هدفمندسازی یارانهها در ایران
From Wikipedia, the free encyclopedia
هدفمندسازی یارانهها در ایران، یکی از مهمترین بخشها و نمایانترین بخش طرح تحول اقتصادی است که به تغییر فرایند دادن یارانهها میانجامد. در این فرایند با حذف تدریجی یارانهها از مواد سوختی، مواد خوراکی، آب، برق و سایر اقلام در ایران نوع تخصیص تغییر میکند که بخشی از این یارانههای حذف شده (۶۰ درصد در سال ۱۳۹۰) به صورت نقدی به مردم پرداخت میشود و سایر درآمد این کار صرف کارهای عمرانی و فرهنگی میشود. این کار در اواخر دههٔ ۱۳۸۰ به اجرا گذاشته شد و بخش عمدهٔ آن در دههٔ ۱۳۹۰ انجام خواهد شد. از هدفمندسازی یارانهها به عنوان بزرگترین طرح تاریخ اقتصادی ایران نام برده میشود. بنابر آمار رسمی وزارت امور اقتصاد و دارایی دولت حسن روحانی، مرحله نخست این طرح با شکست روبرو شد و موجب ورود خانوارهای بیشتری به زیر خط فقر شد.[1]در ابتدای این طرح، یارانه پرداختی برابر با ۲۶ درصد درآمد میانه در سال ۱۳۹۰ بوده است[2] و موجب کاهش نابرابری (کاهش ضریب جینی از ۰٫۳۹ به ۰٫۳۶) و کاهش فقر خصوصا در مناطق کم درآمد شده است که البته این تأثیرات مثبت تا پیش از تورمهای ناشی از تحریمها و محدود به دوسال اول آن بوده است.[3]
بخشهایی از این مقاله (آنهایی که با مستندات مرتبط هستند) نیازمند بهروزرسانی هستند. (مه ۲۰۲۲) |
هدفمندسازی یارانهها برای حمایت از قشر ضعیف جامعه و کم کردن هزینهها است و این برنامه هدفمندسازی یارانه زمانی خوب است که یارانهها به قشر ضعیف جامعه پرداخته شود که منجر به رفاه اجتماعی شود. که این هدفمندسازی یارانهها را در اواخر دهه ۱۳۸۰ به اجرا گذاشتند[4]
هدفمندسازی یارانهها باعث ایجاد عدالت بین افراد جامعه است ولی آمارها نشان داده است که حذف یارانهها باعث افزایش قیمتها شده است و بهخاطر همین باعث افزایش تورم و نرخ بیکاری شود که همین امر سبب شده است که قشر ضعیف جامعه ضرر کنند و افراد ثروتمند هم از این هدفمندسازی یارانه با افزایش تورم سود کنند چرا که سرمایههایشان را افزایش میدهند. برخی معتقد بودند که اگر یارانهها غیرهدفمند است باعث افزایش اشتغال نمیشود[5][6][7]
همانطور که میدانیم افزایش قیمتها از جمله انرژی باعث شده است، که قدرت خرید مردم هم کم شود و حتی باعث توزیع ناعادلانه درآمدها میشود و همین امر سبب شده است، فقر مردم هم بیشتر شود؛ چراکه منجر به افزایش میزان تقاضای کالاهای ضروری هم شده است و باعث کاهش مصرف خانوارهای کمدرآمد شده است و همینطور منجر به افزایش مصرف در خانوارهای پردرآمد است. برخی هم گفتهاند دولت باید به خاطر سه موضوع اصلی یارانه را پرداخت کند؛ از جمله: ۱. مدیریت در مصرف و منابع واستفاده درست از آن ۲. کاهش و جلوگیری از افزایش قیمتها ۳. توزیع عادلانه درآمدها همانطور که گفته شده است که هدفمند کردن یارانه به علت قطع آن نیست به علت توزیع عادلانه و عدالت در پرداخت یارانه است تا قشر ضعیف جامعه به سختی کشیده نشوند.[8][9]
ولی یک سری چالشها هم در هدفمندسازی یارانهها وجود دارد که از جمله کسری بودجه است که سبب افزایش قیمتها و گسترش حجم پول میشود که رشد حجم پول و سرعت گردش پول هم برابر با تورم است که هرچه حجم پول افزایش یابد تورم هم به همان میزان افزایش مییابد حتی در زمان کوتاه هم اگر سرعت گردش پول تغییر کند، سطح عمومی قیمتها بدون تغییر در حجم پول میتواند تغییر کند.[10]
غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی دربارهٔ اهداف هدفمند کردن یارانهها این دلایل را ذکر کرده است: شکلگیری ساختار اقتصادی ایران بر مبنای سوخت ارزان که منجر به تولید با کیفیت پایین، عدم توانایی رقابت با دیگران و عدم تلاش برای مصرف بهینهٔ سوخت در ایران شده است (وی در اینباره مثال زده است: قیمت گازوییل در ایران ۵٬۱۶ تومان و در ترکیه ۱٬۸۰۰ تومان است، اما هزینهٔ حملونقل در ترکیه ارزانتر از حملونقل در ایران است. یک عامل این توفیق ترکیه این است که ناوگان حملونقل خود را اصلاح کرده که پس از اصلاحات اقتصادی ترکیه، صورت گرفته است، که نمونهٔ موفق اصلاح قیمت حاملهای انرژی هم بهشمار میرود. یکسوم درآمد ترکیه ناشی از مالیات برق، گازوئیل و بنزین است).[11]
سوخت و مواد غذایی ارزان موجب اسراف و سوءمصرف در میان مردم شده است. توصیهٔ بانک جهانی مبنی بر اختصاص یارانه به تولیدکنندگان و نه مصرفکنندگان نیز از دلایل این امر بوده است. همچنین از اثرات مهم این طرح از میان رفتن فاصلهٔ طبقاتی میشود چرا که در گذشته بیشتر یارانهها را دهکهای بالای جامعه مصرف میکردند.[12][13]
یک کارشناس، بهبود بازده اقتصادی جامعه، جلوگیری از افزایش بیرویهٔ مصرف سوخت و مقابله با تحریمات غرب، و رسیدگی به مستضعفین و از میان بردن فاصلهٔ طبقاتی در ایران را از اهداف این طرح برشمرده است.[14]
مصرف سوخت در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. در سال ۲۰۰۷ شدت مصرف انرژی در ایران ۴٫۵ برابر میانگین جهانی بوده است. مقدار انرژی که در این سال در ایران برای هزار دلار تولید صرف شده معادل ۰٫۸۹ بشکه نفت خام بوده در حالی که در کل دنیا این رقم ۰٫۱۹ است.[15] در همین سال سرانه مصرف بنزین در ایران ۳۳۰ لیتر و سرانه مصرف گازوئیل ۳۸۶ لیتر بوده است در حالی که سرانه جهانی مصرف بنزین ۱۸ لیتر و گازوئیل ۲۰۰ لیتر است.[16]
در سال ۱۳۹۱ پس از اجرای مرحله اول هدفمندی سرانه مصرف گاز در ایران حدود ۱۸ برابر ژاپن و حدود ۱۰ برابر کشورهای اروپایی بوده است. در این زمان قیمت هر مترمکعب گاز در ایران حدود ۷۰ تومان بوده در حالی که ایران هر مترمکعب گاز خود را به ترکیه با قیمت ۱٬۵۰۰ تومان صادر میکند.[17]