شاهیندژ
شهری در استان آذربایجان غربی From Wikipedia, the free encyclopedia
شهری در استان آذربایجان غربی From Wikipedia, the free encyclopedia
شهر شاهین دژ مرکز شهرستان شاهین دژ در استان آذربایجان غربی واقع شده است. این شهر در فاصله ۱۹۸ کیلومتری از مرکز استان قرار دارد و جزو تاریخیترین شهرهای استان آذربایجان غربی و ایران است.[نیازمند منبع]
شاهین دژ | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | آذربایجان غربی |
شهرستان | شاهین دژ |
بخش | مرکزی |
نام(های) دیگر | صائین قلعه |
نام(های) پیشین | سایینقالا افشار، صایینقلعه افشار[1][2] صائینقلعه و صائیندژ |
مردم | |
جمعیت |
|
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | با پهنه ۳٬۵ کیلومتر و طول ۶ کیلومتر |
ارتفاع | ۱٬۴۰۶ تا ۱۴۲۴ متر |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۱۲ درج سانتیگراد |
میانگین بارش سالانه | ۴۱۳ میلیمتر |
اطلاعات شهری | |
شهردار | سید عباس نظری |
تأسیس شهرداری | ۱۳۱۸[4] |
رهآورد | عسل، بادام، گردو، چغندر قند، فرش افشار، قالی، جاجیم، انگور، سیب و …[5] |
پیششمارهٔ تلفن | تلفن ثابت: ۰۴۴
|
وبگاه | |
شناسهٔ ملی خودرو | ل ۲۷ ایران[7] |
شاهین دژ بین ۳۶ درجه و ۴۰ دقیقهٔ عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۳۴ دقیقهٔ طول شرقی در ارتفاع ۱۴۰۶ متری از سطح دریا واقع شده است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۳٬۱۳۱ نفر و ۹٬۹۱۶ خانوار اعلام شده است.
شاهین دژ در قرن هفتم قبل از میلاد آئوکانه (aukane) نامیده شده است و در مورد نام صایینقلعه طبق تواریخ در دورهٔ ساسانیان عدهٔ زیادی از مردم جهت نیایش به آتشکدهٔ آذرگشسب واقع در تخت سلیمان در ۳۰ کیلومتری شهر فعلی صایین قالا میرفتند که بسیاری از این افراد از بزرگان و سلاطین ساسانی بودهاند که از قبل از رسیدن به آتشکده در محل شاهین دژ قلعه ای جهت استراحت بنا کرده و نام آن را شاهین دژ نهادند. بعد از ظهور اسلام شاهین دژ، صائینقلعه نام گرفت و در دورهٔ پهلوی «شاهین دژ» نام گرفت و هماکنون نیز به همین نام خوانده میشود.[8]
این شهر در دوران قاجاریه و پهلوی اربابنشین بوده و از اربابهای آن میتوان به یمین لشکر، حسام لشکر، امین التجار و عزتالدولهخان اشاره کرد، مرکز اربابنشینی این شهر روستای هولاسو بوده و از مائینبلاغ تا محمودآباد جزو اربابیه این شهر محسوب میشد.[9]
شاهین دژ تا سال۱۳۴۰ جزو شهرستان مراغه بوده که طبق تصویبنامه شماره ۱۲/۲۷۳۷۰ در تاریخ ۱۳۳۹ به شهرستان میاندوآب منفک شد و در سال ۱۳۶۹ بر اساس مصوبات تقسیمات کشوری مستقل گشته و به عنوان شهرستان محسوب گردید.[10]
شاهین دژ (قلعهٔ عقاب) پیش از اسلام بر سر راه آتشکدهٔ آذرگشنسب قرار گرفته بود و بزرگان زرتشتی پس از زیارت این مکان مقدس، در ۳۰ کیلومتری غرب آن، قلعهای برای استراحت خود ساخته بودند که این قلعه بهتدریج بزرگ و بزرگتر شد و نهایتاً تبدیل به یک شهر کوچک گردید. شاهین بهعنوان نگهبان این قلعه استفاده میشد و هماکنون نیز در شمال این شهر صخرههایی معروف به لانهٔ عقاب موجود است. نام این شهر پس از اسلام به «صائینقلعه» و در دورهٔ پهلوی نیز به «صائیندژ» تغییر پیدا کرد. پس از انقلاب اسلامی به همان نام تاریخی «صایین قالا» خوانده شد.[11] نام sainkala در بسیاری از متون تاریخی و نقشههایی که از آذربایجان در دسترس است درج شده است.
