گروه قومی آریایی در افغانستان و پاکستان From Wikipedia, the free encyclopedia
پشتونها، پختونها یا افغانها (به پشتو: پښتانه) (به اردو: پٹهان)، گروهی از مردمان ایرانی تبار [۱] و از اقوام افغانستان و پاکستان هستند،[۲] که عمدتاً در شمال غربی و جنوب غرب پاکستان و جنوب و شمال شرق افغانستان سکونت دارند.[۳][۴] آنها از نظر تاریخی تا دهه ۱۹۷۰ با نام افغان نیز خطاب میشدند،[۵] بعدتر این اصطلاح به عنوان نامی برای همه اقوام افغانستان تبدیل شد.[۶][۵] آنها به زبان پشتو سخن میگویند و بیشتر پیرو اسلام سنی، و مذهب حنفی هستند.[۷]
کل جمعیت | |
---|---|
ح. ۶۰–۷۰ میلیون[۵] | |
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
پاکستان | ۴۲٬۵۹۰٬۳۲۰ (۲۰۲۰)[۸] |
افغانستان | ۱۵٬۳۹۰٬۰۰۰[۹] |
امارات متحده عربی | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۰۹)[۱۰] |
ایالات متحده آمریکا | ۵۰٬۰۰۰ (۲۰۱۰)[۱۱] |
ایران | ۵۰٬۰۰۰ (۱۹۹۳)[۱۲] |
بریتانیا | ۴۰٬۰۰۰ (۲۰۰۹)[۱۳] |
آلمان | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۱۸)[۱۴] |
کانادا | ۱۵٬۰۰۰ (۲۰۱۵)[۱۵] |
هند | ۵٬۰۰۰ (۲۰۱۳)[۱۶] |
روسیه | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۲۰)[۸] |
استرالیا | ۸٬۳۵۰ (۲۰۲۰)[۱۷] |
زبانها | |
پشتو فارسی و اردو به عنوان زبان دوم | |
دین | |
اکثریت: اسلام (سنی اکثریت، شیعه اقلیت)[۱۸][۱۹] اقلیت: | |
قومیتهای وابسته | |
سایر مردمان ایرانیتبار چون: تاجیکها، پشهایها، نورستانیها پراچیها |
جمعیت پشتونها در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۴۹٬۵۲۹٬۰۰۰ نفر بوده است و در منابع جدید تخمین زده میشود که بین ۶۰ الی ۷۰ میلیون نفر در سراسر جهان باشند.[۲۱]
پشتونها بومی سرزمینهای جنوب افغانستان و شمالغربی پاکستان (که به پشتونستان شناخته میشوند) هستند. همچنین جوامع مهم و تاریخی از پشتونهای مهاجر در ایالتهای پنجاب و سند پاکستان (بیشتر در شهرهای کراچی و لاهور) و در مناطق روهیله خند ایالت اوتار پرادش هند (در شهرهای بزرگ مانند بمبئی و دهلی) وجود دارند. اخیراً جمعیتی از پشتونها در کشورهای پیرامون خلیج فارس (به خصوص در امارات) ایجاد شده است.[۲۲]
پشتونها به عنوان بزرگترین گروه قومی افغانستان، ۴۲ درصد[۲۳] یا ۴۰ درصد[۲۴][۲۵] یا بنا بر تقسیمبندی بیطرفانهٔ قومی سازمان ملل در کنفرانس بن سال ۲۰۰۱ نزدیک به ۳۵ درصد[۲۶][۲۷][۲۸] از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند. از زمان بنیانگذاری افغانستان، آنها در این کشور به عنوان گروه قومی حاکم و غالب نقش داشتهاند. ایضاً پشتونها در پاکستان به عنوان دومین گروه قومی بزرگ ۱۵ تا ۱۸ درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.[۲۹][۳۰]
پشتونها ۲۶مین گروه قومی بزرگ جهان و بزرگترین جامعهٔ قبیلهای جهان را تشکیل میدهند. حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ قبیله و گروه همتبار پشتون وجود دارد.[۳۱][۳۲]
احمد شاه درانی (در نظر گرفته شده به عنوان بنیانگذار افغانستان) و عبدالغفار خان (کنشگر جنبش استقلالطلبی هند در زمان راج بریتانیا) دو چهرهٔ تاریخی برجستهٔ پشتون هستند.
