زبان تالشی

یکی از زبان‌هایِ ایرانیِ شمال‌باختری از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

زبان تالشی

زبان تالشی (به تالشی: تؤلشه زوؤن، Tolışə Zıvon، Tолышә зывон)[۴][۵] نام یک گروه زبانی از زبان‌های ایرانی شمال غربی است که توسط قوم تالش تکلم می‌شود. زبان تالشی همچنین به‌عنوان یکی از زبان‌های کاسپین شناخته می‌شود.زبان بلوچی زبان مازندرانی، زبان گیلکی و زبان تاتی نزدیک‌ترین زبان از زبان‌های ایرانی شمال غربی به زبان تالشی هستند، به گونه‌ای که برخی منبع‌های زبان‌شناسی، مانند دانشنامه اِتنولوگ، این چهار زبان را متعلق به یک گروه زبانی دانسته‌اند.[۲] زبان تالشی مشابهت زیادی زبان زازاکی که در ترکیه صحبت می‌شود دارد. شکل‌گیری صامت‌ها که اساس تکامل تاریخی زبان‌ها و طبقه‌بندی در گروه‌های زبانی را تشکیل می‌دهند، تقریباً در تالشی مانند زبان زازاکی است. تالشی در اینجا کمربند زبان‌های شمال غربی ایران را با گویش‌های زازاکی، تاتی، گویش‌های مرکزی ایران و گیلکی، سمنانی، سنگسری تشکیل می‌دهد.[۶][۷][۸] تالشی همراه با زازاکی و تاتی (هرزندی/آذری) و برخی از گویش‌های شمال غربی، ریشه‌های صامتی هندواروپایی ایرانی باستانی را به شدت حفظ کرده است.[۹]

اطلاعات اجمالی تالشی, زبان بومی در ...
تالشی
tolışə zıvon

تؤلشه زوؤن
زبان بومی در ایران
 جمهوری آذربایجان
منطقهغرب و جنوب غربی دریای خزر
شمار گویشوران
۸۳۲۴۰۰۰[۱]  (بدون تاریخ)
الفبای فارسی در ایران

الفبای لاتین در جمهوری آذربایجان

الفبای لاتین و آرامی ویژه تالشی
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
جمهوری تالش
تنظیم‌شده توسطفرهنگستان زبان و ادب فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹tly
زبان‌شناسی58-AAC-ed
{{{mapalt}}}
گویشوران بومی زبان تالشی در ایران و آذربایجان
بستن

بوریس میلر معتقد است که با دلایل روشن می‌توان گفت که تاتی و تالشی ادامهٔ زبانی است که دست‌کم هم‌زمان با آغاز زبان فارسی میانه بدان سخن می‌گفته‌اند؛ هرچند، نشانه‌هایی نیز از پیشینهٔ این زبان‌ها در دوران پیش از فارسی میانه دیده می‌شود. این شواهد و نشانه‌ها همان اندازه که وجه اشتراک این گویش‌ها را با زبان پهلوی پارتی نشان می‌دهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آن‌ها با مادی و اوستایی نیز هست؛ زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبان‌های دیرین مانند مادی و اوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی با آن زبان‌ها.[۱۰]

براساس اعلام یونسکو، زبان تالشی یکی از زبان‌های در حال انقراض است.[۱۱]

مقایسهٔ تالشی و دیگر زبان‌های ایرانی

تات‌ها، تالش‌ها و مازندرانی‌ها به زبان‌هایی سخن می‌گویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی، پارتی و اوستایی مشابهت دارد.[۱۲] زبان تالشی مشابهت زیادی با زبان‌های زبان گیلکی و زبان مازندرانی و زبان تاتی ایران آذری باستان، اوستایی و کردی و زبان بلوچی دارد.[۱۳][۱۴][۱۵] ازاین‌رو، همهٔ این گروه‌های زبانی کاملاً نزدیک را در دسته زبان‌های ایرانی شمال غربی جای داده‌اند. اما زبان فارسی، به دلیل تفاوت‌هایش، در دستهٔ زبان‌های ایرانی جنوب غربی جای داده می‌شود.[۲] با این وجود زبان تالشی با زبان مردم جنوب ایران (زبان اچمی) که خود از شاخهٔ جنوب غربی ایران است، نیز بسیار قرابت دارد.

