در این صفحه، فهرستی از وزیران دولتهای حاکم بر تمام یا بخشی از ایران تا پیش از انقلاب مشروطه ارائه شدهاست. این مقام همسنگ بزرگ فَرمَدار (وُزُرگ فرمَذار) در دیوانسالاری ساسانی بودهاست. اغلب؛ وزیر از سوی فرمانروای وقت (خلیفه، امیر، سلطان، ایلخان یا شاه) برگزیده میشدهاست که نام این فرمانروایان نیز در این فهرست گنجانده شدهاست. نام این سمت در دورههای گوناگون تاریخ به صورت «بزرگ فَرمَدار»، «وزیر»، «صاحبدیوان»، «وزیر دیوان اعلیٰ»، «وزیر اعظم» و «صدر اعظم» آمدهاست. گاهی دو یا چند تن عهدهدار وزارت یک فرمانروا بودهاند که در آن صورت نام آنها در یک سطر آورده شدهاست. همچنین گهگاه، مقامی کشوری، بالاتر از وزیر وجود داشتهاست که در آن صورت کوشیده شده تا نام آن سمت و دارندگانش نیز ارائه شود. در این فهرست کوشیده شده تا جای ممکن، نامها به صورت کامل (شامل لقب، کنیه، نام کوچک، نسب و نسبت) آورده شود.
اطلاعات بیشتر ترتیب, عهدهدار سمت ...
بستن
اطلاعات بیشتر ترتیب, عهدهدار سمت ...
بستن
در زمان امویان مقام وزیر وجود نداشتهاست؛ ولی افرادی با عنوان کاتب (دبیر) عهدهدار ادارهٔ امور بودند.[پانویس 1]
- مُطَرَّف بن محمد گرگانی (؟ابونصر مطرفی ملقب به الرئیس)[پانویس 32] ← مرداویج
- ابوعبدالله حسین بن محمد قمی (العمید) ← مرداویج
- عبدالله بن وُهبان قَصَبانی (ابن وهبان) ← وشمگیر
- ؟ ← بیستون
- ؟ابوعمر منکدری[پانویس 33] ← قابوس
- ابوالعباس غانمی ← قابوس
- ابوغانم عبدالرحیم بن معروف بن محمد قصری ← منوچهر (فلکالمعالی)
- حسن مصعبی (الحسن المصعبی) ← منوچهر (فلکالمعالی)
شیراز
وقفه
وقفه (برای مدتی کوتاه فرزندان عزالدوله در شیراز به قدرت میرسند)
در ۴۰۹ ه.ق سلطانالدوله پناهخسرو وزارت را از ابوالقاسم جعفر ابن فسانجس میگیرد و به ابوغالب حسن بن منصور سیرافی میدهد. در همان سال ۴۰۹ ه.ق سلطانالدوله پناهخسرو شیراز را به مقصد بغداد ترک میکند تا نظم و آرامش را در عراق برقرار کند؛ ولی در ۴۱۱ ه.ق بغداد را از کف میدهد برادرش مشرفالدوله حسن فرمانروای بغداد میگردد. این دو برادر قرار میگذارند که هیچکدام ابن سهلان را به وزیری برنگزینند؛ ولی سلطانالدوله پناهخسرو در ذیحجهٔ ۴۱۱ ه.ق در شوشتر (در راه بازگشت از بغداد) ابن سهلان را به وزارت برمیگزیند و مأمور تصرف بغداد میکند. ابن سهلان در همان ذیحجه با سپاهیان مشرفالدوله حسن درگیر میشود؛ ولی شکست میخورد.
|
بغداد
وقفه (شرفالدوله امیر شیراز، بر بغداد نیز مسلط میشود)
- ابومنصور محمد بن حسن بن صالحان (ابن صالحان، ابومنصور ابن صالحان) (؟–۳۸۰ ه.ق.) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابونصر شاپور بن اردشیر (بار دوم) (۳۸۰–۳۸۱ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابوالقاسم عبدالعزیز بن یوسف شیرازی (بار سوم) (۳۸۱–؟ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابوالقاسم علی بن احمد ابرقوهی (؟–۳۸۲ ه.ق.) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابونصر شاپور بن اردشیر (بار سوم) (۳۸۲–۳۸۳ ه.ق) و ابومنصور محمد بن حسن بن صالحان (ابن صالحان، ابومنصور ابن صالحان) (بار دوم) (۳۸۲–۳۸۳ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابوالقاسم علی بن احمد ابرقوهی (بار دوم) (در ۳۸۳ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابونصر شاپور بن اردشیر (بار چهارم) (۳۸۳–؟ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- الفاضل (؟الاستاذ الفاضل ابو نصر حسین بن حسن) (۳۸۵–۳۸۶ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابونصر شاپور بن اردشیر (بار پنجم) (در ۳۸۶ ه.ق برای دو ماه) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
- ابوالعباس بن سرجس (؟ابوالعباس عیسی بن ماسرجس) (۳۸۶–۳۸۸ ه.ق) ← بهاءالدوله پیروزخوارشاذ دیلمی (امارت بر بغداد همزمان با امارت صمصامالدوله بر شیراز)
با کشته شدن صمصامالدوله مرزبان برای مدتی کوتاه فرزندان عزالدوله بختیار در شیراز به قدرت میرسند؛ ولی بهزودی بهاءالدوله پیروزخوارشاذ بر شیراز دست مییابد و در همان شهر اقامت میگزیند.
وقفه (با مرگ بهاءالدوله، سلطانالدوله از ۴۰۳ تا ذیحجهٔ ۴۱۱ ه.ق امیر شیراز و بغداد میشود؛ ولی سرانجام بغداد را از دست میدهد و صرفاً امیر شیراز باقی میماند)
وقفه (ابوکالیجار امیر شیراز، بر بغداد نیز مسلط میشود)
|
|
۳ سال وقفه (وزیری برگزیده نشد)
با درگذشت محمد تَپَر، میان برادر او «احمد سنجر» و پسر محمد تپر یعنی «محمود دوم سلجوقی» اختلاف و جنگ رخ داد که به پیروزی احمد سنجر انجامید؛ ولی او برادرزادهاش را از میان برنداشت بلکه وی را فرمانروای عراق عجم (به پایتختی همدان) نمود. در ۵۴۸ ه.ق سلطان سنجر اسیر غزان گشت و بزرگان دولت او سلیمانشاه سلجوقی را به سلطنت برداشتند. سلیمانشاه نتوانست قدرت را حفظ کند و در ۵۴۹ ه.ق از قدرت کنار رفت. در ۵۵۱ ه.ق سلطان سنجر آزاد شد؛ ولی سال بعد در گذشت. او پسری نداشت و از همین رو خواهرزادهاش «خاقان محمود» را به جانشینی خود نامزد کرده بود؛ ولی پس از درگذشت سلطان سنجر، خاقان محمود نتوانست قدرت را حفظ کند و به دست «مؤیّد آیاَبه» کور شد و دوباره فرزندان محمد تپر فرمانروایان اصلی سلجوقی شدند.
خراسان
- شمسالدین شهابالاسلام عبدالرزاق بن عبدالله توسی (برادرزادهٔ نظامالملک) (۵۱۱–۵۱۵ ه.ق) ← احمد سنجر[پانویس 53]
- وجیهالملک قمی (شرفالدین ابوطاهر سعد بن علی بن عیسی قمی) (۵۱۵–۵۱۶ ه.ق) ← احمد سنجر
- تغاربیگ محمد بن سلیمان کاشغری (تغانبک) (۵۱۶–۵۱۸ ه.ق) ← احمد سنجر
- مختصالملک معینالدین ابونصر احمد کاشانی یکم (فرزند عبدالله بن فضل بن محمود کاشی) (۵۱۸–۵۲۱ ه.ق) ← احمد سنجر
- نصیرالدین محمود مروزی (نظامالملک نصیرالدین ابوالقاسم محمود بن [ابیتوبه] مظفر بن عبدالملک مروزی خوارزمی) (۵۲۱–۵۲۶ ه.ق) ← احمد سنجر
- قوامالدین ابوالقاسم انسآبادی درگزینی[پانویس 54] (۵۲۶–۵۲۷ ه.ق) ← همزمان وزیر احمد سنجر و طغرل دوم بود.
