خط میخی انواع گوناگونی دارد که برای نوشتن در زبانهای مختلف به کار میروند. از گونههای خط میخی میتوان به میخی پارسی باستان، و در ابعاد کهن تر و قدیمی تر به آشوری، سومری، اکدی، ایلامی، بابلی و اوگاریتی اشاره کرد.
همه خطوط میخی که تاکنون رمزگشایی شدهاند از چپ به راست نوشته میشوند. این نوع خط که برخی باور دارند پایهٔ اندیشهنگار دارد، در همه کشورهای آسیای غربی به کار میرفتهاست.[نیازمند منبع] پژوهشگران، سومریان را مبدع خط میخی میدانند.[۶]
خط میخی هخامنشی که دارای ۵۰ نشانهاست، جدیدترین گونهٔ خطِ میخی است که در سدهٔ ششم پیش از میلاد مسیح ساخته شدهاست. این خط برای نوشتن کتیبههای هخامنشی به کار رفتهاست. خطِ میخیِ هَخامنشی، خطی نیمه الفبایی، نیمه هجایی است افزون بر ۸ نشانه (ایدئوگرام) که برای واژگان پر کاربرد مانند شاه، کشور و اهورامزدا به کار میروند. این خط سادهترین نوع خطوطِ میخی پس از خط میخی اوگاریتی است. و تماماً الفبایی است. این خط هماکنون در استاندارد (Unicode (۴٫۱ پذیرفته شده و بازهای به آن اختصاص داده شدهاست.[۷]
روش نگارش خط میخی طی چندین مرحله توسعه و بهینهسازی از قرن ۳۱ قبل از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد، بیش از سه هزار سال مورد استفاده قرار گرفتهاست.[۸] در نهایت در دوران روم باستان با سیستم نوشتاری الفبایی جایگزین میشود. رمزگشایی خط میخی در قرن ۱۹ میلادی به سال ۱۸۵۷ انجام شد.
شکل زیر روند تغییرات چشمگیر کلمه SAĜ به معنای «سر» در خط میخی طی دو هزار سال را نمایش میدهد.
خط تصویری حوالی ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد
خط تصویری چرخیده شده حوالی ۲۸۰۰ تا ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد
حالت انتزاعی خط در کتیبههای تاریخی حوالی ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد
نشانهای است که در کتیبه رسی نوشته شدهاست، معاصر به مرحله ۳ است
نشانهای که در اواخر هزاره سوم پیش میلاد استفاده شدهاست.
میخی سومری را غالب پژوهشگران نخستین گونهٔ خط و نوشته در غرب آسیا ایران کنونی میشمارند. سومریان (حدود ۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دورهای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی و تاریخنگاری شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به شکل کتیبههای (کتاب یا دفترچه یادداشت) گلی یا سنگی بر جای مانده متعلق به تمدنهای آریاییها، مادها، پارتها است.
به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بودهاند را زیر سؤال بردهاند. این گروه برای این نظریه دو دلیل میآورد، یکی این که برخی نامهای شهرهای سومری به گونهٔ هرزوارد هستند که نشان میدهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی در تمدنی قدیمی تر و در زابل در شرق ایران که به شهرسوخته هم نامیده میشود و در یکی از ایالتها یا استانی به نام زاهدان خط میخی آغاز شدهاست که کهن تر از خط سومری یا ایلامی هستند.
تا آنجا که دانشمندان، باستان شناسان، محققان، پژوهشگران و استادان ادبیات جهان اولین جراحی مغز و جراحی چشم و حتی اولین تصویر متحرک جهان و اولین تاس بازی، را در این شهر پیدا کرده و پس از تحقیقات آن را به ۵۰۰۰سال پیش وصل یا نسبت دادهاند.