بیشتر سکونت کنندگان شاهیندژ آذری و اقلیتی از اکراد هستند و به زبان کُردی و آذری صحبت میکنند.[نیازمند منبع] .مردم آذری این شهر اکثراً از ایل افشار هستند.[نیازمند منبع] قوم افشار گروهی از ترکهای اغوز هستند که در دوره سلجوقی از ترکستان به مناطق غربی خاورمیانه مهاجرت کردند. قوم افشار گروهی از ترکهای اغوز هستند که در دوران ترک سازی دوره سلجوقی از ترکستان خوارزم به مناطق غربی خاورمیانه مهاجرت کردند و موجب تغییر فرهنگی و زبانی مردم این منطقه شدهاند. مردم این مناطق تا قبل از آن به زبان آذری باستان تکلم میکردند که بعدها با زبان ترکی آمیخته شده است. تا قبل از اسلام به مردم این منطقه آمُد گفته میشده است.[نیازمند منبع]
بیوک رسول اوغلو است که در سال ۱۹۹۶ طی مقالهای منتشر و اعلام داشته است که این دستهبندی بر اساس ملاحظات میدانی و بر مبنای ۱- مشخصات آوایی، ۲- ویژگیهای جغرافیایی مناطق و ۳- قواعد زبانی (قواعد کلی و هماهنگی اصوات) میباشد. بیوک رسول اوغلو لهجههای ترکی آذربایجانی در ایران را به ۸ گروه به شرح زیر دستهبندی کرده است (در مقاله اصلی لهجه نهم لهجه خلج نامیده شده در حالی که زبان خلجی یک زبان مستقل است):[12][13]
۲_لهجه قره داغ
۵_لهجه زنجان
۷_لهجه ارومیهای
۸_لهجه مراغهای
که مردم شاهین دژ به لهجه مراغهای تکلم میکنند. لهجه مراغهای در دیگر مناطق جنوبی آذربایجان ایران نظیر میاندوآب، باروق، چاراویماق و هشترود نیز تکلم میشود.[نیازمند منبع]
همچنین آکوپ دیل آچار، زبانشناس ترکیه ای، لهجه ترکی آذربایجانی ایران را به ۹ گروه جغرافیایی به شرح زیر دستهبندی کرده است:[نیازمند منبع]
عید قربان، غدیر خم (مختص شیعیان) و مهمتر از همه عید فطر مهمترین مراسمات مذهبی در ایران هستند. که مردم شاهین دژ نیز از آنان پیروی میکنند همچین عید فطر در شاهین دژ به شیوه خاصی صورت میگیرد که در میان مردم از اهمیت بالایی برخوردار است. [نیازمند منبع]
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
هاپلوگروپ پدری شایع میان ترکمنهای اغوز تبار، هاپلوگروپ Q حدود ۴۵٪ است که منشأ در سیبری دارد، این هاپلوگروپ تنها در حدود ۴٫۵٪ در مردم آذری وجود دارد که سهم حدود ۱۰٪ از تبار ترکی-سیبریایی را بیان میکند[14]همچنین هاپلوگروپ اصلی مردم آذربایجان، هاپلوگروپ J2 میباشد (حدود ۴۰٪) که منشأ در غرب آسیا و خاورمیانه دارد که بیانگر آنست که جمعیت آذربایجان منشأ از مردمانی دارد که پیش از آریاییها و ترکها در ایران زندگی میکردند.[15] از لحاظ ژنتیکی، مردم آذربایجان بیشتر به بومیانی که پیش از مهاجرت آریاییها و ترکها در جنوب قفقاز زندگی میکردند شباهت دارند و هم ترکان ترکیه و کردها ریشه از اقوامی دارند که از هزاران سال پیش در مناطق شرقی مدیترانه زندگی میکردهاند و تأثیر اقوام آریایی و ترک تبار بیشتر زبانی است تا نژادی.