سینمای ایران به صنعت سینما و پویانمایی در ایران گفته می‌شود. سینمای ایران در چندین دوره، مورد ستایش جهان خارج بوده و دستاوردهایی داشته است.

اطلاعات اجمالی سینمای ایران, تعداد سالن ...
سینمای ایران
تعداد سالن۶۳۸ (۱۳۹۹)[1]
  سرانه۰٫۸ به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر
توزیع‌کنندگان اصلیبنیاد سینمایی فارابی
سازمان توسعه سینمایی سوره
مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
تعداد پذیرش (۱۳۹۷)[2]
مجموع۲۸٬۵۳۷٬۴۱۰
  سرانه۰٫۳۶
فیلم‌های ملی۲۸٬۵۱۴٬۹۲۱ (۹۹٫۹۲٪)
فروش گیشه (۱۳۹۷)[2]
مجموع۲۵۰٬۷۷۱٬۹۴۹٬۸۰۰ تومان
فیلم‌های ملی۲۵۰٬۵۰۸٬۵۸۶٬۸۰۰ تومان (۹۹٫۹۹۹٪)
بستن

در دورهٔ پهلوی، افزون بر حضورهای قابل توجه فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های فیلم جهانی، این کشور خود نیز به میزبانی پراهمیت از رویدادهای بین‌المللی سینما در جهان، تبدیل شده بود. جشنواره جهانی فیلم تهران در دههٔ ۱۳۵۰، مهم‌ترین جشنوارهٔ سینمایی در آسیا و تنها جشنوارهٔ ردهٔ «الف» از دید فدراسیون بین‌المللی تهیه‌کنندگان در آسیا به‌شمار می‌رفت. پس از انقلاب ۱۳۵۷، حکومت جدید، نخست، فیلم‌سازی را محدود کرد؛ سپس در صورت تبلیغ ارزش‌های اسلامی، به کارگردانان، کمک مالی رساند. در حدود دههٔ ۱۳۷۰، شوق نخستینِ انقلابی، با خواسته‌های میانه‌روی سیاسی و روابط بهتر با غرب، جایگزین شد و سینمای این کشور، پیشرفت کرد.

پس از انقلاب شماری از کارگردانان ایرانی که از ایران خارج شدند، به ساخت فیلم در خارج از کشور پرداختند. همچنین شماری از فیلم‌ها که برای سینمای عامه‌پسند ایران به کار برده شد به «فیلمفارسی» مشهور شدند. در دوره جمهوری اسلامی با انحصاری‌شدن سینما در دست نظام و حذف‌شدن بخش خصوصی این کشور، محدودیت‌هایی سنگین به فیلم‌سازان اهل ایران تحمیل گردید. سانسور پس از انقلاب ۱۳۵۷، چالشی جدی برای سینمای این کشور است. در ایران، ۲۱ شهریور به‌عنوان روز سینما نام گرفته‌است.[3][4]

پیشینه

Thumb
آبی و رابی (نخستین فیلم صامت ایرانی)

ورود نخستین دوربین فیلم‌برداری (دستگاه سینماتوگراف) در زمان مظفرالدین‌شاه، به سال ۱۲۷۹ خورشیدی، آغازگر تاریخ سینمای ایران است. مظفرالدین شاه در یکی از سفرهایش به فرانسه از دستگاه سینماتوگراف خوشش آمد و به میرزا ابراهیم‌خان صحاف باشی دستور خریداری آن را داد. شاه که مجذوب کارناوالها و جشنواره‌های فرنگی بود دستور داد تا از کارناوال اسناند فیلم برداشته شود و این نخستین تصاویری بود که سینماتوگراف ابتیاع شده ضبط کرد.[5][6]

نخستین سالن سینمای ایران را در سال ۱۲۷۹ خورشیدی (تنها ۵ سال پس از آنکه برادران لومیر سینما را اختراع کردند) با نام «سینما سولی» مبلغین مذهبی کلیسای کاتولیک در شهر تبریز تأسیس کردند. اما این سینما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌های روز، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی تعطیل شد.[7][8]

نخستین محل پخش فیلم در سال ۱۲۸۳ توسط ابراهیم خان صحاف‌باشی در خیابان چراغ گاز افتتاح شد و در آن فیلم‌های کمدی کوتاه نمایش داده شد.[9] اما نخستین سالن عمومی سینما در تهران توسط مهدی‌خان روسی در سال ۱۲۸۶ خورشیدی[10][11] در خیابان علاءالدوله (فردوسی) افتتاح شد. او پس از مدتی با اجاره بالاخانه‌ای در خیابان لاله‌زار، سالن سینمای خود را به آنجا برد.[12]

