برش یا برداشتن برخی یا تمام اندام تناسلی خارجی زنان From Wikipedia, the free encyclopedia
بریدن آلت زنانه (به انگلیسی: Female Genital Cutting)، همچنین شناخته شده به ختنه زنان،[پانویس 1] ناقصسازی جنسی زنان و مثله کردن جنسی زنان،[پانویس 2] بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن آلت زنانگی از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و/یا غلفهاست (کلیتوریکتومی)،[پانویس 3] نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با/بدون بریدن لبهای بزرگ فرج، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک فرج و/یا لبهای بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره میباشد.[1] سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن را مصداق بارز «شکنجه» میداند.[2]
تعریف | تعریف در سال ۱۹۹۷ توسط سازمان بهداشت جهانی، یونیسف و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد به عنوان «برداشتن جزئی یا کامل بخش خارجی آلت زنانه یا هرگونه آسیب به آلت زنانه به دلایل غیر پزشکی» شناخته میشود | ||||
---|---|---|---|---|---|
محدوده | متمرکز در ۲۷ کشور در آفریقا، اندونزی، کردستان عراق و یمن: 5 | ||||
اعداد | بیش از ۲۰۰ میلیون زن تا سال ۲۰۱۶ | ||||
سن | چند روز پس از تولد تا بلوغ: 50 | ||||
گستردگی | |||||
| |||||
|
این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد.[1] در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه میکنند[3] و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده میشود.[4][5][6][7] از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست.[8] سازمان ملل متحد برنامهای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کردهاست.[1]
گمان میرود که ظهور آداب مربوط به بریدن آلت تناسلی زنان برای اولین بار در مصر باستان در دره رود نیل اتفاق افتاده باشد، و از آنجا به نواحی اطراف مانند حوزه رود نیل، شمال شرقی و غرب آفریقا گسترش یافته باشد.[3] یک نظریه میگوید: این رسم هدفش جلوگیری اختلالات جنسی نبودهاست، بلکه نوعی مناسک گذار به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای بدویان مصری و دیگر مردمان آفریقا یافت میشود.[9] بریدن آلت تناسلی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام میشود که بیشتر آنها آفریقایی هستند. این عمل بر روی بسیاری از زنان مهاجر آفریقایتبار ساکن در اروپا و آمریکای شمالی، انجام شدهاست.[10] در میان کشورهای فارسی زبان، در جنوب و غرب ایران این رسم وجود دارد.[11] به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون بوده و هر ساله سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر هستند.[4] در طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بودهاست.[7] این عمل را به دلیل باورهای سنتی جنسی، اجتماعی، باورهای غیر علمی طبی و زیباییشناختی، و مذهبی انجام میدهند.[12]
در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، امکان دارد بهصورت خیلی پراکنده و غیرمنظم مرسوم باشد یا تقریباً توسط همه مردمان آن کشور انجام شود. رابطه مشخصی بین انجام این رسم و مذهب خاصی نیز وجود ندارد: به عنوان مثال در ناحیهای در جنوب نیجریه پنج گروه نژادی برش دستگاه تناسلی را انجام میدهند ولی یکی از آنها مسلمان است، دو تا از آنها عمدتاً مسیحی هستند، و دوتای دیگر مذهب سنتیشان را دارند.[13] پیرامون موضعگیری اسلام در قبال ناقصسازی جنسی زنان سخن بسیار رفتهاست. قرآن در مورد ختنه زنان صحبتی نمیکند، اما احادیث متناقضی در رد و حرمت آن روایت شدهاست. در میان امامان اهل سنت احمد حنبل آن را مکرومه (عمل نجیب) میدانست؛[3] شافعیان ختنه زنان را در حد بریدن پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد واجب میدانند.[13] در میان شیعیان بهجز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع ندارد.[3] موضعگیری مراجع شیعه متفاوت است. عدهای آن را مستحب میدانند و برخی دیگر سنتی جاهلیاش میدانند که در صورت آسیبرسانی جسمی حرام است. ختنه زنان در میان یهودیان اتیوپی نیز دیده میشود هر چند که بین یهودیان در دوران باستان مرسوم نبوده و نامی از آن در عهد عتیق یا عهد جدید نیامدهاست.[13]