[16][17] مطالعات ژنتیکی نشان از شباهت ژنتیکی بسیاری میان کردها و آذریهای منطقه افشار دارد؛ بنابراین احتمالاً قبل از ترک سازی، هر دو این اقوام از یک زبان و قوم برخوردار بودند برای بررسی تنوع ملکولی mtDNA در جمعیت آذریهای ایران، ۱۳۳ نمونه فرد آذری که در نقاط مختلف منطقه آذربایجان (ایران) ساکن بودند انتخاب گردیدند. خون این افراد برای تخلیص mtDNA جمعآوری گردید و mtDNA تخلیص شده با استفاده از روش PCR-RFLP مورد مطالعه قرار گرفت. ۱۴ هاپلوگروپ مورد شناسائی قرار گرفت که ۸۲٪ آنها از هاپلوگروپهای اختصاصی اروپایی بودند. هاپلوگروپ H شایعترین هاپلوگروپ بود و ۷۹ هاپلوتیپ نیز مشخص شدند. در این مطالعه جمعیت آذریهای ایران یک جمعیت نامتجانس مشاهده گردیدند که تمامی هاپلوگروپهای آسیایی، اروپایی و آفریقائی در آنها مشاهده گردید. مقایسه هاپلوگروپهای مطالعه حاضر با جمعیتهای دیگر نشان دهنده تشابه بسیار جمعیت آذری ایران با سایر جمعیتهای ایرانی بود[18] تحقیقات ژنتیکی نشان میدهند که عموم اقوام و گروههای جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم میکنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر میگردد.[19] ارتباط ژنتیکی قوی بین کردها و آذریهای ایران وجود دارد، آزمایشهای ژنتیکی صورت گرفته تفاوت معنی داری بین این جمعیتها و سایر اقوام عمده ایران نشان نداد. با توجه به نتایج فعلی، به نظر میرسد کردهای امروزی و آذریهای ایران متعلق به یک ریشه ژنتیکی مشترک هستند.[20]
مطالعات ژنتیکی نشان داده که آذربایجانیهای ایران (azeris) هم از نظر میتوکندری دیانای، که فقط از مادر منتقل میشود و هم از نظر کروموزوم ایگرگ، که فقط از پدر به ارث میرسد، به همسایگان جغرافیایی خود یعنی اقوام بومی قفقازی (گویشوران به زبانهای قفقازی) شبیه ترند تا به پارسی زبانهای ایران (persians) (هندوایرانی زبان)،[22] نتایج نشان داد که پارسها و ارمنیهای ایران بیش از همه به ترکهای قشقایی و ترکهای تاتار شبیه[نیازمند توضیح بیشتر] هستند.[22][23]
مطالعات ژنتیکی دیگر در مورد ارمنیها قوم همسایه هندواروپایی زبان آذربایجانیها هم نشان داده که شباهت ژنتیکی آنها هم در نسب مادری و هم در نسب پدری به همسایگان قفقازی بیشتر از همزبانان هندواروپایی است. خصوصیات ژنتیکی قفقازیها نیز در مجموع چیزی بین اروپائیها و ساکنان خاورمیانه است که نسب مادری شباهت بیشتری را به اروپائیها و نسب پدری شباهت بیشتری را به خاورمیانهایها نشان میدهد. این نتایج ایده جابجایی زبانی آذربایجانیها را تقویت میکند و نشان میدهد که گروههای مهاجر آن قدر کوچک بودهاند که سهم ژنتیکی آنها در جمعیت فعلی قابل مشاهده نیست.[24][25][26][27] مطالعات دپارتمان ژنتیک دانشگاه کمبریج به علاوه همین امر، تمایز و فاصله ژنتیکی مردمان آذری با تُرکهای آناتولی و اروپا را نیز نشان میدهد.[28] طی تحقیقی که در سال ۱۳۸۹ روی جمعیتهای ساکن در ایران انجام شد، سهم هاپلوگروپ منتسب به اقوام آریایی در کل جمعیت ایران فقط ۱۰/۲ درصد بهدست آمد،[29] در مقیاس و مقایسه جهانی، جمعیت ایران از لحاظ شباهت کروموزوم Y (نسب پدری) از یک سو به هندوها و پاکستانیها و از سوی دیگر به مردمان آسیای میانه و همچنین کشورهای خاورمیانه نزدیکی و قرابت دارد.