آثار و گفتار عبدالبهاء
معرفی مختصر کتاب ها، نوشته ها و سخنان عبدالبهاء / From Wikipedia, the free encyclopedia
عبدالبهاء عباس پسر ارشد بهاءالله در زمان حیات وی نقش خود را به عنوان نماینده بالفعل او اجراء کرد؛[1] و سپس به وصیت پدر، به عنوان مرکز عهد و میثاق (به عنوان جانشین خود و مرجع آئین بهائی) و تبیین کننده و مُفسر رسمی آثارش تعیین شد. او به درخواست بهاءالله از نوجوانی به مکاتبه با آشنایان و محققان پرداخت و تا پایان عمر تا حد زیادی از طریق آثار ادبی و خطابه به انجام وظایف خود پرداخت. علاوه بر تشریح آثار بهاءالله و متون برخی از کتب مقدسه قبل، رابطه آنها را نیز با ظهور بهاءالله روشن ساخت. بهائیان معتقدند عبدالبهاء از طریق تحریر نامههای عمومی معروف به الواح، مکاتیب و تفسیرهای مختلف موضوعی، توانائی بالقوهٔ تعالیم بهاءالله را برای التیام آلام بشری آشکار کرد و از یکپارچگی آئین وی حفاظت نمود. او نظم نوین جهانی بهاءالله را طراحی کرد و برنامههایی برای گسترش پیام بهاءالله ارائه داد. همزمان با آنها، به مکاتبههای پیوسته خود با بهائیان و غیر بهائیان در سراسر جهان ادامه داد. از ویژگیهای بسیاری از این آثار، دعاهای متعالی و نشاط آوری هستند که برای مخاطبان و عزیزانشان، و اجتماعهایشان یا برای تمام جامعه بشری نوشت. آثار ادبی عبدالبهاء و سخنان ثبت شده او، حوزههای گوناگونی را در برمیگیرند که میتوان به عرفان؛ فلسفه؛ شعر؛ اندیشه سیاسی اجتماعی؛ پرسشهای اجتماعی، علمی و سیاسی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم؛ تاریخ ایران، ادیان و جهان؛ ادبیات مذهبی، و تفاسیری بر کتاب مقدس، قرآن و حدیث اشاره کرد. آثار عبدالبهاء تا حد زیادی برای فارسی زبانان ناشناخته ماندهاست.[2] دهها جلد کتاب و هزاران نامه به زبانهای فارسی، عربی و اندکی به زبان ترکی از عبدالبهاء به جای ماندهاست. تعداد آثار عبدالبهاء حدوداً به ۲۷۰۰۰ اثر میرسد. اولین اثر عرفانی که از عبدالبهاء شناخته شده، تفسیر حدیث «کُنتُ کنزاً مخفیاً» است که در نوجوانی (سالهای ۱۴–۱۹سالگی) به دستور بهاءالله نوشت. او همچنین در دوران حیات بهاءالله، به درخواست وی کتابهای «رساله مدنیه»، و «رساله شخصی سیاح» را در سال ۱۸۸۶ میلادی تحریر نمود. عبدالبهاء بیشتر آثارش را در زمانی که رهبری جامعه بهائی را، بعد از درگذشت بهاءالله، برعهده داشت (۱۸۹۲–۱۹۲۱) نوشت.[3][4]
سخنراییهای عبدالبهاء در اروپا، ایالات متحده و کانادا بخش مهمی از آثار وی را تشکیل میدهند. در این سخنرانیها عبدالبهاء برای اولین بار آموزههای بهاءالله را به صورت منظم و اصولی تشریح و تبین کرد.[5][6] بعضی از این آموزهها عبارتند از بررسی مستقل حقیقت (تحری حقیقت، نقطه مقابل تقلید کورکورانه)؛ وحدت نوع بشر؛ دین باید سبب الفت و محبت شود، در غیر این صورت نبود دین بهتر است؛ دین و علم مکمل یکدیگر هستند؛ تعصبهای مذهبی، نژادی، سیاسی و ناسیونالیستی مخرب جامعه بشریاند؛ برابری حقوق همه انسانها؛ توزیع عادلانهتر ثروت (تعدیل معیشت) به گونهای که هیچکس نیازمند نباشد؛ صلح جهانی از طریق تأسیس یک دادگاه بینالمللی برای حل و فصل اختلاف ها؛ جدایی دین از سیاست؛ آموزش و پیشرفت زنان و آموزش فضایل روحانی و اخلاق معنوی برای پیشرفت و تکمیل تمدن مادی.[7]