بایگانیها
|
|
دوتا مقاله با این عنوان ایجاد شده، که در مقاله ی امیرکبیر به مقاله ی ناقص تر لینک داده شده. چطوری میشه مقاله ناقص رو حذف کرد؟ --محمدرضا جبل عاملی ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۷ (UTC)
دو مدیر با تجربه ( رامین و حسام) اصرار دارند که نام زندانیان سیاسی ۱۸ تیر از بخش جستارهای وابسته مقاله احمد باطبی حذف شود (اینجا و اینجا ) به این دلیل که فهرست زندانیان سیاسی دربند ایرانی در سال ۱۳۸۵ قرار دارد.در حالیکه اولا بحث پیرامون دستگیرشدگان در سال ۱۳۷۸ و سالگرد های آن است ( و نه سال ۱۳۸۵ و هیچ ارتباطی ایندو ندارند به یکدیگر) و ثانیا در فهرست مذکور هیچ اشاره ای به دانشجویان زندانی واقعه کوی دانشگاه ۱۳۷۸ نشده است. ( فهرست بی اندازه ناقصی است که فقط نام دو - سه زندانی را دارد!!!)
چرا دو مدیر با تجربه زحمت یک کلیک برای روی جستارهای وابسته و دیدن محتوی آنان را نمی کشند؟ و چندین روز است وقت خود و دیگران را با واگردانی بی دلیل تلف می کنند؟ از سوی دیگر با متلک پرانی فیلم خروج احمد باطبی از ایران ( منبع روزنامه تایمز) را از بخش پیوند به بیرون حذف می کنند.
این رفتار از کاربر دیگری روی میداد چه برخوردی با وی می کردند؟آیا حذف غیر مسئولانه مطالب بدون حتی نگاه کردن به محتوی آن مصداق خرابکاری نیست؟نرسی ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)
- Wikipedia:Layout. قرار نیست «جستارهای وابسته» یک فهرست بلندبالا از لینکهایی که یک کاربر دوست میدارد باشد. چیزی به نام «رده» هم حتماً به گوشتان آشنا هست. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)
- برای اینکه به نتیجه برسیم لطفا حرفتان را یکی کنید. این را برای اولین بار است که می گویید، قبلا چیز دیگری می گفتید. پس مشکل تعداد لینک هاست؟ گرچه من در منبعی که ارائه کرده بودید ادله ای برای تعداد لینک ها نیافتم، اما مثلا سه چهار مورد به نظر شما مناسب است؟ در مورد رده هم احتمالا مزاح کردید! اگر من رده ای بعنوان زندانیان 18 تیر ایجاد کنم/می کردم با اعتراض از گونه ای دیگر مواجه نمی شدم؟ برای 5-6 مورد می توان رده درست کرد؟
- من حرفم را تغییر نمیدهم. چیزی که قبلاً گفتم حرف فعلیم را نقض نمیکند! لینک به رهنمود ویکیپدیای انگلیسی را بیدلیل نگذاشتهام. شما یک ویرایشگرید؛ من هم همچنین. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- یک رده هم دلیلی ندارد شامل ۱۰۰ مورد باشد. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۸ (UTC)
- پس چند مورد می تواند اضافه شود؟ نرسی ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۲ (UTC)
- بحث:احمد باطبی! اصلا عادت خوبی نیست که بحث تمام مقالاتتان در قهوهخانه انجام شود برای آرشیو بحث هم مضر است! حسام ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۳ (UTC)
- بحث مقاله نیست، اعتراض به رویه شماست. چون خصوصا شما را هرچه کریدم در صفحه بحث زیارت نکردیم.نرسی ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)
سرانجام پس از تاخیری چند ماهه آمار ویکیپدیای فارسی به روز شد. بد نیست یک سری بزنید.--آبتین ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)
- مرسی آبتین جان. --سندباد ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۵ (UTC)
- قربانت--آبتین ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)
- البته من آپدیتی نمیبینم! تا همان فوریه میباشد آمار. قبلاً تا کی بود؟--کامیار ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)
- کامیار گرامی؛ ته صفحه: Data processed up to Saturday May 31, 2008 --Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
- یک مشکلی هست انگار! این تاریخ را من هم میبینم ولی تمام آمار تا انتهای فوریه میباشند. من آمار خودم را که مقایسه میکنم خیلی متفاوت میباشد. در بالا هم آخرین ماه را فوریه نشان میدهد!!--کامیار ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- چرا؟ مثلا آخرین ویرایش رباتها (مانند Elessar که ۳۱ مه است) را چه تاریخی میبینید؟--آبتین ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)
- ۲۶ فوریه میبینم! شما آخرین ماه را در اولین جدول چند میبینید؟--کامیار ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۸ (UTC)
- ۱۰ بار IE را ریفرش کردم و با فایرفاکس و چند مرورگر دیگر هم جواب نداد. کاشه را چندین بار خالی کردم و نشد. جالب است بدانید که با پروکسی رفتم و درستشد! یکی به من بگوید این ISP ها چطور خدمات میدهند ممنون میشوم! ظاهراً ISP محترم در Cash خود تغییری نمیدهد. من در حیرتم. به هر حال با پروکسی دیدم. تشکر به روز بود.--کامیار ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- من هم پیشتر چنین مشکلی داشتم. ببخشید دیر پاسخ دادم، رفته بودم هدیهای برای پدر تهیه کنم! :)--آبتین ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
درود. تا ۴۰هزارگی چیزی نمانده و احتمالا تا فردا همین موقع از این مرز خواهد گذشت. برای جایگزینی نگاره اعلان ۴۰هزارگی، اگر دوستان نگاره خاصی را در نظر دارند، پیشنهادش کنند که برای قرار گرفتن به جای لوگی کنونی ویکیپدیا، از قبل از رسیدن به ۴۰هزارگی اجماع نسبی حاصل شود.
پ.اس. این تصویر نگاره برای ۲۰هزارمین مقاله ویکی فارسی است که به مناسبت ۲۰هزارگی توسط یکی از کاربران ساخته و استفاده شد. --سندباد ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)
- گرافیستها متحد شوید! وقتی نمانده است.--آبتین ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
- من که معتقدم ۴۰هزارگی احتیاجی به این کارها ندارد. تمرکز را بگذارید برای ۵۰هزاری؛ گرافیستها باحوصله و سر فرصت چیز درست و حسابی برای آنموقع تهیه کنند. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- ما سرعت تولید مقاله خیلی بالایی نداریم که پنجاه هزار به این زودی ها فرا برسد. به نظرم بد نیست زحمات دوستانی که با خون دل خوردن تا اینجا هم پروژه را پیش برده اند پاس بداریم.--گردآفرید ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
- چرا هر دو نه؟ خوب مسلما اگر برای پنجاه از الان وقت بگذاریم جایگاهش با چهل متفاوت خواهد بود. ولی این دلیل نمیشود که به چهلهزارگی ننازیم. --نوید ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)
- دقیقا! حالا هم ۲ برابر شدن از ۲۰هزارگی خوشحالمان کرده، به گمانم! :-) --سندباد ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۳ (UTC)
- سرعت پایین است؟ شما اینطور فکر میکنید؟ من که میبینم از ژانویه تا حالا ۳۰هزار رسیده به ۴۰هزار. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)
- هر دوبرابری را هم من جشن نمیگیرم. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- مگر در دیگر زبانهای پویای ویکی، سرعت پائین است که جشن میگیرند؟ در ضمن اگر شما جشن نمیگیرد، خوب نگیرید. وقتی اراده اکثر کاربران بر این باشد که به این مناسبت لوگو عوض شود، تحمیل عقیده نمیتوان کرد! --سندباد ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)
- خب نمیگیرم. تحمیل عقیده دیگر چیست؟ حق اظهار عقیده هم ندارم؟! Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)
- البته نباید به این نکته بیتوجه بود که با وجود این همه سختگیری و بحث بر کیفیت، کپیرایت و حجم و اهمیت مقالهها، به این رقم نزدیک شدهایم. شاید ویکیهای دیگر مانند عربی هنری نمیکنند که کرور کرور بالا میروند، اما در اینجا یک رشد کمّی موازی (نسبتا) با کیفیت وجود داشته، پس بد نیست یک پیش جشنی گرفته شود برای جشن اصلی.--آبتین ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)
- مضافا بر اینکه ویکی عربی توسط ۳۸ کشور عرب و میلیونها عرب در سایر کشور ها تولید می شود و ویکی فارسی توسط ایرانیان بدون هیچ گونه همراهی دانشگاههای و مراکز علمی.به نظر من هم جشن گرفت چهل هزارگی انگیزه برای تلاش بیشتر را افزون تر می کند. نرسی ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