[29] بر مبنای یک مقاله منتشر شده در سال ۲۰۱۳، که مقایسهای است در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی، با وجود اینکه تنوع ژنتیکی کل ایرانیان بسیار بالا است، آذریهای ایران قرابت ژنتیکی نزدیکتری با مردم گرجی در مقایسه با گروههای ایرانی، ترکیه ای و همچین آذریهای قفقاز دارند. برخلاف تصور موجود که فرض میشود که آذربایجانیها (ساکنان امروزی کشور جمهوری آذربایجان) با آذریهای ایرانی ریشه مشترک دارند، تحقیقات نشان میدهد که آذریهای ناحیه قفقاز ویژگی ژنتیکی متفاوتی از آذریهای ساکن ایران دارند و موقعیتی میان آذری ها/گرجیها از یک سو و ایرانی ها/ترکها از سوی دیگر دارند.[30] باور غالب دانشمندان بر این است که آذربایجانیهای امروز از نسل آلبانیای قفقاز هستند[31][32][33][34] که در قفقاز و شمال ایران قبل از ترک سازی میزیستند. مردمان آذری قبل از ترک سازی به زبان آذری سخن میگفتند.[35] مورخان از جمله ولادیمیر مینورسکی دربارهٔ ترکسازی مردمان قفقاز و ایرانیها مینویسد:
در اویل قرن یازدهم ورود قبایل اغوز ابتدا به صورت گروههای کوچک و سپس در دستههای بزرگ در دوران سلجوقیان شروع شد. در نتیجه جمعیت آذربایجان و قفقاز جنوبی ترک شدند و خصوصیاتی همچون ورود اصوات فارسی و عدم رعایت هم آوایی در بعضی کلمات وارد شده غیر ترکی در زبان ترکی آذربایجانی دیده میشود.[36]
برخی از مردم آذربایجان دارای سابقهٔ اخیر از نسبت قبیلهای (به ایلهای ترک یا کرد) هستند. از گروههای عمدهٔ قبایل ترک که هنوز قابل تشخیص هستند، میتوان به شاهسونهای مشکین و اردبیل، افشارهای ارومیه و صائینقلعه و بیاتهای ماکو اشاره کرد.[37]
شواهد ژنتیکشناسی نشان میدهد که آذریها از نظر نژادی شبیه همسایگان قفقازی خود هستند و در طول تاریخ آریایی زبان و ترک زبان شدهاند[17][16][15][14] با مهاجرت و تسلط سیاسی، گروهی از قبایل آریایی تبار از قرن سوم قبل از میلاد از آسیای میانه، به این مناطق، زبانهای قبلی این منطقه از بین رفته، و جای خود را به زبانهای آریایی(هندواروپایی)دادند.[15] تا قبل از ترک سازی، عموم مردم این مناطق به شاخه ای از زبانهای آریایی موسوم به زبان آذری سخن میگفتند[35]
این شهر از طرف شمال به ملکان، باروق و میاندوآب از جنوب به سقز و از شرق به تکاب و شمال شرق به مراغه و قره آغاج و هشترود و از مغرب به بوکان محدود میشود.[38]
شاهین دژ در منطقه افشار قرار گرفته است. منطقهٔ افشار از دو قسمت مشخص و با دو آبوهوای متفاوت تشکیل یافته، و در منتهیالیه جنوب خاوری آذربایجان غربی، مابین بیجار، گروس، سقز، خمسهٔ زنجان و سراسکند میانه واقع شده است. منطقهای که مرکز آن تکاب است و معروف به محال علیا (یوخاری محال) و منطقهٔ دیگر را که مرکز آن شاهین دژ فعلی است، محال سفلی (آشاغی محال) مینامند.[39]
رودها با توجه به اینکه شاهین دژ در منطقه شمال و غرب فلات ایران واقع شده لذا از آب و هوای کوهستانی و معتدلی برخوردار است. که به لحاظ محصور بودن درمیان کوهها زمستانهای پر برف وتابستانهای نسبتاً گرمی را داراست. این شهر دارای چندین رودخانه فصلی ودائمی است که از جمله میتوان به رودخانه همیشه خروشان زرینه رود و رودهای فصلی هولاسو، هاچه سو، خلج، رود قوره، خرمده، محمودآباد، ساروق و آجرلو اشاره نمود. شاهین دژ به دلیل داشتن پوشش گیاهی مناسب یکی از مناطق مهم ییلاقی است که مهمترین آنها آغ داش - لیلی بلاغی - قزل یورد - محمود خان را نام برد. همچنین این شهر دارای تعدادی از بزرگترین مراتع استان است.
