![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a8/%25D8%25AD%25D8%25B1%25D9%2581_%25D8%25B0.jpg/640px-%25D8%25AD%25D8%25B1%25D9%2581_%25D8%25B0.jpg&w=640&q=50)
ذ
یازدهمین حرف الفبای فارسی / From Wikipedia, the free encyclopedia
ذ نویسه یازدهم در دبیرهٔ فارسی و حرف نهم در دبیرهٔ عربی است. نام این نویسه «ذال» است.
شكل حرف | ||||
---|---|---|---|---|
جدا | آغازی | میانی | پایانی | |
ذ | ذ | ـذ | ـذ |
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a8/%D8%AD%D8%B1%D9%81_%D8%B0.jpg/640px-%D8%AD%D8%B1%D9%81_%D8%B0.jpg)
صدای آن در واگفت فارسی امروز همانند «ز» است؛ ولی در عربی گونهای از «ز» واگفت میشود. در گویش نخستین فارسی دری واگفتش /ð/
مانند ذال عربی یا th در They انگلیسی بود. دگویشوامروزین فارسی دری ز نویسهٔ ذال کمابیش کمرنگتر شده و ذال کمابیش در همهٔ واژگان فارسی (یعنی غیرعربی) با دال جایگزین شدهاست.
شیوهٔ همهگیر برای جدا کردن «دال» و «ذال» در گویش نخستین فارسی این بودهاست که زمانی پیش از آن نویسهٔ ساکن بود آن را دال نوشته و میخواندند و هنگامی که پیش از آن نویسهٔ صامت بودهاست آن را ذال نوشته و میخواندند. برای نمونه کتاب کشفالمحجوب سجستانی که هانری کربن آن را با نگهداری همهگیر ذال فارسی چاپ کرده با این سخن آغاز میشود: «چیزی در آفریذگار دور کنذ تا بذان نشان آفریذه بوذ بدرست و بذان آفریذه را جذائی افتذ از یک دیگر…»[1] (در این نوشته «درست» یک واژهٔ خودسر است و کسره به در «بِدرست» مایهٔ دگرگونی دال به ذال نمیشود ولی دربارهٔ «بِذان» کسرهٔ ب دستآویز میشود با ذال واگفت شود).
تنها کاربردهای بهجامانده ذال در زبان فارسی را در واژههایی چون «گذشتن»، «پذیرفتن»، و «گذاردن» میتوان دید. در زبان فارسی ذال در آغاز هیچ کلمه نیامده و در این بین «ذرخش» تنها واژهای است که با ذال آغاز میشود.[2]
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5e/Shahnama_Met_57.51.36.jpg/640px-Shahnama_Met_57.51.36.jpg)
در این نسخه بسیاری از واژگانی که امروزه با نویسهٔ «د» نوشته و تلفظ میشدند با «ذ» نوشته شدهاند. به این «ذ» در گویش نحستین فارسی دری ذال معجم گفته میشد و واگفتی شبیه به ذال عربی یا th انگلیسی داشت.