یافتن نام مناسب برای اشاره به برش دستگاه تناسلی زنان برش موضوعی جدالبرانگیز بودهاست. به صورت سنتی از کلمه «ختنه زنان» استفاده میشدهاست. این کلمه در متون فقهی اسلامی و همچنین در متون مردمشناسان مرسوم است.[3][14] این رسم در بندر کنگ «تیغ سنت و فرهنگ» خوانده میشود.[15] اهالی مالزی آن را گوساران[پانویس 4] (به معنی «حقیقت سوهان زدن دندانها» میخوانند) زیرا در غروب قبل از سوهانی خیالی به دندانها زده میشود.[پانویس 5] در جاوه آن را «سنت» میخوانند. اهالی موأب آن را «سرّ» میخوانند زیرا عموماً این کار به صورت مخفیانه انجام میشود و مردان از آن آگاه نمیشوند. همچنین ختنه زنان و مردان گاهی «طهر» نیز خوانده میشود.[9] در متون اسلامی و عربی، «خفض» یا «خفاض» به صورت خاص در اشاره به ختنه زنان استفاده میشود در حالی که الفاظ «ختن» یا «ختان» برای هم مرد و هم زن استفاده میشود.[9] در اینجا خفض در لغویاش به معنی «کاستن» به کار رفتهاست.[16]
از اواخر دهه هفتاد میلادی لغت Female Genital Mutilation (FGM)(معنی لغوی: «مثلهکردن آلت تناسلی زنان») مورد استقبال قرار گرفت؛[1] و در سال ۱۹۹۰، این واژه در سومین کنفرانس کمیته بین آفریقایی در مورد مناسک سنتی که بر سلامت زنان و کودکان تأثیر دارد (IAC)[پانویس 6] در آدیس آبابا، اتیوپی، پذیرفته شد. یک سال بعد، سازمان بهداشت جهانی (سازمان تخصصی زیر مجموعه سازمان ملل) به سازمان ملل توصیه نمود تا این واژه را بکار گرفته شود. بهدنبال این توصیه، این واژه بهطور گسترده در اسناد سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفت.[17]
برگزیدن این نام جدید به دلایلی چند بود. از آنجا که ضررهای این عمل امروزه شناخته شدهاست استفاده از این لفظ بار معنایی سنگینی مبنی بر مضر بودن و خطرناک بودن آن داشته، ناقض حقوق زنان و غیرانسانی بودن آن نشان داده میشود. امید میرفت که که پذیرش این نام، رایزنیهای بینالمللی جهت مبارزه با این رسم را تسهیل نماید.[1] علاوه بر این به دلیل اینکه شباهتی بین این عمل و ختنهٔ مردان وجود ندارد،[14] استفاده از لفظ ختنه هنگام نقد ختنه زنان ممکن است باعث توهین به یهودیان و مسلمانانی که ختنه مردان را انجام میدهند بشود،[18] بریدن آلت تناسلی زنان تفاوتهای بنیادین با ختنه دارد. ختنه زنان برخلاف ختنه مردان پس از زمان عمل باعث ایجاد ناراحتی میشود و پاسخ جنسی شخص را کاهش میدهد. همچنین برخلاف ختنه مردان بخشی از قصد انجامش مهار جنسی شخص ختنه شده میباشد.[19]
استفاده از لفظ «مثلهکردن زنان» منتقدینی داشتهاست. منتقدان استدلال میکنند این کلمه واژهای تحقیرآمیز و ارزشی بوده، زیرا قصد آزار دادن و مثلهکردن را به کل افراد یک جامعه نسبت میدهد (در حالی که چنین چیزی در اکثر موارد صحت ندارد)[3] و ممکن است زنانی که تحت این عمل قرار گرفتهاند و خود را مثله شده نمییابند و خانوادهشان را مثلهگر نمیدانند، این توصیف را توهینی به خود و به خانوادهشان بپندارند.[3][14] گروه فعالان زن آفریقایی برای تحقیق و توسعه *[20] ضمن اعلام مخالفت با برش دستگاه تناسلی زنان، استفاده از کلمهٔ «مثلهکردن جنسی زنان» را به شدت محکوم کرده و استفاده از اینگونه کلمات تحقیرآمیز را مصداق نژادپرستی و روحیه تخاصمی غربیها دانستهاست.[21]
به گفتهٔ سازمان بهداشت جهانی شواهدی وجود داشت که لفظ مثلهکردن زنان مقاومتهایی در سطح جوامع به وجود میآورد و مبارزه با این رسم را در سطح جوامع بومی مشکل مینماید؛ بنابراین با توجه به اهمیت و نیاز به استفاده از واژهٔ «مثلهسازی» در سطح سیاستگذاری کلان و همچنین نیاز همزمان به استفاده از عبارتی با پیشقضاوتبرانگیزی کمتر در سطح جوامع بومی، لفظ «برش/مثلهکردن جنسی زنان» توسط سازمانهای وابسته به سازمان ملل نظیر یونسکو به کار میرود. البته تمام سازمانهای وابسته به سازمان ملل موافقت کردهاند که به عنوان یک ابزار در رایزنیهای خود از «مثلهکردن جنسی زنان» استفاده نمایند.[1]
برخی منابع فارسیزبان لفظ «ناقصسازی جنسی زنان» را برای این عمل به کار میبرند.[4][11]
