گویش هزارگی
گویشی از زبان فارسی که مردمان هزاره به آن سخن میگویند / From Wikipedia, the free encyclopedia
هزارگی (آزرگی) گویش و لهجهای از زبان پارسی است که مردم هزاره به آن صحبت میکنند.[5][6][7][8][9][10][11][12]
هزارگی | |
---|---|
پارسی هزارگی | |
هزارگی | |
زبان بومی در | افغانستان[1] |
منطقه | هزارستان و سایر مناطق هزارهنشین |
قومیت | مردم هزاره |
شمار گویشوران | ۱۲ میلیون[نیازمند منبع] (۲۰۱۵) |
هندواروپایی
| |
الفبای فارسی[2][3] | |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | haz |
گلاتولوگ | haza1239 [4] |
در این گویش واژههای زیادی ترکی و اندکی مغولی موجود است.[13][14] گویش هزارگی برخی از ویژگیهای دستوری سدهٔ چهارم و پنجم هجری، را در خود حفظ کرده است.[15] گویش هزارگی از گونهٔ زبان فارسی غزنه و خراسان خاوری ریشه گرفته است.[16] در گویش هزارگی دو حرف «د» و «ت» غلیظ نیز وجود دارد که تلفظشان نزدیک به تلفظ آن حروف در زبانهای اردو و پشتو است.[17] در گویش هزارگی بسیاری از واژههای اوستایی نیز موجود است که به گفته برخی محققان و زبانشناسان، بیش از ۲۵٪ از واژگان این لهجه ریشهٔ اوستایی دارند؛ مثلاً: هزارگی آبست-اوستایی آبستا که هردو به معنی خویشاوند است یا واژههای دیگری مثل: ابسو، اِنگهَ، اوته، اوثه، جُنگه، کوور، خسور، تفت، خیرتو، پیتَو، اسپی، گیرو و… برخی از زبانشناسان بدون تحقیق و ریشهیابی واژهها به روش علمی، به نظریهپردازی اقدام نموده و این واژگان را غیر (فارسی، ترکی، مغولی و عربی) دانستهاند.[18]
نجیب مایل هروی در مورد گویش هزارگی:
«گونهٔ فارسی هزارهای از اصیلترین و کهنترین خصیصههای مربوط به زبان فارسی برخوردار است بهطوری که خصیصههای معمول در گونههای زبان فارسی سدهٔ چهارم و پنجم مانند فعل مرکب به جای فعل بسیط، حروف، قیود، ادات تنبیه قدیم، کاربردهای فعلهای پیشوندی قدیم، تکرارهای فعلی، ضمیرهای قدیم و ابدالهای قابل توجه، در گونهٔ مزبور رواج تام دارد. بررسی این گونهٔ فارسی افغانستان پیش از آنکه مهجور و غریب شود، بخاطر بررسیهای تاریخی زبان فارسی و حل معضلات متون کهن و دیرینهٔ فارسی از امور فوری و ضرور عصر ماست.»[19][20]