- البته ویکی فارسی تنها متعلق به ایرانیان نیست و بسیاری از افغان ها در طول این راه با پروژه همراهی کرده اند. اما در مورد ۳۸ کشور عرب و ۴۰۰ میلیون عرب، حق با شماست. مقایسه میان ویکی فارسی و عربی اصلا قابل قیاس نیست. ویکی عربی از لحاظ کیفی و ساختاری، بسیار عقب مانده است. --سندباد ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)
- روز خوش. من هم کیفیت کار خوبی در ویکیپدیای عربی ندیدهام. بسیاری از صفحههایشان از این دست یا این دست است.--ماني ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- بله من هم در موقع نوشتن مقالات میانویکی عربی را چک میکنم بسیار عقبمانده هستند. اما به نظر من هم بهتر است یک جشن درست و حسابی در ۵۰ هزارهگی بگیریم. اینطوری مزهٔ آن جشن بسیار بیشتر خواهدبود. در ضمن به غیر از تغییر لوگو کارهای دیگری هم میتوان کرد.--کامیار ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۴ (UTC)
- هر چند نظر شخصی بنده هم بر ۵۰ هزارگی بود ولی ،خوب:
- من لوگوی بزرگتر پیدا نکردم ولی داریم نه؟؟!--فرزاد خلیفه ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- رقمها باید لاتین باشند.--آبتین ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
- خوب است. مهدی.غ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۶ (UTC)
- اعداد اگر لاتین باشند بهتر نیست، ملت بفهمند چی به چیست!--آبتین ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۴ (UTC)
۴۶۶۶۴
نظرتان درباره عدد ۴۶۶۶۴ چیست؟ تعداد زندانهای شماره زندان نلسون ماندلا که به این نام، موسسهای خیریه تاسیس کرده است. مهدی.غ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)
- عدد جالبی است خبر نداشتم. خوب است تعداد روزهای کاربرانی که در ویکیپدیا فارسی بیمورد قطعدسترسی شدهاند را مبنای محاسبه قرار دهیم. :-) عزیزی ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۶ (UTC)
تعداد مقالات از 40000 بالاتر رفت!! آندلس ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)
- راستی امروز تولد نود سالگی نلسون ماندلا است. --مهدی.غ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
عنوان مقاله پارسیان را گذاشته شده فارسیزبانان ایران .این عنوان مناسبی نیست و بسیار گیج کننده است.سلحشور پارس ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)
- به صفحهٔ بحث مقاله رجوع کردهاید؟ در مورد نام مقاله بحث شده. Raamin ب ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- بله دیدم ولی بحث به جایی نرسیده و نیمه کاره مانده.سلحشور پارس ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)
درود. پرسشی داشتم که اگر یکی از همکاران پاسخ عنایت فرماید، ممنون می شوم. اگر در یک مقاله هم به پانویس و هم به توضیحات نیاز باشد و در هر دو مورد کاربر نیاز به شماره گذاری داشته باشد. آیا چنین کاری ممکن است؟ بهروز باشید. نیلوفر کابلی ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۴ (UTC)
- موضوع جالبی را پرسیدید ، اما فکر نکنم با استفاده از ابزار ویرایش بشود چنین کرد. میتوان از html استفاده کرد. بازهم از حرفهایترها بپرسید.رضا ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۰ (UTC)
- در صفحه مقیاس ریشتر چنین کاری انجام شده است. الگو:پاورقی را ببینید. اگر چه شکل آن را زیاد دوست ندارم. --احسان ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
مقاله اخیر اشپیگل را درباره کوروش بزرگ خوندید؟مقاله می گویید که کوروش بزرگ یک دیکتاتور خون خوار بوده است!! توهین بزرگ تر از این وجود ندارد !! تا حالا فقط در فیلم ها دست می بردند حالا شروع به تحریف خود تاریخ کرده اند.سلحشور پارس ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)
خود مقاله:
- هر دم از این باغ بری میرسد. تازهتر از تازهتری میرسد. این یک جریان رهبریشده است و خودشان هم میدانند. عیب ندارد بگذار بسوزند. عظمت ایران را نخواهند توانست پایمال کنند.--ماني ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)
- کم کاری از ماست. تاریخ را غربی ها نوشته اند و حالا هم همین چند چهره مثبت (بنابر منابع خودشان) ما را هم بر نمی تابند. در کل، دنیای غرب (حتی استرالیا و آمریکا که از نظر جغرافیایی از اروپا به دورند) خود را در پشت چهره یونان و روم باستان پنهان می کنند. هرچند در عمل امروزه احترام چندانی برای یونانی ها قائل نیستند. سعید ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۸ (UTC)
همه که خارج از ویکی گفتید بذارید ما هم بگیم:
پیشبینی من اینه که بازیشونه. میخوان الان هی تاریخ ایران رو خراب کنن. وقتی حکومت دلخواهشون (زورکی یا..) رو تو ایران گذاشتن هی از تاریخ ایران خوب بگن و فیلم کوروش بزرگ بسازن و ... . اینجوری مردم هم که تو این مدت(الان) حسابی تاریخپرست و میهنپرست دارن میشن، با دیدن این همه عظمت از کشورشون و تاریخش تو دنیا از حکومت وقت اون موقع(و دلخواه اونا) راضی خواهند شد غافل از اینکه چنین عظمتی ارزش ... هم نداره. --Wayiran (ب) ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)
- ارزش نداره؟ پس چی ارزش داره؟سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۲ (UTC)
یک مقاله در Spiegel اینقدر شماها را ناراحت کرده؟ اگر اینقدر مطمئنید که متن biased است و اطلاعات تاریخی شما کامل و بیطرف، چرا با نویسندهٔ مقاله تماس نمیگیرد و اشتباهاتش را به او گوشزد نمیکنید؟ از نالهکردن در اینجا که بهتر است. Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)
- تماس گرفته ام.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۲ (UTC)
ما باید هر آنچه خارجی ها درباره ایران باستان می گویند قبول کنیم, چون مهمترین و معتبرین منابع تاریخی ایران باستان ایرانی نیستند.گیرشمن , دیاکونوف، اوپنهایم و صدها نفر دیگر که هیچ یک ایرانی نیستند. اگر در ایران درباره تاریخ ایران باستان کسی چیزی نوشته شده است,مانند بهار و یا آموزگار, همه از چنین اشخاصی نقل قول کرده اند. پی یر لوکوک هم که کتیبه های هخامنشی را ترجمه کرده ایران ایرانی نیست.مصطفی دانشور ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)
- متاسفم ولی اشتباه می کنید.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۲ (UTC)
متأسفانه دوستان اين قدر كه به استفاده از كلمات فارسی اهمیت می دهند به ساختارهاي فارسی اهمرت نمی دهند. بخصوص این مسأله در عنوان مقالات به چشم می خورد:عمار پسر یاسر. احتمالا دوستان مطلعند كه چنین ساختاري در فارسی وجود ندارد و به جای آن از اضافه بنوت استفاده مي شود نظير عمار یاسر، ناصر خسرو و یعقوب لیث. البته در كاربرد اضافه بنوت هم باید به تداول كلمات توجه كرد. كلا اگر به شیوه نامگذاري مقالات در دانشنامه ها توجه شود، روشن است كه تداول یكی از ملاك های اصلي است و از بین نام هاي متداول خوب است كه فارسی ترین آن برگزیده شود، اما ساخت نام های نامتداول حتي اگر فارسی باشد، خطاست. برای مثال توجه كنید به Albertus Magnus كه با توجه به رواج آن به صورت اصلي لاتینی به كار رفته است. همچنین پیشنهاد می كنم دوستان اين مطلب را مطالعه كنند. — پیام امضانشدهٔ قبلی را Sa.vakilian (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
اینجا را امروز دیدم. به نظرم نیاز به پاکسازی دارد. آیا جایی است که کاربران باید بروند و حقوق تکثیرشان را در آنجا عمومی کنند؟ اگر چنین است پس الگوی مالکیت عمومی تصاویر برای چیست؟ اگر هم خیر که وجود این صفحه پروژه برای چیست؟ ممنون اگر راهنمایی کنید.--گردآفرید ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)
به نظر شما افسانههای آذربایجان با افسانههای آذربايجان چه تفاوتی دارد که سیستم هر دو را یک نام نمیداند؟ آیا این یک باگ در نرم افزار است؟!--گردآفرید ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۴۸ (UTC)
- ی و ي در آذربایجان. --مهدی.غ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۴ (UTC)
- سپاسگزارم. حق با شماست. چون به آفرید منتقلش کرده بود فکر نمیکردم دقت نکرده باشد. انتقال صحیح انجام شد.--گردآفرید ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۴ (UTC)