نامگذاری بریدن آلت تناسلی زنان موضوع مجادله برانگیزی برای مردم شناسان بودهاست.[22] برخی از مردمشناسان با اصرار بر احترام به عقاید و سنن فرهنگها نامگذاری «مثلهکردن جنسی زنان» را رد کرده و به جای آن عناوینی مانند «جراحی سنتی زنان» را پیشنهاد میکنند؛ پیشنهادی که توسط برخی محققان دیگر به دلیل غلطانداز بودنش مورد نقد قرار گرفتهاست.[22]
خاستگاه جغرافیایی رسم قطع آلت تناسلی را، درهٔ رود نیل در مصر باستان میدانند. گمان بر این است که این رسمها بعدها به نواحی اطراف چون حوزه رود نیل، و شمال شرق و غرب آفریقا گسترش یافتهاست.[3] قدیمیترین شاهد موجود مومیاییهایی هستند که به ۲۰۰ سال قبل از میلاد بازمیگرداند و آثار قطع کلیتوریس در آنها پیداست.[23] مورخ یونانی هرودوت وجود این رسم را در بین مصریان در سال پنجم پیش از میلاد گزارش کردهاست. هرودوت همچنین گزارش میکند که رومیها، اتیوپیها، و فنیقیها نیز قطع دستگاه تناسلی زنان را انجام میدهند. جغرافیدانان یونانی استرابو آن را در بین مصریان در حدود سال ۲۵ قبل از میلاد گزارش میکند. این رسم هدفش جلوگیری از بیقاعدگی جنسی نمیبود، بلکه نوعی مناسکگذر به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای مربوط به مصر باستان و دیگر مردمان آفریقا بودهاست. این مردمان بر این اعتقاد بودند که ارواح خدایان و انسانها دوجنسی میباشند. این ارواح ویژگیهای دوجنسی خود را روی ارگانهای تناسلی تصویر میکنند. بدین گونه، زنانگی مرد در پوست روی اندام جنسی مرد، و روح مردانه زن در کلیتوریس او است. برش این بخشها عملاً بخش زنی مرد را میزداید و او را به یک مرد کامل تبدیل میکند؛ و بخش مردی زن را میزداید و او را به یک زن کامل تبدیل میکند. امروزه هنوز زنان مصری به زنانی که ختنه نشدهاند با دید تحقیر نگریسته و میگویند: «تو مثل یک مرد هستی».[9]
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۷ میلادی مُثلهکردن آلت تناسلی زنان را بر سه نوع تقسیمبندی کرده بود که در شکل نمایش داده شدهاست.[24] گزارش جدیدتر سازمان ملل چهار گونهٔ این عمل را برمیشمارد:[1]
در تقسیمبندیای دیگر بریدن آلت تناسلی زنان دستکم بر سه گونه است:[10]
در بیانیه مشترکی که سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، یونسکو، حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای وابسته به سازمان ملل علیه ناقصسازی زنان منتشر نمودهاند صریحاً عنوان شدهاست که هیچ سود پزشکی برای ختنه زنان شناخته نشدهاست و در عوض مشخص شدهاست که این عمل برای دختران و زنان از بسیاری جهات مضر و خطرناک میباشد.[1] تحقیقات نشان میدهد که مضرات ختنه زنان بیش از فواید پیشنهادی توسط طرفداران آن است.[25][26][27]
به گفته سازمان بهداشت جهانی هر برش در اعضای بدن میتواند مخاطره انگیز باشد خصوصاً اگر تحت شرایط غیر بهداشتی انجام شود، اما اکثر خطرات شدید ذکر شده برای بریدن آلت تناسلی زنان مربوط به شدیدترین نوع (ختنه فرعونی) میباشد.[28] سازمان یونیسف در مورد کسانی که به وجود ختنه نوع شدید و خفیف اعتقاد دارند بیانیه میکند: «ما به شدت نگران این موضوع هستیم که ختنه زنان در بسیاری موارد توسط کادر پزشکی و در درمانگاه انجام میشود. در برخی جوامع که ختنه زنان بسیار رایج است این تفکر وجود دارد که میتوان عمل ختنه زنان را به صورت خفیف و توسط کادر درمانی انجام داد. اما واقعیت این است که این عمل کلاً مردود است و نوع شدید و خفیف ندارد.»[29]
ناقصسازی زنان پیامدهای منفی بر سلامت و روان زنان و دختران دارد. اولین مشکلات در زمان عمل رخ میدهد. تقریباً تمام دختران در هنگام عمل دردی جانکاه و خونریزی را تجربه میکنند. در بعضی انواع ناقصسازی پای دختران باید برای روزها یا هفتهها به هم بسته شود که بسیار وضع ناراحتکنندهای را به دختران به وجود میآورد. عفونتهای بعد از عمل نیز محتمل است. هرچند تعداد این مورد تنها زمانی مستند میشود که بیمار جهت درمان به بیمارستان مراجعه کند. ناقصسازی پیامدهای ناگوار بلند مدت متعددی دارد. کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی، و استرسهای بعد از عمل[پانویس 7] اختلالهای ادراری، آسیب به ارگانهای مجاور، عوارض روانی جنسی از جمله این پیامدهای ناقصسازی است.[1][30] همچنین بریدن دستگاه تناسلی زنان میزان احتمال ابتلا به عفونتها را افزایش میدهد و سبب هپاتیت نوع ب، HIV و انتقال عفونتها از جمله انتقال ویروس میگردد.[30] بروز عفونت لگنی در زنانی که ختنه شدهاند بیشتر بوده، و این ممکن است باروری آنها را تحت تأثیر قرار دهد. از نظر آماری، زنان عقیم در بین کسانی که قطع دستگاه تناسلی نوع سوم انجام دادهاند بیشتر یافت میشود. کشور سومالی بیشترین تعداد برش دستگاه تناسلی نوع سوم را دارد، و بیشترین نرخ مرگ نوزادان و مرگ مادر در جهان را نیز داراست. اگر چه عوامل دیگر نیز در این موضوع دخیل هستند، ولی میتوان بخشی از دلیل را به برش دستگاه تناسلی نسبت داد.[3]
