![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7d/OljeituToPhilippeLeBel1305.jpg/640px-OljeituToPhilippeLeBel1305.jpg&w=640&q=50)
پیشینه زبان مغولی در ایران
From Wikipedia, the free encyclopedia
ورود زبان مغولی به ایران همزمان بود با آغاز تهاجم چنگیز خان به قلمروی خوارزمشاهیان در سال ۶۱۶ ه.ق (۱۲۱۹ م). کمتر از نیم سده بعد و با استقرار ایلخانان، زبان مغولی که زبان مادری آنان و بخشی از نیروی نظامیشان بود در ایران تثبیت گردید. اگرچه شواهدی از تداوم این زبان در ایران تا میانه دوره صفوی نیز وجود دارد، برخی پژوهشگران باور دارند که از سالهای پایانی حکومت ایلخانان، زبان مغولی در ایران، زبانی مرده محسوب میشدهاست.[1][12][8][6] مغولی مورد استفاده در ایران از نوع «مغولی میانه» بهحساب میآمد.[11]
مغولی میانه در ایران | |
---|---|
مغولی ایران | |
ᠬᠡᠯᠡᠨ ᠮᠣᠩᠭᠣᠯ Mongγol kelen (زبان مغول) | |
منطقه | خراسان، جرجان، آذربایجان، اران، مرکز و جنوب ایران[1][2][3][4][5][6] |
قومیت | مغولها و برخی هزارهها؛[7] زبان دوم میان برخی از ترکزبانان[8] |
منقرضشده | پس از دهه ۱۶۴۰ میلادی (بدون درنظرگرفتن زبان مغلی) |
مغولیتبار
| |
خط اویغوری،[9] الفبای فارسی[10] و خط فاگسپا[11] | |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | – |
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7d/OljeituToPhilippeLeBel1305.jpg/640px-OljeituToPhilippeLeBel1305.jpg)
برخی شواهد مبنی بر تداوم پیدا کردن زبان مغولی در ایران پس از فروپاشی حکومت ایلخانان عبارتاند از:
۱- زبان مغولی در قلمروی چوپانیان رواج داشت و در دربار جلایریان برای نوشتن تعدادی از اسناد دولتی مورد استفاده بودهاست.[13][14]
۲- محبوبیت سرودهای مغولی در دربار تیمور و وجود عبارت مغولی üge manu (سخن ما) بر برخی سکههای او.[یادداشت 1][12] علاوه بر اینها، ابن عربشاه نوشته که تیمور از زبان مغولی آگاهی داشت.[15]
۳- وجود وامواژههای مغولی تازهای در نوشتههای مورخانی بهمانند عبدالرزاق سمرقندی، نظامالدین شنب غازانی و معینی نطنزی که در میان وامواژههای مغولی آثار کهنتر نظیر تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی و جامعالتواریخ فضلالله همدانی شناخته نشدهاند.[12]
۴- جینگتای، یکی از امپراتوران مینگ چین، در سال ۱۴۵۳ م نامهای به دو زبان چینی و مغولی، خطاب به یکی از حکام لار نوشت که آن نامه امروزه در کاخموزه توپقاپیسرای نگهداری میشود. وجود این نامه نشانه آشنایی با زبان مغولی در جنوب ایران آن زمان است.[16]
زوال زبان مغولی در ایران ناشی از آمیختگی مغولان با اقوام ساکن ایران در طی چند نسل بود. این آمیختگی با ترکها بیش از سایرین بود.[8] برای نمونه جلایریان که در بخشهای غربی قلمروی ایلخانان جانشینشان شدند، همانند آنها مغولتبار بودند، ولی به ترکی اوغوز تکلم میکردند و از نظر فرهنگ نیز بیشتر ترکمان محسوب میشدند تا مغول.[17] در حقیقت با غلبه اسلام بهعنوان دین مغولان ایران در زمان غازان خان، اختلاف مذهبی میان مغولها و ترکها در ایران از میان رفت و سبب تسهیل آمیختگی میان این دو قومیت گشت.[18][6] همچنین اشتراکات تاریخی و فرهنگی بیشتر میان مغولها و ترکها در مقایسه با سایر اقوام ایران از دیگر دلایلی بود که سبب آمیختگی هرچه بیشتر میان این دو قومیت شد.[8] سرعت اضمحلال مغولی در ایران ایلخانی در مقایسه با همسایه شمالیاش یعنی اردوی زرین که از دهه ۱۲۸۰ م ترکی قبچاقی بهعنوان زبان گفتاری و ترکی خوارزمی بهعنوان زبان ادبی جایگزین مغولی شدهبودند بهصورت قابلتوجهای کندتر بودهاست. در انتها بیشتر مغولان ایران ترکی اوغوز را بهعنوان زبان گفتاری و زبان فارسی را بهعنوان زبان ادبی خود برگزیدند.[8]
بهعنوان یکی از اشارات متأخر به کاربرد زبان مغولی در ایران، اولیا چلبی، جهانگرد نامدار اهل عثمانی، هنگام بازدید از نخجوان در سال ۱۰۵۷ ه.ق، در توصیف زبانهای مورد اهالی شهر نخجوان از گروهی از مردم با عنوان «شاعرانِ عارف و ظریفانِ ندیم» یاد میکند که به زبانهای پهلوی (آذری کهن) و مغولی سخن میگفتند. چلبی، این دو زبان را باستانی خوانده و آنها را متمایز از زبانهای مورد کاربرد در میان عامه مردم نخجوان معرفی کردهاست.[19][20]