نئاندرتال
گونهای از انسان / From Wikipedia, the free encyclopedia
نئاندرتالها (نام علمی: Homo neanderthalensis یا H. sapiens neanderthalensis) گروهی منقرضشده از انسانهای باستانی بودند که عموماً گونهای مجزا در نظر گرفته میشوند، اگرچه برخی آنها را زیرگونهای از انسان خردمند محسوب میکنند. نئاندرتالها تا حدود ۴۰ هزار سال پیش در اوراسیا زندگی میکردند. نئاندرتال ۱، نمادِ گونه، سال ۱۸۵۶ در درهٔ نئاندرتال آلمان کشف شد و این گونه به همین دلیل نئاندرتال نام گرفته است.
نئاندرتال | |
---|---|
بازسازی تقریبی اسکلت نئاندرتال، موزه تاریخ طبیعی آمریکا | |
ردهبندی علمی | |
حوزه: | یوکاریوت |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | نخستیسانان |
تیره: | انسانسایان |
سرده: | انسان |
گونه: | H. neanderthalensis |
نام دوبخشی | |
Homo neanderthalensis ویلیام کینگ، ۱۸۶۴ | |
محدودهٔ شناخته شدهٔ نئاندرتالها در اروپا (آبی)، آسیای جنوبغربی (نارنجی)، ازبکستان (سبز) و رشتهکوه آلتای (بنفش) |
زمان جداییِ تبار نئاندرتالها از انسانهای امروزی روشن نیست. دانشمندان زمانهای مختلفی از ۳۱۵٬۰۰۰ تا بیش از ۸۰۰٬۰۰۰ سال پیش را پیشنهاد کردهاند. تاریخ واگرایی نئاندرتالها از جدشان انسان هایدلبرگی نیز نامشخص است. قدیمیترین استخوانهای احتمالی نئاندرتال به ۴۳۰ هزار سال پیش برمیگردد، اما طبقهبندی آنها همچنان قطعی نیست. از نئاندرتالها بهویژه از ۱۳۰ هزار سال پیش به بعد از فسیلهای متعددی باقی مانده است. علل انقراض نئاندرتالها مورد مناقشه است. از جمله نظریات مطرح شده دربارهٔ انقراض آنها عوامل جمعیتی مانند جمعیت کوچک و تولید مثل خویشاوندی، جایگزینی رقابتی، آمیزش با انسانهای امروزی و حل شدن میان آنها، تغییرات اقلیمی، بیماری، یا ترکیبی از این عوامل است.
پژوهشگران اروپایی در اوایل قرن بیستم نئاندرتالها را موجوداتی ابتدایی، کمهوش و وحشی به تصویر میکشیدند. اگرچه دانش و اطلاعات موجود دربارهٔ نئاندرتالها از آن زمان در جامعهٔ علمی بهطور شگرفی تغییر کرده است، اما نئاندرتالها همچنان در فرهنگ عامه اغلب کهنالگوی انسان غارنشین و فرگشتنیافته بهشمار میآیند. در واقعیت، فناوری نئاندرتالها بسیار پیشرفته بود. این فناوریها در بر گیرندهٔ ابزارهای سنگی موستری، توانایی ساخت آتش، ساخت اجاقهای سنگی در غارها (برای پخت غذا، گرم نگه داشتن خود، محافظت در برابر حیوانات و قرار دادن آن در مرکز خانههایشان)، تهیهٔ قطران چسبنده از پوست درخت توس، ساخت لباسهای سادهٔ شبیه پتو و پانچو، بافندگی، دریانوردی در مدیترانه، استفاده از گیاهان دارویی، درمان جراحات شدید، ذخیرهٔ غذا و فنون مختلف آشپزی مانند برشتهکردن، جوشاندن و دودی کردن است. نئاندرتالها غذاهای مختلفی مصرف میکردند، عمدتاً گوشت پستانداران سمدار، اما همچنین گوشت جانوران بزرگ، گیاهان، پستانداران کوچک، پرندگان و منابع آبزی و دریایی. نئاندرتالها احتمالاً شکارچی رأس هرم بودند، اما رقبایی مانند شیر غارزی، کفتار غارنشین و دیگر شکارچیان بزرگ داشتند. برخی آثار هنر پارینهسنگی و دارای ارزش نمادین بهطور غیرقطعی به نئاندرتالها نسبت داده شده است؛ از جمله تزئینات احتمالی ساخته شده از صدف و چنگال و پر پرندگان، مجموعهٔ اشیاء غیرمعمول نظیر کریستال و فسیل، حکاکی، آلات موسیقی (که شاید مثالش فلوت دیوی بیب باشد) و نقاشیهای غارهای اسپانیا که برخی آنها را به قبل از ۶۵٬۰۰۰ سال پیش نسبت دادهاند. احتمال وجود اعتقادات مذهبی در میان نئاندرتالها نیز مطرح شده است. نئاندرتالها به احتمال زیاد میتوانستند سخن بگویند و منظورشان را منتقل کنند، اگرچه پیچیدگی زبانشان مشخص نیست.
