Remove ads
From Wikipedia, the free encyclopedia
سید محمدعلی حسینی شهرستانی معروف به هبةالدین شهرستانی، روحانی شیعه و عالم و مجتهد بزرگ عراقی، مفسر قرآن، مجاهد و مبارز و یکی از بزرگان و وحدتگرایان جهان اسلام بود.[۱][۲]
هبةالدین شهرستانی سید هبة الدین شهرستانی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | سید محمدعلی حسینی شهرستانی ۲۴ رجب ۱۳۰۱ |
درگذشته | ۲۶ شوال ۱۳۸۶ |
محل دفن | حرم کاظمین |
محل اقامت | نجف |
آثار معروف | جبل قاف سراج المعراج اضرار التدخین نهضة الحسین حل المشاکل الهیئة و الاسلام و ... |
تحصیلات | سامرا، کربلا، نجف |
استادان | محمدکاظم آخوند خراسانی سید محمدکاظم طباطبایی یزدی شریعت اصفهانی |
سید هبةالدین شهرستانی در بامداد ۲۴ رجب سال ۱۳۰۱ قمری، در سامرا به دنیا آمد. پدرش سید حسین حائری کاظمی، عالمی وارسته و متدین بود و بیشتر وقت خود را به تحقیق در مسائل دینی و معنوی میگذراند. سید حسین حائری کاظمی مولف چهار کتاب «الفتوحات الغیبیه فی الخطوم»، «الاحراز»، «الادعیه» و «دموع الشمعه فی ادعیه لیله الجمعه» بوده است. مادر هبةالدین، مریم نام داشت که از سادات اصفهانی و از فرزندان میرزا محمدمهدی شهرستانی بود. مریم زنی تحصیلکرده و فاضل بود که در ریاضیات، تاریخ کشورها و سلسلهها، ادبیات و شعر تبحر داشت.[۳] نسب هبةالدین شهرستانی با سی واسطه به زید بن علی بن الحسین میرسد.[۴][۵][۶]
در نحوه ولادتش نقل شده:
در بامداد سهشنبه بیست و چهارم این ماه میرزاعلی شهرستانی (فرزند سید محمد حسین شهرستانی)، دانشور ارجمند سامرا، به خانه سید حسین عابد شتافته، وی را از رازی سترگ آگاه ساخت. سخن میرزا علی كوتاه و روشن بود: دیشب طنین مهرآمیز آوایی، سكوت سنگین رؤیایم را شكست و گفت: فردا نوزاد مریم پای به گیتی میدهد. او را محمدعلی بخوانید و هبةالدین لقب نهید.[۷]
سید هبةالدین شهرستانی دوران کودکی خود را در کربلا گذراند. آموزش رسمیاش از سن ده سالگی آغاز شد که به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت و در طول ۹ سال، صرف و نحو، منطق، عروض، بیان، بدیع، حدیث، درایه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاریخ، هیئت، حساب و ریاضیات را در کربلا به پایان رساند.[۸] در این مدت به فراگیری الملل و النحل و مسائل فلسفی و کلامی نیز پرداخت و با توانایی بالایی که داشت به نگارش کتابهایی به نثر و نظم در این علوم پرداخت. پدرش سید حسین حائری کاظمی در ذیقعده ۱۳۱۹ قمری در سن هفتاد سالگی درگذشت. لذا هبةالدین در سن نوزده سالگی، اندکی پس از مرگ پدرش، در ۲۱ شعبان ۱۳۲۰ قمری کربلا را به مقصد نجف ترک کرد.[۹] وی در نجف از مکتب اساتیدی چون ملا محمد کاظم خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و فتحالله غروی اصفهانی بهره برد.[۸][۴][۵] در سال ۱۳۲۳ قمری، نزد محمدباقر اصطهباناتی به فراگیری علم پرداخت و از دروس او بهره برد. در همین دوره کتاب «اداء الفرض فی سکون الارض» را تألیف کرد. اندکی بعد با دانش جدید نجوم و ستارهشناسی آشنا شد. او به دنبال این دانش رفت و تصمیم گرفت کتاب «نقض الفرض فی اثبات حرکه الارض» را بنویسد. پس از مدتی در سال ۱۳۲۴ قمری شروع به نگارش کتاب «الهیئه و الاسلام» کرد و نظریات جدید خود را در نجوم و ستارهشناسی بر اساس علوم اسلامی در آن مطرح کرد.