شباهت‌های زیادی میان زبان تالشی با مجموعه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر (بلوچی، مازندانی، گیلکی، تاتی) وجود دارد. همچنین همبسته و خویشاوند هستند. و نیز بنا به قراین و شواهدی غیرمستقیم در این زمینه، می‌توان چنین حدس زد که به‌احتمال زیاد ممکن است این مجموعه زبانی، بازمانده و شیوهٔ تحول‌یافته «زبان باستانی مادی» باشد.[۱۶]

تالشی و دیگر زبان‌های ایرانی شمال غربی

زبان تالشی در کنار زبان‌های زیر، دسته زبان‌های ایرانی شمال غربی را می‌سازد:[۱۷]

پراکنش جغرافیایی زبان تالشی

تالش‌زبانان از قوم تالش هستند. اینان در بخش باختری استان گیلان، شهرستان نمین و بخش خورش رستم، شهرستان خلخال در استان اردبیل، و نیز مناطق آستارا، لریک، لنکران، ماساللی، یاردیملی، جلیل‌آباد، نفت چاله، بیله‌سوار و سالیان در جنوب جمهوری آذربایجان زندگی می‌کنند.

گویش‌ها و لهجه‌های زبان تالشی

خلاصه
دیدگاه

بررسی‌های موردی در مناطق تالش‌نشین شهرستان‌های صومعه‌سرا و فومن نشان می‌دهد که روستاهای گیلک‌نشین همسایه از واژگان تالشی یا نزدیک به آن که با گیلکی متفاوت است بهره می‌گیرند. حمدالله مستوفی، در مورد مردم گیلان و نزدیکی آن با زبان پهلوی نیز اشاره‌ای دارد. وی در وصف مردم تالش چنین می‌گوید: «مردمش سفیدچهره‌اند بر مذهب امام شافعی، زبانشان پهلوی به گیلانی باز بسته است.»

در میان تالشان گونه‌گونی زبانی – به نسبت تأثیرپذیری از دیگر زبان‌ها- به شدت وجود دارد. در تالش شمالی مشخصاً پنج گویش آستارایی، لنکرانی، ماسالی و لریکی و عنبرانی دیده می‌شود. در تالش جنوبی، مناطق پیرامون آستارا یک گویش تالشی آمیخته با ترکی رواج دارد و در مناطق ماسال تا روستاهای پیرامون، ماکلوان، دهستان آلیان، ماسوله کچا و تالش دولاب با زبان تالشی اصیل‌تری تکلم می‌شود که البته به دلیل نزدیکی به مناطق گیلک‌نشین از آنان تأثیر گرفته و اصیل‌ترین گویش مربوط به منطقه تالش مرکزی یا تالش‌دولاب است چون مردم آن در زمان‌های نزدیک زندگی همیشگی در کوه داشتند و در کمترین ارتباط با اقوام دیگر بودند. . تنها زبان موجود میان تالشان که هم‌ریشه با زبان‌های شمال غربی نیست و به محدوده زبان تالشی رخنه کرده و به شدت به تنوع آن موجب شده زبان ترکی است. این مسئله در تالش شمالی و در آستارای ایران به شدت مشاهده می‌شود.

مردم تالش را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

  1. مردم یکجانشین که در روستاها و شهرها زندگی می‌کنند و پیشه‌شان کشاورزی است و به آن‌ها «تالش» می‌گویند.

و تالشانی که در طول زندگی خود به مهاجرت از قشلاق به ییلاق و از ییلاق به قشلاق می‌پردازند و شغل آن‌ها از زمان‌های بسیار قدیم دامداری بوده و است اما با این حال بیشتر تالشان کشاورز هستند. همچنین آثاری در دست است که در سفرنامه مریتون کاخال روسی که در قرن ده به تالشستان سفر کرده بود از تالشان آرتاویل (اردبیل) سخنانی به میان آمده و همچنین قشر تات و تالش در تبریز در آن زمان که به‌مرور زمان از میان رفتند و آذری‌زبانان جای آنان را به خود اختصاص دادند.

