بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه

امپراتوری سلجوقی

یک امپراتوری بزرگ ترک‌تبار ایرانی‌مآب حاکم بر ایران و آسیای میانه (۱۰۳۷–۱۱۹۴) از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

امپراتوری سلجوقی
Remove ads

امپراتوری سَلْجوقی یک امپراتوری تُرک‌نژاد[۱۰][۱۱][۱۲] با فرهنگ ترکی-ایرانی و سنی‌مذهب بود که توسط ایل قنیق از ترکان اغوز بنا نهاده شد.[۱۳] این امپراتوری از ۱۰۳۷ تا ۱۱۹۴ میلادی بر ایران بزرگ، آسیای مرکزی، قفقاز و آناتولی فرمانروایی کرد.[۱۴] سلجوقیان از سرزمین مادری خود یعنی اِستِپ‌های آسیای مرکزی به خراسان حمله کرده و سپس وارد بخش مرکزی ایران شدند و پس از آن با پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد مَلازگرد، آناتولی را تصرف کردند.[۱۵] سلجوقیان تحت سلطنت طغرل بیک، با ایجاد تسلط سیاسی بر خلافت عباسی در بغداد، در عمل رهبری جهان اسلام را به دست گرفتند.[۱۶] قلمرو سلجوقیان در زمان اوج خود از شرق تا کوه‌های هندوکش، از غرب تا آسیای صغیر و شام، از شمال تا آسیای مرکزی و از جنوب تا یمن ادامه داشت و بدین ترتیب با وسعتی بالغ بر ۳٬۹۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع؛ تبدیل به بزرگ‌ترین امپراتوری در ایران پس از سقوط هخامنشیان؛ و یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های تاریخ ایران گشت.[۱۷][۱۸]

اطلاعات اجمالی امپراتوری سلجوقی امپراتوری بزرگ سلجوقیسلجوقیان, وضعیت ...
Remove ads

امپراتوری سلجوقیان در سال ۱۰۳۷ میلادی توسط طغرل بیگ بنیان‌گذاری شد. سلجوقیان باعث اتحاد دوباره جهان اسلام شدند و نقش کلیدی در جنگ‌های صلیبی یکم و دوم داشتند. سلجوقیان به شدت تحت تأثیر فرهنگ[۱۹] ایرانی قرار گرفتند و نقش مهمی در ایجاد پیوند بین فرهنگ‌های ترکی-ایرانی ایفا کردند؛[۲۰] به گونه‌ای که حتی باعث انتقال فرهنگ ایرانی به فلات آناتولی نیز شدند.[۲۱][۲۲] استقلال فرهنگی زبان فارسی (از زبان عربی) در امپراتوری سلجوقی شکوفا شد.[۲۳] سلجوقیان زبان فرهنگی مدرسان فارسی خود در اسلام را به کار گرفتند. بدین‌ترتیب زبان و ادبیات فارسی در کل ایران رواج یافت و زبان عربی در آن کشور جز در آثار و معارف دینی ناپدید شد.[۲۳] مهاجرت گسترده ترک‌تباران به مناطق استراتژیک مرزهای شمال غربی(آذربایجان) و غربی(هَمَدان) امپراتوری سلجوقی برای مقابله با حملات احتمالی دشمنان خارجی (به ویژه بیزانس (روم شرقی))، باعث پدیده ترک‌سازی در این مناطق شد.[۲۴]

Remove ads

پیشینه

جد این امپراتوری، سلجوق پسر دقاق تیمور یالیغ بود، دقاق بزرگ‌ترین فرماندهٔ نظامی ایالت اغوز یبغو بود. به دلیل مهارت وی در تیراندازی، به وی لقب تیمور یالیق (کمان آهنین) داده بودند.