قدیمی‌ترین سالن سینمای ایران که همچنان فعال است، سینمای صنعت نفت مسجدسلیمان است که به دنبال اکتشاف نفت در این شهر (۱۲۸۷ خورشیدی[13]) احداث شد. این سینما جدیدترین فیلم‌ها را همزمان با تهران نمایش می‌داد. سینمای صنعت نفت مسجدسلیمان به دلیل قدمت و فرسودگی مدتی تعطیل بود، تا اینکه در سال ۱۳۸۹ خورشیدی مورد مرمت و بازسازی کامل قرار گرفت و فعالیت خود را مجدداً شروع کرد.[14] همچنین در همان سال (۱۲۸۷ خورشیدی) و همزمان با احداث پالایشگاه نفت در آبادان، این شهر نیز صاحب سینما شد.[15][16]

نخستین فیلم ناطق فارسی، فیلم دختر لر است که اردشیر ایرانی آن را در سال ۱۳۱۲ خورشیدی ساخته‌است.[17]

تا سال ۱۳۰۹ خورشیدی، سینماهای ساخته شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند، می‌پرداختند. تا اینکه در این سال، اوانس اوهانیانس نخستین فیلم بلند سینمایی ایران را به نام آبی و رابی ساخت.

دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰

در دههٔ ۱۳۲۰ شرکت‌های سینمایی ایرانی پدیدار شدند و سینما میان مردم این کشور، همگانی‌تر شد.[18]

در دههٔ ۱۳۳۰، پیشرفت سینمای این کشور ادامه یافت و در نمونه‌ای، شهلا ریاحی با ساخت مرجان به نخستین کارگردان زن ایرانی تبدیل شد. در این دهه، پویانمایی وارد ایران شد و نخستین تلاش‌های ساخت پویانمایی ایرانی، در ادارهٔ کل فرهنگ و هنرهای زیبای تهران صورت گرفت. نخستین فیلم کوتاه پویانمایی در ایران، توسط اسفندیار احمدیه با عنوان ملانصرالدین در ۱۳۳۶ ساخته شد.[18][19]

اسماعیل کوشان، ساموئل خاچیکیان، هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری فیلم‌سازان مطرح این دوره به‌شمار می‌آیند که از این میان اسماعیل کوشان در تثبیت جریان سینمای تجاری عامه‌پسند ایرانی موسوم به فیلمفارسی نقش عمده‌ای داشت.

دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰: گنج قارون و موج نوی سینمای ایران

Thumb
فروزان، «ستارهٔ سینمای پیش از انقلاب» که نام وی، تضمین‌گر فروش فیلم‌هایش شده بود.[20]
Thumb
بهروز وثوقی که دستاوردهای داخلی و فرامرزی مهمی داشته‌است.

در دههٔ ۱۳۴۰، سینمای فارسی‌زبان، یکی از دوره‌های اوج خود را تجربه کرد؛ فیلم‌هایی چون گنج قارون، گاو و قیصر در این دوران نمایش یافتند. بنیان‌گذاری نهادی که پخش‌کنندهٔ فیلم‌های کودکان هم باشد، با عنوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همین دهه، فرصتی مناسب برای شکل‌گیری سینمای فرهنگی در ایران شد.[18][19]

به شکلی دقیق‌تر، با نمایش گنج قارون در سال ۱۳۴۴، سینمای فیلم‌فارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلم‌های «گنج قارونی» سینماهای ایران را درنوردید. در سال ۱۳۴۸ با پیدایش فیلم‌هایی چون گاو و قیصر تغییری اساسی ایجاد شد؛ جریان تازه‌ای که موج نوی سینمای ایران لقب گرفت. از سویی بنیان‌گذاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۸ شانسی برای شکل‌گیری سینمای فرهنگی بهتری در ایران شد. همکاری یونسکو با این کانون به عنوان پخش‌کننده فیلم‌های کودکان در ایران که با فرستادن نورالدین زرین‌کلک به بلژیک عملی گردید، اثری مهم بر بالابردن سطح فرهنگی کانون گذاشت. جریان فرهنگی شکل‌گرفته از سوی سینماگران پیش‌رو همراه با ایجاد کانون پرورش فکری و همچنین کاهش استقبال همگانی از عناصر سرگرم‌کننده‌ای مانند خشونت، سکس، جاهل مسلکی در میان جوانان و به ویژه تحصیل‌کردگان کشور عواملی بودند که دست در دست هم، جریان نو و سازنده‌ای را در سینمای ایران طی سال‌های ۵۰ تا ۵۷ به وجود آوردند. سهراب شهید ثالث، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، خسرو سینایی، کامران شیردل، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، علی حاتمی، امیر نادری ،فریدون گله، بهمن فرمان آرا، خسرو هریتاش، پرویز کیمیاوی و… از کسانی بودند که با بهانه‌های غیرتجاری نقشی درخور در این جریان داشتند و مقدمه‌هایی را ساختند تا سینمای ایران گام‌های مهمی در سال‌های پسین بردارد.

