From Wikipedia, the free encyclopedia
ارتداد، در لغت به معنی رد کردن یک دین و پشت کردن به آن و در اصطلاح حقوقی، اعلام علنی ترک یک دین است.
در برخی از کشورهای اکثریت مسلمان، خشونت مذهبی "نهادینه شده است" و (حداقل در سال 2007) "صدها و هزاران مرتد پنهان" در ترس از خشونت زندگی می کنند و مجبور به زندگی با "دوگانگی شدید و استرس روانی" هستند.[۱]
در سال ۲۰۱۱، مسایل دینی (اعلام ارتداد و توهین به مقدسات) در ۱۰۴ کشور جهان هیچ قانونی نداشته است. اما در این سال اعلام ارتداد در ۲۰ کشور ممنوع بوده است. در این کشورها، اعلام کردن علنی ترک دین برای تبدیل شدن به خداناباور، یا تغییر دین به دین دیگر، جرم است.[۲]
وضعیت قانون و مجازات ارتداد در کشورهای جهان اسلام:
در ایران، در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ۱۳۷۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده است اما این بدان معنا نیست که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده، مجازات کنند. دادگاههای ایران در تعقیب و رسیدگی به جرم ارتداد به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی ایران استناد میکنند که میگوید: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»یادکرد خالی (کمک) گرچه حقوقدانان در مراجع قاضی به اصل ۱۶۷ در امور کیفری اختلاف نظر دارند و نظر غالب، عدم مراجعه قاضی به منابع فقهی و فتاوای معتبر در صورت عدم جرمانگاری عمل در قوانین کیفری است، اما با این وجود قانون مجازات ۱۳۹۲، مراجعه به این اصل در جرایم حدی را مورد تصریح قرار داده است.
در کتاب گاتها، هات ۳۱، بند ۱۱ به صراحت این آزادی دیده میشود: «ای خداوند خرد هنگامی که در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشه و خرد بخشیدی، زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن عنایت فرمودی خواستی تا هر کس به دلخواه خود و با کمال آزادی خویش (دین) خود را برگزیند.»[۳]
در وندیداد، فرگرد ۹، بند های ۴۷ تا ۴۹ اینگونه آمده: «[۴۷] ای دادار جهان استومند! ای اشون! اگر کسی شیوه پاک کردن آلودگان را آنگونه که در دین مزدا آمده است نیاموخته باشد و بخواهد ناپاکی را پاک کند، مزدا پرستان چه باید بکنند؟ چگونه با دروج «نسو» که از پیکر مرده به تن زنده میتازد نبرد کنم؟ چگونه با «نسو» که از پیکر مرده بر میآید و زنده را می آلاید بستیزم؟ [۴۸] اهورا مزدا پاسخ داد: دروج «نسو» نیرومندتر از آن میشود که پیش از آن بود. «نسو» نیرومندتر میشود و از آن پس، بیماری و مرگ و تباهی دیو آفریده بیش از پیش بر مردمان چیرگی مییابد. [۴۹] ای دادار جهان استومند! ای اشون! پادافره گناه چنین کسی چیست؟ اهورا مزدا پاسخ داد: مزدا پرستان باید او را دربند کشند، نخست دستهایش را ببندند، آنگاه جامههایش را از تن برگیرند، پس آنگاه پوستش را از تن برکشند و سرش را از تن ببرند و مردارش را نزد آزمندترین پرندگان آفریده سپند مینو، نزد پرندگان مردارخوار، نزد غرابان بیندازند و چنین بگویند «مردی که در اینجاست، از همه اندیشهها و گفتار ها و کردار های اهریمنی خویش پشیمان شده است ...»»[۴]
به همین دلیل برخی معتقدند که این موضوع در آیین زرتشت مانند آیهٔ «لا إکراه فیالدین» در اسلام مربوط به زمانی است که فرد دین مورد نظر را برنگزیده باشد، و در صورت برگزیدن آیین زرتشت از پیش، بازگشت و ارتداد از آن جزای مرگ دارد. برای نمونه در دانشنامه ایران باستان، هاشم رضی، ج ۲، ص ۱۲۴۳ آمده: به موجب وندیداد، کیفر بدعت گزاران و از دین برگشتگان (= مرتدان) مجازاتی هولناک داشت که مجرم را زنده زنده پوست میکندند؛ چنانکه مانی را کردند و بدنش را بندبند و تکهتکه به وسیلهٔ متخصصان، که در سازمان و ادارهٔ جرایم مغان و مزدیسنان به خدمت بودند، از هم جدا میکردند.
همچنین در کتاب «روایت پهلوی» در صفحهی۴ که ترجمهٔ متنی به زبان پارسی میانه است آمده: «کسی که از دینی که بدان مقرّ است، به دین دیگر رود، مرگ ارزان (= شایسته مرگ) است؛ زیرا دین بهدینی را همی رها بکند تا دین بدتر همی گیرد. به سبب گرفتن دین بدتر، مرگ ارزان همی شوند؛ چه آن دینی که از راه ارث بدو رسیده است، پس خود بدان گناهکار نیست و امروز که یکی دیگر گیرد بدان گناهکار باشد. و از مرگ ارزانان کسی که به دین بهدینان آید، فوراً رستگار شود».