راست: هجابندی میخی سومری-اکدی، که در دوره حاکمان نخستین اکدی استفاده میشد.[۹] چپ: مُهر حاکم اکدینارامسین (برگرداندهشده برای خوانایی)، ح. ۲۲۵۰ پیشا دوران مشترک. نام نارام-سین (اکدی: 𒀭𒈾𒊏𒄠𒀭𒂗𒍪: DNa-ra-am DSîn، سین نوشتهشده 𒂗𒍪 EN.ZU)، به شکل عمودی در ستون راست نشان داده شدهاست.[۱۰] موزه بریتانیا. اینها برخی از نشانههای مهم هستند: فهرست کامل علامتهای سومری-اکدی در واقع در حدود ۶۰۰ است، با «ارزشها»، و احتمالات تلفظی بسیار بیشتر.[۱۱]
دبیرهٔ میخی اکدی، دبیرهای میخی بود که در سال ۲۳۵۹ پیش از میلاد، از دبیرهٔ میخی سومری، گرفته و سازگار شد. در همان زمان، بسیاری از واژههای سومری به زبان اکدی راه یافتند و واژهنگارهای سومری، در هر دو زبان سومری و اکدی خوانده میشدند. این زبان دارای ۲۰۰ تا ۴۰۰ نشانه یا حتی بیشتر است، که بسیاری از آنها دارای چند تلفظ میباشند. این دبیره برای نوشتن زبان اکدی که یکی از زبانهای سامی در میانرودان (عراق، سوریه و ایران امروزی) بوده، در میان سالهای ۲۸۰۰ پیش از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی به کار میرفتهاست.
مقالهٔ اصلی: دبیره میخی عیلامی
دبیرهٔ میخی عیلامی، دبیرهای میخی است که از ۲۵۰۰ پ.م. تا ۳۳۱ میلادی به کار میرفتهاست. این دبیره از دبیرهٔ میخی اکدی به دست آمدهاست. دبیرهٔ میخی عیلامی از ۱۳۰ نشانه ساخته شدهاست، که این تعداد بسیار کمتر از دیگر دبیرههای میخی است.
میخی اوگاریتی، دبیرهای میخی و ابجد است، که از ۱۵۰۰ پ.م. برای نوشتن زبان اوگاریتی به کار میرفتهاست. در سال ۱۹۲۸ در اوگاریت(رأس شمراء امروزی) در سوریه، کتیبهای به زبان مردهٔ سامی شمالخاوری یافت شد که ۳۱ حرف داشت.
لوحهای گلی که به اوگاریتی نوشته شدهاند، دیرینهترین گواهی چیدمان الفبایی سامی خاوری و جنوبی است .
این دبیره، از چپ به راست نوشته میشود.
هجابندیِ فارسی باستان خط میخی، و کتیبه DNa (بخش دوم) داریوش یکم (ح. ۴۹۰ پیشا دوران مشترک)، به خط میخیِ فارسی باستانِ به تازگی ایجاد شده.
خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش یکم ایجاد شدهاست. این نوع خط میخی که متشکل از ۳۶ علامت است. آخرین نوع خط میخیاست که ابداع شدهاست (در سدهٔ ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبههای هخامنشی به کار رفتهاست. خط میخی هخامنشی خطی نیمه الفبایی نیمه هجایی است به علاوهٔ ۸ اندیشهنگاشت که برای لغات پر استفاده مثل شاه، کشور و اهورامزدا به کار میروند. این خط از سادهترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن سادهتر است و صد در صد الفبایی است. این خط همگنون در استاندارد یونیکد (۴٫۱) پذیرفته شده و بازهای به آن اختصاص داده شدهاست.
دبیره میخی بابلی گونهای خط میخی است که در تمدن بابل رواج داشتهاست. این خط همانند دیگر خطوط میخی از علامتهای گوه ای شکل تشکیل شده بود. اعداد دبیره میخی بابلی تا شصت از یک شیوه پیروی کرده و از عدد شصت به بعد تغییر میکند.[۱۲][۱۳]
Jagersma, Abraham Hendrik (2010). A descriptive grammar of Sumerian(PDF) (Thesis). Leiden: Faculty of the Humanities, Leiden University. p.15. In its fully developed form, the Sumerian script is based on a mixture of logographic and phonographic writing. There are basically two types of signs: word signs, or logograms, and sound signs, or phonograms.