- شرمنده. من فقط «های» را چسباندم. کلمه را از اول وارد نکردم. :-( بهآفرید ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۲۵ (UTC)
- خواهش میکنم به آفرید گرامی. همیشه اشتباه پیش می آید.--گردآفرید ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۵۰ (UTC)
به نظر میرسد ویکی فارسی در بعضی جاها مثلا بعضی از فنون و علوم روز مثل فنون فضانوردی یا هواپیمایی یا مثلا فناوری های حمل و نقل جدید نیاز جدی به تکمیل و پیدایش مقاله و رده بندی مناسب دارد. مثلا اگر نظری بر جت یا مثلا ریل یا مثلا فضاپیما داشته باشید و آنها را با ویکی های زبان های دیگر مثل انگلیسی یا سایر زبانهای آلمانی یا غیره هم مقایسه کنید خواهید دید که خیلی نحیف و لاغرند و دیگر اینکه تکمیل و گرد آوری اینها کار یک نفر هم نیست و کابران زیادی برای تکمیل آنها مشارکت کنند. امیدوارم مقالات تخصصی در این جور جاها تکمیل و رده بندی مناسب شوند تا مثلا اگر کسی خواست درباره اتمسفر جستجو کند، آخرین یافته ها و علوم دانش بشری درباره این پدیده را به زبان پارسی در مقاله بیابد و از آن استفاده کند.Pastorals2007 ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC)
بهتر نیست الگو:آغازه/۴ جایگزین الگو آغازه فعلی شود؟Navid rabiee ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)
- خوب است ولی به شرطی که «درباره» و «درباره پروژه» تکمیل شود. --مهدی.غ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- من موافق نیستم. سه تصویر بالایی بسیار لخت و نابهجا هستند. به حد کافی صفحه اصلی گل گلی شده است. حسام ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
- منم مخالفم ،لوگوها به شدت نسبت به هم نامربوطند ،شخصا یاد صفحه اصلی ویکی عربی افتادم ،صفحه اصلی قبلی اونجا خیلی بهتر بود!در ضمن Align درست و حسابی هم نداره!--فرزاد خلیفه ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)
ویکیپدیای فارسی در این لحظه ۴۰۰۰۰ مقاله دارد. تبریک!... -- میثم ψ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
- به زودی با دوستان عرب زبانمان دیدار خواهیم کرد.سلحشور پارس ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۷ (UTC)
- عجب دوستانی! -- میثم ψ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)
- اما برای من هنوز عبارت {دارای ۳۹٬۹۹۹ نوشتار به زبان فارسی} نشان داده میشود! محمـود ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)
- شمارش معکوس آغاز شد ۹۹۹۹، ۹۹۹۸، ۹۹۹۷، ...--آبتین ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۴ (UTC)
- مبارکه! پیشبینی ۵۰٬۰۰۰ چه زمانی میباشد؟ دسامبر؟--کامیار ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)
- کم و بیش روزی ۱۰۰ مقاله جدید ایجاد می شود .با این آمار می شود سه ماه و چهار روز دیگر.سلحشور پارس ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)
آمار وبگاه
کلاً ۱۹۵٬۵۷۳ صفحه در پایگاه داده هست. این شامل صفحات «بحث»، صفحات دربارهٔ ویکیپدیا، صفحات «ناقص» کوچک، تغییرمسیرها، و صفحات دیگری میشود که احتمالاً مقاله به حساب نمیآیند. جدای از اینها، ۴۰٬۰۰۹ صفحه هست که احتمالاً مقالهٔ معقول !! هستند. تبریک. Ojanfar ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- من هنوز درک درستی از مقالهی معقول (که در شمارش هم حساب میشود) ندارم. میشود روشنم کنید؟ :) محمـود ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)
فکر کنم آمار Alternate مقالات منظور است :
Articles that contain at least one internal link and 200 (ja,ko,zh:50) characters readable text, disregarding wiki- and html codes, hidden links, etc.; also headers do not count.
این آمار را در اینجا بجویید. مهدی.غ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)
مثل اینکه برای رای گیری مانی بهآفرید داریم به جاهای خطرناک میرسیم. پیشنهاد میکنم تمام کاربران زیر صد ویرایش در فضای اصلی از رای دادن در رای گیریها منع شوند امیرΣυζήτηση ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)
- مانی ؟؟ -- میثم ψ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)
- رای آنها شمرده نمیشود.در ضمن میتوانید روی رای آنها خط بکشید و در ذیل ذکر کنید که کمتر از 100 ویرایش دارد.گرچه مطمئنم خود روزبه آنها را نخواهد شمرد♦ مرد تنها ♦ ب ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)
- بهتر نیست حذف کنیم؟ امیرΣυζήτηση ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)
- نه اینجا ویکیپدیاست و هرکسی حق رای دارد.♦ مرد تنها ♦ ب ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
- البته از آنجاییکه که احتمال دخالت ویکیبدان در موضوع زیاد است بهتر است اسامی را خطخطی نکنیم و تنها اسامی مشکوک را برای بررسی اعلام کنیم تا احتمال زاپاسبودن بررسی شود. نباید با خطخطی کردن و بدون ذکر دلیل کار را برای ویکیبدان مشکل کنیم. --کامیار ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
- رایگیری توسط روزبه جمعبندی خواهد شد اما با نظارت ویکیبدان.♦ مرد تنها ♦ ب ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)
- من متوجه نمیشوم! به چه روشی و چگونه! نظارت ویکیبدان در چه حد خواهد بود و چه کار خواهندکرد؟--کامیار ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC)
- روزبه در این قضیه بیطرف نیست و مخالف دیوان سالار شدن بهآفرید است. وی در انتخابات قبلی، با اینکه در انتخابات شرکت کرده و نظر مخالف داده بود، حاضر به قبول رای بالای ۸۵% کاربران نشد. این فرد در این قضیه تضاد منافع دارد و از این روی نباید در جمع بندی دخالتی داشته باشد. --سندباد ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)
- آگر رای نهایی را عدهای درست تشخیص نداند. من و حجت کل بحث را در صورت لزوم ترجمه خواهیم کرد.با اینکه بیم تبلغات می رود اما من شخصا دیوار بی اعتمادی بلندی نسبت به روزبه ندارم.♦ مرد تنها ♦ ب ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)
رأی کاربرانی که تاکنون غایب بودهاند و در کل هم مشارکت قابل توجهی در ویکیپدیا نداشتهاند (مانند سروش رادپور و مسگری)، یادآور رأیهای فلهای بقیه دوستان روزبه و حسام علیه مانی و کاوه و بهافرید است. این رأیها از مصادیق بارز meat puppetry است و طبق سیاست ویکیپدیا، همانند رأی sock puppetها باید حذف شوند ( روزبه در رأیگیری مدیریت مانی حتی به طور علنی از کاربری که هیچ ویرایشی در فضای اصلی ویکیپدیا نداشت و تنها مشارکتش محدود به متلکگفتن علیه مانی بود، دعوت به رأیدادن میکرد). این رأیگیری باید توسط ویکیبانان جمعبندی شود، چون هیچ دیوانسالار منتخبی در ویکیپدیای فارسی نیست که برای این کار مشروعیت داشته باشد. اگر روزبه پورنادر اصرار بر دخالت در این انتخابات داشته باشد، این کار او تنها ضرورت تسریع در برخورد با او را مشخص میکند. دیوانسالاری روزبه پورنادر، از آنجا که بر پایهٔ رأیگیری نبود، تنها برای مدت محدود و کوتاه میتوانست اعتبار داشته باشد و در حال حاضر هیچ اعتباری ندارد.Alefbet ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۱ (UTC)
- من هم به همه دلایلی که دوستان در بالا آوردند (عدم بیطرفی، سوءسابقه در جمعبندی، عدم منتخب بودن، عدم فعالیت، زیر پا گذاشتن قبلی رأی اکثریت، تشکیل گروه ویژهٔ رأیدهی ضربتی از جمع خودیهای بیمشارکت و ...) با جمعبندی رأیگیریها از سوی روزبه پورنادر اکیداً مخالفم.--ماني ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)