گونه نمادین ختنه (که بهعنوان مثال در میان زنان مسلمان کشورهای جنوب آسیا مرسوم است) باعث برداشتن کلیتوریس یا تنزل در عملکرد دستگاه جنسی زنان نمیشود، و عموماً بهصورت عمدهای ملایمتر از ختنهٔ مردان انجام شده و متعاقباً شانس عفونت یا ناقصسازی دستگاه جنسی در مقایسه با ختنهٔ مردان در آن کمتر میباشد.[31]
یکی از مهمترین دلایل سنتی انجام ناقصسازی جنسی زنان، برای کنترل یا کمکردن میل جنسی زنان است.[12] اما طبق تحقیق کومو توماس، عملی که قرار بوده بیقاعدگی در امور جنسی را بکاهد، عملاً سبب تشدید آن شدهاست چرا که موجب شده زنانی که رضایت جنسی کمتری از آمیزش جنسی یافتهاند بهدنبال مردانی بگردند که رضایت جنسی بیشتری به آنها بدهند. در نظرسنجیهایی که در مصر و سودان انجام گرفته زنان گزارش از آمیزش دردناک دادهاند ولی اعتقاد نداشتند که میزان شهوت آنها یا قابلیت آنها برای رسیدن به ارگاسم کاهش یافتهاست. برخی از منتقدان بریدن آلت تناسلی زنان آن را تضمین باکرگی نمیدانند: در تحقیقات انجام شده زنان سودانی گفتهاند که برخی از زنان برای مردانشان خودشان را مجدد ختنه کرده زیرا این کار باعث میشود که کانال مهبل تنگتر شده و باکرگی شبیهسازی شود. بهعلاوه زنان مطلقه و بیوهها نیز قبل از ازدواج مجدد این کار را انجام میدهند. بر پایهٔ این مشاهدات، منتقدان اینگونه نتیجهگیری کرده که ختنه باعث تضمین باکرگی نیست.[3]
هرچند درمانی برای آسیب دیدگان نیست، اخیراً روشهای جراحی پلاستیک برای مقداری بازسازی آسیب دیدگیها و بازگرداندن حساسیت جنسی به کار میرود. از آنجا که فقط چند سانتیمتر از کلیتوریس بیرون از بدن و در معرض بریدهشدن است، میتوان از بخش داخلی کلیتوریس استفاده کرد و تا حدی زنان ختنه شده را درمان نمود. هرچند که حساسیت جنسی این بخش درونی کلیتوریس به اندازه بخش خارجی نیست. خود این درمان در صورتی که به دست افراد ناوارد انجام شود میتواند خطرناک هم باشد.[32]
مسئله ختنه زنان در غرب زمانی توجه وسیعی را در بین افکار عمومی جلب نمود که تعدادی زنان از غرب آفریقا در آمریکا تحت عنوان آنکه اگر به کشور خود بازگردند در معرض این عمل جراحی قرار خواهند گرفت، تقاضای پناهندگی نمودند.[33]
در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع غالباً آن را ناقض حقوق اصلی بشر توصیف میکنند.[3] سازمان یونیسف ناقصسازی جنسی زنان را نقض حقوق بنیادی دختران، تبعیض و نقض حقوق دستیابی به فرصتهای برابر، سلامتی، رهایی از خشونت، جراحت، سوءاستفاده، شکنجه، بدرفتاری یا رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، محافظت دربرابر سنتهای خطرناک، و حق تصمیمگیریهای مربوط به تولیدمثل دانستهاست که همگی این حقوق در حمایت قوانین بینالمللی هستند.[34] در بیانیهای که سازمان بهداشت جهانی و چندین سازمان وابسته با سازمان ملل علیه ناقصسازی زنان در سال ۲۰۰۸ منتشر کردهاست، ناقصسازی زنان نقض حقوق بشر اعلامشدهاست. علاوه بر این، کنوانسیونها و عهدنامههای جهانی و منطقهای متعددی پشتیبان براندازی این رسم در سطح جهانیاند. از جمله این کنوانسیونها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:[پانویس 8][1]
از سال ۲۰۰۳ به ابتکار کمیته بین آفریقایی مناسک سنتی تأثیرگذار بر سلامت زنان و کودکان[پانویس 9] و با تصویب کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل روز ۶ فوریه هرسال به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست.[35] به گفته مدیر بنیاد جمعیت سازمان ملل، تورایا احمد عبید، این بنیاد خواستار تعهد جدیتر دولتها برای سرمایهگذاری و اجرای برنامههایی جهت پیشگیری از این عمل است و تأیید میکند که بین ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون زن در سراسر جهان، ناقصسازی جنسی شدهاند و سه میلیون دختر هر ساله در معرض خطر آن قرار دارند.[4]