- ناصرالدین ابوالفتح طاهر بن فخرالملک (جمادیالاول ۵۲۸–ذیحجهٔ ۵۴۸ ه.ق) ← احمد سنجر
- قوامالدین حسن بن ناصرالدین (۵۴۸–۵۴۹ ه.ق) ← سلیمانشاه سلجوقی
- قوامالدین حسن بن ناصرالدین ← خاقان محمود (سلطان ابوالقاسم محمود بن محمد ارسلان خان بن بُغرا خان ملقب به نظامالدوله، رکنالدین و کمالالدین)
- ابومحمد صدرالدین بن ابیالقاسم علی بن جعفر فخرالدین تِرمِذی (؟–رمضان ۵۵۷ ه.ق.) ← خاقان محمود
|
|
وقفه (سلطان علاءالدین محمد پس از برکناری محمد بن صالح وزیر دیگری انتخاب نکرد، بلکه برای اولین بار این مسئولیت را به ۶ تن از درباریان محول کرد، که عبارت بودند از: «نظامالدین کاتب انشاء»، «مجیرالملک تاجالدین ابوالقاسم المعتز خوارزمی» (فرزند «مجیرالدین طاهر بن عمر [یا عمر بن سعد] خوارزمی»)، «امیر ضیاءالدین بیابانکی»، «شمسالدین کلابادی»، «تاجالدین علی بن ابیالمعالی کریمالشرق نیشابوری»، «مجدالدین شریف محمد نسوی»)
اُلُغبیتِکچی
ایلخانان (۶۵۴–۷۵۹ ه.ق)
اُلُغبیتِکچی
صاحبدیوان
وزیر
صاحبدیوان
وزیر[persian-alpha 10]
ایلخانان مورد حمایت جلایریان
|
ایلخانان مورد حمایت چوپانیان
|
|
تصرف شیراز به دست قطبالدین شاه محمود مظفری به کمک جلایریان (۷۶۵–۷۶۷ ه.ق)[پانویس 90]
این بخش نیازمند پژوهش و ویرایش بیشتر میباشد.
- وکیل
وکیل نفس نفیس همایون
|
|
|
- وزیر دیوان اعلیٰ
وزیر دیوان اعلیٰ[پانویس 121]
وکیل و وزیر دیوان اعلیٰ
وزیر دیوان اعلیٰ
|
|
- وکیل
وکیل دیوان اعلیٰ
وقفه
وکیل دیوان اعلیٰ
|
|
- وکیل
وکیل (عهدهدار مُهر وکالت)
برافتادن مقام وکیل تا سقوط اصفهان
|
|
|
- وزیر اعظم (اعتمادالدوله)
وقفه[پانویس 129]
وقفه (تا ۲ سال کسی به عنوان وزیر اعظم برگزیده نشد)
|
|
- وکیل
وکیل دیوان
وکیلالدوله
نایبالسلطنه
|
|
- نایبالسلطنه[پانویس 140]
- وزیر
- وقفه (برکناری شاهرخ شاه و به قدرت رسیدن شاه سلیمان دوم)
- نایبالسلطنه
- وقفه (گریز یوسفعلی خان جلایر از مشهد و تصرف آن توسط امیر علم خان خزیمه، سپس تصرف مشهد توسط احمد شاه درانی و کشته شدن امیر علم خان خزیمه)
- وزیر دیوان اعلیٰ
- وقفه[پانویس 151]
اطلاعات بیشتر شماره, نگاره ...
بستن
بر پایهٔ کتاب دستور الوزراء:
بر پایهٔ کتاب تاریخ طبری:
- عبیدالله بن اوس غسانی (دبیر نامهها)، سرجون بن منصور رومی (دبیر دیوان خراج)، عبدالرحمن بن دراج، عبیدالله بن نصر بن حجاج (دبیر برخی از دیوانها) ← معاویه
- ریان بن مسلم (دبیر)، سرجون بن منصور رومی (دبیر دیوان)، ابوالزعیزعه ← معاویه دوم
- ابواسحاق قبیصة بن ذویب خزاعی (دبیر)، ابوالزعیزعه (دبیر دیوان رسائل) ← عبدالملک بن مروان
- قعقاع بن خالد عبسی (یا قعقاع بن خلید عبسی) (دبیر)، سلیمان بن سعد خشنی (دبیر دیوان خراج)، شعیب عمانی (دبیر دیوان خاتم)، جناح (دبیر دیوان رسائل)، نضیب بن ذویب (دبیر دیوان مستغلات) ← ولید بن مروان
- سلیمان بن نعیم حمیری ← سلیمان بن عبدالملک
- سمیع (دبیر)، لیث بن ابیرقیه (دبیر دیوان رسائل)، سلیمان بن سعد خشنی (دبیر دیوان خراج)، نعیم بن سلامه (دبیر دیوان خاتم)، رجاء بن حبوه (دبیر دیوان خاتم به قولی دیگر) ← مسلمه (شایان ذکر است که او خلیفه نبودهاست)
- مغیرة بن ابیفروه ← یزید بن مهلب (شایان ذکر است که او خلیفه نبودهاست)
- لیث بن ابیفروه (دبیر)، رجاء بن حبوه (دبیر)، اسماعیل بن ابیحکیم، سلیمان بن سعد خشنی (دبیر دیوان خراج)، صالح بن جبیر غسانی (یا غدانی، دبیر دیوان خراج)، عدی بن صباح (دبیر دیوان خراج)، هیثم بن عدی (دبیر) ← عمر بن عبدالعزیز
- اسامة بن یزید سلیحی ← یزید بن عبدالملک
- ابومجاشع سعید بن ولید کلبی، نصر بن سیار (دبیر دیوان خراج خراسان)، شعیب بن دینار ← هشام بن عبدالملک
- بکیر بن شماخ، سالم (دیوان رسائل)، عبدالله بن ابیعمرو (یا عبدالاعلی بن ابیعمرو)، عمرو بن عتبه (دبیر حضور) ← ولید بن یزید
- عبدالله بن نعیم، عمرو بن حارث (دبیر دیوان خاتم)، ثابت بن سلیمان خشنی (دبیر دیوان رسائل)، ربیع بن عرعره خشنی (دبیر دیوان رسائل به قولی دیگر)، نضر بن عمر (دبیر دیوان خراج و دیوان خاتم صغیر)، ابراهیم بن ولید بن ابیجمعه (دبیر دیوان فلسطین) ← یزید بن ولید
- عبدالحمید بن یحیی، عثمان بن قیس (دبیر دیوان رسائل)، ابوهاشم مخلد بن محمد بن حارث، ابوموسی مصعب بن ربیع خثعمی ← مروان دوم
دستور الوزراء از دو وزیر دیگر سفاح به نامهای ابوالجهم بن عطیه و حمید بن قحطبه یاد کردهاست.
دستور الوزراء از وزیری دیگر به نام خالد بن سلیمان یاد نمودهاست که به منصور خدمت میکردهاست.
دستور الوزراء از وزیری دیگر به نام ابوخالد احول یاد نمودهاست که به مهدی خدمت میکردهاست.
در برخی منابع به صورت «ابوعبدالله یعقوب بن داود بن طهمان فارسی» و در برخی دیگر «ابوعبدالله یعقوب بن داود بن عمر سلمی» آمدهاست.
دستور الوزراء از دو تن دیگر به نامهای ابوالوزیر و موسی بن عبدالملک به عنوان وزیران متوکل یاد نمودهاست.
دستور الوزراء از احمد بن صالح بن شیرزاد به عنوان یکی از وزیران مستعین یاد کردهاست.
در برخی منابع از محمد بن سوارف بغدادی نیز به عنوان وزیر معتز یاد شدهاست.
در برخی منابع از وزارت ابن مدبر (ابواسحاق [ابویُسر] ابراهیم بن محمد بن عبیدالله بن مدبر) در سال ۲۶۹ ه.ق یاد شدهاست.
در این دوره قاهر به مدت کوتاهی به قدرت میرسد و به ابن مقله پیشنهاد وزارت میکند؛ ولی او نمیپذیرد از همین رو هنگامی که مقتدر دوباره به قدرت میرسد او را دیگر بار وزیر میکند.
تا رسیدن ابن مقله به پایتخت «ابوالقاسم عبیدالله بن محمد کَلْوَذانی» عهدهدار امور شد.
پسر ابوالحسین قاسم بن عبیدالله و برادر عمیدالدوله حسین بن قاسم
در برخی منابع از احمد بن فضل بن عبدالرحمان سامری به عنوان وزیر مستکفی یاد شدهاست.
در برخی منابع از ابوالقاسم حسین بن علی بن حسین مغربی به عنوان وزیر قادر یاد شدهاست.
در برخی منابع از ابوالقاسم هبةالله بن علی بن جعفر بن ماکولا (عجلی) به عنوان وزیر قائم یاد شدهاست.
در ۴۶۹ ه.ق برکنار شد؛ ولی دوباره بر سر کار برگشت.
در برخی منابع او را با «ابوالمعالی نَحّاس اصفهانی» اشتباه کردهاند.
در برخی منابع به جای او نام پدرش یعنی ربیبالدوله ابومنصور به عنوان وزیر مستظهر آمدهاست. باید توجه داشت که این دو، پسر و نوهٔ «ابوشجاع روذراوری» هستند.