پیش از انقلاب ۱۳۵۷، افزون بر حضورهای قابل توجه فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های فیلم جهانی، این کشور خود نیز به میزبانی پراهمیت از رویدادهای بین‌المللی سینما در جهان، تبدیل شده‌بود. جشنواره جهانی فیلم تهران در دههٔ ۱۳۵۰، مهم‌ترین جشنوارهٔ سینمایی در آسیا و تنها جشنوارهٔ ردهٔ الف از دید فدراسیون بین‌المللی تهیه‌کنندگان در آسیا به‌شمار می‌رفت.[21] پیش از انقلاب ۱۳۵۷، برای هر ۷۰ هزار نفر یک سینما وجود داشته‌است.[22]

تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، بیشتر مردم ساکن روستاها و شهرهای کوچک ایران که دارای تعصب‌های مذهبی بودند، هرگز به سالن‌های سینما نرفتند و گونه‌ای تحریم دینی ضد سینمای ایران وجود داشت. در نمونه‌ای اما در شهری مذهبی چون قم، در سال ۱۳۴۷ سینمایی نوین گشایش یافت اما تنها چند روز در برابر مذهبیون دوام آورد. مردم متعصب این شهر، با تحریک ملایان شیعه به این سینما ریخته و به غارت آن پرداختند. اما پس از انقلاب، این تحریم مذهبی ضد سینما، حذف شد.[23]

پس از انقلاب ۱۳۵۷

Thumb
منتقدان فیلم ایرانی در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر

«وقتی آدم وارد کادر سینمای امروز ایران می‌شود، بغض می‌کند، همه با یک نظر دیگر به آدم نگاه می‌کنند. برای من آن گذشته‌ها بسیار شیرین است. هم خوب بود و هم زود سپری شد.»
حسن رضیانی دربارهٔ تجربه‌اش از سینمای پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران.[24]

بسیاری از مردم و سینماگران باور داشتند که با سرنگونی پادشاهی و آمدن حکومتی مذهبی، سینمای ایران نیز برای همیشه برچیده می‌شود اما چنین نشد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، سینمای این کشور تا چندین سال، گرفتار سردرگمی گردید. به‌طور کلی، رابطهٔ میان سینماگران ایران با جمهوری اسلامی، از انقلاب ۱۳۵۷، بسیار پیچیده بوده‌است. این رابطه در دوران گوناگون این دوره، حالت‌هایی گوناگون نیز داشت؛ گاه حالت اعتراضی گرفت، گاه با گونه‌ای انفعال همراه شد و گاه نیز با مذاکره پیش رفت و با وجود داشتن چالش‌هایی با سیاست و نظر مسئول‌های سینمایی، در پایان به پذیرش اصول و ادامه یافتن فعالیت در چهارچوب مورد نظر مسئولان نظام جمهوری اسلامی منجر شده‌است. در این دوره با انحصاری‌شدن سینما در دست دولت ایران و حذف‌شدن بخش خصوصی این کشور، محدودیت‌هایی سنگین به فیلم‌سازان اهل ایران تحمیل گردید. سانسور پس از انقلاب ۱۳۵۷، چالشی جدی برای سینمای ایران شمرده شد. امنیتی‌شدن فضای سینما، بخش‌بندی سینماگران به «خودی» و «غیرخودی» و مبارزه با نهادها و اتحادیه‌های صنفی نیمه‌مستقلی چون خانه سینما، از دیگر چالش‌های این دوره هستند.[25] به شکلی دقیق‌تر، پس از انقلاب ۱۳۵۷، حکومت جدید، نخست فیلم‌سازی را محدود کرد؛ سپس در صورت تبلیغ ارزش‌های اسلامی، به کارگردانان، کمک مالی رساند. با این حال، مردم، علاقهٔ کمی نشان دادند و این دوران از فیلم‌سازی با محوریت مستقیم ایدئولوژی، دوام نیاورد. کمی بعد، فیلم‌هایی که به جنگ ایران و عراق می‌پرداختند و فیلم‌هایی که بیان‌گر مدارای بیشتر با ارزش‌های اسلامی بودند، جایگاه خود را به‌دست آوردند. استقرار مذهبی، عموماً تقلید از فیلم‌های غربی را ناپسند ساخت و سازوار کردن داستان‌های باستانی، قومی و مذهبی غربی و شرقی را تشویق کرد؛ مشروط بر آنکه دلواپسی‌های معاصر ایران را بازتاب دهند و محدودیت‌های اسلامی وضع‌شده را محترم شمارند.[26]

