی میکند در کشورهایی که نه مجلس دارند و نه دموکراسی در آنجا راهی دارد، سرمایهگذاری میکند و آنها را حمایت میکند، همان موقعی که ادعای مبارزه با تروریسم میکند چشم از تروهای دولت اسرائیل میبندد. تحلیل من است که اصل برای آمریکاییها، منافع سیاسی و اقتصادی است، بقیهٔ ادعاها صحت ندارد.[۵۰]
«من فکر میکنم که فردِ انقلابیِ خوب، کسی است که وقتی کشورش تثبیت شد، تسلیمِ قانون شود و بگذارد مردم، بیشتر در صحنه بمانند. معمولاً بهانه میآورند که مثلاً آدمهای قوی نیستند، ولی من این را قبول ندارم. وقتی که آزادی باشد، آدمهای قوی هم پیدا و تقویت میشوند. واقعاً هم در ایران اکنون همهٔ سازمانهای اداری آنچنان مستقر شده که با نبود یک فرد آسیبی نخواهد دید، بهترین خدمت من به مردم و کشورم این است که کمک کنم تا این روال دمکراتیک ادامه پیدا کند.»[۵۰]
۱۹۹۹
۱۱ دی ۱۳۷۷–۱۱ دی ۱۳۷۸
«شاید برخی از شما در جلسات فقهی خود بگویید که حکومت حق علماست، ولی من به شما میگویم اگر مردم نباشند، این حق عملی نمیشود و هیچوقت اینگونه نبوده که روحانیت به زور بخواهد این کار را انجام دهد و در دین نیز این پذیرفته نیست؛ اگر حکومت زوری باشد، دینی نیست… اگر فکر کنیم با زور و کودتا میشود حکومت کرد باید دانست که این با اسلام سازگار نیست؛ چرا که ما با عقیده مردم کار داریم و اگر نتوانیم کاری انجام دهیم که مردم با اراده و اخلاص دینی فعالیت کنند، در واقع کاری نکردهایم. ما در واقع با اختیار و قبول مردم سر و کار داریم و باید سعی کنیم این اصل در نظام ما حفظ شود و باید توجه داشت که دین اسلام با زور سازگار نیست.»
«ما با آمریکا جنگی نداریم و امیدواریم آمریکاییها، نادانی نکنند که دست خود را (به جنگ) آلوده سازند هرچند بعید است که آنها، تا این اندازه نادان باشند.» «جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین در حالی صورت میگیرد که دنیا مدعی آزادی و حقوق بشر است و حتی برای حمایت از حیوانات نیز جمعیتهایی ایجاد میشود.» «آمریکا به طور مشخص از اسراییل حمایت و این رژیم را تأیید میکند و اوضاع اسف بار فلسطین از صحنه های بسیار زشت و تلخ این روزگار است.»
در خطبهٔ دوم نماز جمعه، ۱۷ اسفند ۱۳۸۰/ ۸ مارس ۲۰۰۲[۵۱]
«مهمترین و مادر همه مسائل در دنیای امروز، مسئله فلسطین است.» «این رژیم به عنوان پایگاهی برای تداوم استعمار در منطقه به وجود آمد.» «فکر نکنید اگر فلسطینی را از غزه و کرانه باختری بیرون کردید، جنگ تمام میشود.»
در خطبهٔ دوم نماز جمعه، ۸ آذر ۱۳۸۱/ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۲[۵۲]
۲۰۰۳
۱۱ دی ۱۳۸۱–۱۱ دی ۱۳۸۲
«ورزش به دلیل پیامهای عمیق و انسان سازی که برای آحاد یک ملت دربردارد ازاهمیت به سزایی برخوردار است و شاید این بخش از مهمترین قسمتهای جامعه میباشد که نوعاً انسانهای قابل قبول و دوست داشتنی درآن حضور دارند.»[۵۳]
«چهرههای ورزشکاررشته مختلف ورزشی از نشانههای انسانهای متکی به نفس و متدین به شمار میروند، که مطرح شدن آنان دراجتماع موجبات رونق کار، نشاط و فعالیت را فراهم خواهد آورد، درحقیقت روح مردانگی و امید با حضور ورزشکاران به جامعه تزریق میشود.»[۵۴]
۲۰۰۵
«هم به ایران مینازم و هم به اسلام» «هیچگاه جز به اعتلای ایران و اسلام نمیاندیشم.»
آرزوی همه ملت ایران، داشتن جامعهای پیشرفته، عالم و مردم مرفه و قدرتمند است.
۱۲ دی ۱۳۸۳–۱۱ دی ۱۳۸۴
«خدا نیامرزد کسانی را که به انقلاب تا این حد بدبین هستند و دستاوردهای آن را نادیده میگیرند.» [۵۵]
«وقتی به فکر راهاندازی دانشگاه آزاد اسلامی افتادیم برخی میگفتند لزومی به تأسیس این دانشگاه نیست. اما معتقد بوده و هستم که به هر میزان افراد عالم و آگاه در جامه بیشتر باشد، میتوانند مسائل خود را بخوبی حل کرده و گامی در جهت توسعهٔ کشور باشند.»[۵۶]
«در زندگی خود جز خدمت به انقلاب، برای خود چیز دیگری نخواستم و میخواهم تا زمانی که زنده هستم برای انقلاب و ایران مفید باشم.»[۵۷]
«هرکس که در ایران رئیسجمهور شود، مجبور است که به مردم خدمت کند. البته انسانهای ناباب، انتخاب نخواهند شد و مردم چشمبسته رای نخواهند داد… شخصی که رئیسجمهور میشود باید علاوه بر صلاحیت ادارهٔ کشور، مقبولیت عمومی نیز داشته باشد. اگر تصور کنیم که چنین انسانهایی وجود ندارند، به انقلاب جفا کردهایم.»[۵۸]
«خود را وقف انقلاب کردهام و هرجا که ضرورت ایجاب کند، با تمام وجود حضور خواهم یافت.»[۵۹]
«هم به ایران مینازم و هم به اسلام و هرجا که احساس کنم وجودم باعث سربلندی ایران اسلامی است، دریغ نخواهم کرد.»[۶۱]
«هیچگاه جز به اعتلای ایران و اسلام نمیاندیشم و در این راه نه تنها از عافیتطلبی بیزارم، بلکه اگر لازم باشد ملاحظات حیثیتی را نیز در نظر نخواهم گرفت.»[۶۲]
«آرزوی همه ملت ایران، داشتن جامعهای پیشرفته، عالم و مردم مرفه و قدرتمند است.»[۶۳]
«آخرین خدمت من به مردم و انقلاب این است که ترجیحاً راه حضور دیگران را در عرصه مدیریت بالای کشور هموار نمایم.»[۶۴]
«اینکه برخی به این فکر بیفتند که آمریکا میخواهد ایران را از خود داشته باشد فکر خامی است. امروز نیروهای عظیم بسیجی، ارتش و سپاه آماده جهادند و اطلاعات ما تا عمق وجود آنها میرسد. ما حق نداریم احساس ضعف کنیم و در کنار آن دشمن باید هوشیار باشد که این ملت ذلیل نیست.»[۶۵]