«اگر در میان شما در یکی از دروازههایی که خداوند عطا نموده مردی یا زنی یافت شود که خدایان غیر را عبادت کرده و بر آنها سجده نماید یعنی آفتاب یا ماه یا هر یک از عساکر آسمان که من امر نفرمودهام، آن مرد و زن را از اندرون دروازههایت بیرون آر و سنگسارشان نما تا بمیرند.» (تثنیه- ۱۷: ۲–۵)
در باب دوم از سفر داوران آیه ۱۱ آمده: «و بنی اسرائیل در نظر خداوند شرارت ورزیدند و بعلها را عبادت نمودند و یهوه خدای پدران خود را که ایشان را از زمین مصر بیرون آورده بود ترک کردند و خدایان غیر را از خدایان طوایفی که در اطراف ایشان بودند پیروی نموده آنها را سجده کردند و خشم خداوند را برانگیختند و یهوه را ترک کرده بعل و عشتاروت را عبادت نمودند، پس خشم خداوند بر اسرائیل افروخته شده، ایشان را به دست تاراج کنندگان سپرد.»[۵]
در بوداییسم افراد میتوانند آزادانه دین خود را بدون عواقب تغییر دهند.[۶]
در مذهب اهل سنت، احکام شخص بالغ و عاقل و مختاری که به اسلام وارد شود یا از پدری مسلمان زاده شده باشد سپس از دین برگردد، دارای سلسله مراتبی است که باید طی شود. نخست باید دو مرد مسلمان به ارتداد او شهادت دهند.[۷] سپس چنانچه دارای شبهه ای از دین باشد، شبهه او رفع شده[۸] و اگر پس از سه روز مهلت توبه نکند کشته خواهد شد.
در قرآن در آیه ۲۵۶ سوره بقره، در اصل پذیرش دین گفته است: لا اکراهَ فی الدین (در دین هیچ اجباری نیست)؛ اما در مورد دشمنانی که با مسلمانان به سبب اسلام درگیر هستند در سوره توبه آیه ۲۹ (قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّیٰ یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ: با کسانی که (از روی لجاجت و دشمنی) به الله و روز قیامت، ایمان نمیآورند و آنچه را که الله و فرستادهاش حرام کردهاند حرام نمیشمارند و دین حق را نمیپذیرند، بجنگید تا با دست خود در حالی که حقیرند جزیه بدهند) در اسلام و در قرآن کافر حربی یا باید توبه کنند و ضمن پشیمانی از رفتار خصمانه، خسارتهای وارده را جبران کنند یا مسلمان شوند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵] اما کافر کتابی اگر میخواهد در کشور اسلامی زندگی کند، به جای جهاد و مرزبانی باید مالیات (جزیه) پرداخت کنند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۶][۱۷][۱۷][۱۸]
اگرچه برخی مراجع تقلید شیعه مانند سید محمدسعید حکیم حکم مجازات مرتد در دنیا را، بهطور کلی منتفی میداند.[۱۹] اما مشهور شیعه مانند حسینعلی منتظری، محمد تقی بهجت، ناصر مکارم شیرازی و برخی مراجع تقلید دیگر حکم اعدام مرتد را در جایی جاری میدانند که کسی مسلمان زاده بوده و «سپس از روی جحود (انکار ستیزه جویانه) و عناد برای ضربه زدن به اسلام» کافر شود. این گروه از فقها تصریح میکنند که: «مجرد تردید یا تغییر عقیده پس از تحقیق اگر اتفاق افتاد موجب اعدام نیست.» در واقع از آنجایی که بر همه واجب است در اصول دین به اندازه توانایی خود تحقیق کنند، اگر بعد از تحقیق کامل به آیینی غیر از اسلام معتقد شوند، معذور هستند؛ زیرا وظیفه عقلی و شرعی خود را انجام داده، ولی به خطا رفتهاند. خطایی که آنها را در همه حال مشمول مجازات مرتد نمیکند.[۲۰][۲۱][۲۲] برخی ارتداد در اسلام یک جرم سیاسی-اجتماعی است که قرآن تنها یک مرتبه و پس از بیان احکام محارب به آن اشاره داشته است.[۲۳] به عقیده این گروه، حکم ارتداد میتواند نسبت به زمان و مکان و شرایط، تغییر نماید.
مرتد در اسلام، اگر زن باشد، به حبس محکوم است تا توبه نماید؛ و اگر مرد و ارتدادش به شکل فطری باشد و شرایط دیگر را داشته باشد محکوم به اعدام است و اگر به شکل ملی باشد، به حبس محکوم است تا توبه داده شود.[۲۴] البته برخی، نظرات دیگری را مطرح کردهاند. برخی فقیهان اسلامی قائل به وجوب قتل مرتد هستند.[۲۵][۲۵][۲۵][۲۶][۲۷] از دید «برخی»، مرتد کسی است که به دنبال استدلال نیست و به اسلام، نسبت دروغ میدهد تا دین مسلمانان را تضعیف کند.[۲۸][۲۹] خلاصه در دین اسلام، هر کس دین را ترک کند، به چند شرط مرتد شناخته و حکم «ارتداد» شاملش میشود. این شرایط عبارتند از: شخص باید بالغ و مسلمان باشد و از توحید و نبوت بازگردد، ارتداد خویش را برای انحراف دیگران اظهار کند و به آنچه اظهار میکند، دانا باشد و این تغییر دین از روی لجاجت باشد و همچنین تغییر کیش وی از روی تحقیق، نباشد.[۳۰]
در دین اسلام، نوکیشان، به چند شرط مرتد شناخته و حکم «ارتداد» شاملش میشود. این شرایط عبارتند از:
دیانت بهائی بر اصل پژوهش شخصی و مستقل در مسائل اعتقادی و دینی تأکید و اعتقاد موروثی و اجباری را رد میکند.[۳۱] فرزندانی که از والدین بهایی متولد میشوند میتوانند در آستانهٔ بلوغ (پانزدهسالگی) شخصاً تصمیم به پذیرش یا عدم پذیرش این دین بگیرند.[۳۱] در این دین قانون صریحی برای ارتداد وجود ندارد.[۳۲]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.