به‌طور کلی می‌توان گویش‌ها و لهجه‌های زبان تالشی را به سه دسته تقسیم کرد:

  1. گویش شمالی (گشتاسبی)
  2. گویش مرکزی (کرگانرودی)
  3. گویش جنوبی (دولابی)

زبان تالشی در تالش گشتاسبی

در تالش گشتاسبی، تالشان شوروی سابق در سال‌های ۳۵–۱۹۳۱ براساس حروف لاتین برای خود الفبایی وضع کردند و با استفاده از آن الفبا به زبان خود برای نخستین بار نشریه، تألیفات، آثار هنری و کتب درسی منتشر کردند و به همین خط و زبان در مدارس خود تدریس نمودند. حتی در لنکران شعبهٔ تالشی دانشگاه پداگوژی (دانش آموزش و پرورش) وجود داشت. اما در سال‌های پس از ۱۹۳۵ ضمن تحولات سیاسی آن دوره، به فعالیت‌های میهنی و فرهنگی تالشان نقطهٔ پایان گذاشته شد. از انتشار کتاب و نشریه به زبان تالشی جلوگیری به عمل آمد. آموزش عالی و مدارس تالشی تعطیل گردید و روشنفکران تالشی را به قزاقستان و دیگر جمهوری‌های شرقی تبعید کردند. در سال‌های ۵۲–۱۹۴۹ ضمن سرکوب مجدد و تجزیهٔ تالشان، هزاران خانواده از آن‌ها را به مغان کوچاندند.[۱۸]

دستور زبان

خلاصه
دیدگاه

ضمایر

ضمایر در زبان تالشی به سه دسته ضمایر فاعلی، مفعولی و ملکی تقسیم می‌شوند.[۱۹]

اطلاعات بیشتر ضمیر, ۱ مفرد ...
ضمیر۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
فاعلی، تالشی (لمیر)ăzavamašëmaaven
مفعولی، تالشی (لمیر)mëntëmavibămăbāvounbašëmā
ملکی، تالشی (لمیر)čëmënëštëčayičamašëmacāvoun
بستن

شباهت با سایر زبانهای نزدیک ایرانی:

اطلاعات بیشتر فارسی, زازاکی ...
فارسی زازاکی تالشی[۲۰][۲۱] تاتی[۲۲][۲۳] سمنانی[۲۴] سنگسری اوستیایی[۲۵] مازندرانی الیکایی
من ez ez ez e e aez men men/a
تو ti ti ti te tu
او o əv u un no uy ve vi
ما ma ama amā hamā max emā amā
شما şıma şıme şūmā şūmā şūmā şımax šemā šemā
انان inan ,ê, i ayen ,əvon ē e ey idan vešun ōšun/unâhân
بستن

صرف فعل (لازم)

در جدول زیر فعل خوابیدن (xəta) بر اساس گویش پره‌سری از زبان تالشی در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. (براساس گویش پره‌سر شهرستان رضوانشهر می‌باشد)[۲۶]