«اگر بخواهیم نقش واقعی اسلام را احیا کنیم، چارهای جز اتحاد، همدلی و همراهی با دنیای اسلام نداریم و اگر دنیای اسلام بخواهد منافع، مصالح، عافیت و عاقبت داشته باشد باید در ابتدا به فکر همدلی، همبستگی و اتحاد با اولین بخش از دنیا که مسلمانان هستند و در قدم بعدی با کشورهای غیرمسلمان که شریک ما در مظلومیت، محرومیت و چنبره استبداد و استثمار به شمار میروند، باشد.»[۶۶]
«جهانی شدن بطور طبیعی وجود دارد و بشر از غارنشینی به مجتمعهای انسانی رسیده است. مرزها روز به روز ضعیف تر میشوند و حاکمیت ملی مقداری از اختیاراتش را به حاکمیت جهانی واگذار میکند. جهانی شدن از اقتضائات عصر ماست و کسی نمیتواند جلوی پرواز امواج و اطلاعات را بگیرد. دنیای اسلام در چنین فضایی باید برنامهریزی کند.»[۶۷]
۲۰۰۶
۱۲ دی ۱۳۸۴–۱۱ دی ۱۳۸۵
«کشور ما باید در دموکراسی و آزادی مثل همیشه پیشتاز باشد؛ چراکه انقلاب ما و حفظ آن مردمی بوده و به تدریج عمق اتکا به مردم افزایش مییابد.»[۶۸]
«اگر امروز استکبار و استعمار بتواند از وحدت جهان اسلام جلوگیری کند، قطعاً میتواند به سایر اهداف شوم خود برسد. در اصل بزرگترین حربهٔ استعمار، تفرقه است. سیاست استعماری امروز هنوز ادامه دارد اما باآگاهی و رشد فکری و شناخت توطئه و عکسالعمل مناسب میتوان این وحدت رو به افزایش جهان اسلام را حفظ کرد.»[۶۹]
«هیچ مسلمانی در جهان وجود ندارد که از اهانت به پیغمبر (ص) عصبانی نشود آن هم به اسم آزادی! اگر آزادی بیان تا این حد است که به مقدسترین موجود مسلمانان اهانت شود در مقابل این آزادی باید وجود داشته باشد که در کل دنیا فشار مسلمانان علیه کسانی که چنین اقدامی کردهاند اعمال شود.»[۷۰]
«غربیها باید بدانند که مسلمانان به عقایدشان بیش از آنچه آنها فکر میکنند، پایبند هستند.»[۷۱]
«آنها در محیط خود قصد دارند از مسلمانان یک جریان خشن و تروریست معرفی کنند تا تصمیمات شوم خود را علیه ما بگیرند اما نمیدانند که مردم از دین و عقایدشان دفاع میکنند و جلوی این تحریفات را میگیرند.»[۷۲]
«شما چه با ماهمکاری بکنید یا نکنید دنیای اسلام از راهی که وارد شده بر نمیگردد و باید بپذیرید که یک چهارم جمعیت دنیا حق دارد در مسایل جهانی حضور مؤثر داشته باشد.»[۷۳]
۲۰۰۷
۱۱ دی ۱۳۸۵–۱۱ دی ۱۳۸۶
«فتنهانگیزیها و تفرقهافکنیها و تحریک احساسات میان شیعیان و سنّیها در واقع جزو نغمههای شیطانی هستند و برماست که در برابر وسوسههای شیطان فریب نخوریم… کارهایی مردم عوام و افراطیهای دو طرف انجام میدهند، نباید باعث ایجاد تفرقه در میان مسلمانان بشود… هدفمان پاسداری از اسلام است، این هدف به وحدت نیازمند است.»
«[ درباره ی تقیه نزد شیعه ] فکر میکنم این موضوع جزو همان چیزهایی است که دشمنان به آن دامن میزنند. اگر زندگی خردمندان و اشخاص و حکومتها و کشورها را ملاحظه کنید، میبینید که اموری وجود دارند که انسان نمیخواهد آنها را برملا کند، ازجنبهٔ قانونی هم میدانیم پارهای از اسناد وجود دارندکه تنها بعد از سپری شدن مدّت زمانی کشف آنها جایز است، این معنای خردمندانهٔ تقیه است… سادگی است اگر مفهوم تقیه را به تحرکات سرّی نادرست تفسیر کنیم. تقیهای که ما باور داریم موضوعی عاقلانه است و در میان شیعه و سنّی و تمامی حکومتها وجود دارد.»
«نباید خون یک مسلمان و حتی غیر مسلمان در عراق بر زمین ریخته شود، تمامی مردم عراق باید از طریق اجرای قانون از امنیت برخوردار شوند، امّا افراطیها با هدف ویژهای به عراق آمدهاند؛ آمدهاند تا مانع از آن شوند که مردم عراق خود زمامدار امور خود شوند، و اشغالگران آمریکایی نیز از چنین چیزی اظهار رضایت مینمایند، زیرا زمینه و بهانهٔ ادامهٔ حضورشان را فراهم میکند، به همین خاطر بر ما علمای شیعه و سنّی و تمامی مراکز و شخصیتهای فکری و فرهنگی در جهان اسلام است که زمینه را برای مردم عراق فراهم کنیم تا زمام امور و سرنوشت خود ر ا بدست بگیرد. دیگر مسایل ارتباطی به ما ندارد زیرا خود آنان از رشد و خرد کافی برخوردارند.»
«خدمتی که اسلام به زنها کرد هیچیک از مکاتب موجود دنیا نکردهاند. اسلام زن را از راههای افراطی و تفریطی بازداشت. زنان همچنین در انقلاب اسلامی نقش قابل توجهی ایفا کردند و فردای امروز خواهیم دید که زنان ایرانی چه نقشی در تاریخ ایران خواهند داشت. اگر زنان باسواد و متخصص ما در عین پاکدامنی در صحنهها حضور پیدا کنند، ما از آنچه امروز هستیم بیشتر موفق خواهیم بود و این انقلاب است که راه را برای آنها باز کرد..»[۷۷]
۲۰۰۹
۱۲ دی ۱۳۸۷–۱۱ دی ۱۳۸۸
حضور مردم در همه زمینهها کارساز است و مشروعیتدهنده است. اگر مردم نباشند، بهترین حکومتها نیز در ادارهٔ امور ناتوان هستند.
جمهوری اسلامی، لفظِ تشریفاتی نیست، هم جمهوری است و هم اسلامی؛ باید این دو با هم باشند، اگر هر یک از این دو آسیب ببیند، دیگر انقلاب و جمهوری اسلامی نخواهیم داشت
«ما اینجور افراطی نیستیم که هر کس و هر گروهی را بخاطر اینکه یک محلهای را خوشنام کنند، یک چیزی بنام امامزاده را در آن درست بکنند و آنجا را استفاده کنند، نه؛ باید موارد مشخص و مثبت ریشهدار باشد که بشود از آن استفاده کرد و انحرافی در آن نباشد.»[۷۸]
«امروز بلای بزرگ در کل کشورهای دنیا، اختلافات مذهبی است. نیروهای ما دارد هدر میرود، کینهتوزیها را زیاد میکند.»[۷۹]
«ما جریانهای ضد انقلابی داریم که از اول پیروزی انقلاب همیشه انتخابات را تحریم میکردند.»[۸۰]
«قطعاً بدون حضور مردم و ارادهٔ مردم حکومت اسلامی محقق نخواهد شد. ما افرادی را داریم که فکر میکنند به صرف اینکه فقیه جامعالشرایط به عنوان نایب امام زمان (عج) در رأس امور کشور است، اینجا دیگر حکومت اسلامی شکل گرفته است. اگر مردم نباشند این فقیه چگونه میتواند کار بکند؟ اگر اراده مردم نباشد مگر میشود حکومت تشکیل داد؟ مگر میشود کاری کرد؟ بهعلاوه مگر همین فقیه در قانون اساسی ما بدون اراده مردم نصب شده است؟ مردم خبرگان را انتخاب کردند و خبرگان رهبری را.»[۸۱]
