دسته (یگان نظامی)
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
دسته (یا به فارسی افغانی: بلوک) یگانی نظامی و زیرمجموعهٔ گروهان که معمولاً از دو یا چند گروه یا رسد تشکیل میشود.[۱]
یگانهای نظامی | ||
---|---|---|
![]() | ||
یگانها | شمار افراد | فرمانده |
تیم آتش | ۲–۴ | سرباز یکم |
جوخه | ۵–۱۵ | سرجوخه |
گروه | ۱۵–۲۵ | گروهبان/استوار |
دسته | ۸۰–۴۰ | ستوان |
گروهان | ۸۰–۲۵۰ | سروان |
گردان | ۳۰۰–۱٬۰۰۰ | سرگرد |
هنگ | ۱٬۰۰۰–۵٬۵۰۰ | سرهنگ |
تیپ | ۶،۰۰۰–۱۰،۰۰۰ | سرتیپ |
لشکر | ۱۰٬۰۰۰–۲۵٬۰۰۰ | سرلشکر |
سپاه | ۳۰٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰ | سپهبد |
ارتش | ۱۰۰٬۰۰۰–۳۰۰٬۰۰۰ | ارتشبد |
گروه ارتش | بیش از دو ارتش | فیلد مارشال |
جبهه | بیش از چهار گروه ارتش | ژنرال نیروی زمینی |
معمولاً ۴ گروه با هم یک دسته و ۴ دسته با هم یک گروهان را تشکیل میدهند. فرماندهِ یک دسته معمولاً درجهٔ ستوانی دارد.
پیشینه
خلاصه
دیدگاه
احتمال میرود که «دسته» همچون یگان نظامی نخستین بار در سپاه اشکانیان (۲۵۰ تا میلاد — ۲۲۴ میلادی) پدید آمدهاست. چنانچه، در سفالنوشتههای اشکانی از دهه ۴۰ پیش از میلاد، که از بایگانی شهر باستانی نسا بازیافت شدهاند، اصطلاح «تَهمدار» (پارتی: tgmdr) [tagm(a)dār] بازخوانی شده که پژوهشگران آنرا روبردار از اصطلاح یونانی باستان: τάγματάρχης در سپاه روم باستان دانستهاند: پارتی: tagmadār > لاتین: tagma لژیون (> یونانی باستان: τάγμα رده؛ بخشی از سپاه، هنگ) + پارتی: -dār دارنده؛ فرمانده = یونانی باستان: τάγματάρχης یا τάγματάρχος فرمانده تاگما[۲].
«تاگما» یونانی باستان: τάγμα) در سپاه پادشاهی روم شرقی یگانی نامیده میشد که ۱۰۰ تا ۵۰۰ سرباز را در بر میگرفت[۳]. احتمال میرود که این اصطلاح در پی جنگهای ایران و بیزانس در زمان اشکانیان از رومیان وام گرفته شده و دیرتر با واژۀ پارتی: taxm نیرومند، دلاور، دلیر، چابک یا پارسی میانه: taḥmīh نیرو، توان (هر دو از -taxma* در زبان نیاایرانی و ریشۀ -tak√ تاختن، دویدن’ در زبان نیاهندوایرانی روییدهاند[۴]) اینهمان و مترادف شدهاست.
در زمان ساسانیان نیز سپاه (پارسی میانه: spāh) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی میشد،[۵] فرمانده آن سپاهبد (پارسی میانه: spāhbed) خوانده میشد. جوخه در این زمان «رده» (پارسی میانه: radag) و گروهان «تَهم» (پارسی میانه: tahm) نامیده و فرمانده آن «تهمدار» (پارسی میانه: tahmdār) خوانده میشدند[۶]. گردان در آن زمان «وَشت» (پارسی میانه: wašt) و سرگرد «وشتسالار» (پارسی میانه: wašt-sālār) نام داشتهاند. هنگ نیز «درفش» (پارسی میانه: drafš) و سرهنگ «درفشسالار» (پارسی میانه: drafš-sālār) خوانده میشدند. لشکر در سپاه ساسانیان «گند» (پارسی میانه: gund) نامیده میشد و سرلشکر را «گُندسالار» (پارسی میانه: gund-sālār) میخواندند[۷].
سپاه ساسانیان | ||
---|---|---|
یگانها | شمار نیروها | فرمانده |
radag | ۱۰ سرباز | radagbān* |
tahm | ۱۰۰ سرباز | tahmdār |
wašt | ۵۰۰ سرباز | wašt-sālār |
drafš | ۱۰۰۰ سرباز | drafš-sālār |
gund | ۵۰۰۰ سرباز | gund-sālār |
spāh | ۱۰۰۰۰ سرباز | spāhbed |
artēštārān | artēštārān-sālār |
منابع
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.