فرآیندی که جوهر برروی کاغذ می نشیند و عکس و متن برروی آن نمایش داده می شود From Wikipedia, the free encyclopedia
چاپ دستی که با نامهای چاپ هنری[1] و چاپگری (به انگلیسی: Printmaking) یا گراور نیز شناخته میشود، شاخهای از هنرهای تجسمی است که در آن اثر هنری از طریق چاپ تصویر بر روی یک سطح، عموماً کاغذ یا گاهی پارچه، چرم، پلاستیک و سطوح دیگر، توسط هنرمند خلق میگردد.[2] چاپهای هنری امکانات فنی صوری و بیانی بسیار متنوعی را در اختیار هنرمند میگذارند، علاوه بر این هنرمند به مدد چاپ و تکثیر اثر خود میتواند نمونههای ارزانتری را در دسترس مخاطبان قرار دهد. به همین سبب در قرنهای اخیر اغلب هنرمندان برخی روشهای حکاکی و چاپ را آزموده و در آنها به استادی رسیدهاند.[3]
چاپ از طریق انتقال مرکب از یک کلیشه یا صفحه مسطح آماده شده بر روی سطح کاغذ یا مواد دیگر پدید میآید. انواع متداول کلیشه عبارتند از: صفحههای فلزی که معمولاً از جنس مس یا زینک یا صفحههای پولیمری که برای حکاکی یا خوردگی با اسید استفاده میشوند. از نظر کلیشه چاپ دستی میتواند به چهار دستهٔ اصلی گود، مسطح، برجسته و شابلونی تقسیم شود. نمونههای چاپ لینولئوم، فلزی، باسمه، حکاکی روی چوب و سیلک اسکرین و لیتوگرافی در زیر دستهٔ این تقسیمبندی قرار میگیرند. از سنگ، آلومینیم یا پلیمر برای چاپ سنگی و از قالبهای چوبی برای چوبتراش و چوبکند و از لینونئوم برای لینوتراش استفاده میشود. پردههای پارچهای از جنس ابریشم یا مواد مصنوعی برای چاپ سیلک اسکرین به کار میرود.[4]
چاپ دستی سابقهای بسیار طولانی دارد. اولین نمونه چاپ دستی توسط انسان پیشاتاریخ ثبت شدهاست که در غار گارگاس واقع در ضلع شمالی رودخانه گارون در فرانسه است. در این غار نمونههایی از شکل دست انسان به ثبت رسیدهاند. نقوش دست به دو حالت مثبت و منفی در غار ثبت شدهاند. در چاپ منفی احتمال میرود که فرد رنگ سائیده شده را با روغن یا آب مخلوط کرده و سپس با نی روی آن فوت میکردهاست، با این عمل رنگ به صورت ذرات ریز درآمده و بدین ترتیب به روی اطراف دست منتقل میشدند. در چاپ مثبت فرد دست خود را آغشته به ماده رنگی میکرده و بر روی سطوح غار فشار میدادهاست.[5] نمونهٔ مشابه این کار در غار دستها در آرژانتین نیز دیده میشود.
