دولت سوسیالیستی
From Wikipedia, the free encyclopedia
نظام سوسیالیستی، جمهوری سوسیالیستی، کشور سوسیالیستی یا حکومت سوسیالیستی (به انگلیسی: Socialist state) که گاهی با عناوین حکومت کارگری یا جمهوری کارگری هم شناختهمیشود، یک دولت مستقل است که بر طبق قانون اساسی متعهد به استقرار سوسیالیسم میباشد. اصطلاح دولت کمونیستی در غرب بهصورت مترادف با آن به کار میرود، بهویژه هنگامی که به دولتهای سوسیالیستی تکحزبی که توسط احزاب کمونیستی مارکسیست–لنینیست اداره میشوند و در روند ساخت سوسیالیسم و پیشرفت به سمت جامعه کمونیستی میروند، اشاره میشود. این کشورها هرگز خود را کمونیست و یا جامعه کمونیستی توصیف نمیکنند.[1][2][3][4] علاوه بر این، تعدادی از کشورهایی که دولت سرمایهداری چندحزبی هستند در قوانین اساسی خود به سوسیالیسم پرداخته و به ساخت جامعه سوسیالیستی اشاره میکنند. بعضی هم با گنجاندن عباراتی نظیر جمهوری خلق یا جمهوری سوسیالیستی در نام کامل کشورشان سعی دارند خود را حکومتی بر مبنای سوسیالیسم بنامند اما این هنجارها لزوماً نشاندهنده ساختار و سیستمهای سیاسی و اقتصادی این کشورها نیست. اکنون برخی از این کشورها شامل الجزایر،[5] بنگلادش،[6] گویان،[7] هند،[8] نپال،[9] نیکاراگوئه،[10] سریلانکا[11] و تانزانیا[12] میشوند.
ایده دولت سوسیالیستی از مفهوم گستردهتر سوسیالیسم دولتی ناشی میشود، دیدگاه سیاسی که طبقه کارگر برای استفاده از قدرت دولتی و سیاست دولت برای ایجاد یک سیستم اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد. این ممکن است به معنای سیستمی باشد که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله ملی شده یا تحت مالکیت دولت باشد یا صرفاً سیستمی باشد که در آن ارزشهای اجتماعی یا منافع کارگران اولویت اقتصادی دارند.[13][14][15] با این حال، اندیشه کلی دولت سوسیالیستی عمدتاً توسط مارکسیست–لنینیستها حمایت میشود و اکثر دولتهای سوسیالیستی توسط احزاب سیاسی وابسته به مارکسیسم–لنینیسم یا برخی از انواع ملی آن مانند مائوئیسم، استالینیسم یا تیتوئیسم[16] تأسیس شدهاند. یک دولت، چه سوسیالیستی و چه غیر سوسیالیستی، بیش از همه مورد مخالفت آنارشیستها قرار میگیرد، آنها این ایده را رد میکنند که دولت میتواند برای ایجاد یک جامعه سوسیالیستی بهدلیل ماهیت سلسله مراتبی و مسلماً اجباری آن استفاده شود و یک حکومت سوسیالیستی یا سوسیالیسم دولتی را یک مدل ضد و نقیض در نظر میگیرند.[17] مفهوم دولت سوسیالیستی نیز توسط برخی از متفکران کلاسیک، مارکسیستهای لیبرترین، مارکسیستهای ارتدکس، سوسیالیستهای لیبرترین و سایر متفکران سیاسی سوسیالیست که دولت مدرن را محصول جانبی سرمایهداری میدانند که هیچ کارکردی در یک سیستم سوسیالیستی ندارد، غیر ضروری یا معکوس تلقیکرده و آن را رد میکنند.[18][19][20]
یک دولت سوسیالیستی را باید از یک دموکراسی لیبرال چندحزبی که توسط یک حزب سوسیالیست خودساخته اداره میشود و دولت طبق قانون اساسی ملزم به ساخت سوسیالیسم نیست. متمایز کرد. در چنین مواردی، نظام سیاسی و دستگاه حکومت بهطور خاص برای پیگیری توسعه سوسیالیسم ساختاری ندارد. دولتهای سوسیالیستی در مفهوم مارکسیستی–لنینیستی، دولتهای مستقلی هستند که تحت کنترل یک حزب پیشتاز اند و توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را در جهت تحقق سوسیالیسم سازماندهی میکنند. از نظر اقتصادی، این امر مستلزم توسعه یک اقتصاد سرمایهداری دولتی با انباشت سرمایه تحت هدایت دولت با هدف بلندمدت و ایجاد نیروهای مولد کشور و همزمان ترویج کمونیسم جهانی است.[21][22] دانشگاهیان، مفسران سیاسی و دیگر محققان تمایل دارند بین دولتهای سوسیالیست اقتدارگرا و سوسیالیست دموکراتیک تمایز قائل شوند که اولی نماینده بلوک شرق و دومی نماینده کشورهای بلوک غرب است که بهروش دموکراتیک توسط احزاب سوسیالیستی مانند بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و بهطور کلی سوسیال دموکراسیهای غربی و غیره اداره میشدند.[23][24][25][26]