ویژگی‌های ظاهری سلجوقیان

Thumb
سردیس شاهزاده سلجوقی؛ تندیس‌های بزرگان سلجوقی نشانگر ظاهر شرق آسیایی است.[۲۵]

المسعودی مورخ و جغرافی‌دان عرب می‌نویسد که ترک‌های اوغوز ساکن ینگی‌کند (پایتخت اغوز یبغو) از سایر مردمان به واسطه شجاعت در نبرد، چشم‌های تنگ و کوچکی قامتشان متمایز می‌شوند.[۲۶] سردیس‌های نخبگان سلجوقی که در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می‌شوند، ویژگی‌های مردم شرق آسیایی را نشان می‌دهند.[۲۷] ابوالغازی بهادرخان، حکمران خیوه و تاریخدان جغتایی در کتاب شجره تراکمه (تألیف ۱۰۷۰ ق. / ۱۶۵۹–۱۶۶۰ م) می‌نویسد: اغوزهای ساکن ینگی‌کند و پادشاهان سلجوقی شمایلی مانند ازبک‌ها و قرقیزها داشتند.[۲۸]

Remove ads

حکومت

خلاصه
دیدگاه

سلطنت در دودمان سلجوقی دو دوره متمایز داشت؛ یکی دوره اقتدار آن که روزگار سه پادشاه نخستین آنان یعنی طغرل، آلپ ارسلان و ملکشاه را دربر می‌گیرد و به سلجوقیان بزرگ مشهور است و دیگر دوره ضعف و انحطاط آن که پس از مرگ ملکشاه آغاز می‌گردد. در زمان سلطان ملکشاه این حکومت به اوج اقتدار خود رسید که از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد داشت. سلطنت سلاجقه بزرگ که پایگاه‌شان خراسان بود تا سال ۵۵۲ هجری قمری برقرار بود، و بعدها در نتیجه بروز اختلافات بر سر جانشینی میان شاهزادگان، اقتدار مرکزی از میان رفت و سرانجام سلطنت آنان به چند قسمت تجزیه و تقسیم گشت: به ترتیب سلجوقیان شام تا اوایل سده ششم، سلجوقیان عراق عجم و کرمان تا اواخر سده ششم، سلجوقیان روم تا پایان سده هفتم، در قلمرو خود حکمرانی کردند. آخرین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم بود و طغرل سوم نام داشت.[۲۹][۳۰]

اطلاعات بیشتر تاریخ (میلای), رویداد ...

طغرل‌بیک

ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن‌الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق مشهور به طغرل بیک در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست.

طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی‌ماند، به نیشابور واردشد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسمی عربی به نام، ابوطالب رکن‌الدین محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت.

طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظام‌الملک طوسی می‌دانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند. طغرل در سال ۴۳۳ هجری به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده و به‌پایتختی برگزید.

Thumb
برج طغرل، جایی که طغرل بیگ در آن دفن شد.

او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (در ابن بابویه) معروف‌است دفن شد.

آلپ ارسلان

عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری مشهور به آلپ ارسلان برادرزاده طغرل بیک بود و پس از او به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام‌الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام‌الملک منتقل شد.

بیش‌تر عمر آلپ ارسلان در جنگ با مسیحیان سپری شد. او با انگیزه گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد؛ اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حملهٔ رومانوس چهارم امپراتور بیزانس مواجه شد. آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمهٔ تسخیر بیت‌المقدس و آغاز جنگ‌های صلیبی می‌دانند.[۳۱]

سرانجام آلپ ارسلان به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ او با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخ‌نگاران چنین ذکر می‌کنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفته است: «دیروز در روی تپه‌ای بودم و زمین را می‌نگریستم که زیر پای ارتشم به لرزه درمی‌آمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که می‌تواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیلهٔ یک اسیر گرفت».[۳۲][۳۳]

ملکشاه

ملکشاه پسر آلپ ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظام‌الملک در سال ۴۶۵ هجری به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظام‌الملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند.

Thumb
نقشه‌ای از گستره امپراتوری سلجوقی در زمان ملکشاه یکم

او موفق به توسعه سرزمین‌های تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او می‌توان به بازپس‌گیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدوده‌های تحت تصرف او می‌باشند.