اکثر پشتونها در سرزمین مادریشان، در دو سوی مرز دیورند[۳۳] میان افغانستان و پاکستان و بخش باختری رود سند (پاکستان) که شامل خیبر پختونخوا ، گلگت بلتستان و بخش شمالی بلوچستان است، یافت میشوند. مراکز کلانشهری این سرزمین که به پشتونستان هم شناخته میشود، شامل جلالآباد، گلگت، کویته، قندهار، مردان، مینگوره و پیشاور میشود.
پشتونهای شبهقاره هند، در خارج از سرزمین سنتی شان، توسط خودشان و سایر گروههای قومی شبه قاره با نام پٹهان (واژه هندوستانی پشتون) شناخته میشوند.[۳۴]
پشتونها پیش و بهنگام حاکمیت راج بریتانیا در شهرهای گوناگون خاور رود سند ساکن شدهاند. این شهرها شامل کراچی، لاهور، راولپندی، بمبئی، دهلی، کلکته، روهیلکند، جیپور و بنگلور میشوند. تبار ساکن شدگان به پشتونهای افغانستان امروزی و پاکستان (راج بریتانیای پیش از ۱۹۴۷) میرسد. آنها در بعضی از مناطق هند گاهی، به کابلی والا شناخته میشوند.[۳۵]
در هند جوامع مهاجر پشتون قابل توجهای وجود دارند.[۱۶][۳۶][۳۷] نام روهیلکند ایالت اوتار پرادش از جوامع پشتون تبار معروف به روهیله گرفته شده است. همچنین هرکدام از ایالات مهاراشترا (مرکز هند) و بنگال غربی (شرق هند) دارای بیش از یک میلیون جمعیت با تبار پشتون هستند؛[۳۸] بمبئی و کلکته مکان اصلی مهاجران پشتون افغانستان، در عصر استعمار بودهاند.[۳۹] در هرکدام از شهرهای جیپور و بنگلور جمعیتی ۱۰۰ هزار نفری از پشتونها وجود دارد. برادران فیروز، سنجای و اکبرخان از پشتونهای معروف شهر بنگلور هستند که اصلیتشان به غزنی بر میگردد.[۴۰] کراچی، محل بزرگترین جمعیت از پشتون زبانهای مهاجر است.[۴۱][۴۲]
پشتونهای هندوستانی و پاکستانی از رابطه کشورهای متبوع خود با بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع استفاده کرده و جوامع مدرن پشتون از دهه ۱۹۶۰ عمدتاً در کشورهای بریتانیا، کانادا، استرالیا و همچنین در دیگر کشورهای مشترک المنافع (و در آمریکا) ساکن شدند. برخی دیگر از پشتونها همچنین در جاهایی از خاورمیانه مانند خراسان ایران و شبه جزیره عربستان ساکن شدهاند. برای مثال از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۱ حدود ۳۰۰ هزار تن پشتون به کشورهای عربی خلیج فارس مهاجرت کردند که ۳۵ درصد از مهاجران پاکستانی را تشکیل میدهند.[۴۳]
به دلیل جنگهای متعدد در افغانستان از اواخر دهه ۱۹۷۰، موجهای گوناگون پناهجویان (پشتونهای افغان، و همچنین تعداد قابل توجه ای از تاجیکها، هزارهها، ازبکها، ترکمنها و سیکهای افغانستانی) کشور را ترک کردهاند.[۴۴]
بصورت تقریبی حدود ۱٫۳ میلیون افغانستانی در پاکستان[۴۵] و ۳ تا ۵ میلیون در ایران وجود دارند.[۴۶] برخی دیگر نیز بهواسطه پاکستان در آمریکا، بریتانیا و کشورهای اتحادیه اروپا تقاضای پناهندگی دادهاند.[۴۷] (با روی کارآمدن گروه طالبان در افغانستان، موج مهاجرتها به پاکستان و بخصوص به ایران بشدت افزایش یافته و این آمار دچار تغییر شده است).
