افسر جزء نظامی From Wikipedia, the free encyclopedia
سُتوان درجهای افسری و سمتی در نیروهای مسلح ایران و بسیاری از کشورهای جهان است که معمولاً فرماندهی یک دسته را بر عهده دارد.
ستوان | |
---|---|
کشور | ایران |
شاخه خدمات | نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران |
درجه ناتو | OF-1 |
شکل گرفته | ۱۳۱۳ |
رتبه بالاتر بعدی | سروان |
رتبه پایینتر بعدی | ستوان دوم |
درجههای معادل | ستوان یکم پاسدار ناوبان یکم ناوبان یکم پاسدار |
دسته یگانی نظامی و زیرمجموعهٔ گروهان است که معمولاً از دو یا چند گروه یا رسد تشکیل میشود[1] و معمولاً از ۳۰ تا ۴۰ را در بر میگیرد.
ستوانی نخستین درجه از درجههای افسری است و سه درجه دارد:
واژهٔ فارسی «ستوان» که فرهنگستان ایران به جای واژهٔ فرانسهٔ «lieutenant» برگزیده، با حذف الف از آغاز «اُستوان» ساخته شده که در فارسی به معنی «برقرار و محکم و استوار و قابل اعتماد و شایستهٔ اعتبار؛ مؤمن و معتقد» و در پارسی میانه «āstavān» به معنی «مقر، معترف (به دین)» بوده که ظاهراً از «-ava-stavāna*» در ایرانی باستان و از ریشهٔ -stav* «ستودن» در زبان نیاایرانی بهوجود آمده است.[2]
سپاه ساسانیان | ||
---|---|---|
یگانها | شمار نیروها | فرمانده |
radag | ۱۰ سرباز | radagbān* |
tahm | ۱۰۰ سرباز | tahmdār |
wašt | ۵۰۰ سرباز | wašt-sālār |
drafš | ۱۰۰۰ سرباز | drafš-sālār |
gund | ۵۰۰۰ سرباز | gund-sālār |
spāh | ۱۰۰۰۰ سرباز | spāhbed |
artēštārān | artēštārān-sālār |
احتمال میرود که «ستوان» همچون سمت نظامی نخستین بار در سپاه اشکانیان (۲۵۰ تا میلاد — ۲۲۴ میلادی) پدید آمده است. چنانچه، در سفالنوشتههای اشکانی از دهه ۴۰ پیش از میلاد، که از بایگانی شهر باستانی نسا بازیافت شدهاند، اصطلاح «تَهمدار» (پارتی: tgmdr) [tagm(a)dār] بازخوانی شده که پژوهشگران آن را روبردار از اصطلاح یونانی باستان: «τάγματάρχης در سپاه روم باستان دانستهاند: پارتی: tagmadār > لاتین: tagma لژیون (> یونانی باستان: τάγμα رده؛ بخشی از سپاه، هنگ) + پارتی: -dār دارنده؛ فرمانده = یونانی باستان: τάγματάρχης یا τάγματάρχος فرمانده تاگما.[4]
«تاگما» (یونانی باستان: τάγμα) در سپاه پادشاهی روم شرقی یگانی نامیده میشد که ۱۰۰ تا ۵۰۰ سرباز را در بر میگرفت.[5] احتمال میرود که این اصطلاح در پی جنگهای ایران و بیزانس در زمان اشکانیان از رومیان وام گرفته شده و دیرتر با واژهٔ پارتی: taxm نیرومند، دلاور، دلیر، چابک یا پارسی میانه: taḥmīh نیرو، توان (هر دو از -taxma* در زبان نیاایرانی و ریشهٔ -tak√ تاختن، دویدن’ در زبان نیاهندوایرانی روییدهاند[6]) اینهمان و مترادف شده است.
در زمان ساسانیان نیز سپاه (پارسی میانه: spāh) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی میشد،[7] فرمانده آن سپاهبد (پارسی میانه: spāhbed) خوانده میشد. جوخه در این زمان «رده» (پارسی میانه: radag) و گروهان «تَهم» (پارسی میانه: tahm) نامیده و فرمانده آن «تهمدار» (پارسی میانه: tahmdār) خوانده میشدند.[8] گردان در آن زمان «وَشت» (پارسی میانه: wašt) و سرگرد «وشتسالار» (پارسی میانه: wašt-sālār) نام داشتهاند. هنگ نیز «درفش» (پارسی میانه: drafš) و سرهنگ «درفشسالار» (پارسی میانه: drafš-sālār) خوانده میشدند. لشکر در سپاه ساسانیان «گند» (پارسی میانه: gund) نامیده میشد و سرلشکر را «گُندسالار» (پارسی میانه: gund-sālār) میخواندند.[9]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.