در حدود دههٔ ۱۳۷۰، شوق نخستین انقلابی، با خواسته‌های میانه‌روی سیاسی و روابط بهتر با غرب، جایگزین شد. صنعت فیلم‌سازی ایران با جشنواره‌های فیلم ایرانی (همچون جشنواره فیلم فجر) که هر ساله به شکل جهانی برگزار می‌شوند، به یکی از بهترین‌های نوع خود، در جهان تبدیل شد. کارگردانانی چون بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، محسن مخملباف و داریوش مهرجویی فیلم‌هایی را تولید کرده‌اند که جوایز قابل توجهی را در جشنواره‌های بین‌المللی به سمت خود کشاندند.

همچنین نسل جدیدی از کارگردانان زن ایرانی پدید آمده‌است که شامل کارگردانانی چون رخشان بنی‌اعتماد و تهمینه میلانی می‌شود.[26]

در فهرست سال ۲۰۱۷ برترین فیلم‌سازان سدهٔ ۲۱ میلادی از متاکریتیک، جعفر پناهی (با فیلم‌هایی چون دایره و تاکسی) در ردهٔ ۵، اصغر فرهادی (با فیلم‌هایی چون جدایی نادر از سیمین و فروشنده) در ردهٔ ۸، عباس کیارستمی (با فیلم‌هایی چون طعم گیلاس و کپی برابر اصل) در ردهٔ ۲۰ و بهمن قبادی (با فیلم‌هایی چون زمانی برای مستی اسب‌ها و لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند) در در ردهٔ ۲۵ جای داشتند.[27] با تمام اینها، واکنش رسانه‌های ایرانی به اخبار دریافت جوایز سینمایی توسط ایرانیان، شامل اتهام «سیاه‌نمایی» می‌شود و ملاحظات جشنواره‌ای کارگردانان، مورد بحث بوده‌است.[28] ایران کنونی، در پویانمایی در حال پیشرفت است و افزون بر پویانمایی‌های کوتاه، انواع مجموعه (همانند پهلوانان و شکرستان) و فیلم بلند پویانمایی (همانند تهران ۱۵۰۰ و فیل‌شاه) را می‌سازد.[19]

جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی و فیلم بچه‌های آسمان به کارگردانی مجید مجیدی دو فیلم ایرانی هستند که به فهرست 250 فیلم برتر سینمای جهان راه یافتند. این فهرست توسط بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها (imbd) ارائه می شود.[29]

آموزش

فیلم‌سازی

آموزش فیلم‌سازی در ایران با پیدایش رشته‌های مرتبط در دانشگاه‌های کشور پیش از انقلاب آزاد شد و پس از انقلاب با تأسیس دانشگاه‌ها و دانشکده‌های گستردهٔ هنری در نقاط مختلف کشور پیگیری شد. از سوی دیگر، نهاد و موسسات دولتی و آزاد نیز به برگزاری کلاس‌های آموزشی متعدد پرداختند. یکی از این نهادها انجمن سینمای جوانان ایران است. این انجمن بزرگ‌ترین انجمن فیلمسازی در ایران است که به آموزش فیلمسازی ۷ ماهه و دوره‌های تک‌درس کوتاه مدت و همچنین برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه می‌پردازد.[30]

جشنواره‌ها و نهادها

جشنوارهٔ فیلم فجر مهم‌ترین جشنواره سینمایی ایران کنونی است. این جشنواره توسط بنیاد سینمایی فارابی و زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردیده‌است.[31]

خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی عوامل تولید فیلم سینمایی در ایران است.[نیازمند منبع]

شهرک های سینمایی

چالش‌ها

دوران جمهوری اسلامی

Thumb
جعفر پناهی پس از ساخت فیلمی دربارهٔ اعتراضات ۱۳۸۸ افزون بر خروج از ایران، از کار فیلم‌سازی نیز منع شد.[32]