متاسفانه دارند برای باطل کردن نظر کاربران همان شیوههایی را که تاکنون در پی گرفتهاند و نگذاشتهاند افرادی مانند مانی و کاوه مدیر شوند و بار قبل بهآفرید دیوانسالار شود را از نو پیمیگیرند. در روز آخر رایگیری شناسنامه مردههایشان را آوردهاند و رای میدهد! بیمسئولیتی گروهی که میخواهند به هر طریق و با هر وسیلهی ناشریفی ویکیپدیا را به بحران بکشند حد و مرز ندارد. من در بحث به مطلبی اشاره کرده بودم که گویا دوستان توجه زیادی به آن نکردند. موضوع شمارش رای یا در نظر گرفتن نظر کاربرانی که کلا ۱۰ درصد کاربران فعال ویکیپدیا را تشکیل میدهند نیست. (آنچنان که مثلا در ویکیپدیای انگلیسی میبینیم.) موضوع این است که درصد بسیار بالایی از کسانی که مقاله برای ویکیپدیا مینویسند در یک طرف قرار دارند و بهجز یکی دو نفر (مانند سنمار و پرهیزی) که مقالهنویس هستند در سوی دیگر افرادی هستند که یا تازهوارد هستند یا مدتهای زیادی است فعالیت نمیکنند یا اساسا مقالهنویس نیستند(اگر افرادی مانند مانی و سندباد و سنمار... نباشد افرادی مانند حسام به چه درد ویکیپدیا میخورند. کسی باید مقاله بنویسد که بعد نیاز به مدیر داشته باشیم.) من نمیدانم چرا اشخاصی که خود قربانی دیکتاتوری و باندبازی هستند وقتی پای حفاظت از منافعشان میشود درست به همان روشهایی متوسل میشوند که دشمنانشان به کار میبرند. عزیزی ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۶ (UTC)
- شاید ما دوست و دشمنانشان را درست تشخیص نمیدهیم! -- میثم ψ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۳ (UTC)
- دوستان اگر بعضی در تعاون در بدی(از دید بعضی دیگر) قوی هستند ما نتوانیم در تعاون در خوبی قوی باشیم؟ اگر آنها شناسنامههای مرده هایشان را(به قول شما) آوردندهاند مگر دیگران مرده ندارند؟؟!!--Taslim ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۹ (UTC)
- توسل به sock puppetry و meat puppetry در ویکیپدیا درست نیست. راه درست مقابه با تخلف دیگران ، مقابله به مثل نیست. باید راه سوءاستفاده سد شود. در این مورد خاص، نگرانیها در اصل ناشی از سابقهٔ بسیار بد روزبه پورنادر در دخالت و سوءاستفاده از اختیاراتش در رأیگیریهای قبلی است. اگر روزبه با رأی کاربران انتخاب شده بود، تاکنون باید به علت سابقهٔ تخلفاتش (مانند تخلفش در رایگیری مدیریت مانی و کشاندن دوستان غایبش به رأیدادن علیه مانی و حتی تشویق کاربری مانند رضا محمدی برای رأیدادن، در زمانی که هنوز هیچ مشارکتی در فضای اصلی ویکیپدیا نداشت) برکنار میشد. اما،مسئله اینجاست که روزبه پورنادر با رأی کاربران انتخاب نشدهاست و دیوانسالاریش از اساس هیچ اعتباری ندارد که برکنارکردن لازم باشد. ویکیبانان (stewardها) نباید از ابتدا بدون رأی گیری به او دسترسی دائم دیوانسالاری میدادند. این اشتباه آنان تاکنون رشد ویکیپدیای فارسی را کند کردهاست و مشکلات متعدد به وجود آورده. تصحیح این اشتباه توسط ویکیبانان بیش از آنکه جزء اختیاراتشان باشد، وظیفهشان است. وظیفهٔ آنها (در تصحیح اشتباه خودشان) باید به ویکیبانان گوشزد شود. Alefbet ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)
- منظورم کار خلاف نیست، منظورم دعوت از کاربران کم فعالیت است، که میشناسیم جهت حمایت است، و این هیچ منع قانونی ندارد!--Taslim ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)
- (تعارض ویرایش) نه جناب تسلیم عزیز! دشمنان ما معلمان ما نیستند(این جمله را از عمر مختار شنیدم در فیلم مصطفی عقاد) پیروزی و رسیدن به هدف مهم نیست افشای وسیلههای ناشریف برای رسیدن به هدفهای (گیرم شریف!) باید هدف اصلی ما باشد. عزیزی ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۱ (UTC)
- به نظر من هم هر حکومتی شایسته مردمانش است! اگر مردم بپذیرند که حکام با شیوههای نامشروع انتخاب شوند خوب حتما چنین میخواهند.Aparhizi ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)
- دوستان، ما در جامعه ایران با دو گروه عمده در صحنه اجتماع بر خورداریم! یک گروه معتقدان به هدف وسیله را توجیح می کند. که برای منافعشان هر کاری می کنند، خلاف یا غیر غلاف و در زیر چتر قانون هم را پنهان می کنند. گروه دیگر روشنفکران پاستوریزه هستند! افکار بسیار خوبی دارند ولی برای جلب آراء مردم نا توانند، به قول هاشمی رفسنجانی همه شان یک وانت نمی شوند! این گروه برای منافع شان حتی از انجام امور قانونی هم می پرهیزند! چنین جدالی همواره به نفع وسیله گرا هاست، مگر آنکه روشنفکر ها هم تصمیم بگیرند از تمام! حقوق قانونی خود بهره مند شوند، نه فقط قسمتهای شیک! آن. بنده باز هم تاکید می کنم، منظورم عدول از قانون نیست، بلکه استفاده از همه ظرفیتهای قانون!--Taslim ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۷ (UTC)
دوستان کسی میداند چرا ویکیپدیای اسپانیایی همیشه فیلتر است؟ مشکلی دارد که بقیه ویکی ها ندارند؟ سیمرغ کوچولو ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۳ (UTC)
- من مشکل فیلتر ندارم! پسوند es را میگویید دیگه؟ مهدی.غ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۳ (UTC)
- بله برای من کلاً فیلتر است. سیمرغ کوچولو ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)
- بله ماهها است که فیلتر است، از کاربران دیگر هم شنیدهام.--آبتین ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- برای من فیلتر نیست. گاهی در این آشفته بازار برخی ISP ها سهوا و عمدا چنین می کنند. برای من ماهها بلاگر فیلتر بود. پس از یکی دو بار تماس با شرکت باز کردند.نرسی ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- اگر کاری در ویکیپدیای اسپانیایی داشتید به من بگویید کمکتان کنم.سلحشور پارس ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)
- من هم از سرویسدهندهای وطنی استفاده میکنم و هیچوقت مشکل فیلترینگ نداشتهام. به ISP بگویید مشکل احتمالاً سهوی میباشد.--کامیار ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)
- سلام دوستان. ممنون از راهنماییتان، من فیلترشکن دارم، فقط میخواستم ببینم این مشکل آیا در همه جا وجود دارد یا نه، که معلوم شد فقط در برخی آی اس پی ها وجود دارد. سیمرغ کوچولو ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)
- من هم عموماً از یک ISP فیلترو (!) استفاده میکنم اما این یکی را فیلتر نکردهاست. ▬ حجت/بحث ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۳ (UTC)
آیا کسی مقالهای بی طرف میشناسد که قابل معرفی در ویکیپدیا:دیدگاه بیطرف باشد؟ مطمئناً مقالاتی که مناقشهای را مطرح نکردهاند مناسب نیستند، حتا به نظر من نظریه تکامل نیز مثال خوبی برای فارسی زبانان نیست که در متن این سیاست گاهی به آن اشاره شده. --مهدی.غ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
- گر مقاله مناقشه انگیز خواهید یا سیاسی است یا مذهبی، در اغلب موارد مناقشه با تکامل مقاله به پایان نرسیدهاست و با محافظت مقاله کار تمام شدهاست. از مواردی که من یادم میآید مناقشه بود و تمام دیدگاهها با منابع مختلف عنوان شد و بدون محافظت و حذف نظر دیگری مقاله تکمیل گشت، مقاله ازدواج بهائی بود. دین هویدا هم مورد دیگری بود که به ذهنم رسید. در مورد مناقشات سیاسی هم سندباد شاید مقالهای را برای معرفی داشته باشد. Taeedxy ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- در ويكي پدياي فارسي فكر كنم قرآن مثال خوبي باشد كه دو سال پيش برچسب داشت و به شدت بر سرش دعوا بود. اگر از ويكي پدياي انگليسي مي خواهيد من زياد سراغ دارم.--سید ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)
۱۰ روزی هست که انتخابات دوره اول هیات داوری در ویکیپدیا:انتخابات هیئت داوری دوره اول و همچنین بحث درباره تعویق این انتخابات در بحث آن یعنی بحث ویکیپدیا:انتخابات هیئت داوری دوره اول در جریان است که گویا خبر آن به بایگانی سپرده شده است. پس از اتمام و بفرجام رسیدن رایگیری دیوانسالاری بهآفرید شاید فرصتی برای سر زدن به این صفحات و همچنین بحث مهم ویکیپدیا:نظارت ویکیبدان بر انتخابات و سیاستگذاری در ویکیپدیای فارسی و نهایتا ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران و دیوانسالاران و اظهار نظر در آنها پیش آمده باشد. صادق
ب ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- همچنین ببینید بحث ویکیپدیا:کمیته میانجیگری
صادق
ب ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC)
ما قبل از هر چيز نياز فورى به يك سيستم اطلاع رسانى براى انتخابات در ويكى فارسى داريم كه همه كار بران از انتخابات مطلع شوند.