دلایل انجام این عمل باورهای زیر است:[12]
بر اساس مطالعه آماری که توسط کمیتهای وابسته به سازمان ملل در سال ۱۹۸۵ میلادی در آفریقا انجام پذیرفته، ۵۴ درصد افراد عرف رایج را دلیل اصلی برش دستگاه تناسلی دانستهاند. دلایل بعدی انجام وظیفه مذهبی و کاستن شهوات زنانه گزارش شدهاست. این نتایج سازگار با مطالعات آماری[39] است که دو سال قبل در سال ۱۹۸۳ در سودان انجام پذیرفته بود. از بین ۴۵۰۰ شرکتکننده، ۸۷٫۷ درصد از مردان و ۸۲٫۲ درصد از زنان این عمل را تأیید کرده بودند که دلایل اصلی آنها سنت و عرف موجود و مذهب بود. دلایل دیگری که این افراد در حمایت از ختنه زنان ذکر کردهاند عبارت است از: تمیزی، قابلیت ازدواج، اجتناب از بیقاعدگی در امور جنسی، تضمین باکرگی، بهبود قابلیت تولید مثل، کاهش تلفات نوزادان و مادر، بالا بردن لذت جنسی شوهر.[3]
بخشی از دلایل افراد محلی برای انجام این رسم، اجتناب از بیقاعدگی در امور جنسی و تضمین باکرگی زن است.[3] برخی از نظریات علمی، بریدن دستگاه تناسلی زنان را خاسته از سرکوب زنان توسط پدرسالاری میدانند. به عنوان مثال نوال سعداوی نظریه زیر را ارائه کردهاست: در جوامعی که اجداد را از طریق جنس مذکر دنبال میکنند روی پاکدامنی زن تأکید میشود زیرا مردان میخواهند مطمئن باشند که ارث و اموال مرد به فرزندان خودشان میرسد (و نه فرزندان دیگران). همانگونه که طبقه حاکم ارزشهای اخلاقیای را در جامعه ترویج میکند که کارگران ترک لذات کنند، در حالی که خودشان زیادهروی در لذات را برای خودشان ارزش میدانند، مردان طبقه حاکم بر زنان هستند که عدم لذتبردن جنسی را بر زنان تحمیل کردهاند در حالی که برای خودشان آزادی و لذت جنسی وسیعی خواستار هستند.[13] طبق بیانیه ۱۰ آژانس سازمان ملل متحد، ختنه زنان وجود حقوق نابرابر بین زن و مرد را نشان میدهد که ریشه در عرفهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. این رسم با هدف نگاه داشتن عفاف یک دختر و کنترل غریزه جنسی انجام میشود و نقش جنسیتی اشتباهی را به زن تحمیل میکند.[29][40]
کارول ماکورماک[پانویس 10] معتقد است سرکوب کردن زنان توسط مردان توضیح جامعی برای وجود برش دستگاه تناسلی زنان نمیباشد: در غرب آفریقا جوامعی هستند که برش کلیتوریس را انجام میدهند ولی آزادی بسیار قابل ملاحظهای را به دختران قبل از ازدواج میدهند. بهعلاوه مطالعاتی نشان میدهد[41] که درد ناشی از برش دستگاه تناسلی زنان ممکن است باعث ایجاد حس همبستگی بین زنان شده و این به نوبه خود باعث افزایش قدرت سیاسی و کنترل کردن داراییها توسط آنها بشود. در میان ساکنان بومی استرالیا و ملانزی تبارها مراسم برش دستگاه جنسی مردان بسیار شدیدتر و دردناکتر از مراسم مربوط به زنان است، و این موضوع معمولاً در مورد جوامعی صادق است که اجداد را از طریق جنس مذکر دنبال میکنند و مردان در آن غالب هستند.[13]
برخی نظریات آن را نشانهای بدنی دیده که علامتی از ورود دختر به گروه بالغان میباشد. در سواحل شربرو در سیرالئون زنان معتقدند که یک دختر بدون انجام ختنه از نظر بدنی ممکن است زن شود، ولی از نظر اجتماعی دختر باقی میماند. بریدن کلیتوریس زن را به شکل غیر مبهمی، به شکل خالص و تمیزی، در گروه زنان قرار میدهد. ختنه چیزی دیده میشود که دختر را تمیز و خالص میکند. درد بریدن کلیتوریس استعارهای از درد زاییدن است؛ در سیرالئون کسی که زاییدهاست و کسی که ختنه شده یک جایگاه دارند؛ محل انجام دو عمل یک جا است و به صورت ایدئال توسط یک قابله انجام میشود. زنانگی بهصورت نمادین هنگام ختنه بهدست آمده، و هنگام زاییدن تأیید میشود. همچنین زنانی که ختنه شدهاند، خود گروه سرّیای تشکیل میدهند که دختران پس از ختنه شدن به آن وارد میشوند.[13]
نور قسّامعلی در پاسخ به مناسک گذر بودن این عمل میپذیرند که ممکن است در برخی جوامع آفریقا اینگونه باشد: مثلاً گیکویو (در کنیا) که این عمل در هنگام بلوغ انجام میدهند یا ماسایها هنگام ازدواج؛ ولی این دلیل را در مورد جوامعی مانند نیجریه، سودان، مصر یا اتیوپی که کودکان در سه یا چهار سالگی ختنه میشوند را مشکوک مییابد. نور قسّامعلی همچنین به این نکته اشاره میکند که یوروبا در کشور نیجریه و مسیها[پانویس 11] در بورکینافاسو معتقدند که اگر سر نوزاد به کلیتوریس بریده نشده بخورد، ممکن است باعث مرگ نوزاد بشود و به همین دلیل در شش ماهگی بارداری زن را تحت برش دستگاه تناسلی قرار میدهند![3]