«خود رهبری همان فقیهی که مشروعیت نظام به او متکی است، همان هم اگر آرا مردم را نداشته باشد، نیست. حضور مردم در همه زمینهها کارساز است و مشروعیتدهنده است.»[۸۲]
«در این تردید نکنیم که پایه انقلاب اسلامی و اعتبار جهانی ما و استحکام نظام ما منافع فرد فرد ما در این است که وارد میدان انتخابات شویم.»[۸۳]
«فضای جهانی و داخلی، رشد ارتباطات و افزایش آگاهیها، اجازه تنگ نظری و یکسویه نگری را نمیدهد و مردم خود راه صحیح را پیدا خواهند کرد.»[۸۴]
«نقطهٔ اساسی توسعه کشور، اتکا به فکر و علم انسانهاست.»[۸۵]
«فضای تحقیق و تحصیل با اجبار و اکراه رابطهای ندارد و در فضایی آزاد میتوان امیدوار بود که اندیشهها رشد پیدا کند.»[۸۶]
«زمانی که در زندان نیز بودیم و در انفرادی که انسان هیچچیز جز دیوار نمیبیند، وقتی قرآن در اختیار ما قرار دادند گویی درهای بهشت به روی ما باز میشد.»[۸۷]
«فلسطین باید مردم خود را آماده کند تا از حق خود دفاع کنند کسی هم نمیتواند در این باره اعتراضی کند. تفاوت مقاومت با تروریسم همین جاست. کسی که از کیان و هویت خود با سلاح دفاع میکند تروریست نیست؛ بلکه، تروریست کسی است که در کشور دیگری یا کشور خود ایجاد رعب و وحشت میکند و بمب منفجر میکند و دیگران را میکشد. مقاومت مردم فلسطین را نمیتوان تروریسم نامید. مغالطهکاری قدرتهای جهانی همین است که این مقاومت را ترور مینامند. مقاومت لبنان و فلسطین حقیقتاً حرکت حقی است که همه مقررات جهانی هم بر آن صحه میگذارد و حقی است که خداوند به آنها داده است.»[۸۸]
«حفظ حضور مردم در صحنه و اتکاء به آراء و نظرات آنان در ادارهٔ حکومت ضمانت اجرای وعدههای انقلاب است و اگر مردم نباشند بهترین حکومتها نیز در اداره امور ناتوان هستند.»[۸۹]
«عربستان از جمله کشورها مهم در جهان اسلام است و اگر تهران و ریاض با هم همکاری کنند میتوانند اقدامات بزرگی به نفع جهان اسلام، جهان سوم و منطقه انجام دهند.»[۹۰]
«جمهوری اسلامی لفظ تشریفاتی نیست. هم جمهوری است و هم اسلامی. باید این دو با هم باشند. اگر هر یک از این دو آسیب ببیند، دیگر انقلاب و جمهوری اسلامی نخواهیم داشت.»[۹۱]
۲۰۱۱
۱۱ دی ۱۳۸۹–۱۱ دی ۱۳۹۰
«دانشجوی ایرانی باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافهپرستی، به خواب غفلت نرود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه نشود و نباید بگذارد نردبان ترقی، پلههای سقوط گردد.»[۹۲]
«استعداد علمی و پژوهشی ایرانیان، چون خورشیدی تابناک بوده و هست که هر از چندگاهی از پس ابرهای تنگنظری و جنگ و جدالهای بیهوده و بازیهای مضحک سیاسی درخشیده و باز هم میدرخشد تا پایههای تقسیمبندی غیرعادلانه دنیا به کشورهای پیشرفته و کشورهای جهان سوم را به هم بریزد.»[۹۳]
«دانشجوی ایرانی باید تلاش نماید تا وارثی صالح برای سرمایههای علمی، پژوهشی اسلافش باشد و نباید بگذارد تحجّر و واپسگرایی چوب لای چرخ پیشرفت کشور بگذارد و تحت تأثیر دگماندیشیهای زمانه، از حرکت بایستد. چرا که در این دوره و زمانه، هر توقفی فاصله ما را با قافله علم و تکنولوژی چند برابر میکند.»[۹۴]
۲۰۱۲
”
کسی که از کیان و هویت خود با سلاح دفاع میکند، تروریست نیست؛ بلکه، تروریست کسی است که در کشور دیگری یا کشور خود ایجاد رعب و وحشت میکند... مقاومتمردم فلسطین را نمیتوان تروریسم نامید. مقاومت لبنان و فلسطین حقیقتاً حرکت حقی است که همه مقررات جهانی هم بر آن صحه میگذارد و حقی است که خداوند به آنها داده است؛ تفاوت «مقاومت» با «تروریسم» همین جاست. مغالطهکاری قدرتهای جهانی همین است که این مقاومت را ترور مینامند.
«اسلامی را که من میشناسم و به آن معتقدم و بسیاری هم مثل من فکر میکنند، اسلام دگم نیست. ایدئولوژی اسلام، به این معنی نیست که با عملگرایی تناقض داشته باشد، بلکه کاملاً منعطف است… فکر میکنم بین ایدئولوژی و عملگرایی و پراگماتیسم هیچ تضادی وجود ندارد، بلکه اسلام در عمل دعوت به پراگماتیسم میکند»[۹۵]
«روابط با عربستان، مسئله کوچکی برای منطقه نیست.»[۹۶]
«ما اگر فقط با کشورهای منطقه خودمان روابط را گرم کنیم، قدرت واقعی ایران در منطقه حفظ میشود. یعنی مرکز اقتدار ایران در منطقه است. اما حیف….»[۹۷]
[ اگر از نظر جنابعالی بین حمایت از سازمانهایی مثل حماس در فلسطین و یا حزبالله در لبنان با بعضی از منافع ملی ایران تعارض ایجاد شود، چه کار باید کرد؟] «اگر سیاست درستی در دنیا داشته باشیم، تعارضی ایجاد نمیشود. برای اینکه فلسطینیها حق دارند برای ملت، وطن و حق خودشان مبارزه کنند. نباید اسم آنها را تروریسم بگذاریم. آنها را با مقاومت باید تعریف کرد. از حق خودشان دفاع میکنند و دفاع از حق را همه دنیا به رسمیت میشناسند.»[۹۸]
۲۰۱۳
۱۲ دی ۱۳۹۱–۱۱ دی ۱۳۹۲
افراطیگری و اقداماتِ خارج از حدِّ اعتدال در درازمدت به ضدِّ خود یعنی تفریط میانجامد. افراطیگری باتلاقی است که عامِل آن هرچه جلوتر میرود، بیشتر گرفتار جهل و خمودگی میشود.
ممکن است بتوان با زور و تهدید مردم را آرام نگه داشت اما این خلافِ فطرت انسان است و این آرامش ساختگی همیشه نمیتواند پابرجا باشد.
عمیقاً معتقدم اگر دین اسلام با دید باز و به روز تفسیر و اجرا گردد، امتیازات فراوانی در زمینه حقوق بشر نسبت به سایر مکاتب دارد.