اطلاعات بیشتر زمان/شخص, ۱ مفرد ...
زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهxət-im(a)xət-iš(a)xət-axət-imun(a)xət_irun(a)xət-in(a)
گذشته نقلیxəta-m(a)xəta-š(a)xəta-axəta-mun(a)xəta_run(a)xəta-n(a)
گذشته کاملxəta b-im(a)xəta b-iš(a)xəta b-axəta b-imun(a)xəta b-irun(a)xəta b-in(a)
گذشته کامل تمناییxəta ba-b-e-m(a)xəta ba-b-e-š(a)xəta ba-b-exəta ba-b-e-mun(a)xəta ba-b-e-run(a)xəta ba-b-e-n(a)
گذشته التزامی با نشانهxəta bə-b-â-mxəta bə-b-â-šxəta bə-b-âxəta bə-b-â-munxəta bə-b-â-runxəta bə-b-â-n
گذشته التزامی بی نشانهxəta bu-b-umxəta bə-b-ixəta bu-b-uxəta bə-b-amxəta bə-b-axəta bə-b-un
گذشته استمراریa-xəs-im(a)a-xəs-iš(a)a-xəs-ia-xəs-imun(a)a-xəs-irun(a)a-xəs-in(a)
گذشته استمراری تمناییba-xəs-e-mba-xəs-e-šba-xəs-eba-xəs-e-munba-xəs-e-runba-xəs-e-n
آینده در گذشتهkâ a-xəs-im(a)kâ a-xəs-iš(a)kâ a-xəs-ikâ a-xəs-imun(a)kâ a-xəs-irun(a)kâ a-xəs-in(a)
گذشته در حال انجامkâ(r) b-im(a) xətakâ(r) b-iš(a) xətakâ(r) b-a xətakâ(r) b-imun(a) xətakâ(r) b-irun(a) xətakâ(r) b-in(a) xəta
حال التزامی با نشانهbə-xəs-â-mbə-xəs-â-šbə-xəs-âbə-xəs-munbə-xəs-â-runbə-xəs-â-n
حال التزامی بی نشانهbə-xəs-umbə-xəs-ibə-xəs-ubə-xəs-ambə-xəs-abə-xəs-un
حال در حال انجامkâr-im(a) xətakâr-iš(a) xətakâr-a xəta xətakâr-imun(a) xətakâr-irun(a) xətakâr-in(a) xəta
حال ساده/اخباریba-xet-im(a)ba-xet-iš(a)ba-xet-iba-xet-imun(a)ba-xet-irun(a)ba-xet-in(a)
آیندهkâ ba-xet-im(a)kâ ba-xet-iš(a)kâ ba-xet-ikâ kâ ba-xet-imun(a)kâ ba-xet-irun(a)kâ ba-xet-in(a)
بستن

واژگان

اطلاعات بیشتر English, شمالی (لنکران و لوندویل) ...
English شمالی (لنکران و لوندویل) تالشی مرکزی جنوبی (خوشابر/ماسال/شاندرمن) تاتی (کلور/ گلوزان) فارسی
bigyolyâlyâlpillabozorg
boy, sonzôazôa, zuezu'a, zoaPesar
bridevayavayugēša, vayuvayu, vēiarus
catpišikpečupeču, pešu, pišipešugorbe, piši
cry (v)bëramatiberamestēdad karde,beramēberamesangeristan
daughter, girl (little)kina, këlakilu, kelakina, kel(l)akille, kilikdoxtar
dayrôž, rujruzruz, rozruzruz
eat (v)hărdatihardēhardēhardanxordan
egguva, muqna, uyaâglaagla,merqonaxâ, merqownatoxme morq
eyečaščaš, čamčēmčašmčašm
fatherdada, piya, biyadadadadapedar
fear (v)purnē, tărsatitârsinē, tarsestētarsētarsesantarsidan
flagfëlăkparčamparcham ,beydoo ?parčam, derafš
foodhărdexerâkxerâkxurukxorâk
go (v)šëdatišēšēšiyanraftan (šodan)
house/roomkakakakaxâne
language; tonguezëvon,zônzunzavonzuânzabân
moonmâng,ošëmmângmangmung, mengmâh
mothermua, mu, nananananana,dedemâ, dēdē, nanamâdar, nane
mouthqav, gavga, gav, ga(f)qargardahân, kak
nightšavšawšavšavšab
northkubasošimâlshimal ?šemâl
ricebërzberzberj,berzberenjberenj
say (v)votativâtēvâtēvâtangoftan
sisterhuva, hova, hoxâlâ, xoloxâ,khalaxâv, xâxâhar
smallruk, gadarukrukvelle, xškučak
sunsetšăngomaqribmaghreb ?maqreb
sunshinehašiâftâvaftav ?âftâb
wateruv, åvâvâvâvâb
woman, wifeženžēn, ženyen, ženzanle, zanzan
yesterdayzinazir, izerzir, zerzirdiruz, di
بستن

پیوند به بیرون

پانویس

منابع

جستارهای وابسته

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.