علیرغم قوانین ممنوعکننده ناقصسازی زنان، این عمل بهصورت یک سنت در میان بسیاری از جوامع و فرهنگها ادامه دارد. از آنجایی که این عمل در بسیاری اوقات در بین جوامع انجام دهنده اهمیتی فرهنگی و حتی سیاسی دارد، رهبران سیاسی برچیدن ناقصسازی زنان را در سطح جوامع بومی را دشوار یافتهاند.[42] برای مثال هنگامیکه در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۲۰ مبلغان مسیحی در کنیا، این رسم را در بین پیروان خود ممنوع کردند، در عوض ختنه زنان بهصورت ابزاری برای جنبش قومی استقلالطلبی در بین بومیان کیکویو،[پانویس 12] پرشمارترین قومیت کنیا، درآمد و بومیان کنیا مبارزه علیه ختنه زنان را حمله امپریالیسم فرهنگی اروپائیان دانستند.[43] نمونهای دیگر زمانی بود که دولت استعماری بریتانیا در دهه ۱۹۵۰عمل ناقصسازی جنسی زنان را در کنیا ممنوع نمود. این کار به میزان زیادی مقاومت قبایل را در مقابل نیروهای استعماری افزایش داد و میزان حمایت از جنبش چریکهای مائو مائو[پانویس 13] را افزایش داد.[44]
به گفته مارک کوهن کسانی که عمل ختنه را انجام میدهند تحت تأثیر نیروهای شدید اقتصادی و فرهنگی بوده، نه اینکه انسانهایی جاهل یا شیطانی باشند؛ راه مقابلهٔ صحیح با عمل ختنه شناسایی این عوامل اقتصادی و فرهنگی و رسیدگی دقیق و ظریف به آنهاست.[45]
سازمان ملل متحد برنامههایی دارد تا این رسم را تا سال ۲۰۱۵ به میزان قابل توجهی کاهش دهد. برای برچیدن این رسم اقدامهای لازم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد شدهاست: پیشنهاد در سطح ملی شامل اقداماتی توسط رهبران حکومتی، مذهبی و سنتی، مجالس قانونگذاری و نهادهای مدنی و دولتی مربوط و در جهت سوق دادن جامعه به برچیدن این رسم میباشد. تجربیات دهههای آخر قرن بیستم نشان دادهاست که راه حل سریعی برای از میان برداشتن این رسم وجود ندارد. برچیدن این رسم نیاز به یک بستر قوی برای تغییر رفتارها و ارزشها و همچون وجود سامانهای قوی برای اعمال سیاستهای موجود دارد. از آنجایی که این عمل رسمی اجتماعی است بهترین روش، همکاری نزدیک با مردم و رهبران محلی است.[1]
در سودان ارگانهای دولتی و غیردولتی طیفی از روشهای مختلف از بهداشتی کردن عمل، تا براندازی کامل آن پیشنهاد کردهاند. موفقترین و جامعترین تلاش توسط جامعه علمی بابیکر بدری برای مطالعات زنان[پانویس 14] که تحت حمایت دانشگاه «الاحفاد للبنات» در خرطوم تلاش همهجانبهای برای پایان دادن به ختنه زنان را شروع کردهاند که نه تنها سودان بلکه تمام آفریقا را تحت تأثیر قرار دادهاست. این گروه تلاش داشتهاند که با راهاندازی مناظرات حقوقی، روانی و بحثهای مذهبی سکوت حاکم را شکسته و دفترچهها، مصاحبهها و کارسوقهایی جهت افزایش آگاهی مردم برگزار کنند. رُقیه مصطفی ابوشرف خلاصهای از مشکلات اصلی که این فعالان و حاکمان محلی در مبارزه با ختنه زنان با آنها مواجه هستند را در کتابش جمعآوری کردهاست.[46]
در جوامعی که به برش دستگاه تناسلی زنان به عنوان مناسک گذر نگریسته میشود، روش مبارزه دیگر که توسط برخی ارگانها[پانویس 15] اتخاذ شدهاست ایجاد مناسک گذر جایگزینی است که از طرفی به این عمل پایان داده ولی از طرف دیگر مراسم مربوط را حفظ و انتقال دانش مربوط به آن را ممکن سازد.[47]
گروهی از مسلمانان تحصیلکرده که برای الغای برش دستگاه تناسلی زنان در میان مسلمانان تلاش میکنند، ترجیح میدهند این موضوع از طریق مناظرات درونی حل شود و مخالف مداخله غربیان هستند. ایشان میگوند رسم ختنهٔ زنان تنها زمانی از بین میرود که افسانهها و تصورات غلطی که پیرامون آن وجود دارد فهمیده شده و دفع شوند و ریشه کنی افسانههای اجتماعی پیرامون آن مانند اینکه این کار بیقیدیهای اخلاقی را کاسته، و اینکه دختران ختنه شده «پاک» و «طاهر» هستند، نمود. مطالعاتی که در میان سومالیان ساکن سوئد انجام شده نشان دادهاست که عامل مؤثری که باعث تغییر دیدگاه عموم سومالیان نسبت به ختنه زنان بودهاست چیزی جز استدلالات مذهبی نبودهاست. اکثر سومالیان ساکن سوئد به عنوان مثال به آیه ۱۱۹ سوره نسا از قرآن در مورد این موضوع اشاره میکنند که بر اساس آن نباید در مخلوقات خدا تغییر ایجاد کرد.[48]