«ممکن است بتوان با زور و تهدید مردم را آرام نگه داشت اما این خلاف فطرت انسان است و این آرامش ساختگی همیشه نمیتواند پابرجا باشد».[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«دانشگاه باید محیطی آزاد برای کسب علم و دانش و آگاهی باشد و نباید قید وبند امنیتی در محیط دانشگاهها وجود داشته باشد.»[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«زمانی که یکی از دغدغههای اصلی بنده تحصیل خانمها در دانشگاه بود که امروز میبینم این قشر در دانشگاهها نه تنها از آقایان کمتر نیستند بلکه در بسیاری از موارد گوی سبقت را ربودهاند»[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«مردم دیگر تحت تأثیر صدا وسیما وجعبهای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل میدهد نیستند ومردم ایران امروز آگاه شدهاند و عقل خود را در دست جعبههای که سانسور میکنند نمیدهند.»[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«روحانیت پیشتاز حرکت سرنگونی رژیم شاه بود اما با این حرف نمیخواهیم سهم دیگران را کم رنگ کنیم ولی سهم روحانیت از دیگر احزاب بیشتر بوده است.»[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«تهمت زنی، دروغ و رفتارهای فریبکارانه آفتی برای کشور است و موجب ایجاد حس نفرت در بین مردم میشود.»[۹۹]
در دیدار با نخبگان استان کرمانشاه، مهر ۱۳۹۲
«عموم مردم و جامعه متدین ایران بدیل و جایگزینی برای نظام جمهوری اسلامی و معارف مکتب اهل بیت (ع) نمیشناسند و اگر گله و شکایتی از اوضاع دارند، به برخی عملکردهای مجریان و برداشتهای شاذ و به دور از واقعیت افراطیون بازمیگردد.»[۱۰۰]
«اگر اداره یک کشور متکی به افراد و جریانهای خاص شود، نتیجه آن وضعی خواهد بود که هیچکس مسئولیت مشکلات و معضلات را پذیرا نیست.»[۱۰۱]
«هنوز جامعه زنان نتوانسته است به تناسب رشد تحصیلی، به سهم واقعی خود در عرصههای مختلف کشور دست یابد که باید مشکلات پیش رو برای احقاق حقوق زنان برداشته شود.»[۱۰۲]
«اینجانب اگر عزت و آبرویی دارم از خداوند متعال، انقلاب، نظام اسلامی و مردم شریف ایران است و تا آخر عمر نیز در هر صحنهای که بتوانم و نیاز باشد در خدمت به نظام و مردم کوتاهی نخواهم کرد.»[۱۰۳]
«افراطیگری و اقدامات خارج از حد اعتدال در درازمدت به ضد خود یعنی تفریط میانجامد و افراطیگری باتلاقی است که عامل آن هرچه جلوتر میرود، بیشتر گرفتار جهل و خمودگی میشود.»[۱۰۴]
«امروزه ادارهٔ جامعه بدون تحزب غیرممکن است و اگر کسی ادعا کند که میتوان بدون حزب، تشکّل و برنامه جمعی، جامعه را اداره کرد، سخنی گزاف و از سر بیتدبیری زده است.»[۱۰۵]
«در مکتب اسلام که باید انتقاد همراه با ادب و اخلاق اسلامی باشد، متأسفانه توسط گروههای افراطی صاحب رسانه، توأم با توهین و به کار بردن زشتترین الفاظ ادا میشود و تحمل شنیدن هیچگونه ندای مخالف یا مغایر با عقاید خود را ندارند.»[۱۰۶]
«جوشش افکار درست و صحیح از دل و ذهن مردم راه پیشرفت را علیرغم تنگنظریها و محدودیتها باز خواهد کرد.»[۱۰۷]
«عمیقاً معتقدم اگر دین اسلام با دید باز و به روز تفسیر و اجرا گردد، امتیازات فراوانی در زمینه حقوق بشر نسبت به سایر مکاتب دارد.»[۱۰۸]
«جمهوریت و آزادی را از خواستههای اصلی مردم و مبارزان انقلاب اسلامی است… جمهوریت و آزادی بدون تحزب واقعی و قدرتمند، آسان و موافق نخواهد بود و اگر قرار است به مردم تکیه کنیم و آنها در اداره کشور دخیل باشند، این امر جز در قالب انسجام و هماهنگی حزبی محقق نخواهد شد.»[۱۰۹]
«مبنای مجمع تشخیص مصلحت نظام این است که چنانچه مصلحتی برای نظام تشخیص داده شود میتواند قانون و فتاوای شرعی را دور بزند و نظرات شورای نگهبان را نادیده بگیرد.»[۱۱۰]
«با پیاده شدن اسلام در جامعه نیازی به این همه پلیس و زندان وجود نخواهد داشت.»[۱۱۱]
«ارتباطات جهانی کار تبلیغ ما را آسان کرده ولی نیازمند داشتن الگوی عملی است و نمیتوان از یک جامعهای که خودش گرفتار بیکاری، بداخلاقی، تورم و اختلاف است الگو ساخت و باید الگویی بسازیم که بتوانیم به دنیا ارائه نماییم.»[۱۱۲]
«مردم در اصل با ولایت فقیه مشکلی ندارند. یک مشکلی که ممکن است پیش بیاید و من نمیتوانم خدمت شما عرض نکنم که متأسفانه خیلی از افراد و نهادها از رهبری، زیادی خرج و هزینه میکنند. هر کاری که میکنند به نحوی متکی میکنند به رهبری ولو اشتباه و خلاف کرده باشند. اینگونه نیست همه وظایف ذاتی داریم، آن وظایف را باید خودمان انجام بدهیم و با الفاظ و القاب مسئله حل نمیشود.»[۱۱۳]
«هیچکس نمیتواند به آزادیهای مشروع و پسندیده مردم در جامعه تعرض نماید… هیچکس نمیتواند با سانسور واقعیتها و جلوگیری از افزایش آگاهی مردم، برای جامعه محدودیت ایجاد کند.»[۱۱۴]
«سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.» [۱۱۵]
«یک گروه تروریستی که برخاسته از عقاید افراطی میباشد، امنیت و آسایش ملتی را برهم زده است… داعش مولود نامبارکی از ترکیب جهل و تندروی است که آبروی اسلام و مسلمین را در معرض خطر قرار دادهاند … برای این گروهک تروریستی شیعه و سنی مطرح نیست، بلکه قتل انسانها و غارت اموال مردم موجب ارضای روحی آنان است.»[۱۱۶][۱۱۷]
۲۰۱۴
۱۲ دی ۱۳۹۲–۱۱ دی ۱۳۹۳
فضای سبک زندگی دینی خیلی باز است. اگر متحجرین دستوپای مردم را نبندند، بال پرواز باز است و آدمی به خیلی جاها میتواند برسد.
هیچ کشوری از سانسور و تحمیل افکار به مردم و دانشجویان به جایی نمیرسد.
از لا إِكراهَ فِي الدّين آزادی بیان و رفتار و کردار برداشت میشود، نه خفقان.
«پس از مشکلات عدیدهای که مردم افغانستان در طول تاریخ تحمل کردهاند، حقشان است که آینده خوبی داشته باشند.»[۱۱۸]
«روندی که با دوران بازسازی و سازندگی آغاز شد، روند تکاملی بود که تا سال ۸۴ ادامه داشت و اگر همانگونه ادامه مییافت، به ویژه در زمانی که نفت گران شد و پول زیادی به دست آوردیم، خیلی خوب میشد. اگر این هشت سال، دست یک دولت توانا و عاقل بود، پیشرفت کشور حالت جهشی داشت. در مجمع تشخیص مصلحت همه مقدمات را فراهم کرده بودیم. به دستور رهبری اصل ۴۴ را تفسیر کرده بودیم. خصوصیسازی را در سیاستهای کلی تصویب کرده بودیم. برنامه چهارم که دولت خاتمی به مجلس داده بود، برنامه خوبی بود و بر اساس چشمانداز و اصل ۴۴ تدوین شده بود. میتوانستیم همان روش را ادامه دهیم اما اینها به جای اینکه کارهای ضروری کشور و خلأها را پر کنند، به طرف کارهای پوپولیستی خاص رفتند. سیاست خارجی خیلی معیوب بود. در سیاست داخلی مدیریت خوبی نداشتیم. همهچیز دست به دست هم داد و اوضاع به اینجا رسید.»[۱۱۹]