Sara E. Kimball; Jonathan Slocum. "Hittite Online". The University of Texas at Austin Linguistics Research Center. Early Indo-European OnLine (EIEOL). University of Texas at Austin. p.2 The Cuneiform Syllabary. Hittite is written in a form of the cuneiform syllabary, a writing system in use in Sumerian city-states in Mesopotamia by roughly 3100 B.C.E. and used to write a number of languages in the ancient Near East until the first century B.C.E.
A. Falkenstein, Archaische Texte aus Uruk, Berlin-Leipzig (1936)
Charpin, Dominique. 2004. 'Lire et écrire en Mésopotamie: une affaire dé spécialistes?’ Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles Lettres: 481–501.
E. Forrer, Die Keilschrift von Boghazköi, Leipzig (1922)
J. Friedrich, Hethitisches Keilschrift-Lesebuch, Heidelberg (1960)
Jean-Jacques Glassner, The Invention of Cuneiform, English translation, Johns Hopkins University Press (2003), شابک۰−۸۰۱۸−۷۳۸۹−۴.
Hayes, John L. (2000). A Manual of Sumerian Grammar and Texts. Aids and Research Tools in Ancient Near Eastern Studies. Vol.5 (2ded.). Malibu: Undena Publications. ISBN0-89003-197-5.
Heeren (1815) "Ideen über die Politik, den Verkehr und den Handel der vornehmsten Volker der alten Welt", vol. i. pp. 563 seq. , translated into English in 1833.
Kramer, Samuel Noah (1981). "Appendix B: The Origin of the Cuneiform Writing System". History Begins at Sumer: Thirty-Nine Firsts in Man's Recorded History (3d reviseded.). Philadelphia: University of Pennsylvania Press. pp.381–383. ISBN0-8122-7812-7.
René Labat, Manuel d'epigraphie Akkadienne, Geuthner, Paris (1959); 6th ed. , extended by Florence Malbran-Labat (1999), شابک۲−۷۰۵۳−۳۵۸۳−۸.
Mittermayer, Catherine; Attinger, Pascal (2006). Altbabylonische Zeichenliste der Sumerisch-Literarischen Texte. Orbis Biblicus et Orientalis. Vol.Special Edition. Academic Press Fribourg. ISBN978-3-7278-1551-5.
Moorey, P. R. S. (1992). A Century of Biblical Archaeology. Westminster Knox Press. شابک۹۷۸−۰۶۶۴۲۵۳۹۲۹.
O. Neugebauer, A. Sachs (eds.), Mathematical Cuneiform Texts, New Haven (1945).
Patri, Sylvain (2009). "La perception des consonnes hittites dans les langues étrangères au XIIIe siècle." Zeitschrift für Assyriologie und vorderasiatische Archäologie 99(1): 87–126. doi:10.1515/ZA.2009.003.
Nikolaus Schneider, Die Keilschriftzeichen der Wirtschaftsurkunden von Ur III nebst ihren charakteristischsten Schreibvarianten, Keilschrift-Paläographie; Heft 2, Rom: Päpstliches Bibelinstitut (1935).
Wilcke, Claus. 2000. Wer las und schrieb in Babylonien und Assyrien. Sitzungsberichte der Bayerischen Akademie der Wissenschaften Philosophisch-historische Klasse. 2000/6. München: Verlag der Bayerischen Akademie der Wissenschaften.
Wolfgang Schramm, Akkadische Logogramme, Goettinger Arbeitshefte zur Altorientalischen Literatur (GAAL) Heft 4, Goettingen (2003), شابک۳−۹۳۶۲۹۷−۰۱−۰.
F. Thureau-Dangin, Recherches sur l'origine de l'écriture cunéiforme, Paris (1898).
Ronald Herbert Sack, Cuneiform Documents from the Chaldean and Persian Periods, (1994) شابک۰−۹۴۵۶۳۶−۶۷−۹