من به صفحه ویکیپدیا:انتخابات هیئت داوری دوره اول هم كاملا اتفاقى برخورد كردم!! به داستان انتخاب اخير ديوان سالارى (به آفريد)هم اتفاقى برخورد كردم!!Ojanfar ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۰۱ (UTC)
- پیشنهاد میکنم برای جلوگیری از بایگانی اینگونه اطلاع رسانیها، این اخبار که البته مهم هم هستند در سردر قهوهخانه و صفحه اصلی و دیگر صفحات پربازدید درج گردد.
صادق
ب ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- من هم موافقم و همین درخواست را دارم.نرسی ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
- هر بحثی، خبری و سوالی باید در مکان خود مطرح شود. ویکیپدیا:درگاه کاربران برای این کار طراحی شده و استفاده میشود. ممکن است در مواردی کوتاهی در قرار دادن پیوند در آن صفحه انجام شده باشد، ولی فکر نمیکنم نصب سردر و تابلو اعلانات دیگری در قهوه خانه لازم باشد. با احترام. -- احسان ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
- لازم است ولی اصلا کافی نیست، چند نفر سراغ دارید که به درگاه کاربران سر بزنند؟ ببینید آخرین ویرایش درگاه کاربران مربوط به چه قرنی بوده است! :-) بنظرم قهوهخانه پربازدیدتر است. این بحثهای مربوط به ویرایش سیاستهای ویکی و انتخابات هم دست کمی از همکاری هفته ندارند که سردر قهوهخانهاست.
صادق
ب ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)
- برای اعلام انتخابات عمومی معمولا بالای تمام صفحات پیغامی میآید، نمیدانم که آیا کنترل آن دست مدیران محلی هست یا خیر. --مهدی.غ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- برای انتخابات مربوط به یک کاربر که تنها نوشتن یک پیغام در فضای قهوهخانه کفایت میکند و بیشتر از آن مجاز نیست، (حتا از مجاز بودن نوشتن چنین پیغامی در جایی مثل قهوهخانه هم مطمئن نیستم). البته واقعا به نظر شما نیاز به چنین اطلاعرسانی هست؟! در این زمینه به نظرم ما خیلی موفقتر از ویکیهای دیگر حتا انگلیسی هستیم: بالاخره کاربران اتفاقی از اینجا رد میشوند و می آورند رأی میدهند دیگر!Aparhizi ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۳ (UTC)
- منظورتان از انتخابات مربوط به یک کاربر را نفهمیدم. مگر انتخابات طور دیگری هم داریم؟ مجاز/غیر مجاز بودن بیشتر از یک یادداشت عمومی برای اتفاقات عمومی را من جایی ندیدم. شما بیشتر با صفحات سیاسات آشنایی دارید، چنانچه حضور ذهن دارید، لطفا پیوند بدهید.
- اما اینکه یک پروژه را منتظر بگذاریم تا بالاخره کاربرانی اتفاقی رد شوند و رایی بدهند! اگر طعنه است، قابل قبول است. چون باید پروژه فشل بماند تا حد نصاب (لازم برای اجماع) زمانی مطلع شده، بیایند و رای بدهند. این نوع اطلاع رسانی مخصوصا برای پروژههای انتخاباتی که دارای زمان بندی معین است، کوتاهی در حق پروژه است. اتخاذ روشهای پیشنهادی در بالا، صدالبته بهتر از ارسال پیام و ایمیل برای کاربران است.
صادق
ب ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)
- با دیدگاه پرهیزی مخالفم. «مجاز» بودن را ما تعیین میکنیم نه دیگری. میتوانیم چنین تعیین کنیم که به قول مهدی بالای صفحهها پیغام بیاید. من خودم موافق نیستم، اما مهم این است که میتوانیم چنین کنیم.
- اما از سوی دیگر با دیدگاه پرهیزی موافقم! برای هر رایگیری مدیریتی یا رایگیری راجع به فلان رهنمود و شیوهنامه نباید همهجا اعلامیه صادر کرد. اگر درگاه کاربران را فعال کردیم که هیچ، اگر نه همین قهوهخانه میتواند جای مناسبی باشد. تنها برای انتخابات و رایگیریهای مهم که اثر جدی روی سرنوشت ویکی دارند باید از MediaWiki:Sitenotice بهره جست. ▬ حجت/بحث ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
با سلام
در حین ویرایش مقالات و در زمان جستجو جهت اطمینان از وجود یا عدم وجود یک مقاله و در زمان ایجاد یک مقاله جدید، حتما برخورد کرده اید با تعداد بسیار زیاد مقالاتی که قبلا حذف شده اند یا بسیاری حذف سریع شده اند.
مثلا مقاله آخرت که همین الان آن را با یک صفحه تغییر مسیر فعلا به معاد اشاره دادم.
در یکی دو جمله اولی این مقاله که در گزارش دلیل حذف ذکر شده بود به ریشه لغوی این کلمه پرداخته بود و بعید می دانم مقاله به چیزهای تندی که سیاسی یا ضد مذهب یا ضد عرف بوده باشد اشاره کرده باشد.
مواردی از این دست زیاد دیده ام و به نظر می رسد، حذف سریع یک بیماری ویکی فارسی باشد.
سوالی دارم و می خواهم بدانم آیا می توانیم بر سر پاسخ آن به اجماع برسیم؟
اگر با مقاله ای برخورد کنیم که به شدت با آن مخالفیم، ولی دلیل مستندی برای رد آن نداریم و مقاله ایراداتی دارد که می توانیم به آنها متوسل شویم و آن را علی الحساب از دور خارج کنیم در این مورد شما چه می کنید؟
گزینه های معمول از این قرار است: (درخواست حذف سریع می دهیم،بدون سند و مدرک و دانش کافی با نویسنده آن به چالش بر می خیزیم، درخواست مدرک از نویسنده می کنیم، مقاله را تا بهبود دانش خود به حال خود می گذاریم)
در مورد پاسخ خود این را در نظر بگیرید که چه پیش آمده است که رشد ویکی فارسی از نظر تعداد مقاله ضعیف و از نظر تعداد ویرایش زیاد بوده است! یعنی ما بیشتر در حال جنگ با یکدیگر هستیم! تا تولید جدیدی که هر یک در آن تخصص نسبی داشته باشیم!
گونه دیگر این سوال چنین است، آیا باقی ماندن یک مقاله به دید ما خطا و به دید برخی درست را به نبودن آن ترجیح می دهید؟
--Taslim ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- من از کسانی هستم که معمولا تمام صفحه های تازه را یک بار باز و نگاه می کنم و در هر روز دو سه مورد برچسب حذف سریع می زنم. سیاست کاری خودم هم بر این است که به کاربران باسابقه مثل خود شما با دید مثبت و به بقیه با دید مشکوک نگاه می کنم. البته من و دیگران هم حتما در این زمینه اشتباهاتی می کنیم اما فکر می کنم در مجموع روند این کار مثبت و هنوز ناکافی است. کاش پنج نفر از کاربران فعال در برنامه کاری خود مرور مقاله های تازه افزوده را قرار دهند. مطمئن هستم که کیفیت مطالب اینجا بسیار بالاتر خواهد رفت. رشد تعداد مقاله های روزانه باعث شده که نتوانم همه آنها را پی گیری کنم. سعید ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۱ (UTC)
برچسب حذف سریع حتماً باید همراه با اشاره به معیاری که در آن صدق میکند باشد. بسیار پیش میآید که کاربرانی که سیاست حذف سریع را نخواندهاند، از این برچسب برای هر آنچه نمیپسندند استفاده میکنند. وظیفه مدیران است که قبل از حذف ببینند آیا معیاری ذکر شده یا نه و آیا آن نوشته در آن معیار حذف صدق میکند یا نه. Alefbet ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)
- سعید عزیز، روش شما خوب است من هم گاهی چنین میکنم. پیشنهاد خوبی هم هست برای مشارکت دیگر کاربران فعال در مرور مقالات تازه. مقالاتی که بازدید میکنید و برچسب حذف میخورند، تکلیفشان معلوم میشود، اما آیا برچسبی مانند «بازدید شد» یا شبیه آن به مقالات دیگری که مرور شدهاند، میتوان زد تا از مرور مکرر و دوباره کاری جلوگیری کرد؟
صادق
ب ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)
- دوست گرامی، مدیران و گشتی ها (من تنها گشت زن ویکی فارسی هستم) به هنگام مرور صفحه های جدید در پایین صفحه گزینه ای دارند با عنوان «زدن برچسب گشت». بیشتر مقاله های افزوده شده ای که مرور می شوند از شرایط کمینه برای باقی ماندن برخوردارند. وقتی برچسب گشت بخورند رنگ آنها در صفحههای جدید از زرد به سفید تغییر می کند که می تواند پیام مثبتی به دیگر کاربران در مورد آن نوشته باشد. سعید ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)
- سعید عزیز، پیشتر شنیده بودم که برچسبهای گشت فقط برای اعضای دسترسی گشت و مدیران قابل رویت است که بنظرم غیر منطقی میآمد. مخصوصا درحال حاضر که کل اعضای گشت ویکی فارسی محدود به یک نفر است. اما به صفحه مقالات جدید که پیوند دادید هم مراجعه نمودم و در ۳ روز اخیر برچسبی با نشانه تغییر رنگ زرد/سفید ندیدم. دراین صورت گویا فرضیه اول درستتر است!