گفتگوی اعتماد با آیت الله هاشمی رفسنجانی
«پیش از انتخابات ۸۸ اعضای کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان که شخصیتهای بزرگی در جامعه هستند، به دفتر من آمدند تا بفهمند که چرا من با آقای احمدینژاد مخالفت میکنم. دو ساعت و نیم مشکلات احمدینژاد را برای آنها توضیح دادم. گذشته و آیندهاش را گفتم. یکی از علمای بزرگ که در آن جلسه حضور داشت، به تازگی گفتهاند؛ سخنان آقای هاشمی در آن جلسه را امروز طابق النعل بالنعل میبینیم. متن آن گفتوگو هم آماده انتشار است و نوار آن در دبیرخانه خبرگان موجود است ولی نمیخواهم در این شرایط منتشر کنم که بگویند افتاده را پای میزنند.»[۱۱۹]
«در دنیایی که هر روز شاهد جنگافروزی افراد، گروهها و دولتهایی علیه هم نوعان خود هستیم، تلاش برای ممانعت از گسترش آن، برخاسته از روحیه لطیف انسانی است.»[۱۲۰]
در دیدار هیئت گروه بینالمللی بحران، ۱۳۹۲
«در این دنیا هر مقدار تلاش برای کم کردن آلام مظلومان ستودنی است.»[۱۲۰]
در دیدار هیئت گروه بینالمللی بحران، ۱۳۹۲
«وقتی صحبت از فرهنگ میشود، بخشی از ذهنها به این سمت میرود که میزان حجاب زنان در خیابانها و عروسیها، موسیقیها، فیلمها، اینترنت و ماهواره چگونه است، در حالی که فرهنگ علاوه بر اینها در اقتصاد، تولید و کار، خلاقیت، اخلاص، پرهیز از ریا و ربا، وفایبهعهد، صلهرحم، شجاعت، صراحت، صداقت، امانت، مهربانی، انساندوستی، گذشت، ایثار و دهها موضوع مهم دیگر و در همه شئون جامعه ریشه دارد.»[۱۲۱]
«بنده خود را یک فرد معمولی و یک انسان روستایی که در روستا بزرگ شده و به شهر آمده و درس خوانده و در کارهای سیاسی اجتماعی کار کرده و در مسئولیتها خدمت و خطا کرده است، میدانم.»[۱۲۲]
«سیاسی کردن مسائل مربوط به کشاورزی و تولیدات کشاورزان اقدامی نامناسب است. البته مردم روستاها در مناطق دور دست کشور نشان دادهاند و ثابت کردهاند که فریب سیاسی بازیهای شعاری را نمیخورند و در مواقع لزوم، آن اقدامی را انجام میدهند که مورد انتظار یک جمعیت انقلابی، اسلامی، شیعی و ایرانی است.»[۱۲۳]
«در کلاسهای درسی و آزاداندیشی اجازه کارهای متعصبانه و ارتجاعی را ندهید و از سوی دیگر کاری نکنید که عواطف انسانهای متعهد جریحهدار شود. هیچ کشوری از سانسور و تحمیل افکار به مردم و دانشجویان به جایی نمیرسد. قطعاً هر کسی به هر جا رسیده، از فضای آزاد بوده است. «فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» را باید تابلوی محیط های دانشجویی کرد. از «لا إِكراهَ فِي الدّين» [البقرة] آزادی بیان و رفتار و کردار برداشت میشود، نه خفقان».[۱۲۴]
«دانشگاه آزاد اسلامی نباید پسوند «آزاد» خود را فراموش کند و همین طور پسوند «اسلامش» را؛ اسلامی که بر اساس دانش واقعی فقها و مراجع باشد نه مداحان. مواظبت کنید که دانشگاه صبغه آزادی و اسلامی و دانشگاهی را همزمان داشته باشد و روی پای خود هم بایستد و به دستاوردهای خود متکی باشد.».[۱۲۵]
«اصل بیست و ششم قانون اساسی با صراحت بر فعالیت آزاد احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی تأکید کرده است».[۱۲۶]
«فضای دینی خیلی باز است. اگر متحجرین دست و پای مردم را نبندند، بال پرواز باز است و به خیلی جاها میتواند برسد.».[۱۲۷]
۲۰۱۵
۱۱ دی ۱۳۹۳–۱۱ دی ۱۳۹۴
امروز بهار «بیداری اعتدال» در ایران عزیز ماست
من باشم یا نباشم… مطمئنم! فردای فرزندان ما و فردای این مرز و بوم و این انقلاب… آکنده از اعتدال خواهد بود… و افراط و خشک مقدسیها روز به روز منزویتر خواهد شد.
«درست است که شمشیر زود میبرد و به نتیجه میرسد، اما خون، آن هم اگر در راه خدا باشد، با روشنگری و نفوذ و ماندگاری در جوامع انسانی، بهتدریج صاحبان قدرت، توپ، تانک و تمام سلاحها را شکست میدهد».[۱۲۸]
«مردم ایران در طول انقلاب اسلامی نشان دادند که به آرمانهای امام و شهدا وفا دارند و حق آنان است که زندگی مادی و معنوی آنها هم آرمانی باشد.».[۱۲۹]
«زیبندهٔ نظام اسلامی و شایسته مردم ایران نیست که شاهد مشکلات اقتصادی مخصوصاً بیکاری جوانان باشیم».[۱۳۰]
«هیچ مصلحتی بالاتر از حفظ رأی مردم و جلب رضایت آنها برای دوام و پایداری کشور نیست.»[۱۳۱]
«امروز بهار «بیداری اعتدال» در ایران عزیز ماست… من باشم یا نباشم… مطمئنم! فردای فرزندان ما و فردای این مرز و بوم و این انقلاب… آکنده از اعتدال خواهد بود… و افراط و خشک مقدسیها روز به روز منزویتر خواهد شد.»[۱۳۲]
«اگر میخواهید مردم به حرفمان گوش کنند باید اجتهاد علمی کنیم. ۲۰ سال قبل هشدار دادم. اگر روحانیت میخواهد مردم حرفش را گوش کنند، باید به روز باشد. نمیشود به عنوان اجتهاد بگوییم ماهواره نگاه نکنید. مردم هم بگویند چشم! اگر میخواهید مردم به حرفمان گوش کنند باید اجتهاد علمی کنیم. فقه تخصصی برای رشتههای خاص.»[۱۳۳]
«کسی حق ندارد با هر توجیهی در مقدمات انتخابات دخالت کند. یعنی نباید کسی را بدون دلیل رد صلاحیتی کنیم. حق نداریم از ابزار حکومتی برای رأی آوردن یا نیاوردن کسی استفاده کنیم. نمیتوان حق الناس را ظالمانه سلب کرد. در تبلیغات باید عادلانه رفتار شود. در شمردن آرا باید حق رعایت شود. این شرطها، شرطهای رعایت حق الناس است و باید مراعات شان کنیم.»[۱۳۴]
«اگر دستگاههای مرتبط، خودشان رعایت نکنند، مثل «رطب خورده، کی منع رطب کند»، میشود که حرفهایشان در جامعه نه تنها تأثیر ندارد، بلکه اثرات معکوس میگذارد.»[۱۳۵]
«ایران با تمدن باستانی و فرهنگ اسلامی باید الگوی همهٔ جوامع انسانی برای همزیستی مسالمت آمیز باشد و جای تعجب است که بعضیها میخواستند چهرهای خشن از اسلام و به تبع آن مکتب تشیّع و ایران به مردم جهان معرفی کنند.»[۱۳۶]
«ما میتوانیم با استفاده از تجربیاتی که بعد از انقلاب اسلامی به دست آوردیم، افق و آیندهٔ بسیار خوبی را برای کشور ترسیم کنیم»[۱۳۷]
«هر زمان در کشور به اقیانوس مردم پیوستیم، جز موفقیت و کامیابی چیز دیگری نصیبمان نشد.»[۱۳۸]
«زنان ایرانیمسلمان در طول تاریخ نشان دادهاند که از لحاظ علمی و مدیریتی، ظرفیتهای بسیار بالایی برای پیشرفت و مدیریت کارها در جامعه دارند.» «زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر جامعهای میتوانند در هر انتخاباتی به نامزدهای خود رأی دهند و اینکه زنان نامزد در انتخابات، رأی کافی را نمیآورند، به جماعت آنان در جامعه بستگی دارد.» «همه باید برای تحقق اهداف انقلاب دربارهٔ زنان و ارتقای جایگاه آنان در جامعه تلاش کنیم.» «آیت الله هاشمی رفسنجانی: زنان ایرانی ظرفیت های بالایی برای مدیریت در جامعه دارند».خبرآنلاین،۱۷ خرداد ۱۳۹۴.
