تبرستان
سرزمینی کهن در جنوب دریای مازندران / From Wikipedia, the free encyclopedia
تَبَرِستان، تَپورِستان (به پارسی میانه: ) (مازندرانی: تَوِرِسّون، تِپورِسّون) به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران گفته میشدهاست. نام «تبرستان» معرَّب واژهٔ «تپورستان» بوده و به نام قوم تپوری (به یونانی: Τάπυροι ت.ت. 'تَپیری')، یکی از قبایل ایرانیتبار دوران باستان، بازمیگردد که در جنوب دریای مازندران سکونت داشتند و پس از اسلام تبری نام گرفتند. برای ریشهٔ نام تبرستان، بهجز قوم تپوری، گمانهای دیگری نیز زده میشود و در زبانهای مختلف واژگانی مشابه وجود دارد.[1]
تبرستان
تپورستان، طبرستان | |
---|---|
منطقه تاریخی | |
نقشهای از حدود تبرستان | |
نام اهلیت(ها) | تبری |
سرزمین طبرستان در عصر اسلامی از سمت غرب با دیلم و از سمت شرق با جرجان همسایه بود و شامل شهرهای «آمل، ساریه، مامطیر، ترنجه، ربست، میلا، هزارگریب، مهروان، تمیش، تمار، ناتیل، چالس، رویان و کلار» میشد؛ هرچند تبرستان در اوج قدرت گرگان و دیلمان را شامل میشدهاست بهگونهای که مورخان اسلامی همچون زکریای قزوینی[2] در آثار البلاد و اخبار العباد[3] و ابن عبدالحق بغدادی[4] طبرستان را ناحیهای بین عراق و خراسان توصیف نمودهاند، که در کنار دریای خزر واقع شدهاست و شهرها و دهات بسیار دارد[5] و محمد بن محمود بن احمد طوسی طبرستان را اقلیمی دانست که حد آن از بلاد اران تا جرجان و حدی تا دریای خزر تا طالقان[6] و حمزهٔ اصفهانی، مورخ قرن سوم، دیلم را بخشی از طبرستان ذکر نمودهاست.[7] یوزف مارکوارت طبرستان را همان پتشخوارگر میداند[8] و ابن فقیه همدانی پتشخوارگر را بخشی از طبرستان و از شهرهای رویان میداند.[9] طبق نظر ابن فقیه همدانی رویان از کورههای طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و بذشوارجر است.[10]
سرزمین طبرستان پیش از اسلام جزئی از پتشخوارگر بود. این سرزمین پس از اسکندر، مدتی تحت ادارهٔ دولت یونانی بلخ و اشکانیان قرار گرفت و در زمان اشکانیان و ساسانیان جزئی از پتشخوارگر بود و تا سال ۴۸۸ میلادی توسط گشنسب شاهان اداره میشد و در سال ۴۸۸ میلادی تحت ادارهٔ ساسانیان درآمد و کاووس ساسانی به مدت ده سال بهعنوان پتشخوارگرشاه بر طبرستان حکومت نمود و پس از وی زرمهرشاهیان تا سال ۶۴۲ میلادی بر طبرستان به حکومت پرداختند، پس از سرنگونی ایرانشهر دربرابر حملهٔ اعراب مقاومت کرد و سرزمین تبرستان تا زمان خلافت عباسی توسط خاندانی ساسانیتبار به نام دابویگان اداره میشد. پس از فتح جلگههای تبرستان هم مناطق کوهستانی به مقاومت علیه مسلمانان ادامه دادند و دین مزدیسنا تا اواخر قرن سوم هجری و آغازین سدهٔ چهارم هجری بخشی از پیروان خود را حفظ کردهبود. پس از این دوره داعیان و مبلغان مذهب اسلامی زیدیه در میان اهالی نفوذ کرده و با تبلیغات گسترده پیروانی کسب نموده و حکومت علویان طبرستان را در سال ۲۵۰ قمری شکل دادند که منجر به تحولات زیادی در منطقه شد. رافع بن هرثمه از سرداران طاهری در سال ۲۷۷ قمری موفق به فتح طبرستان، دیلم و گیلان گردید ولی در اثر شکست از خلافت عباسی نفوذ خود را در طبرستان، دیلم و گیلان از دست داد و احمد سامانی در سال ۲۸۷ قمری موفق به فتح طبرستان گردید و به مدت ۱۴ سال طبرستان تحت نفوذ سامانیان درآمد و سپس علویان طبرستان در سال ۳۰۱ قمری توانستند بار دیگر بر طبرستان چیرگی یابند. پس از فروپاشی علویان طبرستان، سرداران دیلمی علویان توانستند حکومتهای زیاریان، بوییان و سلاریان را ایجاد کرده و بخش قابلملاحظهای از قلمروهای اسلامی را به تبعیت خویش درآورند. طبرستان تا زمان ایجاد سلطنت سلجوقیان، در کنترل امیران زیاری باقی ماند و در این دوره خاندان قدیمی باوندیان که بهطور سنتی حاکم سوادکوه بودند احیا گردیدند و در شرق طبرستان به تبلیغ آیین شیعهٔ امامیه پرداختند؛ این در حالی بود که پادوسپانیان، حاکمان محلی قدیمی رویان در غرب طبرستان، به مذهب تسنن درآمدند. در اثر حملهٔ مغول شهرهای طبرستان آسیب فراوان دیدند، ولی حکومتهای محلی خودمختار باقی ماندند. در دورهٔ ملوکالطوایفی اندیشههای شیعهٔ امامیه و تصوف با تلاشهای روحانیون آملی و خراسانی بهتدریج در هم تنیده شد و جنبش سربداران در کومس پدید آمد که بهواسطهٔ دولت مرعشیان در طبرستان نیز تسلط و حکومت یافت. مرعشیان بیش از دو قرن بر شرق طبرستان حکومت داشتند و در این دوره، پادوسپانیان در غرب طبرستان به دو شاخهٔ محلی تجزیه شدند. با روی کار آمدن دودمان صفویان، مرعشیان متحد این خاندان شده و با آنها پیوند خانوادگی ایجاد کردند ولی همین پیوندها موجب اختلاف میان دو حکومت شده و در زمان شاه عباس صفوی بهانهٔ حملهٔ شاه به طبرستان شد و با شکست مرعشیان و پادوسپانیان از لشکریان قزلباش، طبرستان پس از آن بهعنوان بخشی از ایران صفوی تبدیل گردید. سیاستمداران مازندرانی از آن پس در سیاستهای ملی ایران نقشهای پررنگی ایفا کردند. ایل قاجار از خاندانهای مهاجر ترک در شرق مازندران بودند که در ۱۱۷۵ شمسی به قدرت رسیدند و پس از صد و سی سال، در ۱۳۰۴ شمسی توسط رضا پهلوی حکومتشان منحل گردید. در این دوره قیامهایی مسلحانه در شمال ایران روی داد که همگی توسط رضا پهلوی سرکوب شدند. رضا شاه خود از اهالی شهرستان سوادکوه در استان مازندران بود و اقداماتی جدی جهت نوسازی کشور انجام داد. طبرستان بهمرور نام «مازندران» به خود گرفت و امروزه هستهٔ اصلی این سرزمین، با این نام شناخته میشود هرچند طبق گزارش مورخان مازندران تنها بخشی از طبرستان را شامل میشد. یکی از مهمترین منطقههای تاریخی در شمال کشور ایران طبرستان بود.