[۱۰] این کتاب یک رساله فلسفی - سیاسی بود که به هماهنگی و تطبیق احکام اسلام با برخی از جنبههای تمدن و فرهنگ غرب، یعنی اکتشافات علمی، به ویژه علم نجوم و فلسفههای جدید میپرداخت. البته او عمدتاً بر شریعت و میراث اسلامی تکیه داشت. نگارش آن احتمالاً تا سال ۱۳۳۰ قمری طول کشید.[۱۱] سید هبةالدین شهرستانی تحصیلات دینی خود را نیز در حوزه علمیه نجف ادامه داد و سرانجام در زمره مجتهدان شیعه قرار گرفت.[۱۲]
وی علاوه بر علوم متعارف اسلامی، به تحصیل علوم جدید نیز پرداخت. سید هبةالدین شهرستانی از دوران جوانی به فردی روشنفکر، دانا، کوشا و آگاه به افکار نو و اصلاح طلبانه شهرت داشت. او از همان ابتدا با علما و متفکران مشهور اهل سنت از جمله مفتی مصری محمد عبده، محمد رشید رضا مدیرمسئول مجله المنار و ناشران و نویسندگان مجلاتی مانند المقتطف و الهلال ارتباط فکری برقرار کرد. او پیوند محکمی بین پایگاههای علمی جهان تشیع و مراکز فرهنگی مصر و سوریه برقرار کرد و در نتیجه مقالات، اشعار و گزارشهای او در مجلات جهان عرب منتشر شد.[۱۱]
سید هبةالدین شهرستانی تدریس فلسفه و علوم عقلی طرد شده را در حوزههای علمیه رواج داد و در سخنرانیها و تألیفات مختلف خود، همواره طلاب و مردم را به فراگیری علوم جدید فرا میخواند.[۱۱]
سید هبةالدین شهرستانی پس از اطلاع از تبلیغات گسترده مبلغان مسیحی در بحرین و گرویدن گروهی از مردم به مسیحیت، در رمضان ۱۳۳۰ قمری به آنجا رفت و به تحقیق در مورد ادعاها و تشکیلات مبلغان مسیحی پرداخت و سپس دو مدرسه اسلامی جدید به نامهای «اصلاح» و «اسلام» را برای آموزش کودکان و نوجوانان تأسیس کرد. علاوه بر این، سخنرانیهایی ایراد کرد و انجمنهای مختلف اسلامی را تشکیل داد و سرانجام تمامی تلاشهای مبلغان مسیحی را ناکام گذاشت.[۱۱]
سید هبةالدین شهرستانی بحرین را به مقصد هند ترک کرد، زیرا مسلمانان هند تحت فشار شدید سیاسی - فرهنگی بریتانیا، هندوهای افراطی و علمای متحجر آنجا بودند. در آن کشور سخنرانیهایی ایراد کرد و مقالاتی در مجلات مختلف به چاپ رساند و انجمنهای اسلامی متعددی تأسیس کرد. سپس تصمیم گرفت به ژاپن سفر کند، اما با شروع جنگ جهانی اول در رمضان ۱۳۳۲ قمری از این کار منصرف شد و به یمن و از آنجا به حجاز و سپس به نجف بازگشت. او میخواست با ایجاد یک انجمن مرکزی در نجف، همه سازمانها و انجمنهای اسلامی را متحد و پیوندی فعال بین آنها ایجاد کند، اما با ادامه جنگ جهانی اول تلاشهایش ناکام ماند.[۱۱]
در سال ۱۳۲۴ قمری در جریان نهضت مشروطه ایران، علاوه بر انتشار مقالات و ایراد سخنرانی در حمایت از آن، در جلسات آشکار و پنهان مشروطه خواهان نیز شرکت میکرد.[۱۱]