صادق
ب ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۳ (UTC)
- درست می فرمایید. الان امتحان کردم. گویا آن تغییرات رنگ فقط برای مدیران و گشتی ها قابل مشاهده است. به نظر من چنانچه ممکن باشد بهتر است برای همه کاربران یا بازدیدکنندگان قابل مشاهده باشد. سعید ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۰ (UTC)
- گویا فرض دوستان اینست که مقاله ای که ما نمی پسندیم، نباشد بهتر است، حد اقل گویا در سه پاسخ اخیر چنین پیش فرضی حاکم است. سوال اینست: آیا باقی ماندن یک مقاله (به دید ما خطا و به دید برخی درست) را به نبودن آن ترجیح می دهید؟ اگر من اشتباه می کنم بفرمایید.--Taslim ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۲ (UTC)
- خیر دوست گرامی، دست کم پاسخ من بر اساس پسندیدن و نپسندیدن نیست. مقاله هایی که شخصا به آنها برچسب حذف سریع می زنم از این قرارند: کپی فله ای، متن و عنوان تمام به انگلیسی یا زبان دیگر، چرندیات، اشتباه کاربران جدید در ساختن مقاله جدید به جای نوشتن در صفحه کاربری خود (شرح حال کاربر)، صفحه های خالی، نامرتبط بودن عنوان و متن، و تبلیغات مستقیم یک وبسایت یا شرکت ایرانی. سعید ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۶ (UTC)
- با اینها که موافقم! یعنی اینهمه حذف سریع از این قماش است؟ یعنی ما در ویکی فارسی حذف سلیقه ای نداریم؟ نمی دانم چرا بیشتر مقالات که حذف شده بود توسط مدیر Raamin بود، شاید البته آمار بنده اشتباه باشد ولی به نظرم چنین رسید، آیا جایی هست که آماری برای تعداد حذف ها بتوان گرفت؟--Taslim ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۴۲ (UTC)
دسترسی گشت
بالاتر بحث دسترسی گشت (زرد و سپید) مطرح شد. خواستم به اطلاع برسانم که من دسترسی گشت اعطا میتوانم کرد ولی ملغی نتوانم. بهتر است هرچه سریعتر به چندتن دیگر از کاربران معتمد و شناخته شده و حاضر به همکاری این دسترسی اعطا شود. یک نظرخواهی کوچک برای هرکاربر یا حتی برای تعدادی کاربر به طور همزمان برقرار شود خیلی خوب است. بهآفرید ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۴۵ (UTC)
- خیلی خوب است. بنظرم نگهبانان ما در ویکیپدیا:نگهبان تغییرات اخیر خیلی به آن احتیاج دارند.
- در ضمن پیرو بحث بالا، بنظرم بهتر است تا برچسبهای گشت زنی، قابل رویت برای همه کاربران باشد. چون کاربرانی هستند که بدون دسترسی به گشت زنی میپردازند و رویت این برچسبها برای آنان نیز مفید خواهد بود.
صادق
ب ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۱ (UTC)
من شروع کردم امیدوارم دیگران هم بیایند امیرΣυζήτηση ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- درود. در الگوی Navbox که در اینجا استفاده میکنیم در بخش رنگی سمت راست، نوشتههای فارسی به جای راست در چپ کادرها قرار میگیرند. (نمونه). در مورد الگوی هنرمندان موسیقی این موضوع را با Dreamfall در میان گذاشته بودم که ایشان آن را این گونه حل کردند. ولی در مورد خود الگوی Navbox نتوانستم جای دقیق وارد کردن آن دستور را پیدا کنم. هر کدام از دوستان بتواند در این مورد کمک کند ممنون میشویم.--ماني ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)
- سعی کردم نتونستم! --Wayiran (ب) ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- درود. این بار شما میبایست دقت میکردید که در حال ویرایش استایل گروهها هستید و نه لیستها. پس کد را این گونه تغییر دادم. باز هم میگویم که به نظر من اگر این نوشتهها شناور در چپ باشند بهتر است؛ درست همانطوری که در انگلیسی شناور در راستاند. البته نظرها متفاوتاند. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC)
- وقت خوش. به چشم من قرارگیری متن در راست مرتبتر میآید. خیلی ممنون از اصلاح.--ماني ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
ویکیپدیای فارسی نیاز به مدیران فعال بیشتری دارد. بهتر است در این ۲-۳ ماه، ۵-۶ مدیر جدید انتخاب شود تا هم از بار مدیران فعال فعلی کم شود و هم ویکیپدیای فارسی سروسامان بهتری بگیرد. کاربران فعال بسیاری هستند که سابقهٔ مشارکت مفیدشان بالاست و با سیاستهای ویکیپدیا هم آشنایند. باید به آنها دسترسی مدیریت داد. Alefbet ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)
- موافق--Taslim ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- موافق -- نرسی ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۲۳ (UTC)
- به نظر من ویکیپدیای فارسی در حال حاضر بضاعت آن که ظرف ۲-۳ ماه ۵-۶ مدیر جدید در آن کشف شود ندارد. پایان مدیریت حسام به آن معنی است که یکی از مدیرانی که حق تکثیر را خوب میفهمید کم شد. بهتر است به فکر جایگزین آن باشیم. ▬ حجت/بحث ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC)
- همین اکنون من بیش از ۵-۶ کاربر میشناسم که به اندازهٔ کافی با سیاستهای ویکیپدیا آشنا باشند و سابقهٔ بالای مشارکت مفید داشته باشند. به نظر من عملکرد آنها از کسانی مانند حسام آرمندهی بسیار بهتر خواهد بود. Alefbet ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)
- مگر حسام دیگر مدیر نیست؟رضا ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)
- خیر، دیگر نیست. --سندباد ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)
- الحمد لله، خدا به باعث و بانی اش خیر دهاد. نرسی ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۰ (UTC)
- باعث و بانی اش خودش بید!:d --گردآفرید ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۳ (UTC)
- بالاخره به آرزویتان رسیدید و مشکلات ویکی(!) حل شد.رضا ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)
- انشاالله خدا همه را به آرزوهای خیرشان برساند. --سندباد ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- خودکرده را تدبیر نیست! مشکلات هم یکی یکی حل میشوند.--آبتین ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
- اشتباه نکنید، آرزوی من حذف حسام نبوده و نیست. آرزوی من پیشرفت ویکی و تبدیل شدن به آنچه هدف ویکیپدیاست بود که سوءمدیریت حسام سدی بزرگ در برابرش بود. چه حسام اگر زودتر کنار میکشید حداقل نزد من محبوب تر میماند.--گردآفرید ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC)
- مسلما ویکیپدیا نیاز به مدیران جدید دارد اما چگونه مدیرانی؟ اول این که بهنظر من واژهی مدیر باید تغییر کند و همراه با آن ذهنیت کسانی که میخواهند مدیر شوند و افرادی که میخواهند مدیر انتخاب کنند. کسانی که میخواهند مدیر شوند باید تاج سروری برسرننهدند و جاروی تمیزکاری بهدست بگیرند باید متواضعانه در خدمت ویکیپدیا باشند نه مغرورانه بر آن حکمرانی کنند. کسانی که مدیر میشوند تا جبههیی را در جنگ ویرایشی تقویت کنند نباید مدیرشوند و مدیربمانند. به اعتقاد من مدیران جدید باید ۶ ماهه انتخاب شوند و پس از شش ماه برایی ماندنشان رای اعتماد گرفته شود. وظایف مدیر شفاف و روشن باید فهرست شود و پس از شش ماه موافقان و مخالفان با اشارهی به بندهای آن وظایف، ارزیابی خود را از این که مدیر خوب بوده است یا بد بیان کنند تا اجماعیابی و نتیجهگیری ممکن شود و در پایان این که قرار جهان بر این قرار استوار نشده است که برقراریاش با دعا و آرزو ممکن باشد. عزیزی ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۷ (UTC)
- من هم پتانسیل انتخاب ۶ مدیر را نمیبینم. افرادی شایسته داریم ولی شاید در حد ۲ و یا ۳ نفر.--کامیار ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC)
- اول اینکه، با وجود تنشهایی که بین برخی کاربران و حسام بود، اما در این وانفسا، خودحذفی حسام جای صد حیف خوردن دارد. اما دوستانی که فکر میکنند درحال حاضر گزینههایی درنظر دارند. نامزد خود را پس از رایزنیهای لازم و جلب حامیان بیشتر، در صفحه «درخواست مدیر شدن» پیشنهاد کنند.