ادعاها و نظریههای گوناگونی در خصوص خاستگاه قوم پشتون، که بهطور کلی یک قوم ایرانی بومی آسیای مرکزی و جنوبی شناخته میشوند، مطرح است. قوم زایی گروه قومی پشتون ناروشن است، اما مورخان به مردمان باستانی به نام پاکتها یا پکتیاها (Pakhtas) بین هزاره دوم و یکم پیش از میلاد و مردمان باستانی ایرانی (سکاها)، مواجه هستند که ممکن است اجداد پشتونها باشند. گئورگ مورگنستیرن، زبانشناس بزرگ، پشتو را به عنوان یک گویش از زبان سکا توصیف کرده است و بسیاری دیگر نیز شباهتهای میان پشتو و سایر زبانهای سکایی شناسایی کردهاند، که نشانگر آن است که منشأ پشتونها احتمالاً یک گروه سکایی بوده است. با این حال نظریات دیگری نیز درخصوص منشأ هپتالی، راجپوتی، یونانی و … این قوم مطرح است.[۴۸][۴۹]
پشتو زبان مادری پشتونها است.[۵۰][۵۱][۵۲] این زبان یکی از دو زبان ملی افغانستان است.[۵۳][۵۴] در پاکستان با اینکه پشتو دومین زبان پر گویش ور را تشکیل میدهد[۵۵] ولی غالباً بهطور رسمی در سیستم آموزشی نادیده گرفته میشود.[۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱]
زبان پشتو در طبقه زبانهای ایرانی شرقی قرار گرفته است[۶۲] و بیشتر واژگان پشتو از ریشه ایرانی شرقی است ولی با این حال، شمار قابل توجهی از آنها منحصر به زبان پشتو است.[۶۳][۶۴] صرف افعال پشتو، در مقایسه با سایر زبانهای ایرانی پیچیده است.[۶۵] بر این مبنا مکنزی میگوید:
اگر ساختار باستانی پشتو را با صرف بسیار ساده شده فارسی، زبان پیشرو و مدرن ایرانی مقایسه کنیم میبینیم که زبان پشتو در جایگاه ‘پسر عموی دوم‘ و همسایه فارسی ایستاده است که چیزی شبیه همان رابطه انگلیسی با ایسلندی است. — دیوید نیل مکنزی
پشتو دارای شمار زیادی گویش است اما بهطور کلی به گروههای شمالی، جنوبی و مرکزی تقسیم میشود[۶۶] الفنباین در این باره مینویسد: اختلافات گویشی پشتو اساساً در واژگان و واجگان است: صرف و نحوِ گویشهای پشتو به استثنای گویش وانتسی، کاملاً یکنواخت هستند.[۶۷]
نخستین الفبای پشتو در سده شانزدهم و توسط پیر روشن ساخته شد.[۶۸] در سال ۱۹۵۸ طی نشست محققان و نویسندگان پشتون افغانستان و پاکستان در کابل، استاندارد امروزی الفبای پشتو تنظیم شد.[۶۹][۷۰]
فرهنگ پشتونها اغلب بر پشتونوالی و بهکارگیری زبان پشتو پایهگذاری شده است. سنتهای پیش از اسلام، به دوران شکست هخامنشیان در برابر اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح بر میگردد، که احتمالاً که در قالب رقصهای سنتی باقی ماندهاند در حالی که سبکهای ادبی و موسیقی منعکس کننده تأثیر سنت ایرانی و سازهای موسیقی منطقه ایِ آمیخته با گونهها و شرح هایِ محلی است. فرهنگ پشتون ترکیبی بی نظیر از آداب و رسوم بومی با تأثیراتی از جنوب و غرب آسیا است. پشتونها مانند سایر مسلمانان ماه رمضان و عید فطر را جشن میگیرند. برخی از پشتونها نوروز را هم جشن میگیرند.[۷۱]
پَشتونوالی (به پشتو: پښتونوالی و نیز: پختونوالی) نظام و سنت رفتاری قبیلهای در میان پشتونها است.