در دوران باستان مهرهای استوانهای و مسطح که از جنس سنگ و گل رس بودند، بسیار رواج داشتند. بیشتر این مهرها که مربوط به شش هزار سال پیش از میلاد است، در مناطق عراق و ترکیه نمونههایی از آنها کشف شدند که جنبهای رسمی برای شناسنامه و تعیین مقام اجتماعی یا تزیینی داشتند. این مهرها بر روی لوحهای گلی مرطوب همراه با فشار چاپ میشدند. پس از آن مهرهای استوانه ای میباشند که مربوط به اوروک واقع در عراق و شوش واقع در ایران است و قدمت آن به ۳۳۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.[6][7]
چاپ روی پارچه به وسیلهٔ قالبهای چوبی در سدهٔ چهارم پیش از میلاد در هند رواج داشتهاست. این روش در سدهٔ دوم پیش از میلاد به چین و سپس به ایران وارد شده که پارچههای دوره ساسانی نشانگر نمونه ای از آن است.[8] چینیها که از پیش مرکب را ساخته بودند در اوایل سده اول میلادی از چاپ چوب در چاپ نوشته و انگ[9] استفاده میکردند.[10] در ابتدای قرن هفتم میلادی چاپ چوب به مرهون اختراع کاغذ توسط چینیها در شرق و سپس در جهان غرب به سرعت گسترش پیدا کرد. چاپ چوب بعدها زمینهساز سبکی مشخص به نام چاپ باسمهای در ژاپن شد.[11]
چاپ دستی از طریق کلیشه یا همان واسطهای که با آن مادهٔ چاپ شونده (مثل رنگ) برروی مادهٔ چاپ پذیر (مثل کاغذ) چاپ میشود، به چهار دسته اصلی قابل تقسیم است:
بر اساس نوع جنس پلیت (کلیشه) چاپها به چهاردسته تقسیم میشوند:
در کلیشهٔ چاپ گود طرحها به نسبت پس زمینه سطحی پایینتری دارند. به معنای دیگر فرد برای ایجاد طرحی میخواهد مادهٔ چاپ شونده آن را چاپ کند، از طریق وسایل کنده کاری رو کلیشه را حکاکی میکند. چاپ فلزی از رایجترین چاپهای گود است که خود به دو دستهٔ اصلی مستقیم و غیرمستقیم دستهبندی میشود.[14]
این روش چاپ در خانواده چاپ فلزی و از نوع چاپ گود میباشد. در چاپ تیزابی، سطح لوح فلزی را با مادهای که ضد تیزاب است بهطور کامل میپوشانند سپس از طریق وسایل کنده کاری تیز بر روی فلز طراحی میکنند و در آخر آن را درون تیزاب قرار میدهند. چون قسمتهایی از طرح که کنده کاری شده تحت پوشش مادهٔ ضد تیزاب نیست، توسط تیزاب اسیدخورده میشود و گود افتاده میشود و زمانی که مرکب را بر روی سطح آن آغشته میکنند، قسمتهای گود مرکب را به خود میگیرد. برای انتقال کلیشه بر روی کاغذ باید فشار زیادی به آن وارد شود تا مرکبهای داخل گودی به کاغذ منتقل شوند. در چاپ تیزابی، معمولاً نتیجهٔ تصویری با ارزش خطوط صریح و ظریف است.[15] از هنرمندانی که از این نوع چاپ در آثارشان استفاده کردهاند میتوان به اتو دیکس، آلبرشت دورر، رامبراند، فرانسیسکو گویا، جیمز انسور، کته کولویتس، پابلو پیکاسو و ادوارد هاپر اشاره کرد.
این چاپ نیز از خانواده چاپ فلزی و از نوع گود است. در این چاپ ابتدا کلیشه را به صورت کامل با شانهای مغاری خراش مینهد که در این مرحله کلیشه یک صفحه سیاه را نتیجه میدهد سپس از طریق وسیلهای صیقلی به نام برنیشر (burnisher) طرح را از طریق ایجاد نقاط ریز، سایه روشن ایجاد میکنند. برعکسِ دیگر روشهای چاپ، این شیوهِ چاپ از سیاه به سفید است. در این چاپ از کشیدن خط یا هاشور و خطوط متقاطع استفاده نمیشود. بلکه با نقطه گذاریهای ریز و ایجاد سایه روشن طراحی میشود. این چاپ به دلیل طیف وسیعی از سایه روشنی که ایجاد میکند به چاپ سایه روشن معروف است.[16][17]
