سبکی از شعر پارسی From Wikipedia, the free encyclopedia
سَبکِ عراقی به سَبکی از شعر پارسی گفته میشود که از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشتهاست. نام این سبک از عراق عجم گرفته شدهاست، اما رواج این سبک محدود به سرزمین عراق عجم نبود و در نواحی دیگر نیز رواج داشت. ابوالفرج رونی، سید حسن غزنوی و جمالالدین اصفهانی از بنیانگذاران و کمالالدین اصفهانی، سعدی، عراقی و حافظ از نمایندگان این سبک بهشمار میروند.
سبک عراقی با روی کارآمدن سلجوقیان در خراسان آن روز و اتابکان در عراق و آذربایجان بهوجود آمد. در این زمان (سدهٔ ششم) بخشهایی از غرب ایران را نیز عراق میگفتند، اما برای تمایز با بخش میانرودان، آنجا را عراق عرب و اینجا را عراق عجم مینامیدند. در این زمان گرانیگاه ادبی ایران به آذربایجان و عراق عجم منتقل شد. سبک عراقی به لحاظ تاریخی دوره مغولان و ایلخانان و تیموری را در بر میگیرد و از قرن هفتم تا قرن نهم ادامه دارد.
زمانی که مغولان خراسان را به خاک و خون کشیدند دانشمندان و ادیبانی که جان به سلامت بردند ناگزیر به اصفهان، شیراز، بغداد و دیگر مناطقی که رفاه مادی و ذخایر معنوی آنها از نهب و غارت مغولان در امان مانده بود گریختند. در نتیجه انهدام بغداد، طبعاً، نفوذ عربی برافتاد و امیران محلی، خواه ترک یا ایرانی، همگی مروج زبان و ادب فارسی بودند. شعری که از ویرانههای خراسان مهاجرت کرد، در باختر، میهنی تازه یافت و «سبک عراقی» جلوهگاه آن گشت.[1]
ولی، باید در نظر داشت که اختلاف این سبک و سبک خراسانی نه ناشی از سرزمین و نه بر اثر اختلاف سلیقه است، بلکه یک فن ادبی است که چون میراثی از خراسان منهدم شده به عراق، که رویهمرفته از حملات مغولان مصون مانده، میرسد و عراق آن را احیا میکند و اشاعه میدهد؛ زیرا، خراسان، که از جمعیت تهی شده بود مدتهای دراز توان آن را نداشت و، بدین ترتیب، واضح میگردد که تهاجم مغولان دوران ادبی نوینی به وجود میآورد.[2]
در دوران مربوط به سبک عراقی بر اثر سیاست سلجوقیان، مدارس مختلف دینی تأسیس شد. تفسیر، منطق، حکمت و ادبیات عربی در این مدارس تدریس میشد. شاعران و ادیبان نیز با آنها آشنا میشدند. رواج شعر پارسی در پارس و آذربایجان سبب شد که در شعر فارسی تحوّلی اساسی بهوجود آید این تحوّل را میتوان قبل از همه در شعر انوری و ظهیر فاریابی مشاهده کرد. انوری نخستین کسی است که از یک طرف قصاید و مدایح اغراقآمیز و پُرصنعت را وارد شعر کرد و از طرف دیگر غزلهای لطیف و پرشور سرود. پرچمدار شیوهٔ تازه در ایران خاقانی و نظامی گنجوی شدند و در عراق جمالالدین اصفهانی و پسرش کمالالدّین این شیوه را برگزیدند و سعدی و حافظ آن را به اوج رساندند. نظامی داستانسرایی عاشقانه را به زیباترین شکل خویش بهسامان رسانید.[3]
به عمر خویش مدح کس نگفتم | دری از بهر دنیا من نسفتم | |
(عطار) |
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد | نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد | |
(حافظ) |
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم | که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم | |
کریمان جان فدای دوست کردند | سگی بگذار آخر مردمانیم | |
(مولوی) |
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی | زنهار بد مکن که نکردست عاقلی | |
(سعدی) |
هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است | گلست سعدی و در چشم دشمنان خار است | |
نور گیتی فروز چشمهٔ هور | زشت باشد به چشم موشک کور | |
(سعدی) |
گوش تواند که همه عمر وی | نشنود آواز دف و چنگ و نی | |
دیده شکیبد ز تماشای باغ | بی گل و نسرین به سر آرد دماغ | |
ور نبود بالش آکنده پر | خواب توان کرد خزف زیر سر | |
ور نبود دلبر همخوابه پیش | دست توان کرد در آغوش خویش | |
وین شکم بی هنر پیچپیچ | صبر ندارد که بسازد به هیچ | |
(سعدی) |
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب | چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا | |
(سنایی) |
خاقانیا ز مدحت شاهان کران طلب | تا از میان موج سیاست برون شوی | |
(خاقانی) |
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.