نواحی اطراف و بخصوص نواحی شرقی شهرستان که در میان دو شهر شاهین دژ و تکاب واقع شدهاند یکی از کوهستانیترین مناطق استان بوده و بسیار صعبالعبور میباشند. ارتفاعات این مناطق، بیش ۳۰۰ روز یخبندان در سال را دارا اند.
این رود با طول ۳۰۲ کیلومتر یکی از بلندترین و پرآبترین رودهای شمال غرب ایران میباشد که شاخهٔ اصلی آن از سقز کوههای منطقه خورخوره و همچنین کوههای مرزی میان ایران و عراق در در نزدیکی گذرگاه مرزی سیف ابتدای «درهٔ شیلر» و کوههای چهل چشمه کردستان میان شهرستانهای سقز، مریوان و دیواندره به همراه شاخ رود خورخوره از کوههای چهل چشمهٔ سرچشمه پس از گذر از شهرستان سقز وارد رود زرینهرود شده و شاخهٔ ساروق رود آن نیز از کوههای تکاب و تخت سلیمان وارد رود زرینهرود شده و با از عبور رود زرینهرود وارد دشت زرینهرود شهرستان شاهین دژ شده و با سیراب کردن دشت زرینهرود شاهین دژ وارد شهرستان باروق و بعد شهرستان میاندوآب شده و در جنوب دریاچه ارومیه با تشکیل یک دلتای وسیع به عرض حدود ۱۰ کیلومتر در مراتع باتلاقی تالاب قره قشلاق به دریاچهٔ ارومیه میریزد. در طول این مسیر چندین رود فصل از جمله رودخانه سقز، رودخانه خورخوره، ساروق چای، قوره چای، هولاسو چای، هاچه سو چای، اخچی چای، جوشاتو چای، آجرلو چای، قوروچای به زرینه رود ملحق میشوند. لیلان چای نیز به عنوان آخرین شاخه در حاشیهٔ شرقی شهر میاندوآب به این رود میریزد. سد مخزنی زرینهرود (سد کاظمی) که دیوارهٔ آن در منتها الیه جنوبی محدودهٔ شهرستان شاهین دژ در نزدیکی «روستای گل چرمو شاهین دژ» احداث شده، بعد از سد زرینهرود چشمانداز زیبای با ترکیب کوه و دشت و سواحلی جنگلی کنار رود و باغات اطراف در حاشیه این رود زیبایی خاصی به منطقه شاهین دژ داده و همین چشماندازهای زیبای کوه دشت و جنگل حاشیه کنار رود ادامه داشته تا به اولین شهر بعد سد زرینهرود یعنی شهر شاهین دژ رسیده و چشماندازی زیبا و دلچسب کوه و دشت و جنگل را به حاشیه غربی شهر شاهین دژ داده و تفرجگاهی دراز و زیبا در کنار این رود به نام " جیغاتی قیراغی " را در حاشیه غربی شهر شاهین دژ به وجود آورده و زیباییهای این رود تا نزدیکیهای سد نوروزلو ادامه داشته که سد انحرافی نوروزلو در محدوده شهرستان باروق برای کنترل سیلابهای این رود و مصارف کشاورزی و صنعتی بر روی زرینهرود احداث گردیدهاند و همچنین از این سد، با خطوط عظیم لولهکشی، آب آشامیدنی و شرب تبریز تأمین میگردد. سپس زرینهرود با عبور از باغات و حاشیه شرقی شهر میاندوآب و باغات شمالی این شهرستان وارد دریاچه ارومیه میشود. متأسفانه در سالهای اخیر به علت تأمین آب شرب کلانشهر تبریز و همچنین به علت کمبود بارشها ناشی از تغییرات اقلیمی سطح کره زمین، سطح دبی رود زرینهرود در شهر میاندوآب و منطقه میاندوآب دیگر شرق شهر میاندوآب مانند سابق چشمانداز زیبای زرینهرود را دارا نمیباشد.