«اگر ما افراطیهای کشورمان را مهار نمیکردیم، بعضیها از تکفیریها کم نداشتند. چون داعیهٔ حکومت جهانی داشتیم، بعضیها برای خودشان رسالت میدانستند که کارهای افراطی کنند. خداوند رحم کرد و جنگ آنگونه تمام شد. بعد از جنگ اعتدال را سیاست کشور قرار دادیم و ارتباطمان را با دنیا طبیعی کردیم و کشورمان را ساختیم.» [۱۳۹]
«اولاً من از کلیّت انقلاب و اهداف متعالی آن دفاع میکنم. ثانیاً نمیخواهم از همه اتفاقاتی که افتاده، دفاع کنم.. من اینگونه فکر نمیکنم که همه آنچه را که عمل شده، درست بود. کارهای بدی هم انجام گرفته است.» [۱۳۹]
«اشتباهاتی در عملکرد میبینم و شاید در هیچ موردی هم ساکت نبودم و خودم دنبال آن بودم و راضی هم نبودم؛ ولی اصل نظام و خدمت به نظام را لازم میدانم و هنوز هم لازم میدانم. این نظام با همه این مشکلاتی که دارد، بهترین شکل حکومت در نظامهای منطقهای و حتی جهان اسلام است.»[۱۳۹]
«من فکر میکنم مجموعاً ما نباید ضرورت انقلاب را منکر شویم و نباید موفقیت انقلاب را منکر شویم؛ ولی نباید خودشیفته شویم و باید به عملکرد خود انتقاد داشته باشیم تا بهتر شود.»[۱۳۹]
«من مأیوس نیستم که بتوانیم از این تجربههایی که جامعه دارد، به یک حالت اعتدال برگردیم که در کشور بوجود بیاوریم.»[۱۳۹]
(دربارهٔ پیشبینیهای قانونی در زمینه عملکرد مسئولان) «ما در همهجا پیشبینی کردیم. شما بگویید که در کجا پیشبینی نشده است؟ (حتی) در مورد رهبری که شخص اول مملکت است، صراحت قانونی داریم که اگر عدالتش مخدوش شود، معزول است و خودش هم حق ندارد دیگر دخالت کند.»[۱۳۹]
۲۰۱۶
۱۱ دی ۱۳۹۴–۱۱ دی ۱۳۹۵
«من فکر میکنم حکومت اسلامی باید مردمش را آزاد بگذارد، اجبار نکند، تهدید نکند، محدودشان نکند.»[۱۴۰]
«امت اسلامی نباید پایینتر از دیگران باشد بلکه باید در مقام و جایگاه رفیعی قرار داشته باشد.»[۱۴۱]
«امت جهان اسلام در حال حاضر یک چهارم جمعیت دنیا را شکل میدهد و در برگیرنده حدود ۶۰ کشور مستقل است که هر کدام دارای رای در مجامع بینالمللی هستند ولی ما وضع خوبی را در جهان اسلام مشاهده نمیکنیم.»[۱۴۲]
«امت اسلامی باید به راه قرآن برود نه اینکه تفسیرهای غلط و افکار منحط بر آن مسلط شود؛ افکار و تفسیرهایی که نه قرآن را میفهمند، نه صلاح مردم را میدانند.»[۱۴۳]
«ما ایرانیها نیز باید قدر خود را بدانیم. ما صاحب تمدنی ریشهدار هستیم که در تاریخ نظیر ندارد. کشور ما دارای ظرفیتها و پتانسیل خوبی است، در جغرافیای خوبی قرار گرفته و ما راهنماهایی چون قرآن، اسلام و ائمه داریم.»[۱۴۴]
«روحیهٔ من اینگونه است که اصلاً از کشتار و زندان خوشم نمیآید، هرچه میخواهد باشد. هیچوقت خوشحال نمیشوم که مثلاً دشمنی را زندانی کردهایم و یا کشتهایم… از روحیه بعضیها که میروند و موقع اعدام، اعدامی را تماشا میکنند، تعجب میکنم که اینها دیگر چه آدمهایی هستند…»[۱۴۵]
«زمانی که انقلاب پیروز شد، ۶۰ درصد مردم به کلی بیسواد بودند و احساس نیاز به علم واقعی بود. من از کسانی بودم که عاشق ایران و دانش بودم. در آن زمان دانشجوها قیام کردند و شرایطی را ایجاد کردند که دانشگاهها تعطیل شد که این اتفاق اشتباهی بود، گرچه من با این موضوع مخالف بودم اما کاری نمیشد انجام داد. ما ستادی در شورای عالی انقلاب فرهنگی راهاندازی کردیم. شروع جنگ دانشگاهها را به زحمت انداخت.»[۱۴۷]
«ایران جایی است که وقتی انقلاب شد، آن زنجیرهای که از غرب تا شرق دور شوروی کشیده بودند و شوروی از همهجا محاصره بود، شکست؛ یعنی با انقلاب ایران، دندانههای اصلی آن زنجیر شکست. شوروی میتوانست از طریق ایران وارد آبهای آزاد و گرم در جنوب شود و کار کند. به نظرم اهمیت ایران، هم از لحاظ جغرافیایی هم از لحاظ معادن، هم موقعیت خاص و خیلی چیزهای دیگر برای آنها روشن است و باید ایران را در سیاستها در نظر بگیرند و نمیتوان نادیده گرفت.» [۱۴۸]
۲۰۱۷
۱۲ دی ۱۳۹۵ تا درگذشت او در ۱۹ دی ۱۳۹۵
«در همه مراحل با تکیه بر مردم از گردنههای سخت عبور کردیم و به گونهای شد که الان دنیا تعجب میکند و صراحتاً هم میگویند که راز امنیت ستودنی ایران در منطقه کاملاً آلوده به نا امنی چیست؟!!»[۱۴۹]
«کارها را باید مردم انجام دهند. راه توسعه واقعی و ماندگار قابل صدور، تکیه بر توان مردم است.»[۱۵۰]
از او دربارهٔ دیگران
«راه امام حسین (ع) مشعل هدایت امت اسلامی است که پیروی از آن، سعادت و عاقبتبهخیری دو دنیا را در پی خواهد داشت.. مبارزه با جریانهای ظالم و جابر حاکم بر جامعهٔ اسلامی آن روز، هدف امام حسین (ع) بود… آن امام همام وقتی دیدند ظلم و ستم بر جامعه حاکم شده و مسیر زندگی مسلمانان با آمدن معاویه و یزید عوض شده است و گوش آنها بدهکار حرف، نصیحت و اندرز نیست، به مبارزه علیه آنها برخاستند.»[۱۵۱]
«امام بهترین کسی هستند که من در عمرم میشناسم که اسلام، فلسفه، عرفان اسلامی و قرآن، عبادت و اخلاق را خیلی خوب شناختند، علاوه بر اینها یک شخصیت شجاع و بینظیری بودند که هر جا که لازم بود حرف میزدند و هر جا که باید، سکوت میکردند.»[۱۵۲]
«امام خمینی شخصیت بزرگواری بودند که کار بینظیری در تاریخ کردند و برای اولین بار در یک کشور با مکتب اهل بیت (ع) حکومتی تشکیل دادند که ما سابقه آن را در تاریخ نداریم؛ لذا امیدواریم قدردان این رهبری باشیم و بتوانیم راه ایشان را به خوبی ادامه دهیم.»[۱۵۳]
«تأثیری که امام بر جهان گذاشت، فراگیر بود و حتی مردم روستایی در مناطق دوردست کشورهای آمریکای جنوبی، عکس امام را در کنار عکسهای قهرمانان ملی خود، زینت دیوارها میکردند.»[۱۵۴]
«هستند کسانی که میخواهند به هر طریق ممکن میانه بزرگان نظام و دوستداران انقلاب بهخصوص بنده و رهبری معظم انقلاب را برهم بزنند… همواره تعامل خوبی میان اینجانب و مقام معظم رهبری برقرار بوده و راهحل مشکلات نیز در ید پرتوان مقام معظم رهبری است.»[۱۵۵]
«امیرکبیر با مظاهر استبداد درگیر شد که به قیمت جانش تمام شد، چون خشم استعمار و استبداد را همیشه به همراه داشت. الان نام امیرکبیر در ایران و منطقه از همه شاهان بالاتر است، چون بنیانگذار دانش و تکنولوژی بوده و راه مبارزه با استکبار و استعمار را باز کرده بود.»[۱۵۶]
[ عباس کیارستمی ] «... هنر هفتم کشورمان را بینالمللی کرد و پیام آزادگی، صلح و دوستی مردم ایران را به سراسر دنیا رساند...»[۱۵۷]
«باید کسانی که احمدینژاد را تا حد تقدس بالا میبردند، پاسخ بدهند که چگونه به خود اجازه دادند چنین انحرافی در انقلاب اسلامی ایجاد شود.» [۱۵۸]
دربارهٔ او
هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
در چهرهٔ او ۶۰ سال مبارزه با استبداد و استعمار، تلاش خستگیناپذیر برای استقرار نظام اسلامی، مجاهدتی کمنظیر برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی، کوششی مداوم برای عمران و آبادی کشور و همتی مستمر برای ساماندادن به امور قانونگذاری هویدا بود.