سید هبةالدین شهرستانی انتشار مجله «العلم» را در سال ۱۳۲۸ قمری[۱۵] در نجف آغاز کرد که تقریباً دو سال ادامه داشت.[۱۴] گفته شده رویکرد اصلاحی این مجله تا آن زمان در حوزه علمیه نجف بیسابقه بوده و به همین دلیل درگیریهای نوشتاری بین هبةالدین و سید عبدالحسین شرفالدین عاملی رخ داده است.[۴][۵] این مجله یکی از مهمترین مجلات فکری و سیاسی آن زمان بود. مقالات آن عموماً خصلت خاصی داشت و این ایده را منتشر میکرد که بین اسلام و علم تضادی وجود ندارد. این مجله به همان اندازه که مورد استقبال اندیشمندان و علمای حوزههای علمیه عراق قرار گرفت، مورد انتقاد مخالفین نیز قرار گرفت و بدین ترتیب انتشار آن دو سال بیشتر دوام نیافت.[۱۱]
در سال ۱۳۳۹ قمری، هبةالدین به عنوان وزیر معارف عراق انتخاب شد، اما به دلیل اقداماتی که در جهت اصلاح نظام آموزشی انجام داد[۱۷] و مورد پسند دولت وقت قرار نگرفت، لذا در سال ۱۳۴۰ قمری از این سمت استعفا داد.[۱۸] دوره وزارت سید هبةالدین شهرستانی حدود یازده ماه به طول انجامید. با این حال همیشه به تحقیق و تالیف مشغول بود. برخی از اصلاحاتی که در این مدت انجام داد عبارتند از:[۱۹]
در سال ۱۳۴۲ قمری به دستور دولت عراق و تأکید علمای وقت، سید هبةالدین شهرستانی ریاست دیوان عالی عراق را بر عهده گرفت[۲۱] که بعدها به «مجلس تمییز جعفری» معروف شد. تلاش برای ساماندهی دادگاههای حقوقی و پیوند آنها با دیوان عالی کشور، انتخاب قضات صالح، تعیین احکام و تنظیم مقررات لازم در دادرسی، بخشی از اقدامات هبةالدین در این سمت بوده است.[۲۱][۲۲]
در سال ۱۳۵۲ قمری به درخواست مردم بغداد، سید هبةالدین شهرستانی به عنوان نماینده بغداد در مجلس شورای ملی عراق انتخاب شد و تا زمان انحلال آن مجلس، در این سمت فعالیت داشت.[۲۳]
سید هبةالدین شهرستانی برای تبلیغ دین اسلام به هندوستان رفت تا بعد از دیدار با علمای آنجا و نشستها و تشکیل انجمن مذهبی به ژاپن برود، ولی دیدار او با سید جلالالدین کاشانی مسیرش را عوض کرد.[۲۴] سید جلالالدین کاشانی که مدیر مسٔول و نویسنده نشریه حبلالمتین بود، سفر به ژاپن را بیفایده میدانست. از این رو، سید هبةالدین به یمن رفت و از آنجا به حجاز، سوریه، لبنان و ایران سفر كرد و سپس به نجف بازگشت.[۲۵] سید هبةالدین شهرستانی میخواست که در هر سرزمینی، انجمن مذهبی تشکیل و آن را با انجمن مرکزی نجف پیوند دهد تا در مواقع حساس، این نیروها وارد عمل شده و از مرزهای اعتقادی دین اسلام، پاسداری کنند.[۸]
در سال ۱۳۳۲ قمری در جریان جنگ جهانی اول، سید هبةالدین شهرستانی به همراه روحانیونی چون فتحالله غروی اصفهانی، آخوند خراسانی و سید مصطفی کاشانی، پرچم حرم علی بن ابیطالب را به دست گرفتند و برای دفاع از کشور عراق عازم جبهههای نبرد شدند. هبةالدین همچنین در مبارزات شیعیان عراق شرکت فعال داشت و در پیروزی انقلاب عراق در سال ۱۳۳۸ و استقلال این کشور نقش مؤثر و سازندهای ایفا کرد و به همین دلیل نیز مدتی در شهر حله زندانی شد.[۲۶]
