الفبای فارسی
خط رسمی زبان فارسی در ایران و افغانستان / From Wikipedia, the free encyclopedia
الفبای فارسی شاملِ ۳۲ حرف است که از خط عربی گرفته شده است. این پرکاربردترین الفبا برای نگاشتن همخوان (صامت) و واکه (مصوت) در زبان فارسی با خط عربی است.[10]
الفبای فارسی | |
---|---|
نوع | ابجد |
زبانها | سامانه نوشتاری رسمی زبان فارسی در ایران و افغانستان |
دورهٔ زمانی | سده نهم میلادی تا امروز[1] |
سامانهٔ مادر | |
سامانهٔ فرزند | الفبای اردو، الفبای پنجابی (شاہ مُکھی)[2][3][4][5]، الفبای پشتو، الفبای (عربی) اویغوری[6][7]، الفبای ترکی عثمانی[8]، الفبای گیلکی و الفبای بلوچی و الفبای کردی[9] |
ایزو ۱۵۹۲۴ | Arab, 160 |
جهت | راست به چپ |
مخفف یونیکد | Arabic |
دامنه یونیکد | U+0600 یونیکد پایه حروف عربی و فارسی در الفبای فارسی |
پیش از حمله اعراب به ایران و به دنبال آن ورود اسلام به ایران، دو خط اوستایی و خط پهلوی بهکار گرفته می شدند؛ ولی زبان قرآن بر اساس خط کوفی بود ، علی بن ابی طالب خود نیز به خط کوفی مینوشت.[11] پس از مدتی، قلمرو اعراب از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافت و غلطخوانیهای زیادی در نامهنگاریهای خلفا به وجود آمد. مردم کشورهای دیگر در بهجای آوردن واژههای عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبد الملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامهای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفه عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمیکند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.[12]
گرچه در شرق ایران و در خراسان چنین رویکرد و راهبردی ناکام ماند و تا پایان خلافت امویان همچنان موبدان و مغان با کاربرد خط پهلوی ساسانی دستاندرکار نگهداری آمار باج و خراج بودند و تلاشهای واپسین استاندار آن شهر، نصر بن سیار که خود شاعر و دلبستهٔ عربی بود ناکام ماند.[13] با این همه، حجاج بن یوسف کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان ادیان دیگر و کسانی که به خطی غیر از عربی مینویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتابسوزی در ایران نیز پررنگتر بود.[14]
این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله فارسی زبانان به وجود آورد. افراد باسواد و روحانیان زرتشتی یا کشته شدند یا دست از فعالیت خود برداشتند. عربها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی (بیگانه) مینامیدند. سرانجام یک خوشنویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسه پ ژ و چ را به الفبای فارسی اضافه کرد و بعدها نویسه گ نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای فارسی اضافه شد.[15] تعلیق و نستعلیق، دو شیوهٔ خوشنویسی از خط عربی هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.[نیازمند منبع]
بدین گونه بود که این الفبا در کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان و تاجیکستان بهعنوان الفبای رسمی انتخاب شد. در پی تغییر خط در تاجیکستان از سال ۱۳۰۷ (۱۹۲۸ میلادی) به لاتین و بعد خط سیریلیک، خط عربی در این کشور کنار گذاشته شد. همچنین پس از شکستهای امپراتوری بیزانس از عربهای مسلمان در زمان صدر اسلام، خطهای باستانی در زیرمجموعههای آن امپراتوری نابود و خط عربی جایگزین شده بود. یکی از آن زیرمجموعهها، کشور کنونی ترکیه بود که سرانجام در سدهٔ بیستم میلادی مصطفی کمال پاشا دستور داد خط عربی به خط لاتین تغییر داده شود. [نیازمند منبع]