«او نمونهای کمنظیر از مبارزان ضد ستمشاهی و رنجدیدگان این راه پرافتخار بود… هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.»
«من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلافنظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهٔ مسائل خارجی اختلافنظر دارند، هم در زمینهٔ نحوهٔ اجرای عدالت اجتماعی اختلافنظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلافنظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.»
«... یک انقلابی تمامعیار بود… همواره یکی از پیشتازان بنام انقلاب اسلامی بود… هاشمی از معماران برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران است… محبوب امام بود و خادم مردم… تحلیلگیری توانا بود که جهان را بهخوبی میشناخت… هاشمی هیچگاه از جنگ نهراسید ولی همواره صلح را گرامی میداشت… برای ایران و ایرانی، آرزوهای بزرگی داشت و تا جان داشت برای سربلندی میهن اسلامی کوشید.»
«من آقای هاشمی را یکی از یاران انقلاب و یکی از ارکان انقلاب میشناسم، من به ایشان علاقمند هستم، خیلی کارها را هم با ایشان مشورت میکنم و خیلی کارها را ایشان با من مشورت میکنند.»
«ممکن است تصویر دیگری از آقای هاشمی در ذهن شما باشد. خاطرهای خدمت شما میگویم؛ در اواخر جنگ که دچار مشکل شدیم در نحوه پایان جنگ، که آقای هاشمی خودشان در یک جلسه خصوصی مطرح کردند که من مسئولیت پایان جنگ را بر عهده میگیرم، چراکه امام به هر حال رهبر است و وجهه خوبی ندارد این کار را انجام دهند و بعد امام من را محکوم کنند؛ بنابراین ایده ایشان این بود که من (هاشمی) فدا بشوم که امام فدا نشود.»
«در چهرهٔ او ۶۰ سال مبارزه با استبداد و استعمار، تلاش خستگیناپذیر برای استقرار نظام اسلامی، مجاهدتی کمنظیر برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی، کوششی مداوم برای عمران و آبادی کشور و همتی مستمر برای ساماندادن به امور تقنینی [قانونگذاری] هویدا بود».
«آیتالله هاشمیرفسنجانی از معدود انسانهای بزرگی است که چه پیش از انقلاب و چه پس از آن همواره و همهجا نقشی ممتاز و کمنظیر داشته است. او اندیشمندی اسلامشناس و آزادیخواه و انقلابی و خستگیناپذیر و مورد اعتماد و عنایت ویژه حضرت امام و گرهگشا در تنگناها و بحرانها بود و قهرمانی که جز به اعتلای انقلاب و ایران و دفع و رفع خطرها از نظام و مردم نیندیشید و عمل نکرد.»
«آیت الله هاشمی نماد صلح دوستی و راهگشای وحدت جهان اسلام بود… نه تنها شخصیتی ارزشمند و اثرگذار در ایران بود، بلکه به عنوان نماد تلاشهای صلح جویانه در سطح بینالمللی، شخصیتی شناخته شده بود. تلاشهای آیت الله رفسنجانی به عنوان یک شخصیت متعادل، منطقی و عملگرا برای پیشبرد ایران، برای وحدت جهان اسلام نیز راهگشا بود.»
«آیت الله هاشمی رفسنجانی علاوه بر نقش و جایگاهی که در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی ایران و مدیریت تحولات سیاسی و اجتماعی نوین ایران داشت، از لحاظ علمی و فکری نیز یکی از چهرههای شاخص و تأثیرگذار در جمهوری اسلامی ایران به شمار میرفت. طی هشت سالی که ایشان ریاست جمهوری اسلامی ایران را به عهده داشتند، همواره از داعیه برحق مجاهدین افغانستان حمایت کرده و از بذل کمک به مهاجرین کشور ما دریغ نکردند.»
«این یار وفادار انقلاب و مردم، همواره و همیشه و در تمامی دورههای پرفرازونشیب زندگی پرثمرش و در مسئولیتهای حساس و خطیر خود در هدایت مسیر توسعه و پیشرفت ایران و تعمیق انقلاب، تلاشی وافر داشتند و همواره با نگاهی ژرف و تیزبین که یکی از ویژگیهای خاص آن فقید سعید بود، علاوه بر توجه و دقت نظر در تمامی عرصههای اقتصادی و اجتماعی کشور در امر پیچیده و دشوار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقشی بسزا و مؤثر برای عبور کشور از تنگناهای صعبالعبور در مقاطع خاص داشتند».
«عربستان سعودی احترام ویژهای برای آقای هاشمیرفسنجانی قایل است و در سفری که سالهای قبل آقای هاشمی به عربستان رفت من هم بودم و دیدم که چطور عربستانیها آمادگی داشتند که دربارهٔ روابط دوجانبه و موضوعات منطقه بحث کنند و به توافق برسند. معمولاً کشورهای دنیا همیشه از نیروها و شخصیتهایی که دارند حداکثر بهرهبرداری را در این مواقع میکنند… در ایران کمتر به این مسئله توجه میشود و ترجیح بر این است که افراد بر اساس سمتشان کارکنند. از سوی دیگر آقای هاشمی ضمن اینکه علاقهمند است که از وجودش برای کشور استفاده شود اما رویه آن هیچوقت اینچنین نبوده است که بخواهد کار موازی انجام دهد.»
«هاشمی و ملکعبدالله تأکید فراوانی داشتند که اگر ایران و عربستان رایزنی و همکاری نداشته باشند، دیگران از این موضوع سود میبرند این در حالی است که همکاری دو کشور نه تنها به سود دو کشور بلکه در نهایت به سود کل منطقه تمام خواهد شد.»
«برخی خیال میکنند که ایشان [آیتاللّه رفسنجانی] مفت به دست آمده و حرفهای بیربطی در مورد ایشان میزنند. البته من همه مواضع ایشان را قبول ندارم و انتقاداتم را در مجمع به ایشان میگویم. یکی از انتقادات من این است که ایشان نباید در ذهن مردم زاویهای با رهبری داشته باشند، نباید دربارهٔ آنچه که رهبری تنفیذ کرده و کسی که رئیس جمهور همه ما شده، بگوید که انتخابات آزاد نبوده و نباید بگوید که تقلب شده است.»
«به نظر میرسد توهین از جانب برخی چهرهها و جریانات سیاسی خاص نسبت به آیتالله هاشمیرفسنجانی حدومرزی ندارد… عملاً هربار که ایشان خاطرهای و کلامی از گذشته نقل میکنند که به مذاق برخی تندروها خوش نمیآید، بهدنبال آن توپخانه توهین، دشنام و افترا به سمت آقای هاشمیرفسنجانی به کار میافتد… دستکم بخشی از بغض و کینه نسبت به این شخصیت بزرگ انقلاب که بهصورت توهین به ایشان خود را ظاهر میکند، در حقیقت بهواسطه معضل حلنشدنی سیاسیای به نام «آیتالله هاشمی رفسنجانی» و حضور باثبات وی در تاریخ مبارزات دوران پهلوی، انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات در میانه میدان تحولات سیاسی و مدیریتی کشور است.»
«آقای هاشمی مرد بزرگی است که به ما درس تَعبِّد آموخت. هاشمی رفسنجانی تاریخ انقلاب ماست ولی با افکار فرهنگیاش موافق نیستم اما ایشان را سیاستمداری بزرگ میدانم.»
«آقای هاشمیرفسنجانی کسی بود که ریشه در اسلام و انقلاب داشت. من یکبار در یک موضوعی به ایشان نامهای نوشته بودم مبنی بر اینکه شناسنامه شما با انقلاب اسلامی صادر شده است و توصیه من به ایشان این بود که شما باید این شناسنامه را تا آخر عمر پاس بدارید. ایشان استقبال کرد و این همان انتظاری بود که از یک پیر مبارزه داشتیم. ایشان مصالح عمومی و ملی را به منافع خصوصی ترجیح داد.»