نام مغولی این رود «چغتو» یا «جغتای» بر گرفته از نام پسر دوم چنگیزخان به خاطر خروشان بودن آن مینامیدهاند و امروزه به زبانهای محلی به آن جیغاتی یا جهغهتو میگویند.
این شهر در ۲۲۱ کیلومتری جنوب تبریز، ۱۹۸ کیلومتری جنوب شرق ارومیه و ۵۹۸ کیلومتری غرب تهران قرار دارد.
جاده ۲۳ (ایران) از این شهر عبور میکند و این شهر را به میاندوآب، تکاب، بیجار و همدان متصل میکند.[40]
شاهین دژ همچنین دارای یک راه فرعی به بوکان به طول ۴۵ کیلومتر است که جاده ۲۱۸ نام دارد. و درحال حاضر وضعیت مناسبی ندارد.[نیازمند منبع]
نام مسیر | طول مسافرت KM |
---|---|
شاهین دژ - بوکان | ۴۵کیلومتر (کوتاهترین) |
شاهین دژ - میاندواب | ۵۵ کیلومتر |
شاهین دژ - تکاب | ۸۱ کیلومتر[41] |
شاهین دژ - سقز | ۶۵ کیلومتر |
شاهین دژ - بیجار | ۱۸۶ کیلومتر |
شاهین دژ - مراغه | ۱۲۰ کیلومتر |
شاهین دژ - همدان | ۳۴۴ کیلومتر |
شاهین دژ - تبریز | ۲۲۱ کیلومتر |
شاهین دژ - ارومیه | ۱۹۸ کیلومتر |
شاهین دژ - مهاباد | ۱۰۱ کیلومتر |
شاهین دژ - تهران | ۵۹۸ کیلومتر |
کدهای استان آذربایجان غربی برای شمارهگذاری خودرو ۱۷ و ۲۷ و ۳۷ است که کد ۱۷ برای شهرستان ارومیه و کد ۲۷ و ۳۷ برای شهرستانهای آن میباشد. پلاک خودروهای شاهین دژ ایران ل ۲۷ است.[42]
البته کد ل ۲۷ برای پلاک خودروهای این شهر در آستانه ظرفیت خود قرار دارد و به زودی کد جدیدی برای پلاک این شهر تنظیم خواهد شد.