یکی از اصول شناخته شده تر پشتونوالی ملمستیا است که به صورت مهمان نوازی و پناه به همه مهمانانی که دنبال کمک میگردند تعریف میشود. قصاص بی عدالتی که به پشتو بدل خوانده میشود یک انتقام سریع را فرا میخواند. بسیاری از جنبههای پشتونوالی زندگی مشترک مسالمت آمیز را ترویج میدهند، مانند ننواتی که اعتراف فروتنانه به گناه برای یک گناهکار است و باید منجر به بخشش خودکار از طرف گروه ستم دیده شود. این دستورها و سایر احکام اساسی پشتونوالی همچنان توسط بسیاری از پشتونها بهخصوص در مناطق روستایی دنبال میشود. یکی از نهادهای برجسته پشتون لویه جرگه (شورای بزرگ) است که از منتخب بزرگان تشکیل میشود.[۷۲] بیشتر تصمیمها در زندگی قبیله ای توسط اعضای جرگه گرفته میشود. جرگه اصلیترین نهاد قدرت قبیله است که اغلب پشتونهای مساوات خواه آن را به عنوان یک نهاد حاکمیتی قابل قبول تصدیق میکنند.[۷۳]
قبایل اصلی پستون ها هستند
تاریخدان معروف یونانی (هیرودتس) پکتهای ریگودی را (پاکتیوس) خوانده و اهالی منطقهٔ پکتیا تا قندهار و باشندگان دوطرف کوههای سلیمان را پاکتیاها نامیده است. از نوشتهٔ او معلوم میشود تا سده چهارم پیش از میلاد مردم قندهار و پکتیا و ننگرهار و خیبر (پاکتیاها) نامیده میشدهاند. بطلمیوس هم آن را پکتین نوشته است؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود. در ریگوید مذکور آمده است که قوم پکهت در جنگ بین ده پادشاه آریایی که به کنار دریای (راوی) بوقوع پیوسته بود شرکت کرده بودند. هیلی برانت تاریخدان و پژوهشگر در زبان و فرهنگ سانسکریت: در (ریگوید) مذکور است که در اراکوشیا (قندهار) قبیلهای سکونت داشت که شاه (واسودیوا: دیوه در پشتو به نام نور و روشنایی و آس به منای اسب میباشد) فرمانروای آن بود و این قبیله تحت رهبری او (سوداس: در پشتو سور به معنای سرخ و آس به منای اسب میباشد، دامنهٔ فتوحات را تا وادی (اندس) وسیع ساخت و کارنامههای جنگی (واسودیوا) بهطور افسانه یاد میشد. مورخان موجودیت پکتها را در منطقهای کنونی که افغانستان نامیده میشود. پیش از ظهور سلطنت سلیمان در حدود ۱٬۰۰۰ سال پیش از میلاد تخمین زدهاند (تاریخ مختصر افغانها. تألیف مولوی یعقوب حسنخان سال ۱۳۱۲). پشتو ظاهراً از واژه پشتون یا پختون آمده است که نام گروهی از نژاد آریایی است. زبان پشتو اصلاً جزء زبانهای ایرانی است. قواعد آواشناسی نشان میدهد که واژهٔ پشتو شکل دیگرگونشدهای از همان واژهٔ پَرْسَوا (به معنی پارسی) است.[۷۴][۷۵] بطلمیوس هم آن را پکتین نوشته است؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود.