دستور الوزراء از وزیری با نام شهابالدین اسفراینی نام میبرد که به راشد خدمت میکردهاست؛ ولی نام آن در دیگر منابع یافت نشد.
در این مدت به ترتیب «ابن صاحب» (۵۷۵–۵۸۲ ه.ق) استاذالدار بود و پس از قتل او «ابن الدریج» (۵۸۲–شوال ۵۸۳ ه.ق) به نیابت وزارت رسید. البته ابن صاحب از ۵۷۱ تا ۵۷۵ ه.ق استاذالدار خلیفه مستضی نیز بود.
در برخی منابع نام کوچک او «عبیدالله» آمدهاست. در جنگ با طغرل سوم شکست خورد و برکنار شد.
در برخی منابع نام او بدین صورت است: «نقیبالطالبین ابومحمد نصر بن مهدی بن حسن نیشابوری»
در بسیاری از منابع متأخرتر از ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی به عنوان وزیر سامانیان یاد شدهاست ولی در سفرنامهٔ «ابن فضلان» (آغاز سفر در پنجشنبه ۱۱ صفر ۳۰۹ ه.ق) که منبعی دست اول بهشمار میرود و شخصاً این دولتمرد سامانی را دیدهاست از او با لقب «شیخالعمید» یاد کرده و او را کاتب (دبیر) دانستهاست. (تاریخ بخارا [حواشی و تعلیقات]، صفحهٔ ۳۲۰)
در صفحهٔ ۳۲۱ بخش حواشی و تعلیقات «تاریخ بخارا» ویراستهٔ محمدتقی مدرس رضوی به نقل از کتاب «ارشاد الاریب» اثر یاقوت حموی آغاز وزارت ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی را جمادیالآخر ۳۰۱ ه.ق ذکر شدهاست. در همین صفحه این بار نه به نقل از جایی نوشته شده که ظاهراً پایان وزارت او در ۳۰۹ ه.ق بوده و پس از او عتبی به جایش نشستهاست. این مطلب با دیگر نوشتههای تاریخی همخوانی ندارد. باید توجه داشت که چند تن از خاندان جیهانی و عتبی به وزارت رسیدهاند و تنها عتبیای که جانشین کسی از خاندان جیهانی شدهاست، «ابوالحسین عبیدالله بن احمد عتبی» است که در ربیعالثانی ۳۶۷ ه.ق جانشین «ابوعبدالله احمد بن محمد جیهانی» (نوهٔ ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی) شدهاست.
این که دقیقاً از چه زمانی سمت وزیر در دیوانسالاری سامانیان ایجاد شدهاست به درستی دانسته نیست و نیاز به پژوهش بیشتر دارد ولی با توجه به سفرنامهٔ ابن فضلان، ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی کاتب (دبیر) بودهاست.
گردیزی در زینالاخبار (تاریخ گردیزی) تاریخ مرگ ابوعلی محمد بن محمد بلعمی را جمادیالثانی ۳۶۳ ه.ق آوردهاست. ابونصر محمد عتبی در ذکر رخدادهای ۳۸۲ ه.ق از ابوعلی بلعمی یاد کردهاست. آشکار نیست که این ابوعلی بلعمی همان وزیر عبدالملک یکم و منصور یکم است و گردیزی در ذکر تاریخ مرگ او اشتباه کردهاست یا این که فردی دیگر از خاندان بلعمی با کنیهٔ ابوعلی است.
به نوشتهٔ «دانشنامهٔ جهان اسلام» درآیند «جیهانی خاندان» برخی نام این فرد را که در «تاریخ گردیزی» آمدهاست به اشتباه جیهانی خواندهاند و احتمال دادهاند فرزند «ابوعبدالله احمد بن محمد جیهانی» باشد.
در «رسائل خوارزمی» نوشتهٔ ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی نامهای به وزیر صاحب جرجان (گرگان) به نام «ابیعمر المنکدری» درج شدهاست که به نظر میرسد این فرد وزیر قابوس بن وشمگیر بودهاست.
تا رسیدنش به پایتخت ابوالریان احمد بن محمد اصفهانی عهدهدار امور بود.
برادر سلطانالدوله یعنی «قوامالدوله ابوالفوارس شیردل دیلمی» از سوی او فرمانروای کرمان گردید و مدتی نیز در برابر سلطانالدوله طغیان نمود؛ ولی سرانجام به اطاعتش درآمد. وزیر قوامالدوله فردی به نام ابومنصور حسن بن علی فسوی بود.
دست کم از ۴۳۶ ه.ق وزیر بودهاست.
نام این وزیر در اغلب منابع «ابوالقاسم مطهر بن عبدالله» است ولی در مقالهٔ «تاریخ ملوک هرمز از آغاز تا تشکیل دولت صفوی» به صورت «ابوالقاسم مطهر بن محمد بن عبدالله کازرونی» آمدهاست که به نظر میرسد کاملتر و دقیقتر باشد. شایان ذکر است که عضدالدوله دو وزیر برگزید. «ابوالقاسم مطهر بن عبدالله» وزیر بغداد بود و «نصر بن هارون نصرانی» وزیر شیراز
ابن اثیر در شرح رخدادهای ۴۱۲ ه.ق به «بیان خطبه به نام شرفالدوله در بغداد و قتل وزیر او ابیغالب» میپردازد و مدت وزارت او را هجده ماه و سه روز میآورد. همچنین در بیان رخدادهای ۴۱۳ ه.ق از به وزارت رسیدن مؤیدالملک رُخَّجی در رمضان ۴۱۳ ه.ق یاد میکند. او میگوید: «همین که ابوغالب کشته شد، مشرفالدوله او (مؤیدالملک رخجی) را ملزم به قبول آن مقام کرد و رخجی نمیتوانست سرپیچی کند.» پس قتل ابوغالب در رمضان ۴۱۳ ه.ق یا کمی پیشتر از آن رخ دادهاست و نه در ۴۱۲.
ابن اثیر دستگیری مؤیدالملک رخجی را در رمضان ۴۱۴ ه.ق ذکر میکند و میگوید که مدت وزارت او ۲ سال و ۳ روز بودهاست که با نوشتههای پیشین خود او مبنی بر به وزارت رسیدن مؤیدالملک در رمضان ۴۱۳ ه.ق هماهنگی ندارد.
ابن اثیر مدت وزارت او را ده ماه و پنج روز نگاشتهاست.
در زمان حکومت مشرفالدوله حسن، برادرش جلالالدوله پیروزخسرو در بصره حکومت میکرد و در این دوران نیز ابوسعد ابن ماکولا وزارت جلالالدوله را برعهده داشت.
ابن اثیر این وزارت را بار پنجم نگاشتهاست.
وی در نبرد با پولادستون ناپدید میشود.
ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» در ذکر رخدادهای سال ۳۲۸ ه.ق از مرگ «ابوعبدالله القمی» وزیر رکنالدوله و به وزارت رسیدن «ابوالفضل ابن عمید» یاد کردهاست و هیچ توضیح دیگری دربارهٔ ابوعبدالله القمی ندادهاست. در «سفرنامهٔ ابودُلَف» از «پل خوراذ» یاد شدهاست و آمدهاست که «ابوعبدالله محمد بن احمد القمی» معروف به «شیخ» وزیر آل بویه این پل را تعمیر کردهاست. بدین ترتیب نباید این فرد را با «ابوعبدالله حسین بن محمد قمی» ملقب به «العمید» وزیر مرداویج و پدر «ابوالفضل ابن عمید» اشتباه گرفت. در جلد ۵ فرهنگ ششجلدی فارسی معین درآیند «ابن عمید» آمده که ابوالفضل ابن عمید در ۳۲۸ ه.ق جانشین وزیری به نام «ابوعلی ابن قمی» شدهاست.
پدر او «ابوالحسن عباد بن عباس طالقانی» کاتب رکنالدوله حسن دیلمی بود.
برخی منابع او را صرفاً صاحب دیوان رسائل سبکتگین میدانند.
تجارب السلف یگانه سرچشمهٔ کهنی است که از «ابوالفتح رازی» به عنوان نخستین وزیر طغرل یاد کردهاست. در این کتاب آمده که ابوالفتح رازی سپستر به وزارت عمادالدوله ابوکالیجار مرزبان دیلمی میرسد و سرانجام در ۴۳۹ ه.ق برکنار میشود. اما کسی که در ۴۳۹ ه.ق از مقام وزارت ابوکالیجار مرزبان برکنار میشود، «ذوالسعادات ابوالفرج محمد بن جعفر بن محمد بن عباس ابن فسانجس شیرازی» بودهاست. از همین رو قاعدتاً «ابوالفتح رازی» اشتباه است و درست آن میباید «ابوالفرج شیرازی» باشد.