از سال ۱۳۵۹ انقلاب فرهنگی به راه افتاد؛ دانشگاه‌های ایرانی تعطیل گشته و تمام رسانه‌های گروهی، سازمان‌های خبری و انتشارات ایرانی، به نظارت دولت انقلابی درآمدند. مقام رهبری انقلاب فرهنگی را به روشنی اعلام کرد: «ما همهٔ نشریات، رادیو و تلویزیون و سینماها را از فساد پاک خواهیم کرد. همه چیز باید در خدمت اسلام باشد.» کمی بعد، نمایان گردید که جمهوری اسلامی می‌خواهد سینما را نیز کاملاً زیر سلطهٔ خود داشته باشد و فیلم‌سازان دگراندیش ایران، در سینمای آیندهٔ این کشور، جایی ندارند. موجی از پاکسازی انقلابی در همگی رشته‌های هنری ایران پدیدار شد و بسیاری از هنرمندان، به همکاری با شاهنشاهی پهلوی متهم گردیدند.[23]

در دوران جمهوری اسلامی، پیش آمده‌است که نیروهای تندرو، در مخالفت با نمایش حتی فیلمی که کارهای قانونی‌اش طی شده و مجوز اکران وزارت ارشاد نیز دارد، دست به اعتراض بزنند و از نمایش آن پیشگیری کنند. یورش تندروها در مواردی باعث نگرانی میان بازیگران و سینماگران ایرانی این دوره بوده‌است.[33]

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بحث بر سر بودن یا نبودن سینما مطرح بود. اساسا سینمایی وجود نداشت و حتی ویدیو قاچاق محسوب می‌شد و نگهداری ویدیو جرم بود. در ابتدای دهه شصت با انتشار ماهنامه فیلم و تاثیر آن بر نسل‌های پس از خود تاثیر انکار ناپذیری در حیات و تداوم سینما در ایران به وجود آمد. مسعود مهرابی ده سال و تا شماره ۸۹ با دریافت مجوزهای تک شماره با چاپ و انتشار مجله فیلم در دورانی که نه سینمایی وجود داشت و نه فیلمی خوراک فرهنگی مردم را فراهم می‌کرد. از نسل این نشریه بسیاری از سینماگران و منتقدان مطرح امروز متولد شدند و سینمای ایران مجدد متولد شد. هم‌اکنون پویا مهرابی صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول این نشریه است.

در اردیبهشت ۱۴۰۰، محمدعلی سجادی، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده در گفت‌وگو با ایلنا اعلام داشت که: «ما یک ممیزی داریم و یک سیستم ایدئولوژیک داریم که در این چهار دهه نمی‌دانسته با سینما چه کند. در حقیقت هم دلش می‌خواست آن را حفظ کند و هم دلش می‌خواهد سر به تنش نباشد… بزرگترین مشکل سینما این است که عده‌ای سفارش‌دهنده هستند… سینمای ما در دست ارگان‌های دولتی و نظامی است».[34]

چالش حجاب اسلامی و برخورد با جنس مخالف

موضوع پوشش سر کاراکترهای زن در سینمای ایران در تنهایی یا در حضور محارم، از هنگام اجباری‌سازی حجاب اسلامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ در این کشور، به یکی از دغدغه‌های اصلی کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان ایران تبدیل شد.[35] شماری از فیلم‌های ایرانی که در یک تا دو سال پس از انقلاب اسلامی به ساخت رسیدند، چون که هنوز حجاب اجباری نگردیده بود، با همان روش پیش از این انقلاب فیلمبرداری شدند اما هنگامی که فیلم‌ها برای اکران رفتند، حجاب تبدیل به خط قرمز سینمای جمهوری اسلامی شد و بسیاری از این فیلم‌ها، از جمله مرگ یزدگرد توقیف شدند. گروهی از کارگردان‌های ایرانی اعلام کردند که برای تماشاگر فیلم، به هیچ وجه طبیعی و باورپذیر نیست که زنان با روسری خوابیده و جلوی شوهر یا پدرشان در خانه، حجاب کامل داشته باشند. در کل، پس از انقلاب، تلاش شد تا پوشش سر زنان در فیلم‌ها طبیعی جلوه داده شوند.[35]