شاخهای از اقوام افغانستان بوده که به زبان پشتو سخن میگویند، دارای خصوصیات و فرهنگ مخصوص به خود بودهاند.
اکثر پشتونها مسلمان بیشتر پیرو مذهب سنی حنفی و اقلیتی کوچکی شیعهٔ دوازده امامی هستند و افزونبر زبان پشتو که از شاخهای از زبانهای آریایی است به زبانهای فارسی ارموری، هندوکوهی (شامل پشتونهای خیبر) و اقلیتی ناچیزی به اردو (در پاکستان و هند) صحبت میکنند.
پشتونها (پشتو زبانان) به دوبخش و هفت شاخه تقسیم میگردد:
این سه با هم برادر اند (طبق روایات سنتی)
جامعه پشتون از بزرگترین گروههای قومی شناخته میشود.
دو طایفه بزرگ از پشتونها در طول دو و نیم سده اخیر در افغانستان حکومت نمودند:
غلجاییها که حکومت هوتکیان مربوط به این شاخه از پشتونها بود. از میان قبایل دُرانی دو شاخهٔ سدوزاییها و بارکزاییها در افغانستان پس از احمدشاه ابدالی حکومت نمودند.
بنیانگذار حکومت سدوزاییها احمدخان ابدالی مشهور به احمدشاه بابا بود. او امپراتوری بزرگ ابدالی یا دُرانی را تأسیس نمود که بعد از وی فرزندش تیمور شاه ابدالی به سلطنت رسید. تیمور پایتخت را از قندهار به کابل منتقل و شورشهای زیادی را که علیهاش بهراه افتاده بود سرکوب نمود. [نیازمند منبع]:
بارکزای که از جمله کهنترین اقوام بوده که در تاریخ از آنها یاد شده و سلسلههای پادشاهی امیر دوست محمد خان بارکزی مربوط همین قوم میباشد.[نیازمند منبع]
دیگر طایفههای پشتون شامل نورزی، زدران، منگل، ملکزی، غلزی، درانی، هوتک، اندر، کاکر، سربنی، پوپل، سوری، گدون، لودی، احمدزی، ستانکزی، محمدزی، یوسفزی، بریچی، خروطی، سواتی، سهاک، شینوار، ابدالی، غلجایی، علیزایی، صافی یا همان ساپی و غیره هستند که از جمله گروهها و ایلهای مهم قوم پشتون هستند. طایفه سوری نیز با نام امپراتوری سور مابین سالهای ۱۵۳۲–۱۵۵۶ حاکم بر شمال هندوستان و پاکستان امروزی بود که توسط شیرشاه سوری بنیانگذاری شد.
امپراتوری لودی نیز سلسلهای از حکمرانان دهلی در هند از پشتونتبارهای مسلمان است که از ۱۴۵۱ تا ۱۵۲۶ میلادی حکمرانی کردند.
درانیها بزرگترین تیره پشتون بوده که شامل اقوام، اچکزایی پوپل زایی، نورزایی، بارکزایی، علیزایی و الکوزایی میباشد. ۱۲۳[نیازمند منبع]
طایفههای «وزیر» و «محسود» از مهمترین طوایف مناطق غربی پاکستان هستند.[۷۶] وزیرستان شمالی توسط طایفهٔ «وزیر» اداره میشود. این طایفه در وزیرستان جنوبی هم حضور دارد و یک سوم جمعیت آن را تشکیل میدهد. دو سوم باقیمانده جمعیت وزیرستان جنوبی از طایفهٔ «محسود» هستند.[۷۷] بخش پاکستانی شامل منطقهای از چترال در شمال تا سیبی در جنوب غربی میگردد. این منطقه در پاکستان بنام منطقه مرزی شمال غرب (صوبه سرحد شمالغرب) نامیده میشود. اما این منطقه همچنان مشهور به افغانیه است که این نام بیانگر روابط قومی باشندگان آن با پشتونهای افغانستان است.[نیازمند منبع]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.