اتابک برکیارق گمش تگین نام داشت.
او پس از برکناری مدتی وزیر «محمد تَپَر» برادر برکیارق میشود؛ ولی در ۴۹۵ ه.ق یعنی پیش از فرمانروایی مطلق محمد تپر کشته میشود.
در برخی منابع کنیهٔ او را «ابوالمظفر» و نامش را «علی» آوردهاند؛ ولی امیر محمد معزی در شعری چنین گفتهاست:
فتح و ظفر ز کنیت و نامش طلب که هست | | بر نام و کنیتش ظفر و فتح را مدار |
که نشانگر این است که کنیه و نامش «ابوالفتح مظفر» میباشد.
سلطان سنجر پیش از رسیدن به سلطنت با نام «ملک سنجر» از ۴۹۰ تا ۵۱۱ ه.ق از سوی برادرانش «برکیارق» و «محمد» در خراسان حکومت میکرد. وزیران او در این مدت «کیا مجیرالملک مؤیدالدین ابوالفتح علی بن حسین اردستانی» (۴۹۰ ه.ق)، «فخرالملک نظامالدین ابوالفتح مظفر بن نظامالملک» (۴۹۰–عاشورای ۵۰۰ ه.ق) و «قوامالملک صدرالدین محمد بن فخرالملک» (۵۰۰–۵۱۱ ه.ق) بودند.
وظیفهٔ وزارت در دربار سلطان سنجر به نیابت او به عهدهٔ ظهیرالدین عبدالعزیز حامدی نیشابوری بود.
او پسر ابوشجاع روذراوری وزیر عباسیان بود. خود ربیب ابومنصور نیز پیش از این مدتی وزیر عباسیان بود.
به پیشنهاد اتابک بوزابه و تا مرگ بوزابه
او پیش از این وزارت «صاحب موصل» قطبالدین مودود را عهدهدار بود.
سلیمانشاه پیش از آن فرمانروایی محلی بود و وزیرانی همچون فخرالدین کاشی (۵۴۷–۵۴۸ ه.ق)، و شرفالدین خراسانی داشت. همچنین پس از اسارت سلطان سنجر برای مدتی کوتاه به جانشینی او برگزیده شد که ظاهراً در این دوره (۵۴۸–۵۴۹ ه.ق) قوامالدین حسن بن ناصرالدین وزارت او را بر عهده داشت.
در این مقطع تاریخها آشفتهاند و برخی از وزارت «قاضی صدرالدین ابوبکر محمد بن عبدالله بن عبدالرحیم مراغی» (قاضی صدر) یاد میکنند.
در این مقطع تاریخها آشفتهاند و برخی از وزارت «ابومنصور موریانی» یاد میکنند.
میان سالهای ۶۱۹ تا ۶۲۱ ه.ق شمسالملک شهابالدین آلپ هروی به دست ناصرالدین قباچه کشته شد و شرفالملک فخرالدین علی جندی ادارهٔ امور را بر عهده گرفت، هر چند که هیچگاه رسماً لقب «خواجهٔ جهان» که لقب رسمی وزیران دورهٔ خوارزمشاهان است را به دست نیاورد.
برکناری او در زمان محاصرهٔ هفتماههٔ اخلاط بودهاست که در ۲۸ جمادیالاول ۶۲۷ ه.ق به دست جلالالدین منکبرنی میافتد.
در اصل او یکی از چهار وزیر قوبلای قاآن بود.
ملک جلالالدین بن مخلصالملک احمد بیابانکی سمنانی (جلالِ مُخْلِص) زیردست بوقا بود.
ایرانیکا پایان نخستین دورهٔ وزارت دستجردانی را صفر ۶۹۵ ه.ق آوردهاست؛ ولی باید توجه داشت که بایدو خان (گمارندهٔ دستجردانی) در ذیقعدهٔ ۶۹۴ ه.ق کشته شدهاست. همچنین نام کامل او در بیشتر منابع نیامده است؛ ولی باید توجه نمود که قطبالدین محمود شیرازی برای این وزیر شرحی بر «حکمة الاشراق» شهابالدین یحیای سهروردی نوشتهاست و نام کامل او را «جمالالدین علی بن محمد دستجردانی» آوردهاست. همچنین ابن طِقطَقی نیز در کتاب «الاصیلی فی انساب الطالبین» کنیهٔ او را ابوالحسن آوردهاست.
در کتاب حبیبالسیر، جلد ۳، صفحهٔ ۱۴۶ آمدهاست که وزارت به صدرالدین احمد خالدی زنجانی رسید ولی این مطلب با تاریخ جامع ایران، جلد ۹، صفحهٔ ۶۴۴ مغایرت دارد. لازم به توضیح است که حبیبالسیر منبعی دست اول از دورهٔ ایلخانان بهشمار نمیرود.
مطابق نوشتهٔ لغتنامهٔ دهخدا در درآیند «احمد خالدی زنجانی» پس از نخستین برکناری جمالالدین دستجردانی، صدرالدین احمد خالدی زنجانی برای بار دوم به وزارت میرسد. همچنین مطابق نوشتهٔ دانشنامهٔ ایرانیکا در درآیند «جمالالدین دستجردانی» پس از برکناری [مَلِک] شرفالدین [محمد] [بیابانکی] سمنانی، برای بار دوم جمالالدین دستجردانی به وزارت میرسد. شایان ذکر است ملک شرفالدین محمد بیابانکی سمنانی برادر مخلصالملک جلالالدین سمنانی (زیردست بوقا در امر صاحبدیوانی) و پدر شیخ ابوالمکارم رکنالدین علاءالدوله احمد بن محمد بن احمد بیابانکی سمنانی عارف ایرانی میباشد.
غازان خان یکم او را همزمان با رشیدالدین فضلالله به وزارت برگماشت؛ ولی الجایتو او را برکنار کرد و کشت و تنها رشیدالدین فضلالله را به وزارت برگماشت.
در لغتنامهٔ دهخدا درآیند «صائن وزیر» از او به عنوان پسر تاجالدین علیشاه یاد شدهاست.
فارسنامهٔ ناصری (جلد ۲، صفحهٔ ۱۳۹۲) از نیای او یعنی «خواجه ضیاءالملک فسوی» به عنوان وزیر جلالالدین منکبرنی خوارزمشاه یاد کردهاست؛ ولی مطابق «سرگذشت خوارزمشاهیان به روایت سیرت جلالالدین منکبرتی»، «ضیاءالملک علاءالدین محمد بن مودود نسوی (؟فسوی)» عارض لشکر جلالالدین منکبرنی بودهاست. عارض لشکر منصبی معادل رئیس دارایی ارتش میباشد.
پشتیبان او امیر علی پادشاه بود.
سرانجام جلایریان ادعای استقلال میکنند. وزیران جلایریان بدین شرح میباشند:
او از اعضای خاندان خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی بود.
پشتیبان او ملک اشرف چوپانی بود. در بیشتر منابع از غازان دوم به عنوان ایلخانی یاد میشود که در منابع نوشتاری یادی از او نشدهاست و تنها از روی سکههایش شناخته میشود. محسن جعفریمذهب در مقالهٔ «واپسین ایلخان» توانسته رد او را در دو منبع نوشتاری نشان دهد.
ملک اشرف چوپانی مغلوب جانی بیک شد و برای مدتی تبریز به دست جانی بیک افتاد. در پی مرگ جانی بیک، پسرش بردی بیک که در تبریز بود به پایتخت پدر بازگشت و اخی جوق را در تبریز نهاد.
- عمادالدین محمود کرمانی و امیر ابوبکر بن خواجه علیشاه (۷۵۹ ه.ق) ← اخی جوق
او از ممدوحان خواجوی کرمانی و از نوادگان خواجه نظامالملک توسی بود. خواجوی کرمانی «گوهرنامه» را در ۷۴۶ ه.ق به نام او سرودهاست. به نظر میرسد این تاریخ پس از دوران وزارت او بودهاست چرا که در «تاریخ آل مظفر» آمده که از ۷۴۲ تا ۷۵۲ ه.ق «خواجه برهانالدین ابونصر فتحالله» وزارت مبارزالدین محمد را عهدهدار بودهاست.
فرزند او «سید جلالالدین حسین» (جلالِ عضد) از شاعران آن روزگار بودهاست. برخی منابع او را صرفاً «شحنهٔ فارس» دانستهاند. او را نباید با «سید عضد صراف» از شاعران سدهٔ هشتم هجری اشتباه گرفت.
باید توجه داشت که مبارزالدین محمد در ۷۴۰ ه.ق کرمان را گشود و پایتخت گردانید و در ۷۵۴ ه.ق شیراز را به تصرف درآورد و پایتخت کرد.