کارگردانان ایرانی اما راه‌هایی برای گریز از حجاب اجباری داشته‌اند و در نمونه‌ای از گونه‌هایی از کلاه بهره بردند. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، با محدودیت‌های شرعی و عرفی که برای طبیعی نشان‌دادن نقش زن مانع‌هایی ساخته بودند، بهره‌گیری از بازیگران زن‌پوش (مرد) در سینما و تئاتر مطرح گردید. چرایی بازی کردن مردها در نقش زن در سینمای پس از انقلاب ۱۳۵۷، شامل موردهای وابسته به حجاب و برخورد بدنی با مردان بوده‌است. برخورد فیزیکی زنان با مردان یکی از چالش‌های قابل توجه در دوران جمهوری اسلامی بوده‌است. بر پایهٔ فتوا (بیان حکم اسلامی توسط فقیه) مرجع‌های تقلید شیعه، دیدن موی زن توسط مردان نامحرم، حرام بوده‌است. با توجه به این فتوای عمومی میان مراجع، گاهی کارگردان‌ها برای آن که به شخصیت زن فیلم خود روسری نپوشانند، موی او را کامل تراشیده‌اند.[35][36] کلاه‌گیس نیز کم‌کم به ترفندی برای حذف حجاب تبدیل شد اما مسئولان فرهنگی دورهٔ جمهوری اسلامی گفتند که کلاه‌گیس نمی‌تواند یک ترفند برای دور زدن حجاب شود. گروهی از کارگردان‌های ایرانی نیز با دستکاری تدوین و فیلم‌نامه، به گونه‌ای تغییر ایجاد کرده‌اند که چالش‌های حجاب را دور بزنند. عباس کیارستمی که اعلام داشت در دورهٔ فیلمسازی در ایران یادگرفته بود که چگونه از سانسورها پیشگیری کند، فیلم‌نامهٔ خود را به روشی می‌نوشت که نیاز نشود یک زن را تنها در خانه یا در کنار همسرش نمایش دهد که حجاب نیز دارد.[35]

زنان

بنیان‌گذاری‌های انقلابی پس از انقلاب ۱۳۵۷، از جمله دادگاه‌های انقلاب، با داشتن اختیارهایی نامحدود به تشکیل پروندهٔ قضایی برای بیشتر بازیگرها و خوانندگان زن پیش از این انقلاب دست زدند. آن‌ها که از دستورهای دینی اثر گرفته بودند، صرفِ بودن بی‌حجاب زن‌ها در اثرهای هنری را جرم دانستند و برای آن گروه از زنان که در شماری از فیلم‌های دارای صحنه‌هایی چون هم‌آغوشی و برهنگی بودند، حکم‌هایی در اندازهٔ اعدام قائل می‌شدند. اما در مواردی حتی از شماری درخواست گردید که دارایی خود را ببخشند. پاکسازی تقریباً همهٔ بازیگران زن مهم سینمای پیش از این انقلاب، به جز کسانی همانند پروانه معصومی، شهلا ریاحی، حمیده خیرآبادی، مهین شهابی، فخری خوروش و جمیله شیخی بعدها با نقدهایی در رسانه‌ها روبرو گردید.[37]

بر پایهٔ گزارشی در دویچه وله فارسی، نظام جمهوری اسلامی تلاش کرد تا از کارزار «اخلاقی» ضد «زن کافه»، که در جامعهٔ ایران نیز دارای چهره‌ای منفی بود، نهایت بهره‌گیری تبلیغاتی را داشته باشد و رسانه‌های دولتی این دوره، «زن کافه» را الگوی زنان مدرن و آگاه به‌شمار آوردند و در سویی دیگر، آن را مقابل «زن شایستهٔ مسلمان» گذاشتند. در نخستین محصول‌های سینمای اسلامی که از سال ۱۳۶۰ ساختشان آغاز گردید، تقریباً نشانی از زن‌های جامعه، دیده نشده‌است. اما کمی بعد، جمهوری اسلامی، زنان را نیز دوباره به سینما وارد ساخت؛ زنی که الگویی شایسته خوانده شد. بر پایهٔ همین گزارش، «این موجود نه از گوشت و پوست، بلکه از مشتی ارزش‌های کلی «اخلاقی» ساخته شده‌است. بیش از آنکه انسانی زنده باشد، الگوی رفتار و اسوهٔ اخلاق است. زن باید آیت پاکدامنی و مهربانی و فداکاری باشد و سنگین‌ترین سختی‌ها و بی‌عدالتی‌ها را با بردباری تحمل کند».[38]