یک مرکز پزشکی در برلین با حمایت واریس دیری، مانکن سابق، برای کمک به قربانیان «ختنه» زنان تأسیس شدهاست. نام این مرکز پزشکی، «مرکز کمک به قربانیان ناقصسازی آلت جنسی زنان» است. در این کلینیک خدمات روانشناسی و همچنین عمل بازسازی کلیتوریس انجام میشود.[49]
سنت ختنه زنان در یهودیت یافت نمیشود، زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود.[50] هیچ اشارهای به ختنه زنان در عهد عتیق یافت نمیشود.[13] قطع دستگاه تناسلی زنان در میان جامعهٔ اقلیت یهودی اتیوپیایی (اسرائیل بتا)، که پیشتر به فلاشا شناخته میشدهاند، انجام میشود. این عمل میتواند تنها توسط زنی یهودی انجام شود. یهودیان اتیوپیایی که به اسرائیل مهاجرت کردهاند، دیگر به انجام قطع دستگاه تناسلی زنان نمیپردازند.[51] اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ یهودیت باشد برگرفته از فرهنگ بومی آفریقا میباشد.[50]
بریدن آلت تناسلی زنان در بین بسیاری از مسیحیان آفریقا هم رواج دارد.[33] همچنین قبطیها در مصر، پیرو این رسم میباشند.[9] اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ مسیحیت باشد، برگرفته از فرهنگ بومی آفریقا میباشد.[50] سنت ختنه زنان در مسیحیت یافت نمیشود زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود.[50] هیچ اشارهای به بریدن آلت تناسلی زنان در عهد عتیق یا عهد جدید یافت نمیشود.[13]
برش دستگاه تناسلی زنان مربوط به پیش از اسلام است.[52] در طی دو دهه پایانی قرن بیستم، نوشتههای دانشگاهی و وسایل ارتباط جمعی برش دستگاه تناسلی زنان را به صورت برجستهای به آفریقا و اسلام نسبت دادهاند. بهگفتهٔ نور قسّامعلی، به شکل تناقض آمیزی، هم از اسلام برای توجیه و هم برای محکوم کردن این سنت استفاده شدهاست. دادههای موجود نشان میدهد که این رسم در بین مسلمانانی پا گرفتهاست که به عنوان سنت محلی شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شدهاست، و بهعنوان سنتی اسلامی درآمدهاست. شواهدی قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند.[3] امروزه اکثر الهیدانان مسلمان ختنه زنان را غیرضروری و متناقض با اسلام راستین میدانند.[53]
در قرآن دربارهٔ ختنه زنان سخنی به میان نیامدهاست.[54][55] توجیهات فقیهان دینی بیشتر بر پایه حدیث منسوب به محمد است که بر اساس روایت معروف آن، محمد به زنی در مدینه که امعطیهاش میخواندند و زنان را ختنه میکرد گفت که «امعطیه هنگامی که زنی را ختنه میکنی از اندام وی بسیار مبر تا روی او روشنتر باشد و نزد شوی دوستتر باشد.»[56] در شکل دیگری از همان حدیث، ذکر شدهاست که «نسبت به ختنهٔ زنان شدت نشان ندهید، چرا که این برای زن لذتبخشتر بوده و مورد پسند شوهر میباشد.» هرچند فقیهان به صورت کلی ضعف زنجیره انتقال این حدیث را که در سنن ابن داوود (و نه بخاری و مُسلِم) نقل شده، پذیرفتهاند.[3] همچنین احادیثی منشأ ختنهٔ زنان را به هاجر و سارا میرسانند.[3]
احمد ابن حنبل ختنهٔ زنان را مکرومه (عمل نجیب) و نه واجب میدانست.[3] در میان چهار فرقه اهل سنت تنها شافعیها هستند که ختنه زنان را لازم میدانند.[33] به گفته فقیه النووی در ختنه زنان واجب است پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد بریده شود.[13] اگر چه لزوم ختنه زنان موضوعی بحثبرانگیز بوده، ولی فقهای سنتی عموماً کاستن آنچه «امیال جنسی افراطی زنان» در نظر میگرفتند را لازم میدانستند.[23] در سال ۱۹۹۷، هنگامی که تعدادی از علمای الازهر ادعا نمودند که ختنه زنان رسمی اسلامی است. این نظر با واکنش اکثر علما مواجه شد که نظر فوق را رد کردند. گروه مقابل اعتقاد داشتند که محمد، پیامبر مسلمانان، مردم را از این عمل نهی کرده و آن را سنتی فرعونی دانستهاست.[33]