در این دوره وزارت شاه محمود را خواجه صدرالدین محمد اناری عهدهدار بودهاست. از دیگران وزیران شاه محمود میتوان به خواجه تاجالدین محمد مشیزی اشاره کرد که تا پایان عمر شاه محمود (۷۷۶ ه.ق) بر سر کار بود.
پس از برکناری و حبس او و نیز کور شدن فرزندش «امیر غیاثالدین محمود»، توانست از محل حبس (در کرمان) بگریزد به نزد شاه محمود برود و وزیر او شود.
دستور الوزراء از فردی به نام شیخ خسروشاهی به عنوان وزیر میرزا عمر فرزند تیمور یاد کردهاست.
به نوشتهٔ دستور الوزراء پدر این شخص یعنی «سید زینالعابدین» نیز در دوران تیمور و شاهرخ به امر وزارت اشتغال داشتهاست.
پیش از فرمانروایی و در دوران والیگری الغ بیگ در فرارود فردی به نام خواجه نصیرالدین نصرالله خوافی (؟–۸۴۵ ه.ق.) وزارت او را عهدهدار بود.
طبق نوشتهٔ دستور الوزراء در اوایل حکومت ابوسعید تیموری به وزارت رسیدهاست که باید پیرامون ۸۵۴ ه.ق باشد.
یک بار برکنار شد؛ ولی دوباره در ۸۹۲ ه.ق به وزارت رسید
پسر «سید زینالدین محمود»، بار نخست توسط «خواجه نظامالملک» (خواجه قوامالدین نظامالملک خوافی) برکنار شد؛ ولی پس از مرگ او در ۹۰۳ ه.ق دوباره به وزارت رسید. سپس بار دیگر توسط «خواجه افضلالدین محمد [کرمانی]» برکنار شد؛ ولی با مرگ او برای بار سوم به وزارت رسید. (حبیب السیر، جلد ۴، صفحهٔ ۳۳۱)
فرزند «مولانا نظامالدین شیخ محمود» و خواهرزادهٔ «خواجه شمسالدین محمد بن خواجه سیدی احمد شیرازی» (حبیب السیر، جلد ۴، صفحهٔ ۳۰۰)
شمسالدین حسین تبریزی پس از برکناری از وزارت جهانشاه و در هنگام شورش حسنعلی میرزا بر ضد جهانشاه (پدرش)، به عنوان وزیر حسنعلی میرزا برگزیده شد. سرانجام پس از شکست حسنعلی میرزا به خواست جهانشاه و به دستور حسنعلی میرزا کشته شد. (کتاب دیار بکریه، ص ۳۶۰)
او پیش از این سابقهٔ وزارت پیربوداق میرزا برادر حسنعلی میرزا قراقویونلو را داشته بود.
لقب دینی او را «مسیحالدین» نیز ذکر کردهاند.
لقب دینی او را «مسیحالدین» نیز ذکر کردهاند.
بایسنغر در خردسالی به فرمانروایی رسید. در آغاز صوفی خلیل بیگ موصلی (موصللو) (ربیعالاول ۸۹۶–محرم یا صفر ۸۹۷ ه.ق) اتابک او بود. سپس شجاعالدین سلیمان بیک بیجن (محرم یا صفر ۸۹۷–شعبان ۸۹۷ ه.ق) به مقام اتابکی رسید.
در زمان سلطان رستم ابراهیم بیگ بن دانا خلیل بیگ بن محمد بایندر (آیبه سلطان) از امیران قدرتمند بود و سرانجام نیز خیانت او به پیروزی گوده احمد آققویونلو و کشته شدن سلطان رستم یاری رساند.
وکیل، صدرالممالک و امیرالامراء، وی در جنگ چالدران کشته شد.
او سابقهٔ وزارت آققویونلوها را داشت و از نوادگان «شیخالاسلام غیاثالدین محمد کججی» بود.
او سابقهٔ وزارت یعقوب آققویونلو را داشت.
در جواهر الاخبار آمدهاست که: «ملک محمود دیلمی که سالها وزارت سلاطین کرده بود وزیر شاه عالم (شاه اسماعیل یکم) شد و چون پیر و ضعیف شده بود اندک ایامی وزارت کرد و رخصت طلبید که در قزوین منزوی باشد و پسرش امیر بیک را وزیر کرد.» بنابراین دورهٔ وزارت او کوتاه بودهاست. به نوشتهٔ احسن التواریخ نجمالدین محمود جان دیلمی در ۹۲۰ ه.ق درگذشته است.
در کتاب «تحفهٔ سامی» در معرفی شاهمیر آمدهاست که: «بعد از برادرش میرک بیک به وزارت صاحبقران مغفور (شاه اسماعیل یکم) رسید و بعد از اندک روزی ترک آن کرده، قناعت ورزید.»
در لغتنامهٔ دهخدا در درآیند «ساقی» دربارهٔ او مطالبی نوشته شدهاست. در «احسن التواریخ» صفحهٔ ۱۹۷ آمدهاست که در ۹۲۰ ه.ق «نظارت دیوان اعلیٰ» به او سپرده شد؛ ولی در صفحهٔ ۲۳۲ از منصب او با عنوان «امر جلیلالقدر عظیمالشأن وکالت» و «امر دیوان وزارت» یاد شدهاست. توجه شود که در ۹۲۰ ه.ق هر دو «وزیر دیوان اعلیٰ» یعنی «امیر زکریای کججی» و «محمود جان دیلمی قزوینی» در گذشته بودند.
در احسن التواریخ صفحهٔ ۲۳۵ آمدهاست که پس از مرگ «میرزا شاهحسین اصفهانی»، «خواجه جلالالدین محمد خواندامیر تبریزی» قائممقام او شد؛ بنابراین باید منصب او را وکالت و وزارت شمرد. همچنین در صفحهٔ ۲۴۰ از او به عنوان «وزیر مستقل» شاه اسماعیل یکم یاد میکند که پس از درگذشت شاه اسماعیل و بر تخت نشستن شاه تهماسب یکم با دیوسلطان روملو درگیری پیدا میکند و کشته میشود.
تکلوها پس از قتل او کوشیدند فرزندش «شاه قباد تکلو» را به مقام وکالت برسانند که ناکام ماندند. (احسن التواریخ صفحهٔ ۳۱۰)
احسن التواریخ در صفحهٔ ۳۱۳ او و «عبدالله خان استاجلو» را امیرالامراء دانستهاست؛ ولی در صفحهٔ ۳۳۲ از حسین خان شاملو به عنوان وکیل یاد کردهاست.
پس از قتل «جلالالدین محمد خواندامیر تبریزی» به «نظارت دیوان اعلیٰ» گماشته شد. (احسن التواریخ صفحهٔ ۲۴۲)
احسن التواریخ در صفحهٔ ۲۴۷ منصب او را «نظارت دیوان اعلیٰ» عنوان میکند؛ ولی در صفحهٔ ۳۲۰ از او به عنوان «وزیر شاه دینپناه» یاد میکند که در ۹۳۸ ه.ق در رباط نیکپی به قتل آمد.
عالمآرای عباسی مدت وزارت او را ۶ سال عنوان میکند که با نوشتههای کتاب احسن التواریخ همخوانی ندارد.
شاه تهماسب یکم در ۹۴۰ ه.ق مقام وزارت را مشترکاً به «میر عنایتالله خوزانی» و «خواجه معینالدین یزدی» داد. (جواهر الاخبار صفحهٔ ۳۶۰)
از این چهار تن در احسن التواریخ یادی نشدهاست و تنها در کتاب «عالمآرای عباسی» از آنان نام برده شدهاست.
در لغتنامهٔ دهخدا در درآیند «امیر تبریزی» دربارهٔ او مطالبی نوشته شدهاست.
در ۹۵۷ ه.ق قاضی جهان از منصب وزارت استعفا میدهد؛ ولی اندکی بعد پشیمان میشود. شاه تهماسب یکم نیز برای این که قاضی جهان دوباره درخواست منصب وزارت ننماید، معصوم بیگ صفوی را به «وکالت و وزارت دیوان اعلیٰ» منصوب مینماید. از آن جا که قاضی جهان در ۹۶۰ ه.ق در گذشتهاست، تاریخ آغاز تصدی معصوم بیگ صفوی باید میان ۹۵۷ تا ۹۶۰ ه.ق باشد.
او زیردست معصوم بیگ صفوی بود و هنگامی که معصوم بیگ به سفر بیبازگشت حج رفت برای مدتی عهدهدار امور گردید.
او وزیری با نام میرزا شاهولی شیرازی (میرزا ابوالولی شیرازی) با لقب اعتمادالدوله برگزید.
در برخی منابع از او به شکل «میرزا محمد وزیر» یاد شدهاست.