آمار

نخستین‌ها

در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، اردشیر ایرانی، اولین فیلم ناطق فارسی‌زبان را به نام دختر لر در بمبئی کشور هندوستان ساخت. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت فیلم‌های ایرانی دیگر را فراهم کرد. اولین سینمای همگانی در ایران را میرزا ابراهیم خان عکاس‌باشی در سال ۱۲۸۳ خورشیدی برابر با ۱۹۰۴ میلادی، افتتاح کرد.[39] سپس مهدی خان روسی سالنی را در خیابان علاءالدوله و سپس در خیابان لاله‌زار افتتاح کرد. اما اولین سالن رسمی و حرفه‌ای سینمای ایران که به‌طور منظم فیلم پخش می‌کرد، در سال ۱۳۰۵ خورشیدی به نام گراند سینما و به دست علی وکیلی در تهران ساخته شد.[40] در سال ۱۳۰۸ خورشیدی نیز چند سالن سینما در تهران ساخته شد. از آن جمله سینما «ایران» در لاله‌زار، سینما «مایاک»، و سینما «سپه» که ظرفیت بیش از ۱۱۰۰ نفر را داشت.[41] خان بابا معتضدی (متولد ۱۲۷۱ خورشیدی در تبریز) در سال ۱۳۰۷ به عنوان نخستین فیلم‌بردار حرفه‌ای و نیز به عنوان یک سینمادار، فعالیت‌های بسیاری انجام داد. وی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی فیلم‌برداری نخستین فیلم سینمایی در ایران با نام آبی و رابی به کارگردانی اوانس اوهانیانس را انجام داده‌است.[42]

دستاوردهای بین‌المللی

در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۴ سینمای ایران در بخش فیلم‌های بلند سینمایی ۲۰۲ جایزه بین‌المللی (فقط در بخش بازیگری) دریافت کرده‌است.[43][44] در سایر بخش‌ها مانند کارگردانی و تصویربرداری و همچنین فیلم‌های کوتاه و مستند و انیمیشن نیز جوایزی دریافت کرده‌است.

سینمای مستند و انیمیشن ایران سال ۱۳۹۸ با حضور و دریافت جوایز معتبر بین‌المللی بیشترین سهم را در موفقیت هنر هفتم ایران در آن سوی مرزها داشته‌اند و دارد. سینمای مستند ایران در کنار انیمیشن قطعاً از پرافتخارترین فیلم‌های ایرانی چه به لحاظ میزان حضور و چه از نظر جوایز طی سال‌های اخیر به حساب می‌آیند و در بررسی موفقیت آثار مستند در سال ۹۸ همین نکته بس که سینمای مستند ایران بیش از ۱۳۷ حضور در جشنواره‌های معتبر دنیا را تجربه کرده‌است. سینمای مستند ایران طی ۱۳۷ بار حضور خود توانسته ۳۹ جایزه از جشنواره‌های معتبر جهانی نیز کسب کند که تا حدودی یک رکورد برای مستندسازان ایرانی به حساب می‌آید.[45]

سینماها

اطلاعات بیشتر سال, بلیت‌ها ...
گیشه در سینمای ایران (۱۳۹۹–۱۳۶۴)
واحدها: میلیون برگ و میلیون تومان.
سال بلیت‌ها درآمد منبع
۱۳۶۴ ۷۷٫۱ ۵۶۲٫۶ [46]
۱۳۶۵ ۷۸٫۲ ۶۷۱٫۴ [47]
۱۳۶۶ ۸۰٫۳ ۷۲۱٫۰ [48]
۱۳۶۷ ۷۶٫۸ ۷۵۶٫۷ [49]
۱۳۶۸ ۸۰٫۵ ۸۵۵٫۱ [50]
۱۳۶۹ ۸۱٫۱ ۱۲۰۷٫۴ [51]
۱۳۷۰ ۶۶٫۶ ۱۴۶۳٫۱ [52]
۱۳۷۱ ۵۴٫۰ ۱۵۷۴٫۱ [53]
۱۳۷۲ ۵۴٫۸ ۲۴۱۲٫۵ [54]
۱۳۷۳ ۵۷٫۰ ۲۷۹۷٫۰ [55]
۱۳۷۴ ۵۲٫۵ ۳۳۰۳٫۰ [56]
۱۳۷۵ ۴۴٫۷ ۴۴۳۹٫۵ [57]
۱۳۷۶ ۳۹٫۸ ۴۹۹۰٫۰ [58]
۱۳۷۷ ۳۰٫۸ ۶۰۳۴٫۵ [59]
۱۳۷۸ ۳۳٫۸ ۸۱۸۵٫۸ [60]
۱۳۷۹ ۳۲٫۹ ۹۴۵۱٫۹ [61]
۱۳۸۰ ۲۱٫۶ ۸۳۱۴٫۰ [62]
۱۳۸۱ ۱۸٫۰ ۸۵۲۴٫۶ [63]
۱۳۸۲ ۱۳٫۲ ۶۹۵۶٫۰ [64]
۱۳۸۳ ۱۶٫۴ ۱۰۲۵۲٫۹ [65]
۱۳۸۴ ۱۵٫۱ ۱۰۶۲۵٫۸ [66]
۱۳۸۵ ۱۵٫۹ ۱۴۵۵۷٫۴ [67]
۱۳۸۶ ۱۴٫۴ ۱۵۳۲۲٫۳ [68]
۱۳۸۷ ۱۵٫۱ ۲۰۱۹۱٫۲ [69]
۱۳۸۸ ۱۸٫۱ ۳۰۳۴۸٫۴ [70]
۱۳۸۹ ۱۰٫۹ ۲۴۶۴۲٫۷ [71]
۱۳۹۰ ۱۴٫۵ ۳۴۹۴۵٫۱ [72]
۱۳۹۱ ۱۰٫۶ ۳۲۷۱۷٫۰ [73]
۱۳۹۲ ۹٫۶ ۴۱۹۲۷٫۷ [74]
۱۳۹۳ ۱۲٫۶ ۵۵۲۸۴٫۰ [75]
۱۳۹۴ ۱۳٫۳ ۷۲۷۷۳٫۸ [76]
۱۳۹۵ ۲۵٫۸ ۱۶۹۲۷۸٫۰ [77]
۱۳۹۶ ۲۲٫۸ ۱۸۰۵۱۴٫۵ [78]
۱۳۹۷ ۲۸٫۵ ۲۵۰۷۷۲٫۰ [79]
۱۳۹۸ ۲۶٫۳ ۲۹۹۳۴۳٫۷ [80]
۱۳۹۹ ۰٫۲ ۲۳۴۲٫۶ [1]
بستن