ماندگارترین میراث وی، تنظیم تقویم جلالی است که به نام وی و توسط گروهی از ریاضی‌دانان برجستهٔ زمان او به سرپرستی عمر خیام انجام گرفت.[۲۳] ملکشاه علاقه زیادی به ادبیات، علم و هنر نشان می‌داد. از سلطنت او به خاطر مساجد باشکوه پایتختش اصفهان، اشعار خیام و اصلاح تقویم یاد می‌شود. در دوره پادشاهی وی، مردم او از صلح داخلی و بُردباری مذهبی برخوردار بودند.[۲۳][۳۴] اگرچه حکومت او پس از برکناری خواجه نظام‌الملک و روی کار آمدن تاج‌الملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت.

خواجه نظام‌الملک در نهاوند به‌دست یکی از اسماعیلیون به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج‌الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد.

ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالی‌که در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت.[۳۵]

چندپارگی و رو به ضعف رفتن سلجوقیان

سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایت‌های کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بست در سیستان و هرات، قاورد شهر کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند.[۳۶]

به علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره می‌کرد. آنان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آن‌ها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند. این‌چنین سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تأسیس شد.

اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در آناتولی سلسله سلاجقه روم به وجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.

سلطان محمود دوم

محمود دوم را می‌توان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت. ابتدا، بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت شکل گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد.

محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. به‌جز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت به صلح بین دو برادر انجامید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری (یک سال بعد از صلح با برادرش محمد) درگذشت و امور به محمد منتقل شد.

سلطان محمد امور مربوط به خراسان را به برادر خود سلطان سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب به‌خاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود.

سلجوقیان شرقی

بعد از آنکه سلطان محمد درگذشت، حکومت بر ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکش‌های فراوانی را پشت سر گذاشت؛ اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت. عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زاده‌اش رکن‌الدین محمود به جای او بر تخت نشست. اما تنها ۵ سال بعد به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر برد. بدین‌سان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از میان رفت.

سلجوقیان غربی

طغرل سوم فرزند سلطان ارسلان‌شاه ملقب به «رکن الدنیا، طغرل سوم»، پس از مرگ پدر بر اریکه پادشاهی نشست. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایت وزیر خود بر مشکلات و سختی‌ها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسوده‌خاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصرالدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و از دلاوران مشهور تاریخ سلسله سلجوقی شد.

در پی جدال‌های پی در پی با سلطان تکش خوارزمشاه، پس از چندی، بار دیگر علیه طغرل سوم برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمده و در روز بیست و چهارم جمادی‌الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش، سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. نهایت، به سبب خیانت فرماندهان و بزدلی سپاهیان سلجوقی، طغرل یکه و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند. با مرگ او، سلسله سلجوقیان در غرب ایران نیز فرو پاشید.[۳۷]

به‌طور کلی، علل زوال حکومت سلجوقیان عبارت‌اند از:

  1. جنگ‌های داخلی و نبردهای درون‌طایفه
  2. ملوک‌الطوایفی و تجزیه قلمرو
  3. ناتوانی مردم به دلیل مالیات‌های بسیار
  4. تضعیف نیرو و روحیه ارتش
Remove ads

اوضاع اداری و اجتماعی

اوضاع اداری

نظام دیوانی مهم‌ترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثراً از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزش‌های فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت)

امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آن‌ها را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: آن‌هایی که در درگاه سلطان بودند، آن‌هایی که زمیندار بودند و آن‌هایی که آواره بودند.

یکی از مقام‌هایی که با قدرت‌گیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب می‌شد.

اوضاع اجتماعی

یکی از خصیصه‌های مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دسته‌های ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود.[۳۸] یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم شهرها از طریق فراورده‌های دامی تأمین می‌شد. کشاورزی اصلی‌ترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت. اصلی‌ترین مالیات‌ها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام.