میرزا لطفالله شیرازی سابقهٔ وزارت حمزه میرزا را داشته بود و با مرگ حمزه میرزا کنار گذاشته شده بود.
ولدِ شاه علی میرزا ابن عبدالله خان استاجلو (عالمآرای عباسی، ص ۲۱۹۲)
در این مدت ادارهٔ امور بر عهدهٔ افرادی همچون «کیخسرو خان گرجی» (تفنگچی آقاسی) و «میرزا صادق مستوفیالممالک» بود؛ ولی هیچکس بهطور رسمی به عنوان وزیر اعظم برگزیده نشده بود
تاریخ آغاز وزارت او دقیقاً مشخص نیست. لارنس لُکهارت حدود ۱۱۲۷ ه.ق را تاریخ آغاز وزارت او میداند.
نامبرده سپستر سردار عراق و مدتی نیز قوللرآقاسی شد.
زبدة التواریخ تاریخ انتصاب محمدعلی خان ولد اصلان خان به وکالت را صفر ۱۱۳۵ ه.ق یعنی زمان تاجگذاری شاه تهماسب دوم عنوان کردهاست که این مطلب با متن عالمآرای نادری مبنی بر تقدم مرتضیقلی خان بر محمدعلی خان در انتصاب به مقام وکالت منافات دارد.
دربارهٔ وزارت او ابهام وجود دارد. زبدة التواریخ در میان همراهان تهماسب میرزا (شاه تهماسب دوم) در هنگام خروج او از اصفهان و رهایی از محاصرهٔ افغانان از شخصی به نام «اسماعیل آقا خواجهٔ جبادارباشی» به عنوان للهٔ تهماسب میرزا یاد کردهاست؛ ولی پس از آن در ذکر انتصابات پس از تاجگذاری شاه تهماسب دوم در قزوین در صفر ۱۱۳۵ ه.ق از او یادی نشده و محمدعلی خان مکری به سمت وزیر اعظم برگزیده شدهاست. این در حالی است که در کتاب «تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران» نوشتهٔ سعید نفیسی از فرستادهای از سوی شاه تهماسب دوم به دربار روسیه نامبرده میشود که اسماعیل بیگ اعتمادالدوله نام دارد. باید توجه داشت که «اعتمادالدوله» در دیوانسالاری صفویان لقب انحصاری وزیران اعظم ایران بودهاست و حتی بعدها نیز حاج ابراهیم شیرازی (وزیر اعظم آقامحمد شاه) و میرزا آقاخان نوری (صدراعظم ناصرالدین شاه) نیز ملقب به اعتمادالدوله شدهاند. روشن نیست که آیا این سفیر همان للهٔ پیشین شاه تهماسب دوم بوده یا نه و آیا زمانی به وزارت اعظم برگزیده شدهاست یا نه. اسماعیل بیگ اعتمادالدوله عهدنامهٔ ننگین سن پترزبورگ را امضا مینماید که به موجب آن قفقاز، گیلان، مازندران و استرآباد به روسها واگذار میشود؛ ولی این عهدنامه به تصویب شاه تهماسب دوم نمیرسد و اسماعیل بیگ نیز از ترس مجازات تا فرارسیدن مرگش (یعنی ۲۰ سال بعد) در هشترخان (آستراخان) روسیه در پناه روسها میماند.
بنا به نوشتهٔ زبدة التواریخ او در نبردی با افغانان به اسارت آنها در میآید. این نبرد در ربیعالثانی ۱۱۳۶ ه.ق در شاه عبدالعظیم تهران میان افغانها به سرکردگی «امانالله خان اعتمادالدوله» (وزیر اعظم محمود هوتکی) و نیروهای شاه تهماسب دوم به سرکردگی میرزا عبدالکریم درمیگیرد. با این حال اعتمادالدوله بودن او چندان محل اطمینان نیست زیرا که در کتاب «اشرف افغان بر تختگاه اصفهان:روایت شاهدان هلندی» این شخص مستوفی خاصه دانسته شدهاست و زمان شکست و دستگیری او پس از سرنگونی محمود هوتکی (۱۱۳۷ ه.ق) ذکر شدهاست.
او پسر میرزا داود متولی سابق حرم رضوی بود. بدین ترتیب او باید برادر شاه سلیمان دوم بوده باشد.
در زبدة التواریخ آمده که او پسر «میرزا قوام» بودهاست. آیا منظور «میرزا قوامالدین محمد قزوینی» است که سپستر مادهتاریخ «الخیر فی ما وقع» (۱۱۴۸ ه.ق) را برای تاریخ جلوس نادر شاه وضع کردهاست؟
انتصاب رجبعلی خان به وزارت اعظم پس از نبرد مورچهخورت (۲۰ ربیعالثانی ۱۱۴۲ ه.ق) و ورود نادر و در پی او شاه تهماسب دوم به اصفهان بودهاست.
مطابق نوشتهٔ عالمآرای نادری (جلد یکم صفحهٔ ۲۳۲) رجبعلی خان وزیر اعظم شاه تهماسب دوم ۲ ماه پیش از ورود نادر به اصفهان و برکناری شاه تهماسب دوم در گذشت؛ بنابراین تاریخ درگذشت او باید پیرامون محرم ۱۱۴۵ باشد.
باید توجه داشت که در دورهٔ نادر شاه کسی به عنوان وزیر برگزیده نشد. ابراهام گاتوغیگوس خلیفهٔ ارمنیان که در مراسم تاجگذاری نادر حضور داشتهاست، از برگزیده شدن آقا زمان گرجی به عنوان «مُهردار»، میرزا مؤمن [ابیوردی] به عنوان «فرماننگار» (احتمالاً منشیالممالک) و «رئیس مستوفیهای دربار» (احتمالاً مستوفیالممالک) و میرزا مهدی استرآبادی به عنوان «وقایعنگار دربار» یاد میکند؛ ولی سخنی از برگزیده شدن وزیر نمیآورد. همچنین در کتاب «نامهنگاری سلطان محمود اول با نادر شاه» دیده میشود که در آغاز نادر شاه بهطور مستقیم به سلطان، صدراعظم و شیخالاسلام عثمانی نامه مینوشتهاست؛ ولی سپستر نامههایی از «نصرالله میرزا» (پسر نادر) و «شاهرخ میرزا» (نوهٔ نادر) به صدراعظمهای عثمانی دیده میشود. در این کتاب این دو به عنوان صدراعظم نادر شاه معرفی شدهاند؛ ولی در منابع ایرانی از نصرالله میرزا به عنوان نایبالسلطنهٔ نادر شاه (پس از برکناری برادرش رضاقلی میرزا) یاد شدهاست. به نظر میرسد در این دوره اگر چه همهٔ قدرت در دست نادر قبضه شده بودهاست؛ ولی به شکل تشریفاتی نایبالسلطنه همتراز با صدراعظم عثمانی تلقی میشدهاست و نامههایی از نایبالسلطنهٔ ایران به صدراعظم عثمانی فرستاده شدهاست.
در زمان نادر شاه سمت «وزیر اعظم» حذف شد ولی القابی که پیش از آن یعنی در دورهٔ صفویان به مقاماتی همچون «وزیر اعظم» و «وکیل» داده میشد به دو تن از سرداران اعطا شد. تهماسب خان جلایر ملقب به «وکیلالدوله» و «امینالدوله» و «قاسم خان» ملقب به «اعتمادالدوله»، «معتبرالملک» و «ناظم مناظم» گردیدند.
در برخی منابع نامطمئن از حسنعلی بیگ بسطامی (معیرباشی) و سهراب خان گرجی گهگاه به عنوان وزیر عادل شاه یاد میشود؛ ولی منصب دقیق این دو تن دانسته نیست.
ابراهیم شاه لقب «وکیلالدوله» را به میرزا محمدتقی گلستانه (عموی ابوالحسن گلستانه نویسندهٔ مجمل التواریخ بعد نادریه) اعطا کرد. در کتاب «اسناد و مکاتبات تاریخ ایران، دورهٔ افشاریه» (صفحهٔ ۱۷۲) گردآوردهٔ محمدرضا نصیری به نقل از «تاریخ رجال ایران» نوشتهٔ مهدی بامداد، سلیم خان قوتولوی افشار وزیر ابراهیم شاه دانسته شدهاست.
این دوره مربوط به پیش از پادشاهی شاه سلیمان دوم میباشد. در این دوره محمدحسن خان قاجار و علیمردان خان عرب زنگویی (شیبانی) از طرفداران اصلی شاهرخ شاه بودهاند. همچنین در کتاب «مکارم الآثار» اثر «میرزا محمدعلی معلم علیآبادی» از «سلیم خان قوتولو» (سلیم خان افشار) به عنوان «وکیل مطلق شاهرخ» یاد شدهاست؛ ولی منبع گفتهٔ او به درستی روشن نیست. باید توجه داشت که در دیوانسالاری عثمانی اصطلاح «وکیل مطلق» گاهی به جای «وزیر اعظم» یا «صدراعظم» به کار میرفتهاست. سلیم خان افشار در آغاز وزیر ابراهیم شاه بود؛ ولی سرانجام به او پشت کرد و به هواداری شاهرخ شاه برخاست. بعدها نیز مدتی کوتاه با لقب اعتمادالدوله، وزیر اعظم شاه اسماعیل سوم شد.
