From Wikipedia, the free encyclopedia
ختمیت وحی یکی از سرفصلهای اسلام است.[1] مسلمانان معتقدند الله از طریق وحی با دنیای مادی تماس داشتهاست و باور دارند که به فرد دیگری بعد از محمد وحی نخواهد رسید و محمد «خاتمالانبیا» است. با تکیه بر این موضوع ختم نبوت از دیدگاه مسلمانان بیان میشود که هم نبوت تشریعی و هم نبوت تبلیغی را پایانیافته میدانند.[2]
قرآن پایان یافتن نبوت را اعلام و محمد، بارها آن را تکرار کردهاست.[1]
ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین. محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، همانا او فرستاده خدا و پایان دهنده پیامبران است[3]
خاتَم در زبان عربی به معنای وسیلهای است که چیز دیگری را پایان میبخشد. چنانکه انگشتری را که با آن نامه را ختم و مهر میکردهاند را نیز خاتم مینامند.[4][5]
در گذشته روی در نامه یا ظرف یا خانهای، برای اینکه کسی آن را باز نکند، ماده چسبندهای قرار میدادند که به آن خاتم میگفتند که گاهی جنس آن از گل چسبنده بودهاست. امروز از آن تعبیر به "لاک و مهر" میشود. و اینکه یکی از معانی خاتم انگشتر است به این دلیل است که از آن برای مهر کردن نامه استفاده میشدهاست.[6]
در قرآن نیز واژهٔ ختم به معنای پایان بخشیدن و بستن، به کار رفته است[7].
محسن قرائتی؛ یکی از روحانیون اسلامی، اعتقاد دارد که در قرآن ۳۰ بار عبارت «من قبلک» یعنی پیش از تو آمده، اما یک بار هم عبارتی به نام «من بعدک» یعنی پس از تو نمیآید.[8]
درآیات دیگری ازقرآن کریم به ختمیت وحی اشاره شدهاست.[9]
محمد، پیامبر اسلام، میگوید:
ارسلت الی الناس کافة، بی ختم النبیون[10] برای تمام مردم فرستاده شدم و توسط من نبوت پایان داده شد.
علی، امام اول شیعیان؛ میگوید:
«بابی انت و امی، [یا رسولا.. ]. لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوة و الانباء و اخبار السماء خصصت حتی صرت مسلیا عمن سواک و عممت حتی صار الناس فیک سواد.» یعنی: پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا با مرگ تو رشتهای پاره شد که در مرگ دیگران این گونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست.[11]
دکتر علی شریعتی
از این پس انسان بر اساس طرز تربیتش، قادر است که بدون وحی و بدون نبوت جدید، خود روی پای خودش به زندگی ادامه دهد و آن را کامل کند. بنابراین دیگر نبوت ختم است، خودتان به راه بیفتید.[12]
محمد تقی مصباح یزدی
قبلاً اشاره کردیم که حکمت تعدّد پیامبران و پی در پی آمدن آنان این است که از سویی در زمانهای پیشین، تبلیغ رسالت الهی در همه اقطار زمین و در میان همه امتها به وسیله یک فرد، میسّر نبوده است؛ و از سوی دیگر، گسترش و پیچیده شدن روابط و پیدایش پدیدههای اجتماعی نوین، وضع قوانین جدید، یا تغییر قوانین قبلی را میطلبیده است؛ و از سوی دیگر، تحریفها و دگرگونیهایی که به مرور زمان و در اثر دخالتهای جاهلانه و مغرضانه افراد و گروههایی پدید میآمده نیاز به تصحیح تعالیم الهی را به وسیله پیامبر دیگری به وجود میآورده است. بنابراین، در شرایطی که تبلیغ رسالت الهی در همه جهان بوسیله یک پیامبر و به کمک یاران و جانشینان وی میسّر باشد؛ و احکام و قوانین یک شریعت، پاسخگوی نیازهای حال و آینده جامعه باشد و پیش بینیهای لازم برای مسائل نوظهور، در آن شریعت شده باشد؛ و نیز تضمینی برای بقاء و مصونیّت آن از تحریفات، وجود داشته باشد دیگر موجبی برای مبعوث شدن پیامبر دیگری نخواهد بود.[13]
بر اساس دیدگاه عرفای مسلمان از جمله ابن عربی و مولوی و سنایی پیامبر اسلام میوه درخت نبوت و آخرین پیامبران است.[14]
در دینهایی مانند بابیت و بهائیت...، محمد بن عبدالله، آخرین پیغمبر نیست.[15]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.