Remove ads

فرهنگ دوره سلجوقی

خلاصه
دیدگاه

سلجوقیان مراکز آموزش عالی را تأسیس کردند و حامیان هنر و ادبیات بودند. دستاوردهای علمی در دوران سلطنت آنها توسط دانشمندانی مانند عمر خیام و محمد غزالی مشخص می‌شود. در دوره امپراتوری سلجوقی، فارسی به زبان ضبط تاریخی تبدیل شد، درحالی که مرکز فرهنگ زبان عربی از بغداد به قاهره تغییر یافت.[۳۹] بنیان‌گذاری مدارس نظامیه توسط خواجه نظام‌الملک در بغداد، بلخ، نیشابور و اصفهان و تأسیس کتابخانه‌ها و خانقاه‌ها و مدارس از کوشش‌های فرهنگی این دوره است.[۴۰] برنامه درسی نظامیه ابتدا به مطالعات دینی، قوانین اسلامی، ادبیات عرب و علم حساب متمرکز شده و بعداً به تاریخ، ریاضیات، علوم فیزیکی و موسیقی نیز تعمیم یافته است.[۴۱]

امپراتوری سلجوقی، از نظر سیاسی و مذهبی، میراث محکمی را برای جهان اسلام به جا گذاشت. در دوره سلجوقی، شبکه ای از مدارس (دانشکده‌های اسلامی) تأسیس شد که قادر به آموزش به مدیران دولتی و علمای دینی بود. در میان بسیاری از مساجد که توسط سلاطین سلجوقی ساخته شده بود، می‌توان به مسجد بزرگ اصفهانی (مسجد جامع) اشاره کرد. استقلال فرهنگی زبان فارسی (از زبان عربی) در امپراتوری سلجوقی شکوفا شد. از آنجا که سلجوقیان، سنت اسلامی یا میراث ادبی قوی از خود نداشتند، زبان فرهنگی مدرسان فارسی خود در اسلام را به کار گرفتند، بدین ترتیب زبان و ادبیات فارسی در کل ایران رواج یافت و زبان عربی در آن کشور جز در آثار معارف دینی ناپدید شد.[۲۳]

نویسندگان و مشاهیری مانند: حکیم عمر خیام، امام فخر رازی، امام محمد غزالی، ابوالفرج بن جوزی، شیخ شهاب الدّین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار می‌زیستند.[۳۰]

زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی، سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسی‌زبان کوشش فراوان کردند. برخی از شاهان سلجوقی خود شعر می‌سرودند؛ چنان‌که ملکشاه یکم هم اشعار فارسی را حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر می‌گفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله، خود شاعری پارسی‌گوی بوده است.[۳۰]

گروهی از شاعران این دوره همچون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و بزرگان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخن‌سرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفت‌هایی کرد و سبک ویژه‌ای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد.[۳۰]

همچنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت» غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زَمَخشَری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی به‌شمار می‌رفت تألیف کردند.[۳۰]

سلاطین سلجوقی به عنوان حاکمان اسلامی، در سراسر دوره حکومت خود، بر مذهب تأکید و تکیه داشتند. آنها حنفی مذهب بودند و همواره می‌کوشیدند تا وجههٔ مذهبی خویش را حفظ کنند.[۴۲] آنها با توجه به نقشی که در جنگهای صلیبی داشته و فتوحاتی که در طول حکومت خود انجام دادند، سر جمع خدمت بزرگی را به جهان اسلام کرده‌اند. اسلام بخشی از گستردگی کنونی خود را مدیون تلاش‌ها، شجاعت‌ها و از خودگذشتگی‌های این سلسله می‌باشد.

Remove ads

هنر دوره سلجوقی

خلاصه
دیدگاه
Thumb
بشقاب نقاشی شده، از هنرهای دوره سلجوقی، موزه بروکلین.
Thumb
یک پارچ زینتی نقره، از آثار هنری دوره سلجوقی، موزه بریتانیا.