تعداد دو تپهٔ دستساز موجود در داخل شهر که در زمان حکومت مغولها بهمنظور مقابله با حملهٔ دشمنان احداث شده اشاره کرد. در حفاریهای صورتگرفته در سال ۱۳۸۸ بر روی یکی از این تپهها (تپه قاپان) که به روش لایهنگاری پلهای انجام شد و از نقطهٔ ثابت تا خاک بکر نزدیک به ۲۴ متر لایهنگاری شده، دورههای اسلامی، ساسانی، مانایی، عصر آهن، برنز۳٬۲ و ۱، کالکولیتیک (عصر مس و سنگ) جدید، میانی و قدیم، و نیز عصر نئولیتیک (نوسنگی) شناسایی شد که قدیمیترین لایهٔ استقرار این محوطهٔ مربوط به دورهٔ نوسنگی است که قدمت آن ۸۰۰۰ سال تخمین زده میشود. در حفاریهای سال ۱۳۸۵ ظروف سفالی زرینفام متعلق به قرون سوم و چهارم هجری به دست آمد که نشانگر جایگاه این محوطه بهعنوان یکی از مراکز مهم ساخت سفالینههای زرینفام است. یکی از ظروف مکشوفه از این منطقه که در آن شاهینی در حال شکار گوزن به تصویر آمده و کتیبهای به خط کوفی با مضمون آرزوی یُمن و برکت برای صاحب ظرف بر روی آن حک شده[43] در سال ۸۷ بهعنوان نماد دهمین گردهمایی بینالمللی باستانشناسی ایران که در هرمزگان برگزار شد، انتخاب شده بود.[44]
حمام تاریخی قپان مربوط به اواخر دورهٔ قاجار است و خیابان شهید مطهری، کوچه ۱۵ خرداد راستهٔ قپان واقع شده است.
نمای آجری منحصربفرد با تزئینات آجرکاری بسیار زیبا در خیابان امام خمینی و همجوار بانک ملی واقع شده است. این اثر متعلق به دورهٔ اواخر قاجاری و همزمان با حمام تاریخی قپان میباشد. این اثر در سال ۱۳۸۷ به ثبت ملی رسیده است.[45]
پارک جنگلی
پارک جنگلی داغلار باغی با مساحت تقریبی ۲۶ هکتار بزرگترین پارک مصنوعی شاهیندژ است که در شمال باختر این شهر واقع شده است.[46]
این پارک دارای دو آبنما است که درنهایت بهصورت دو آبشار مصنوعی سرازیر میشوند.
زرینهرود
زرینهرود که با طول ۳۰۲ کیلومتر یکی از بلندترین و پرآبترین رودهای شمال غرب ایران میباشد، از شاهیندژ عبور میکند.
این رود دارای گونههای مختلف ماهی ازجمله ماهی اسبله، آمور، کپور طلایی و معمولی، کاراس، فیتوفاگ و بیگهد، ماش، سفید و کیلکا و سیاه ماهی است.[47] این رودخانه بزرگ یکی از جذابترین مناطق طبیعی استان آذربایجان غربی میباشد که امکان قایقرانی در تمامی طول آن وجود دارد و سالانه پذیرای گردشگران و توریستهای بسیاری از داخل و خارج کشور است.
تپه قپان
تپه قاپان که در زمان مغول برای مقابله با حملهٔ دشمنان ساخته شد، یکی از آثار ملی ثبتشدهٔ ایران در شاهیندژ است و قدمت آنها به بیش از ۸۰۰۰ سال میرسد.[48] این تپهٔ باستانی طبیعی نبوده و به جهت استراحت کاروانها و اهداف نظامی ساخته شده است. این تپهٔ تاریخی در مرکز شهر شاهیندژ قرار گرفته و از آثار مهم در مطالعات باستانشناسی عصر برنز، آهن و بهویژه اسلامی بهشمار میرود.[49]
حمام قپان
این حمام تاریخی در دورهٔ قاجار بنا نهاده شده و در قسمت باختری شاهیندژ واقع شده است. این حمام دارای سقفی گنبدیشکل است و روزنههای ایجادشده در آن برای تهویهٔ هوا و تأمین روشنایی کاربرد داشتند. ابتداییترین بخش این حمام رختکن است. بخش بعدی یک راهروی پیچدرپیچ است که رختکن را به گرمابه متصل میکند. در گرمابه دو نوع حوض وجود دارد که یکی دارای آب سرد و دیگری دارای آب گرم بوده است. برای گرم کردن آب حوض از آتش آتشخانه استفاده میشده و لولههای سفالی این آب گرم را به گرمابه منتقل میکرده است.[50]
کوه پیر محمد
کوه پیر محمد، با ارتفاع ۲۷۲۰ متر در شمال شرقی شاهیندژ واقع شده که تقریباً از همهجای شهر قابلرویت است.[51] این کوه بهخصوص در فصل بهار از تفرجگاههای مهم شاهیندژ بهشمار میرود.