سید هبةالدین شهرستانی از رهبران مبارزات انقلاب عراق بود. از اوایل سال ۱۳۲۳ قمری تا اواخر ربیعالثانی سال ۱۳۳۴ قمری برای هماهنگی نیروها و مقابله علیه دشمنان عراق به سرتاسر این کشور سفر کرد و در این مدت از کرانههای فرات تا بصره و از کرانههای دجله تا کوت را طی کرد تا به خنثی کردن توطئههای دشمنان بپردازد. وی همواره برای جذب نیروهای مردمی مؤمن تلاش میکرد. نهایتا در سال ۱۳۳۸ قمری به جریان اصلی انقلاب عراق پیوست و به رهبری میرزا محمدتقی شیرازی با دشمنان کشور و استعمارگران غربی به مبارزه پرداخت. در بحبوحه این کشمکشها، میرزا محمدتقی شیرازی از دنیا رفت و هبةالدین دستگیر و با گروهی دیگر به اسارت درآمد و در دادگاه عمومی جنگ به اعدام محکوم شد. نه ماه از دستگیری وی میگذشت که در سال ۱۳۳۹ قمری دولت انگلیس حکم عفو عمومی صادر کرد و او از زندان آزاد شد.[۱۴][۲۷]
سید هبةالدین شهرستانی اگرچه بیش از نیمی از عمر خود را به دلیل بیماری چشم، کمبینا و نابینا بود، کارنامهای بزرگ و پربار از خود به جای گذاشته است. گاهشماری از مسیر زندگی و مهمترین فعالیتهای وی بدین شرح است:[۲۸]
سید هبةالدین شهرستانی یکی از پُرکارترین نویسندگان شیعه بوده که تألیفات و آثار او بالغ بر یکصد جلد کتاب و رساله در علوم و زمینههای مختلف اسلامی به زبانهای عربی و فارسی است.[۲۹][۱۳][۳۰] در جای دیگر، تعداد تألیفات او را بیش از سیصد و پنجاه جلد ذکر کردهاند. نام برخی از آنها در اینجا آورده شده است:[۱۴][۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵]
سید هبةالدین شهرستانی در حدود چهل سالگی (یعنی در سال ۱۳۴۲ قمری) دچار بیماری چشم و کاهش بینایی شد. او چندین سال مبتلا به درد چشم بود و برای معالجه به سوریه رفت، اما درمانها برایش فایدهای نداشت.[۳۶] عمل جراحی در سال ۱۳۴۵ قمری و بستری شدن در بيمارستان دمشق نتيجه نداد و تا پايان عمر نابينا ماند. بعد از آن، هر روز كتابهای مورد نیاز را برایش میخواندند و به عادت معمول مقاله یا كتاب مینوشت.[۳۷] سید هبةالدین شهرستانی حدود نیم قرن با عارضه کمبینایی و نابینایی زندگی کرد. مهم این است که این عارضه مانع از ادامه کار او حتی تالیف کتابها و مدیریت نشریات نشد، بلکه فعالیتهای وی نیز در این دوره گسترش یافت.[۳۳][۳۸]
سید هبةالدین شهرستانی در شب دوشنبه بیست و ششم شوال ۱۳۸۶ قمری[۳۹] در سن ۸۵ سالگی درگذشت و در حرم کاظمین به خاك سپرده شد.[۴۰] به احترام وی در نجف، کربلا، بغداد، ایران و سایر کشورهای اسلامی مراسم ترحیم برگزار شد.[۴۱][۴۲]
همایش بزرگداشت سید هبةالدین شهرستانی توسط دانشگاه کوفه و کالج اسلامی لندن در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۱۱ و ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ (۳۱ مارس ۲۰۱۰ و ۱ آوریل ۲۰۱۰) در دانشکده ادبیات دانشگاه کوفه برگزار شد.[۴۳][۴۴] در این همایش دهها مقاله توسط اساتید این دانشگاه و تعدادی از میهمانان ارائه شد. کتاب «السید هبةالدین الحسینی الشهرستانی، حیاته و نشاطه العلمی و الاجتماعی (۱۳۰۱ - ۱۳۸۶ق)»[۴۵] به سفارش مؤسسه کتابشناسی شیعه[۴۶] و به کوشش سید عبدالستار الحسنی البغدادی[۴۷] نیز در این همایش رونمایی شد. این کتاب مفصلترین اثر زندگینامهای در مورد سید هبةالدین شهرستانی است.[۴۸][۴۹]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.