از دستهٔ چاپ فلزی و گود است و روش و تکنیک کار بسیار شبیه به چاپ اچینگ است با این تفاوت که در محلول عایق تیزآب تخلخلهایی ایجاد میشود تا باعث تنالیتههای بیشتری شود. به دلیل آنکه سبک کار شبیه به آبرنگ و آب مرکب است به این اسامی نیز معروف است.[18]
در این چاپ که به آن ریلیف هم میگویند، برعکس چاپ گود قسمتهایی از سطح کلیشه که در قسمت بالاتری قرار دارند به وسیلهٔ مادهٔ چاپ شونده چاپ میشوند. به معنای دیگر فرد برای ایجاد طرح، باید اطراف طرحی که میخواهد چاپ کند را کنده کاری کند تا قسمت مد نظر برجسته شود. چاپ لینولئوم و چاپ چوبی ازروشهای متداول در چاپ برجسته هستند.[19]
چاپ چوبی یا کنده کاری چوبی یا چوبتراش نوعی از چاپ برجسته است که در آن نقش مدنظر به صورت برجسته بر روی سطح چوبی کنده کاری شده و با قرار دادن آن بر روی مرکب یا مادهٔ چاپ شونده طرح را چاپ میکنند.[20] در چاپ لینولئوم یا لینوتراش نیز همانند روش چوبتراش است با این تفاوت که جنس کلیشهٔ آن از جنس لینولئوم میباشد. تفاوت عمدهای که میتوان میان لینوتراش و چوبتراش قائل بود این است که در چاپ لینوتراش فرمها و بافتهای ایجاد شده نرم و در چوبتراش بافت و فرم به دلیل ویژگی سخت چوب، سخت و زاویه دار هستند.[21] از هنرمندان نامداری که از این تکنیک در آثار خود استفاده کردهاند میتوان به ارنست کیرشنر، آلبرشت دورر، هانس بورگمایر، هوکوسای، هیروشیگه، فرانتس مارک و ادوارد مونش اشاره کرد.
در این نوع چاپ هم قسمت چاپ شونده و هم غیر چاپ شونده یکدست هستند و در یک سطح قرار دارند. در این نوع چاپ از طریق تضاد جاذب نبودن آب و مرکب چرب طرح بروی کلیشه ایجاد میشود. معروفترین چاپ مسطح، چاپ سنگی است که بعدها این تکنیک به صورت صنعتی در چاپ لیتوگرافی استفاده شد.[22]
در این نوع روش، بر خلاف سه نوع دیگر که کلیشه بروی کاغذ منعکس میشود، کلیشه قسمتهایی از طرح را که قرار است چاپ شود را از میان خود عبور میدهد. در این نوع شابلون یا همان کلیشه به گونهای ساخته میشود که قسمتهایی که قرار نیست چاپ شوند پوشیده و قسمتهایی که قرار است چاپ شود خالی و بازمیماند. چاپ سیلک اسکرین از معروفترین نمونههای این نوع چاپ است.[23]
سیلک اسکرین نوعی چاپ شابلونی است که به دلیل استفاده از قابهای توری از جنس ابریشم به این نام شهرت دارد. در این چاپ، قاب توری با مادهٔ حساس به نور بهطور کامل آغشته میشود و به قسمتهایی که قرار است چاپ نشوند نور تابانده میشود که باعث سفت شدن آن نقاط میگردد و قسمتهایی که نور نخورده با فشار آب شسته میشوند. اینکار شابلونی از طرح به ما میدهد که قابل چاپ است. به دلیل اینکه امروزه از ابریشم در ساخت توری استفاده نمیشود، به آن چاپ اسکرین گفته میشود. امروزه جنس توریها بسته به موارد کاربرد به نایلون، پلی استر، فلز و غیر آن تغییر یافتهاست.[24]
گراورسازی در ایران بعد از نشر روزنامههای متعدد رونق گرفت. اولین گراورسازی در ایران را یک متخصص آلمانی آغاز کرد و بعدها شاگردان وی خود استادکاران برجستهای شدند که از آن جمله میتوان مهدی مصورالملک را نام برد.[25]
اوکییوئه گونهای از چاپ کلیشهٔ چوبی است که در دوران ادو در ژاپن به مرحلهٔ باروری رسید. چاپهای چوبی اوکییوئه به موضوعهای روزمره زندگی میپرداخت و به سوژههایی چون کابوکی، ادبیات کلاسیک، آداب و رسوم، مذهب، شعر، طبیعت بیجان، زندگی دربار و غربگرایی توجه نشان میداد. اوکییوئه در واژه به معنای نقاشیهای جهان گذران است. این نقاشیها، زیباییهای زودگذر جهان ملموس را موضوع کار خود قرار میدادند.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.