کوه قره داش
قلهٔ کوه قره داش با ارتفاع ۲۸۷۱ متر در شمال شرقی شاهیندژ یکی از بامهای این شهر است.[52] هرساله کوهنوردان متعددی به قلهٔ این کوه صعود میکنند.
آبشار اوزان
آبشار اوزان در مجاورت روستایی به همین نام و در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری شرق شاهیندژ واقع شده است. بلندی این آبشار حدود ۱۵ متر است و در زمره آبشارهای دائمی قرار دارد در دره ای سرسبز و بسیار زیبا واقع شده است. مسیر رسیدن به این آبشار دارای پیچ و خمهای بسیار و در مقطی سنگلاخی است اما سرسبزی دره منتهی به آبشار سختی مسیر را آسان و دلچسب مینماید. با رسیدن به انتهای دره آبشاری زیبا و بسیار پرآب به چشم میخورد که با صدایی مهیب به پایین میخزد. اطراف آبشار را درختان و درختچههای گوناگون فرا گرفتهاند که در کنار پوشش گیاهی این منطقه چشمانداز زیبایی را بهوجود آورده است.[53]
مجموعه صخره ای بی بی کند
مجموعهٔ صخرهای بیبی کند متعلق به هزارهٔ پنجم قبل از میلاد است و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این مجموعه طبیعی نبوده و توسط انسان حفاری شده است و در نزدیکی روستای بیبی کند و در دل کوهی که بیبی کند نام دارد ایجاد شده است و در ۱۶ کیلومتری شهر شاهیندژ قرار گرفته است.[54]
مجموعهٔ صخرهای بیبی کند بهصورت چندین اتاق تودرتو حفاری شده است که توسط دالانهایی پیچدرپیچ و باریک به یکدیگر متصل شدهاند. ورودی مجموعه بهصورت یک ایوان است که در گذشته آب حاصل از چشمه جوشیده از دل کوه بیبی کند توسط یک مسیر باریک به این ایوان هدایت میشده است. سکوهایی سنگی نیز در ورودی به چشم میخورد که به شکل زیبایی با ظرافت تمام تراشیده شدهاند. در داخل اتاقها حفرههایی حفر شده است که نقش طاقچه یا سکو را ایفا میکرده است. در برخی اتاقها نیز نورگیرهایی به چشم میخورد. در برخی قسمتها نیز علاوه بر دالانها از پلهها برای ایجاد ارتباط بین بخشهای مختلف استفاده شده است.[55]
نقوش صخرهای عقربلو
نقوش صخره ای عقربلو در روستای عقربلو در ۸ کیلومتری غرب شاهیندژ و در کنار رودخانه دائمی زرینه رود شاهیندژ واقع گردیده است.
در حدود ۵۰۰ متری شمال روستای عقربلو صخرهای وجود دارد که دارای سطحی صاف و صیقلی است. در ضلع شرقی این سطوح آثار حجاری انسان عصر شکار به چشم میخورد. این نقوش تصاویر زیبایی از چند بز کوهی و یک سری علائم دیگر را به تصویر کشیده است. اطلاعات دقیقی از زمان ایجاد این نقوش در دست نیست اما احتمال داده میشود که مربوط به دورهٔ پارینهسنگی باشند. این نقوش معمولاً آرزوهای نقاش را به تصویر میکشد، وجود این نگارهها نشان از دیرینگی سکونت انسان در این مناطق دارد. کندهنگارههای عقربلو بهطور کلی به چهار دستهٔ نقوش حیوانی، نقوش انسانی، نقوش هندسی و نقوش ابزارآلات (تیر و کمان و عصا یا نیزه) تقسیم میشوند.[56]
قلعهٔ جوشاطو
قلعهٔ جوشاطو در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی شهرستان شاهیندژ واقع شده است. در گذشته این قلعه جنبهٔ دفاعی داشته است.[57]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.