«آیتالله هاشمیرفسنجانی شخصیتی شجاع و سیاستمداری آگاه به امور کشور بود که بیشترین نقش را در حفظ تعادل سیاست خارجی و داخلی ایران ایفا کرد. ایشان عامل انسجام و وحدتبخشی و اعتدال در سیاست داخلی بود… با دلی آرام و مطمئن از دنیا رفت؛ چراکه باور داشت مردم ایران به درجهای از هوشمندی رسیدهاند که بتوانند صلاح امور را بدانند و به عمل برسانند. او بیشترین تلاشاش را به کار بست تا خط اعتدال در کشور نهادینه شود و در این مسیر، نقش بیبدیل و پدرانهای ایفا کرد…»
«ایشان با حضور مؤثر و سازنده در برهههای حساس انقلاب اسلامی، بهواقع نقشی بیبدیل در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند. آیندگان وقتی صفحات تاریخی این دوره ایران را ورق میزنند به عظمت وجودی او و نقش سازنده او در ایران پی خواهند برد… هاشمی محور تعادل جریانهای سیاسی در انقلاب بود… شان هزینههای سنگینی برای حفظ انقلاب پرداخت. کینه و بغض دشمنان داخلی و خارجی به او که متأسفانه با عناصر داخلی و جاهلان متنسک داخلی همراه شد، او را از پای درنیاورد. او اندیشمندی آگاه، مفسری توانا و فقیهی عالیقدر، سیاستمداری آیندهنگر، مدیری مدبر و مجاهدی نستوه بود که جای خالی او هرگز پر نخواهد شد. هاشمی همواره یکی از ارکان و ستون اصلی انقلاب بود.»
«یک انسان به تمام معنا کامل، با سعه صدر و عادل بود. من موارد فراوانی از ایشان دیدم که زمان حضور در مجلس شورای اسلامی و بعد از آن تلاش میکرد عدالت را در برخورد با افراد رعایت کند؛ رفیق بازی و دوست بازی را در مسائل اداری لحاظ نمیکرد.»
«نمیشود از انقلاب اسلامی ایران حرف زد، بی آنکه از آیتالله رفسنجانی یادی کرد. نمیشود برگهای تاریخ انقلابمان را ورق زد، اما نام آیتالله رفسنجانی را ندید. حافظهٔ تاریخ انقلاب، بی نام آیتالله رفسنجانی کامل نیست.»
«همراهی این مجاهد خستگی ناپذیر از قبل از شروع انقلاب با امام خمینی و حضور در هر صحنهای که امام میفرمود، در لحظه لحظه زندگی ایشان مشهود و متجلی است… هاشمی قامت رعنای گفتمان آزادی خواه و معتدل در جامعه افراط زده ماست. فرزند روستای دوردست رفسنجان که هوش سرشار، استعداد ناب، قدرت تحلیل شگرف و شجاعت مثال زدنی را همراه با عشق به پیامبر و اهل بیت ایشان، اسلام، ایران و امام، در جان و روح خویش نهادینه ساخته بود… ایمان وی به مردم این سرزمین و انتخاب صحیح ایشان و امید به آینده درخشان این سرزمین برای هر آشنای وی ملموس بود وبهترین شاهد برای این مدعا حضور چندین باره وی در عرصههای مختلف انتخابات و کسب رأی از مردم ایران است. هاشمی در میان ما زنده است. با ما خواهد ماند؛ و در جان و روان ایران جریان خواهد داشت. چراکه به فرموده امام هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.»
«ایشان در تمام صحنههای انقلاب از افراد تأثیرگذار بود. اوایل انقلاب و در زمان حضرت امام در حوادث بسیار تلخی که گاهی به وجود میآمد یا حوادثی مثل جنگ جزء افراد استثنایی بود که اتفاقات را هماهنگ میکرد و کشور را به ثبات میرساند.»
«آیت الله هاشمی مؤمن به مسئله مرکزی امت اسلامی یعنی فلسطین و قدس و حامل پرچم آن و مقاوم سرسخت و دشواری برای پروژه اسرائیلی در فلسطین و منطقه و نیز حامی مطلق ملت فلسطین و مقاومت و جهاد خونین اش بود. فلسطین و مسئله فلسطین در مبارزه طولانی ایشان طی دوران شاه مستبد و پس از انقلاب اسلامی ایران و در همه جایگاهها و مسئولیتهایی که به عهده گرفت، حاضر بود.»
«ایشان از قبل از انقلاب یک انسان خود ساخته، مبارز، مجتهد روشن بین و انسانی که در زمان خود میزیست بودند و مقتضیات زمانه را میدانستند. ایشان شاگرد کامل و ممتاز امام (ره) بود که در انقلاب حوادث مختلف و پایان جنگ شاید هر کس دیگری جز هاشمی بود نمیتوانست این گونه عمل کند.»
«آیت الله هاشمی رفسنجانی گامها و تلاشهای بسیاری را به عمل آورد و نقش بزرگ و فعالی در مسیر انقلاب و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و خط امام خمینی (ره)، به همراه دیگر برادران مجاهد خود داشت و در این مسیر مصیبتهای زیادی را متحمل شد.»
«ایشان را از آن زمان که در حوزه درسی ما شرکت داشت به خوبی میشناختم؛ مردی بسیار جدی، باهوش، شجاع و صاحب اراده بود… مشکلات مختلفی را پشت سر گذاشت، ولی این مشکلات هرگز سبب نشد که صحنه را ترک کند.»
↑ «رئیسجمهوری، گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک از مشترکات اسلام و دین زرتشت است.».همشهری.۳ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۰، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری، گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک از مشترکات اسلام و دین زرتشت است.».همشهری.۳ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۰، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری، گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک از مشترکات اسلام و دین زرتشت است.».همشهری.۳ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۰، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری: دانشآموزان پرتلاش پرچم اسرفراز جمهوری اسلامی را در میدانهای علمی برمیافرازند».همشهری.۱۰ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۶، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری:امنیت و آرامش سرمایه اساسی رشد و پیشرفت جامعه است».همشهری.۱۰ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۶، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری در دیدار شرکتکنندگان همایش نسل جوان برخوردهای قهرآمیز نمیتواند اهرم پرورشی مطلوبی باشد».همشهری.۱۱ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۷، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری در دیدار شرکتکنندگان همایش نسل جوان برخوردهای قهرآمیز نمیتواند اهرم پرورشی مطلوبی باشد».همشهری.۱۱ تیر ۱۳۷۵،۱۰۰۷، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری در دیدار شرکتکنندگان همایش نسل جوان برخوردهای قهرآمیز نمیتواند اهرم پرورشی مطلوبی باشد».همشهری.۲۱ تیر ۱۳۷۵،۱۰۱۵، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری ضارب خود را بخشید».همشهری.۱۱ مرداد ۱۳۷۵،۱۰۳۲، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری: ایران اسلامی در عصر اتم و ارتباطات جزو کشورهای پیشتاز جهان است».همشهری.۱۴ مرداد ۱۳۷۵،۱۰۳۳، سال چهارم،سیاسی.
↑ «رئیسجمهوری: آمریکا نمیتواند ایران را در معادلات جهانی نادیده بگیرد و به آن ضربه بزند».همشهری.۲۴ مرداد ۱۳۷۵،۱۰۴۲، سال چهارم،مقالات.
↑ «رئیسجمهوری در اصفهان: گردونه سازندگی ایران، هرگز از حرکت بانمیماند».همشهری.۳۰ مرداد ۱۳۷۵،۱۰۴۷، سال چهارم،سیاسی.
1 2 3 4 5 6 7 8 «رئیسجمهوری در آستانه سفر به ترکیه اعلام کرد:مواضع ایران در قبال شورای آمریکا، شمال عراق و رابطه با ترکیه».همشهری.۲۸ آذر ۱۳۷۵،۱۱۴۸، سال چهارم،سیاسی.