او را نباید با فردی به همین نام که پسرعمهٔ نادر شاه افشار بودهاست اشتباه نمود، چرا که پسرعمهٔ نادر پیش از پادشاهی شاه سلیمان دوم در نبرد با ابراهیم شاه کشته شده بود. باید توجه داشت که قِرِقلو (قِرِخلو) شاخهای از ایل افشار است و نادر شاه نیز به همین شاخه تعلق داشتهاست.
در فرمانی از شاه اسماعیل سوم به تاریخ شعبان ۱۱۶۴ ه.ق از «محمدکریم خان زند» به عنوان وکیلالدوله و از «محمدسلیم خان افشار» به عنوان اعتمادالدوله یاد شدهاست. (مدرسی طباطبایی، صص ۲۳۴–۲۳۵) تاریخ گیتیگشا از دو تن با نام «سلیم خان» نام بردهاست که هر دو به دست کریم خان زند کور شدهاند. یکی «سلیم خان افشار قِرِقلو» و دیگری «سلیم خان قُتُلو» میباشد. باید توجه داشت که قتلو (قوتولو) نیز یکی دیگر از شاخههای ایل افشار است.
با توجه به متن فرمان شاه اسماعیل سوم که از محمدسلیم خان افشار به عنوان اعتمادالدوله (وزیر اعظم) یاد شدهاست، نتیجه گرفته میشود که پیش از این تاریخ زکریا خان کزازی از وزارت اعظم برکنار شدهاست. در تاریخ گیتیگشا (صفحهٔ ۲۴) آورده شده که سلیم خان به فرمان کریم خان زند کور شد. تاریخ گیتیگشا این پیشامد را در ذکر رخدادهای ۱۱۶۵ ه.ق آوردهاست؛ ولی نبرد کریم خان و علیمردان خان چهارلنگ بختیاری در کهگیلویه را نیز در همین سال (۱۱۶۵ ه.ق) یاد کردهاست. در منابع دیگر تاریخ این نبرد در ۱۱۶۴ ه.ق است و محتمل است که نویسندهٔ تاریخ گیتیگشا در این باره اشتباه کرده باشد. همچنین در مجمل التواریخ گلستانه (صفحههای ۲۱۴ و ۲۱۵) آمدهاست که در نبرد کریم خان زند با محمدحسن خان قاجار، زکریا خان کزازی که وزیر شاه اسماعیل سوم بود، به همراه شاه به محمدحسن خان پناه آوردهاست. پس نتیجه گرفته میشود که زکریا خان دوباره به وزارت شاه اسماعیل سوم رسیده بودهاست. شاه اسماعیل و زکریا خان در لشکرکشی محمدحسن خان به عراق همراه او بودند؛ ولی در لشکرکشی محمدحسن خان به آذربایجان (در ۱۱۷۰ ه.ق)، شاه اسماعیل سوم و زکریا خان کزازی بی اطلاع محمدحسن خان، اشرف (بهشهر) را ترک میکنند. شاه به اصفهان میرود و زکریا خان نیز روانهٔ «قلعهٔ کلّه» میشود و در آن جا به دست غلامانش کشته میشود (مجمل التواریخ، صفحهٔ ۲۱۵).
از خاندان میرمیران و از سادات اصفهان
در «ذیل میرزا عبدالکریم» بر «تاریخ گیتیگشا» از او با القاب «اعتضاد السلطنة البهیة السلطانیة، اعتماد الدولة العلیة العالیة» یاد شدهاست و نشان میدهد که او نیز مانند وزیران اعظم روزگار صفوی دارای لقب اعتمادالدوله بودهاست. (تاریخ گیتیگشا، ص ۲۷۷) همچنین در ادامه از او با عنوان «وزیر اعظم» (ص ۳۱۸) و «وزیر دیوان اعلیٰ» (ص ۳۴۲) یاد شدهاست.
محمد مشیری در «دو سند نفیس از زندیه» از وزیری به نام «محمد مطیع» یاد میکند که در ۱۱۹۴ ه.ق (یعنی پیش از سرنگونی صادق خان زند) به علیمراد خان خدمت میکردهاست. آشکار نیست که او پس از شکست صادق خان و فرمانروایی علیمراد خان نیز وزیر بودهاست یا نه.
اگر چه در دورهٔ صیدمراد خان زند (پنجشنبه ۲۵ ربیعالثانی ۱۲۰۳ تا ۱۴ شعبان ۱۲۰۳ ه.ق) افرادی همچون میرزا محمدحسین وفای فراهانی و حاج ابراهیم کلانتر شیرازی در شیراز حضور داشتند، آشکار نیست که دارای سمتی نیز بودهاند یا نه. این دو تن بر ضد صیدمراد خان و به سود لطفعلی خان فعالیت میکردند.
دربارهٔ وزارت حاج ابراهیم شیرازی در دورهٔ زندیان ابهام وجود دارد. میرزا محمدحسین وفای فراهانی نخستین وزیر لطفعلی خان بودهاست؛ ولی به صراحت از برکناری او از این مقام یاد نشدهاست. از سوی دیگر حاج ابراهیم شیرازی دو بار به وزارت «خسرو خان زند» برادر خردسال لطفعلی خان گماشته شدهاست: یکی در صفر ۱۲۰۴ ه.ق پیش از لشکرکشی لطفعلی خان به کرمان جهت سرکوبی «ابوالحسن علی بن قاسم کَهَکی محلاتی»؛ دیگری در ذیحجهٔ ۱۲۰۵ ه.ق پیش از لشکرکشی به سوی اصفهان و درگیری با فتحعلی خان قاجار (فتحعلی شاه سپسین) گماشتهٔ آقامحمد خان در اصفهان. در این هنگام فرماندهی برج و باروی شیراز به «برخوردار خان زند» و نگاهبانی ارگ و حرمسرا به «محمدعلی خان زند» (ایشیکآقاسی) تفویض میشود. در این سفر جنگی بود که حاج ابراهیم شیرازی به لطفعلی خان پشت کرد و به آقامحمد خان پیوست و میان سالهای ۱۲۰۶ تا ۱۲۰۹ ه.ق به عنوان بیگلربیگلی فارس به آقامحمد خان خدمت کرد.
در تاریخ ذوالقرنین جلد ۱ صفحهٔ ۱۴۸ تاریخ آغاز وزارت او ۱۲۰۸ ه.ق ذکر شدهاست. در دانشنامهٔ ایرانیکا درآیند «EBRĀHĪM KALĀNTAR ŠĪRĀZĪ»، آغاز وزارت او در نوامبر ۱۷۹۴ م. ذکر شدهاست که برابر با ربیعالثانی یا جمادیالاول ۱۲۰۹ ه.ق میباشد.
حسینقلی خان قاجار، برادر شورشی فتحعلی شاه، فردی به نام محمدقاسم بیرانوند را به وزارت خود برگزیده بود.
خاوری شیرازی در تاریخ ذوالقرنین (که منبعی دست اول از دورهٔ فتحعلی شاه است) در جلد ۱ صفحهٔ ۲۶۹ در ذکر ورود جنرال غاردانخان (ژنرال گاردان) فرستادهٔ ناپلئون به ایران (دسامبر ۱۸۰۷ برابر رمضان/شوال ۱۲۲۲ ه.ق) برای نخستین بار میرزا محمدشفیع را با لقب صدراعظم آوردهاست در حالی که تا پیش از آن، منصب او را وزیر اعظم ذکر میکردهاست؛ ولی باید توجه کرد که در صفحهٔ ۳۱۰ همان جلد تغییر لقب میرزا محمدشفیع از وزیر اعظم به صدراعظم را از رویدادهای ۱۲۲۴ ه.ق دانستهاست. او در اینجا اشاره کردهاست که این تغییر لقب برگرفته از دیوانسالاری عثمانیها بودهاست.