در بین شیعیان ختنه زنان بجز فرقه مستعلوی در مصر شیوع نمیدارد. نظر کلی شیعیان بر پایه حدیثی است که ابن بابویه از علی، نخست شیعیان نقل میکند که «ایرادی ندارد اگر زنان را ختنه نکنید، ولی برای مردان واجب است». همچنین علامه حلی نیز حدیثی را از علی ابن ابیطالب نقل میکند که «ختنه مردان واجب است، ولی ختنه زنان توصیه میشود.» با اینحال، چون این عمل در بین ایرانیان و عراقیان پایگاه فرهنگی نداشتهاست، در بین شیعیان یافت نمیشود.[3] برخی از مراجع تقلید دوران معاصر ختنهکردن زنان را مستحب و برخی آن را حرام دانستهاند.[57][58]
در کشورهای آفریقایی برش دستگاه تناسلی زنان در بین پیروان اعتقادات انیمیستی رواج دارد. این عمل در بین مسیحیان و مسلمانان آفریقا هم رواج دارد.[33] برش دستگاه تناسلی زنان امروزه در بین مردمان دره رود نیل مستقل از مذهب آنها انجام میشود. مسلمان و قبطیها در مصر، و در نقاط جنوبیتر تمامی اتیوپیان منجمله فلاشاها، یهودیان اتیوپی، پیرو این رسم میباشند. این رسم در ۲۷ کشور از ۵۴ کشور آفریقا مکتوب شدهاست که میزان تقریبی آن ممکن است از ۵ درصد تا ۹۸ درصد بسته به کشور متفاوت باشد.[9]
کشور | سال | درصد دختران و زنان ختنه شده بین ۱۵ تا ۴۹ سال[1] |
---|---|---|
اتیوپی | ۲۰۰۵ | ۷۴٫۳ |
اریتره | ۲۰۰۲ | ۸۸٫۷ |
اوگاندا | ۲۰۰۶ | ۰٫۶ |
بنین | ۲۰۰۱ | ۱۶٫۹ |
بورکینافاسو | ۲۰۰۵ | ۷۲٫۵ |
جمهوری متحد تانزانیا | ۲۰۰۴ | ۱۴٫۶ |
جیبوتی | ۲۰۰۶ | ۹۳٫۱ |
جمهوری آفریقای مرکزی | ۲۰۰۵ | ۲۵٫۷ |
چاد | ۲۰۰۴ | ۴۴٫۹ |
ساحل عاج | ۲۰۰۵ | ۴۱٫۷ |
سومالی | ۲۰۰۵ | ۹۷٫۹ |
سودان، شمال (حدود ۸۰ درصد جمعیت کل) | ۲۰۰۰ | ۹۰٫۰ |
سیرالئون | ۲۰۰۵ | ۲۸٫۲ |
غنا | ۲۰۰۵ | ۳٫۸ |
کامرون | ۲۰۰۴ | ۱٫۴ |
کنیا | ۲۰۰۳ | ۳۲٫۲ |
گامبیا | ۲۰۰۵ | ۷۸٫۳ |
گینه بیسائو | ۲۰۰۵ | ۴۴٫۵ |
لیبریا | ۲۰۰۷ | ۴۵٫۰ |
مالی | ۲۰۰۱ | ۷۱٫۳ |
مصر | ۲۰۰۵ | ۹۵٫۸ |
موریتانی | ۲۰۰۱ | ۷۱٫۳ |
نیجر | ۲۰۰۶ | ۲٫۲ |
نیجریه | ۲۰۰۳ | ۱۹٫۰ |
یمن | ۱۹۹۷ | ۲۲٫۶ |
در ۱۵ کشور آفریقایی ناقصسازی زنان و دختران ممنوع میباشد.[59] در کشور مصر با وجود اینکه دولت ختنه زنان را از سال ۱۹۹۷ غیرقانونی اعلام کردهاست (با درج استثنا برای برخی پزشکان)، همچنان در نقاط مختلف این کار انجام میشود[33] و قربانیانی نیز بر جای میگذارد.[60][61] مجلس شورای ملی مصر با تصویب قانون دیگری، در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۰۸ میلادی، ختنه زنان را به جز در «شرایط استثنایی» جرم بهشمار آورد. برخی فعالان معترضند که درج عبارت «شرایط استثنایی» موجب کاهش تأثیر قانون و تفسیر آن خواهد شد.[62]
در بورکینافاسو، جنبشهای اجتماعی برای آگاهسازی مردم از خطرات ناقصسازی جنسی زنان از سال ۱۹۷۵ آغاز شده بود. قبل از تصویب این قانون نیز با حکم ریاست جمهوری «کمیتهٔ ملی علیه قطع عضو» تشکیل شد و همچنین برای کسانی که زنان و دختران را ختنه میکردند جریمه تعیین میشد.[63]
در ساحل عاج آسیب زدن به آلت جنسی زنانه را به هر شکل کامل یا جزئی با برداشتن، بریدن، بیحس کردن یا هر روش دیگری که سلامتی زن را به خطر اندازد ممنوع کرد و جریمه یک تا ۵ سال زندان و جریمه نقدی ۳۶۰۰۰۰ تا دومیلیون فرانک برای آن در نظر گرفت که در صورت مرگ قربانی به ۵ تا ۲۰ سال زندان افزایش یافته و چنانچه پزشکی مرتکب این عمل شود ۵ سال از حق طبابت محروم میشود.[63] در جمهوری جیبوتی انجام این عمل مجازات ۵ سال حبس و یک میلیون فرانک جیبوتی جریمه نقدی دارد.[63]
در عربستان کسانی که به شغل قابلگی مشغول بودند، عمل ختنه دختران را نیز انجام میدادند.[82]
این رسم در میان بومیان استرالیا مرسوم بودهاست.[3]
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، پزشکان غربی از برش کلیتوریس جهت درمان برخی مشکلات عصبی و جنسی استفاده میکردند. از جمله دلایلی که پزشکان برش کلیتوریس را تجویز میکردند اعتقاد به این بود که خودارضایی ممکن است به جنون بینجامد. این موضوع در غرب ادامه نیافت و هیچگاه مبدل به آداب مذهبی یا بخشی از فرهنگ غرب نشد.[10] در سال ۱۹۹۶، قانون فدرال به عمل ناقصسازی جنسی زنان وجههای جنایی بخشید. ۱۵ ایالت نیز قانونهای مشابهی را تصویب کردهاند.[86]
امروزه در جمعیتهای مهاجر برخی کشورها مانند کانادا،[87] انگلستان،[85] آلمان[88] این رسم دیده میشود و قوانینی علیه آن تصویب شدهاست. همچنین گزارشهایی از ختنه زنان در پرو و کلمبیا به ثبت رسیدهاست.[1]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.