دوران سلجوقی دوره ای است که هنرهای گوناگون پس از ظهور اسلام، متناسب با تفکرات و اعتقادات اسلامی شکل گرفت.[۴۳] پس از حمله اعراب در سرزمین‌های مجاور عربستان، افول هنر رخ داد و با روی کار آمدن ترکان سلجوقی که گستره حکومتشان از افغانستان تا ترکیه را شامل می‌شد، روح تازه ای بر پیکر هنر دمیده شد. روحی که این بار با سنت‌ها و عقاید اسلامی همخوان شده بود و توانست بر پیکر دین تازه شکوفا شدهٔ اسلام، رنگی تاره زند.[۴۴] در این عصر دگرگونی‌هایی در هنر ایران پدید آمد و این تحول معیاری در هنرهای اصیل ایرانی نظیر معماری، نگارگری، سفال‌گری، لعاب کاری، شیشه‌گری و فلزکاری[۴۵] گردید. تأثیر هنر سلجوقی چنان ژرف و گسترده است که اگر نتوان آن را دوره رنسانس هنری برشمرد؛ می‌توان یکی از پر رونق‌ترین اعصار هنر ایران به حساب آورد.[۴۶]

معماری

در عصر سلجوقیان هنر معماری به شکوفایی و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانی به‌وجود آوردند. دورهٔ سلجوقی دورهٔ توازن و تعادل معماری ایرانی بود. در اواخر عهد سلجوقی تزئینات گچ بری و رنگ اهمیت زیادی یافت. کاشی لعابدار فیروزه‌ای در تزئین معماری بکار گرفته شد.[۴۷][۴۸]گرچه حدود یک هزار سال از آن دوره می‌گذرد ولی بناهای باقیمانده، گواه مهارت و استادی هنرمندان و استادکاران و آگاهی آنان از شیوه‌های مختلف به ویژه آجرکاری، مساجد، منارهها، گچ بری و محراب‌ها و کتیبه‌ها است. البته باید در نظر داشت که شکوفایی معماری در این دوره مدیون آرامش، رونق و ثبات سیاسی قلمرو سلجوقیان و همچنین حضور وزیری دانشمند چون خواجه نظام الملک بوده است که در دستگاه حکومتی سلجوقیان باعث شکوفایی هنر معماری گردید.[۴۹]

ویژگی‌های معماری سلجوقی

  • رواج مساجد چهار ایوانی
  • دو طبقه شدن مساجد
  • توسعه راه‌های ارتباطی
  • تأسیس نظامیه‌ها
  • استفاده گسترده از تزئینات آجری
  • رواج تزئینات کاشی کاری و استفاده از آجر
  • رواج گنبد‌های دو پوسته مخروطی یا صاف[۵۰]
  • از دیگر ویژگی‌های مهم دیگر معماری و شهرسازی در دوران سلجوقیان ۵باروکشی شهرها بوده است و همچنین بازگشت گنبد و ایوان به ساختار معماری شهری بوده است که این دو مقوله از زمان قبل اسلام مرسوم بوده و سپس بعد از ۵۹۹ سال پس از پیروزی اسلام در ایران گنبد و ایوان به معماری و شهرسازی ایران اضافه شد.[۵۱]

می‌توان از مساجد جامع اصفهان، زواره، اردستان، برسیان، بروجرد، اشترجان، زوزن، برج‌های خرقان، طغرل شهر ری، پیر علمدار، کاروانسرای رباط شرف به عنوان یادگارهای معماری سلجوقی یاد کرد.[۵۲][۵۳]

Remove ads

فهرست سلاطین سلجوقی

اطلاعات بیشتر نام دیهیمی, نام اصلی ...
Remove ads

تبارنامه سلجوقیان

دقاق تیمور یالیغ
سلجوق بیگ
ارسلان اسرائیلمیکائیلموسی
ابراهیم ینال
  سلیمان یکم
  منصور
سلیمانقرا ارسلان قاورد
تتشتکشارسلان ارغوان
  داود
  سلیمان‌شاه
  محمد دوم
  کیقباد دوم
  قلیچ ارسلان چهارم
  کیخسرو سوم
Remove ads

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

پیوند به بیرون

Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Remove ads