- اما پیشنهاد من در حال حاضر، همان است که جناب عزیزی گفت: واژهی مدیر و دیوانسالار باید تغییر کند. نیاز به این بومیسازی و درخواست برگردان فارسی جدید برای Sysop یا Admin وBureaucrat ازآنجاست که برداشت و توقع فارسی زبانان ایرانی از «مدیر» و مخصوصا «دیوانسالار» با آن اضافه «سالار»، هردو آمیخته با هیبتی خاص است.
- مخصوصا برای تازهواردانی که بجای خواندن صفحات شرح اختیارات مدیران، همه بار معنایی مدیر را از «کلمه مدیر» استخراج میکنند و بعضا به تملق و خوشگویی و احترامی ترسآمیز هم روی میآورند، چون مدیر و دیوانسالار را تافته جدا بافته میانگارند. این سوء برداشت، هم خودمان و هم مدیران را دچار سوءتفاهم میکند. نقل همان شخص است که نام فرزندش را رستم گذاشت و پس از آن میترسید او را صدا زند! به وضوح میتوان دید که وقتی مدیری در بحثهای کاربران شرکت میکند، اکثر کاربران مخصوصا تازهکاربران، اظهار نظر ساده اورا دخالت و اعمال نظر مدیریتی تلقی میکنند. منهم تا مدتها پس از ورود به ویکی، نمیفهمیدم که حق با احمد پرهیزی است «مدیر همانا کاربری است، با چند کلید دسترسی بیشتر ». با این دیدگاه براحتی میتوان مدیران جدیدتر انتخاب نمود و بدون تنش با مدیران زندگی نمود و این زمانی خواهد بود که بدون رجوع به صفحات سیاست رسمی مربوطه، بسادگی بتوان دریافت که مدیران را کاربران خود به اجماع انتخاب میکنند تا حافظ و نگهبان آزادی کاربران و منافع پروژه باشند و تنها زمانی رخ مینمایند و دست به کلید میبرند که یکی از این دو بخطر افتاده باشد وگرنه کاربرانی هستند در خیل دیگر کاربران مشارکت کننده.
صادق
ب ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۰ (UTC)
- اگر روند رای دوباره به مدیران تصویب شود مطمئناً مدیران سریعتر انتخاب میشوند و نگرانی کاربران از قدرتگراشدن آنان هم کاهش مییابد. از نظر واژه هم Admin مدیر میشود و اکثر ویکیها هم از Admin استفاده میکنند. Sysop را میتوانیم اپراتور سیستم هم بنامیم که اپراتور خود واژهای بیگانه میباشد. Bureaucrat را نمیدانم چه باید نامید ولی به نظر من آنقدر هم وحشتناک نیست. تنها مشکل ناآگاهی کاربران جدید از ویکی و قوانینش میباشد که برداشت اشتباهی از این واژه میکنند و حتی کاربران قدیمی نیز بصورت ناخواسته دسترسیهای غیرسیستمی بیشتری به مدیران میدهند و خود ما توقعات خود را از مدیران بیش از چند کلیک کردهایم. وگرنه نه مدیری بدون نظر کاربران میتواند چیزی را حذف کند و نه میتواند بدون دلیل، کاربری را ببندد و نههای دگر! آنها تنها باید نظر سایر کاربران را در سیستم اعمال کنند و همین. دیوانسالار هم نمیتواند سرخود کسی را مدیرکند و یا پرچم بدهد و همه و همه بسته به نظر کاربران میباشد. ما کاربران باید دقیقاً بدانیم که وظیفههای این دو گروه چیست و ناخواسته اختیار بیشتری به آنها ندهیم و البته با شرکت در اجماعها وسیلههای لازم را برای این دو گروه برای اعمال نظر نهایی محیا کنیم. و از آنها سالارهایی نسازیم نا مثل الان ویکی برای دادن و گرفتن این اختیارات متوصل به معجزه شویم و قبل و بد از رایگیری قشونکشی کنیم و یا قهر و آشتی! در ضمن اینقدر هم انگ زاپاسبودن نزنیم. همهٔ ما در ابتدا این انگ را خوردهایم و حداقل خود من در ابتدا این تجربه را داشتهام و اگر کمتر پرروتر بودم هرگز دوباره بازنمیگشتم. همه درست و قانونی هستند مگر خلافش ثابت شود. اثبات خلاف هم راه و روش دارد و با من میدانم و اینجا فلان چیز در حمایت از فلان کس گفت و ... چیزی اثبات نمیشود و تنها آتش کینهتوزی شعلهورتر میشود.--کامیار ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)
- اینکه کلمات «مدیر» و «دیوانسالار» هردو آمیخته با هیبتی خاص است و کاربران تازه وارد را در مورد دارندگان این القاب به اشتباه می افکند، مشکلی نیست که فقط مربوط به ویکیپدیای فارسی و زبان فارسی باشد بلکه کلمه administrator و Bureaucrat در زبان انگلیسی هم همین هیبت را دارند و ممکن است در مورد دامنه اختیاراتشان همین شبهه برای تازه واردان ایجاد شود. کلمه sysop هم فرق چندانی با administrator ندارد (معنا طبق اکسفورد:a system administrator و طبق Merriam-Webster: the administrator of a computer bulletin board) از طرفی کاربران اینجا این شبهه را بسیار بزرگش کرده اند، حال انکه با گذشت اندک زمانی تازه واردی که به فعالیت خود در ویکیپدیا ادامه دهد و یا به ان علاقه داشته باشد، بسیاری از اختیارات مدیران و دیوانسالاران را فرا خواهد گرفت و اگر بی عدالتیای در حق او پیش آید دیگر کاربران گوشزد خواهند کرد. واژههایی مثل «فراش» و «آبدارچی» و... هم بار معنایی خاصی دارند و معادلشان هم در انگلیسی کاملا مشخص است (lackey، servant) و صد در صد نمیتوانند معادل administrator قرار بگیرند. فراش و آبدارچی با رای گیری انتخاب نمیشوند، بلکه صرفاً به خاطر اینکه تخصص حرفهای ندارند و کارشان همین است، در اینگونه کارها با دستمزدی کمتر از خیلی کارهای دیگر استخدام میشوند. در صورتی که مدیر به خاطر تجربه و خوشنامیای که در اینجا کسب کرده است با خواهش و رای دیگر کاربران، انتخاب میشود و دسترسی بالاتری نسبت به دیگر کاربران دارد. متاسفانه جو ویکیپیدیای فارسی به خاطر برخی بحث های انحرافی، از آن هدف اصلی خود دور شده است، چرا باید نگران بود که یک مدیر به خاطر دارا بودن لقب «مدیر»، بیش از حد به خود بنازد، در حالیکه به جای ان میتوان به کاربران قانون ستیز و دشنام گو که مدیری را آماج حملات خود قرار میدهند، تذکر داد. مسلما شخص باتجربهای که با اجماع دیگر کاربران، شایسته مقام مدیریت و سرپرستی ویکیپدیا شده و دسترسی های بیشتری دارد و مسئولیتهای مهمی بر دوش اوست و ممکن است با هر اعمال قدرت ساده و یا قطع دسترسی قانونی، مورد حمله شخصی کاربران تازه وارد قرار بگیرد، باید لقبی داشته باشد که در خور او باشد و داشتن آن لقب، احساس آزادی عمل و اعتماد به نفس بهتری را برایش به ارمغان بیاورد. در صورت سو استفاده مدیر از قدرت، میتوان از راه قانونی و درست پیگیر شد، نه از راه پایین آوردن سطح ویکیپدیا که شاید بعضی خواستار آن باشند. دوستان بهتر است به جای سنگ اندازی جلوی ویکیپدیا، به فکر پیشرفت آن باشیم. نمونه آن مخالفت عدهای با داشتن یک دیوانسالار منتخب و انتصاب مدیران جدید بود که خوشبختانه به طریقی کاملا منطقی حل شد. سیمرغ کوچولو ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
اخر نتیجه رای گیری نظارت ویکیبدان بر انتخابات و سیاستگذاری در ویکیپدیای فارسی چه شد؟سلحشور پارس ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۴ (UTC)
- هنوز رایگیری درکار نیست. در مرحله مشارکت و نظردهی است. شما هم مشارکت کنید و نظراتتان را بنویسید.
صادق
ب ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- پس این خط چه میگویید؟ ...آغاز رایگیری از لحظه پست این پیغام شروع میشود و در روز شنبه ۱۹ ژوئیه سال ۲۰۰۸ در ساعت ۲۳:۵۹ UTC به پایان میرسد...