حسن فسایی در فارسنامهٔ ناصری که نوشتهٔ دورهٔ ناصرالدین شاه است، در جلد ۱ صفحهٔ ۶۹۲ آوردهاست که: «و عید نوروز سنهٔ پارسئیل در روز غرهٔ ماه محرم سال ۱۲۲۱ اتفاق افتاد و شهریار دیندار به جای جامهٔ زرتار لباس نیلی درپوشید و ایام عاشورا را به تعزیهداری خامس آل عبا گذرانید و بعد از این ایام چهار نفر از عقلای ممالک ایران [را] انتخاب نمود و آنها را وزرای اربعه فرمود و برای هر یک کاری مخصوص و رتبهای قرار داد. پس رشتهٔ مهمات مملکت از نصب و عزل حکام و امیران و لشکرکشی و مملکتگیری را در کف کفایت جناب میرزا شفیع مازندرانی گذاشت و او را وزیر اول و صدراعظم فرمود.» باید توجه داشت که در منبع دست اول روزگار فتحعلی شاه؛ یعنی تاریخ ذوالقرنین از لقب «وزیر اول» یادی نشدهاست و حتی در جلد ۱ صفحهٔ ۲۴۳ و شرح وزرای اربعه، میرزا محمدشفیع را همچنان «وزیر اعظم» لقب دادهاست.
ظاهراً در این دوره معتمدالدوله میرزا عبدالوهاب نشاط اصفهانی شریک او در وزارت بودهاست.
علی میرزا ظلالسلطان، عموی شورشی محمد شاه، محمدجعفر خان کاشی را به وزارت خود برگزید و در تهران ادعای شاهی کرد. عبدالله خان امینالدوله، آخرین صدراعظم فتحعلی شاه نیز از علی میرزا حمایت کرد و بدین سبب مغضوب محمد شاه شد.
در سال ۱۲۷۶ ه.ق با حفظ سمت به عنوان سفیر فوقالعاده به بریتانیا فرستاده شد و در ربیعالاول ۱۲۷۷ (اکتبر ۱۸۶۰) به لندن رسید. در ذیحجهٔ ۱۲۷۷ (ژوئن ۱۸۶۱) بریتانیا را از بندر ساوتهمپتون ترک گفت. پس از بازگشت به ایران در ۱۲۷۸ ه.ق با حفظ سمت به عنوان نایبالتولیهٔ حرم امام رضا برگزیده شد. وجود دو مأموریت سفارت بریتانیا و نیابت تولیت حرم امام رضا همزمان با عهدهداری سمت «ریاست شورای دولت» نشانگر آن است که سمت ریاست شورای دولت تشریفاتی بودهاست و اختیارات صدراعظمهای گذشته را نداشتهاست.
افضلالملک و سپهر در شرح رخدادهای سهشنبه ۳ ذیقعدهٔ ۱۳۱۴ ه.ق فرمان ریاست علی امینالدوله را بر مجلس وزرا آوردهاند؛ ولی در پایین این فرمان تاریخ شوال ۱۳۱۴ ه.ق را ذکر کردهاند! (افضلالملک، افضل التواریخ، صص ۶۴ و ۶۵؛ سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۱، صص ۷۹ و ۸۰)
او در شعبان ۱۳۱۸ ه.ق پس از بازگشت مظفرالدین شاه از سفر اروپا به لقب اتابک مفتخر شد.
لقب «امیر اتابیکی» در شب شانزدهم رجب ۱۳۲۳ ه.ق به عبدالمجید میرزا عینالدوله داده شد. (سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۲، ص ۸۱۶)
در ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۲ ه.ق همزمان با تولد مظفرالدین شاه، به عینالدوله لقب صدراعظم داده شد. (سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۲، ص ۷۱۶)
در ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ ه.ق فرمان مشروطیت امضا شد.
تمام نامهای بزرگفرمداران و وزیران از مقالهٔ FRAMADĀR در ایرانیکا آورده شدهاست مگر این که منبع آن بلافاصله پس از نام آمده باشد.
بر خلاف ایرانیکا در Decline and Fall of the Sasanian Empire نوشتهٔ پروانه پورشریعتی نام سورن پهلو نیامده و نوشته شده که مهرنرسه مقامش را تا زمان یزدگرد دوم حفظ کردهاست.
در اصل متن انگلیسی minister
او در دورهٔ خسرو انوشیروان اسپهبد خراسان میشود.[6]
در اصل متن انگلیسی first minister (صفحهٔ ۱۳۲) و prime minister و supreme minister (صفحهٔ ۱۳۴)
در اصل متن انگلیسی minister
اطلاعات منابع گوناگون دربارهٔ نام این بزرگ فَرمَدار (وزیر) آشفتگی فراوان دارد. ایرانیکا با ارجاع به نوشتهٔ سِبِئوس این نام را «Ḵosrow-Ormezd» (خسرو هرمزد) ذکر کردهاست در حالی که پروانه پورشریعتی در «افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی» به نقل از سبئوس این نام را «Khoṙokh Ormizd» (خُرُخ اُرمیزد) که دگرگونشدهٔ «فرخهرمزد» میباشد آوردهاست. باید توجه داشت فرخهرمزد (فرخهرمز)، بزرگ خاندان اسپهبدان، شخصیتی سرشناس در آن برههٔ زمانی بودهاست ولی از شخصیتی به نام خسرو هرمزد در میان بزرگان آن روزگار یادی نشدهاست. از دیگر سو منابع فارسی و عربی از پشتیبان و وزیر بوراندخت با نامهای پُسفرخ (ابن بلخی)، فُسفرخ (طبری) و هرمزدِ استخری (ثعالبی) نام بردهاند. پروانه پورشریعتی استدلال میکند که این شخصیت کسی جز فرخهرمزد نمیتوانسته باشد که نام او را با پسرش خلط کردهاند.
در اصل متن انگلیسی minister
تاریخ جامع ایران به نقل از رشیدالدین فضلالله تاریخ آغاز وزارت او را ۶ ذیحجهٔ ۶۹۱ ذکر است ولی حمدالله مستوفی تاریخ آغاز وزارت او را ذیحجهٔ ۶۹۲ آوردهاست.[24]
جمالالدین دستجردانی برای شگون لقب صاحبدیوانی را به وزارت بدل کرد.[25]
او به فرمان غازان خان به «وزارت تمامی اولوس» (مملکت ایلخانی) رسید.[26] ولی تاریخ گزیده او را نایب غازان خان معرفی کردهاست.
دانشنامهٔ ایرانیکا، درآیند «ابوعبدالله یعقوب»
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، درآیند «جیهانی، خاندان»
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، درآیند «ابوالعباس اسفراینی»
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، درآیند «احمد بن محمد بن عبدالصمد شیرازی»
احسن التواریخ صفحههای ۷۶ و ۱۷۸
احسن التواریخ صفحههای ۱۱۰ و ۱۹۹
احسن التواریخ صفحههای ۲۴۶ و ۲۴۷
احسن التواریخ صفحههای ۴۸۳ و ۵۷۰
احسن التواریخ صفحههای ۶۲۷ و ۶۳۹
احسن التواریخ صفحههای ۶۳۹ و ۶۵۵
عالمآرای نادری، جلد یکم، صفحههای ۶۳ و ۶۴
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، درآیند «ابراهیم شاه»
نصیری، اسناد و مکاتبات تاریخ ایران، ص ۱۷۲
ساروی، تاریخ محمدی، صفحهٔ ۲۹۷
اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۱۸۹۷
اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۱۹۱۵
اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۱۹۸۴
اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ۳، ص ۲۰۶۷
افشار، چهل سال تاریخ ایران در دورهٔ پادشاهی ناصرالدینشاه، ج ۱، ص ۴۰
سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۱، ص ۷۹
سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۱، ص ۲۳۹
افضلالملک، افضل التواریخ، ص ۲۵۹
سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۲، ص ۹۹۱
سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج ۲، ص ۹۹۶
- موسوی بجنوردی، کاظم (۱۳۹۳). رضایی باغبیدی، حسن؛ جعفری دهقی، محمود؛ سجادی، صادق، ویراستاران. تاریخ جامع ایران. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی). شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۲۶-۳۶-۸.
سلوکیان
ساسانیان
- Pourshariati, Parvaneh (2008). Decline and Fall of the Sasanian Empire (به انگلیسی). London, New York: I.B. TAURIS.
امویان تا تیموریان
امویان
- طبری، محمد بن جریر (۱۳۶۲). تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک). ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر.
عباسیان
صفاریان
سامانیان
زیاریان
بوییان
غزنویان
سلجوقیان
خوارزمشاهان (انوشتگینیان)
مغولان
مظفریان
تیموریان
قراقویونلوها (بارانیان)
- طهرانی، ابوبکر (2536 شاهنشاهی). تاریخ دیار بکریه. نجاتی لوغال و فاروق سومه. کتابخانهٔ طهوری.
صفویان
هوتکیان
- فلور، ویلم (۱۳۶۷). اشرف افغان بر تختگاه اصفهان: روایت شاهدان هلندی. ترجمهٔ ابوالقاسم سری. تهران: توس.
افشاریان
صفویان (بار دوم)
زندیان
قاجاریان