تا سال ۱۳۹۲، ۲۴۷ سالن سینما در ایران وجود داشت که در ۶۰ شهر پراکنده بوده‌اند و در مقابل، ۱٫۰۸۱ نقطه شهری ایران فاقد سالن سینما بوده‌اند. شهر تهران و استان تهران بیشترین تعداد سینماهای کشور را دارند و این در حالی است که دو استان خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد فاقد سالن سینما هستند. در سال ۱۳۹۱ حدود ۸٫۵ میلیون نفر از سینماهای ایران بازدید کرده‌اند که به این ترتیب مشخص می‌شود که هر ایرانی هر نه سال یکبار به سینما می‌رود.[81] در سال ۱۳۹۷ تعداد سینماهای ایران به ۵۵۰ سالن افزایش یافته‌است.[82]

پرفروش‌ترین فیلم‌ها

فیلم فسیل ساختهٔ [[]] با فروش ۴۰۰ میلیاردی در سال۱۳۹۸ پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است.

انیمیشن فیل‌شاه در اکران نوروزی ۹۷ موفق شد پس از ۷ هفته نمایش، رکورد فروش تاریخ انیمیشن ایران را بشکند و به «پرفروش‌ترین انیمیشن سینمای ایران» تبدیل شود. «فیل‌شاه» در مجموع فروش به بیش از ۸ میلیاردی در گیشه سینماها رسید.[83]

«بهترین» فیلم‌ها

رأی‌گیری‌های گوناگون برای گزینش برترین فیلم‌های ایرانی نتیجه‌های گوناگونی داشته‌است.

مجلّهٔ فیلم

سال ۱۳۸۸[84]

  1. گوزنها
  2. باشو غریبه کوچک
  3. سوته‌دلان
  4. درباره الی
  5. هامون
  6. تنگنا و گاو
  7. ناخدا خورشید
  8. ناصرالدین‌شاه آکتور سینما
  9. آرامش در حضور دیگران و کندو

سال ۱۳۹۸[85]

  1. گوزنها
  2. ناخدا خورشید
  3. باشو غریبه کوچک
  4. درباره الی
  5. هامون
  6. جدایی نادر از سیمین
  7. سوته‌دلان
  8. گاو و اجاره‌نشین‌ها
  9. کندو

فارن پالیسی

از نگاه مجله فارن پالیسی در سال ۲۰۰۹[86]

اسکرین اینترنشنال

از نگاه نشریه اسکرین اینترنشنال در سال ۲۰۱۱[87]

اگزمینر

از نگاه نشریه واشینگتن اگزمینر در سال ۲۰۰۹[88]

بی بوک

از نگاه وبگاه بی بوک در سال ۲۰۱۱[89]

بی‌بی‌سی فارسی

از نگاه تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در سال ۲۰۱۹ (فیلم‌های پس از انقلاب)[90]

جستارهای وابسته

منابع

پیوند به بیرون

Wikiwand in your browser!

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.

Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.