نئاندرتالها در مقایسه با انسانهای امروزی بدنی تنومندتر و اندامهایی به نسبت کوتاهتر داشتند. پژوهشگران اغلب این ویژگیها را سازگاریهایی برای حفظ گرما در آب و هوای سرد یا برای دویدن سریع در مناطق گرمتر و جنگلی که نئاندرتالها اغلب در آن سکونت داشتند، محسوب میکنند. نئاندرتالها سازگاریهای خاص زندگی در سرما داشتند، مانند ذخیرهٔ چربی بدن و بینی بزرگتر برای گرم کردن هوا (اگرچه بزرگی بینی میتوانسته ناشی از رانش ژنی باشد). میانگین قد مردان نئاندرتال حدود ۱۶۵ سانتیمتر و زنان ۱۵۳ سانتیمتر بود که اندازهٔ قد مردم اروپای پیش از انقلاب صنعتی است. حجم جمجمهٔ مردان و زنان نئاندرتال بهطور متوسط به ترتیب حدود ۱٬۶۰۰ و ۱٬۳۰۰ سانتیمتر مکعب بود که بهطور قابل توجهی بزرگتر از میانگین انسانهای امروزی (به ترتیب ۱٬۲۶۰ و ۱٬۱۳۰ سانتیمتر مکعب برای مرد و زن) است. جمجمهٔ نئاندرتالها کشیدهتر بود و مغزشان لوبهای آهیانهای و مخچه کوچکتر اما ناحیههای گیجگاهی، پسسری و اوربیتوفرونتال بزرگتری داشت.
جمعیت نئاندرتالها کم بود که سبب تکثیر واریانتهای ژنی مضر شد و از شبکههای ارتباطی مؤثر بین گروههای دور از هم جلوگیری کرد. با وجود این، شواهدی از فرهنگهای منطقهای و ارتباط منظم بین این جوامع وجود دارد. آنها ممکن است بهطور مرتب از غارها بازدید و به صورت فصلی بین آنها نقل مکان میکردند. نئاندرتالها در محیطی با استرس بالا زندگی میکردند، نرخ مصدومیت در آنها بالا بوده و حدود ۸۰ درصدشان قبل از ۴۰ سالگی میمردند. پیشنویس پروژهٔ ژنوم نئاندرتال در سال ۲۰۱۰ شواهدی از آمیزش میان نئاندرتالها و انسانهای امروزی ارائه کرد. این آمیزش احتمالاً بین ۳۱۶٬۰۰۰ تا ۲۱۹٬۰۰۰ سال پیش یا به احتمال بیشتر ۱۰۰٬۰۰۰ سال پیش و دوباره ۶۵٬۰۰۰ سال پیش روی داده است. همچنین به نظر میرسد نئاندرتالها در سیبری با دنیسوواها، گروه دیگری از انسانهای باستانی، آمیزش داشتهاند. حدود ۱ تا ۴٪ از ژنوم اوراسیاییها، بومیان استرالیا، ملانزیاییها، بومیان آمریکا و مردم شمال آفریقا دارایتبار نئاندرتال است؛ اما اکثر ساکنان جنوب صحرای آفریقا فقط حدود ۰٫۳ درصد ژن نئاندرتال دارند. در مجموع، حدود ۲۰٪ از واریانتهای متمایز ژنی نئاندرتالها در انسانهای امروزی باقی مانده است. گرچه بسیاری از واریانتهای ژنی به ارث رسیده از نئاندرتالها ممکن است مضر بوده و حذف شده باشند، اما به نظر میرسد ورود ژنهای نئاندرتال بر دستگاه ایمنی انسانهای امروزی تأثیر گذاشته است. همچنین در چند عملکرد و ساختار بیولوژیکی دیگر انسانهای امروزی ردی آز آن دیده میشود، هرچند ظاهراً بخش زیادی از آن دیانای بیرمز است.