عبدالله بن زبیر
خلیفهٔ خودخواندهٔ حکومت آل زبیر / From Wikipedia, the free encyclopedia
عبدالله بن زبیر بن عوام (۱–۷۳ ه.ق — مه ۶۲۴ — اکتبر/نوامبر ۶۹۲) رهبر خلافتی بود که در مکه برای رویارویی و کنار زدن خلافت اموی از سال ۶۸۳ میلادی تا هنگام مرگ ابن زبیر برپا شده بود. او پسر زبیر بن عوام و اسما بنت ابوبکر بود و به قبیلهٔ قریش تعلق داشت و رهبری این قبیلهٔ بزرگ و مهم مسلمانان را برعهده داشت. او نخستین کودکی بود که از مهاجرین زاده میشد. او در جوانی همراه با پدرش در در فتوحات مسلمانان شرکت کرده بود و در سوریه و مصر جنگیده بود و بعدها به ترتیب نقشی محوری در فتوحات شمال آفریقا و مناطق شمالی ایران در سالهای ۶۴۷ تا ۶۵۰ بهدست مسلمانان ایفا کرد. در هنگام فتنه اول، او در کنار خالهاش عایشه علیه خلیفه وقت، علی بن ابی طالب جنگید. گرچه در دوران خلیفه بعدی، معاویه کمتر در مورد ابنزبیر چیزی نوشتهشده اما او به عنوان یکی از اشخاصی که مخالف تعیین یزید به عنوان جانشین بهدست معاویه بودهاند، شناخته گردیدهاست. ابنزبیر همراه با گروه بزرگی از قریش و انصار رهبری مسلمانان ساکن حجاز (عربستان غربی) را در مخالفت با موروثی شدن خلافت بهوسیلهٔٔ بنیامیه برعهده داشت.
عبدالله بن زبیر | |||||
---|---|---|---|---|---|
خلیفه | |||||
سلطنت | نوامبر ۶۸۳ – اکتبر/نوامبر ۶۹۲ | ||||
پیشین | یزید بن معاویه | ||||
جانشین | عبدالملک بن مروان | ||||
زاده | مه ۶۲۴ میلادی مدینه (امروزه در عربستان سعودی) | ||||
درگذشته | اکتبر/نوامبر ۶۹۲م (۶۸ سالگی) مکه (امروزه در عربستان سعودی) | ||||
آرامگاه | خانهٔ صفیه بنت عبدالمطلب، مدینه | ||||
همسران | تماضر بنت منظور نفیسه بنت الحسن بن علی عایشه بنت عثمان بن عفان حنتمة بنت عبد الرحمن المخزومیة | ||||
فرزند(ان) | خبیب زبیر حمزه طبیب عباد امیر صالح بکر رقیه (دختر) | ||||
| |||||
قبیله | بنی اسد از قریش | ||||
پدر | زبیر بن عوام | ||||
مادر | اسما بنت ابوبکر |
ابنزبیر در مکه مستقر گردید و از آنجا به مخالفت با یزید برخاست و با مرگ یزید در ۶۸۳م، خودش را خلیفه مسلمین نامید که در تاریخ به عنوان نقطهٔ آغاز فتنه دوم شناخته گردیدهاست. در همین حال فرزند و جانشین یزید نیز تنها پس از چند هفته از آغاز حکومتش درگذشت و باعث آغاز زوال قدرت بنیامیه در سرزمینهایش گردید و درپی این رویداد بسیاری از سرزمینهایشان به زیر قدرت و نفوذ ابنزبیر درآمدند. گرچه ابنزبیر به عنوان خلیفه در بسیاری از نقاط خلافت به رسمیت شناخته شدهبود ولی اقتدار او تنها محدود به حجاز میگردید. در سال ۶۸۵ خلافت اموی با رهبری مروان یکم در سوریه و مصر احیا گردید درست درهمان زمانی که اقتدار ابنزبیر در عراق و عربستان بهوسیلهٔٔ حامیان خاندان علی و خوارج به چالش کشیده شدهبود. مصعب برادر ابنزبیر توانستهبود حکومت ابنزبیر در عراق را در سال ۶۸۷م مستحکم نماید اما سرانجام در سال ۶۹۱م از عبدالملک جانشین مروان شکست خورد و کشته شد. فرمانده امویان، حجاج بن یوسف توانست ابنزبیر را در مقرش مکه محاصره کند و درنهایت در سال ۶۹۲م او را کشت.
اعتبار و جایگاه ابنزبیر از وابستگی خانوادگی او با محمد، پیامبر اسلام و همچنین وابستگی او با مکه سرچشمه میگرفت و به او این توانایی را میداد که بتواند برای مخالفت با نقش بنیامیه بر گروههای بیطرف مسلمان اثر گذاشته و آنان را رهبری کند. او به دنبال این بود که بتواند باری دیگر حجاز را به مرکز خلافت بدل کند. گرچه خودداری او برای خروج از مکه باعث گردید نتواند از قدرتی که در استانهای پرجمعیتتر نهفتهبود استفادهنماید و کنترل آنان را به برادرش مصعب و دیگر افراد وفادار به او که دارای استقلال نسبی بودند واگذار نماید؛ بنابراین در مبارزها و درگیریهایی که در زیر نام او صورت میپذیرفت نقش کوچکی داشت.