- بله حق با شماست، منظور من اما، نوزاد آن یعنی صفحه ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران و دیوانسالاران بود. چون با جمعبندی انتخابات و اعطای دیوانسالاری بهآفرید توسط «میلوش» احد از ویکیبدان و رضایت عمومی کاربران و همچنین بازگشایی صفحه مذکور یعنی ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران و دیوانسالاران. بنظر میآید که خودبخود اجماع حاصل و نظارت ویکیبدان هم بر انتخابات و هم بر سیاستگذاری در ویکی فارسی، شروع شدهاست.
صادق
ب ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)
- آها !! سپاس فراوان.سلحشور پارس ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)
- بله دقیقا همینگونهاست که جناب بهرامی گفتند. ویکیبدان با توجه به آن نظرخواهی وضعیت ویکی فارسی را اضطراری تشخیص دادند و طبق وظایف تعریف شده شان و در اولین گام در جمعبندی رایگیری به آفرید دخالت کردند. یک چیزی تو مایههای وضعیت اضطراری و حکومت نظامی و اینها!--گردآفرید ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)
- ترسناکش نکنید. از آنجایی که بسیاری از کاربران اعتمادی به عملکرد دیوانسالار انتصابی ندارند، بنیاد ویکیمدیا خود تصمیم گرفته است که به وضعیت نابسامان اینجا، سر و سامان دهد. از آنجا که برای چنین دخالتی نیاز به تائید توسط کاربران را داشتند، نظرخواهی کردند و در آن بیش از ۹۵% کاربران ویکی فارسی از این دخالت قانونی حمایت کردند. الان هم با اتمام مدت نظرخواهی بسته شده است و عملا ویکیبدان در انتخاباتها و سیاستگذاریها در ویکیپدیای فارسی، نظارت مستقیم خواهند داشت که قطعا به نفع این پروژه است. --سندباد ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)
بسیاری از نوشتارهای برگزیده را دیده ام که نشان را دارند اما معیار شماره ۶ مبتنی به حاوی نبودن هیچ پیوند قرمزی را ندارند.قضیه چیست؟سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- اینقدر سخت نگیرید. :) Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)
- اخر مقاله کامل تر و مهم تری مانند تخت جمشید و زردتشت وجود دارند.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- متوجه نمیشوم چه میگویید. هر دو مقالهای که گفتید redlink دارند. مشکلتان وجود redlink است یا برگزیدهنبودن این دو مورد؟ اگر فکر میکنید که این دو شایستگی برگزیدگی دارند و کسی تابحال نامزدشان نکرده، چرا خودتان اقدام نمیکنید؟ Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)
- داشتن و نداشتن پیوند قرمز برای برگزیدهبودن نوشتار اهمیتی ندارد. توضیحات صفحهٔ بحث همان معیارها را بخوانید. Alefbet ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)
- می خواستم بدانم که مشکل از کجاست .نامزد نکنم بعد بگویند پیوند قرمز دارند.همین.سپاس.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)
- معیارهای اصلی همان معیارهای ویکیپدیای انگلیسی است. آنها را دنبال کنید. Alefbet ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)
- قرمز نبودن جزو معیارهای اصلی نیست. ضمنا قرار نیست مقالهی برگزیده تمام معیارها را داسته باشد با توسعه ویکیپدیا پیوندهای قرمز هم برطرف میشوند. در مورد نامزدبرگزیدهگی هم که همهدوستان میتوانند اقدام کنند. عزیزی ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)
رسیدن به 50000 مقاله به چه قیمت؟!
آیا ساختن چنین صفحات و الگوهایی توصیه می شود؟ وجود این گونه صفحات با بار دانشنامه ای پایین، واقعا تمسخربرانگیز است!
خودتان ببینید و قضاوت کنید:
، ، ، ،
- علی رجبی ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)
- این ها هم مقاله هستند.ولی خرد !! نمی شود که تمام مقاله ها مهم و پربار باشند.اگر فکر می کنید تمسخربرانگیز هستند وقت بگذارید شما کاملشان کنید.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۳ (UTC)
- ممکن است در صد سال آینده کسی پیدا شود و درستشان کند. به امید نسلهای آینده.
اگر اینجا ویکیپدیای آلمانی بود، مقالهها معدوم بودند. Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- در ویکی های دیگر هم چنین صفحه هایی هست.اینقدر سخت نگیرید.ولی درباره مسجدهای بروجرد حق دارید.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- مثالهایی که زدید (مانند گلادباخ و کاسل) مقالههای کوتاهی با محتوای مفید را نشان می دهند. هدف اصلی مشارکت در ویکیپدیا نه تعداد مقالات است و نه حجم صفحات. هدف اصلی بالابردن محتوای دانشنامهای ویکیپدیا است (این کار در نهایت تعداد مقالات را هم بالا میبرد و حجمشان را هم از حدقلی بالاتر میبرد). کسی که گلادباخ یا کاسل را با همان اطلاعات مختصر ایجاد کرده است، کار مفید انجام داده است. اگر فکر میکنید این قدر کم است، شما بیشتر به محتوای ویکیپدیا بیفزایید. در مورد اینکه آلمانیها در ویکیپدیایشان با اینگونه مقالات چه میکنند مطمئن نیستم و اهمیتی هم نمیدهم (هرچند لااقل صفحهٔ سیاستشان چنین نمیگوید و بعید است کارشان در این زمینه تفاوت خاصی با عرف ویکیپدیاهای دیگر داشته باشد). اما میدانم و مطمئنم که در ویکیپدیای انگلیسی چنین مقالاتی را حذف نمیکنند و مطابق سیاست ویکیپدیای انگلیسی (و به تبع آن ویکیپدیای فارسی) در معیارهای حذف سریع نمیگنجند و معدومکردنشان از سیاست و عرف و روح ویکیپدیا به دور است. Alefbet ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)
- موافقم سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
- یادم نیست قبلاً از شروین افشار یا روزبه پورنادر شنیده(خوانده) بودم که مقالههای بسیار خردی که حداقل حاوی دو مورد اطلاعات مفید باشند نگه داشته میشوند. مقالههای بالا بیشتر از دو مورد اطلاعات در اختیار خواننده قرار میدهند. مورد اول و دوم هم الگو هستند و اصلاً جزء مقالات شمارش نمیشوند. --روح ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۴ (UTC)
- اگر نخستین سنگ بنای مقاله درست و راست نهاده شده باشد، خردیاش ایرادی ندارد، در مورد مقالههای اخیرا ایجاد شده توسط کاربر مورد نظر (نوید ربیعی)، در مورد چند مشکل کوچک موجود، (مانند نبود میانویکی)، یادآوری کردم و البته رفعشان نمودم. در ضمن اگر ۱۰۰ سال دیگر هم کسی نیاید اینگونه مقالهها را گسترششان بدهد، بهتر از نبودنشان است. (در مورد الگو موافقم).--آبتین ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC)
- بهتر نیست. Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC)
- چرا؟ هدف از دانشنامه چیست؟ جمع آوری اطلاعات .حالا چه کم چه زیاد. فردی که به دنبال اطلاعات شهر گلادباخ می گردد اگر حداقل بفهمد که این شهر در آلمان است بهتر است یا این که به فکر غلط خود که این شهر در استرالیا است ادامه بدهد؟
در ضمن سیاست های ویکیپدیا درباره اینجوره مقالات مشخص است.هرچند فردی که مقاله ای را ایجاد می کنند باید گستره آن را به حداقل نیاز برساند.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)
- اینگونه، ایدهآل من هم نیست. اگر مقالههایی که خودم ایجاد میکنم را ملاحظه بفرمایید، متوجه این موضوع خواهید شد. عرض کردم اگر درست ولی خرد باشند، استارتی برای گسترششان است. اما من بر این باورم که مقالهها نباید فلهای/خرد تولید شوند. فکر میکنم در این مورد با شما (رامین) همنظرم.--آبتین ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
- در ویکی های دیگر هم چنین مقالات کوتاهی وجو دارد.مثلا در ویکی پدیای انگلیسی مقالاتی نیم خطی در مورد شهرهای ایران وجود دارد.بهتر است این مقالات باقی بمانند تا اگر کسی خواست درباره یک شهر آلمان یا هر کشور دیگری اطلاعاتی داشته باشد بتواند یک اطلاعاتی درباره آن مطلب کسب کند.این بهتر است یا این که اصلاً آن مقاله وجود نداشته باشد؟حداقل اگر وجود داشته باشد اُمید وجود دارد که گسترش یابد ولی اگر نباشد گسترشی هم وجود ندارد.داشتن بهتر از نداشتن است،هرچند اندک باشد.Navid rabiee ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
کاملا با نوید ربیعی موافقم، پایه ویکی پدیا بر این طرز تفکر قرار گرفته است: خرد ها مهم اند! برخی اما هنوز در طرز تفکر قدیمی سیر می کنند که تنها بزرگ ها مهم اند. و همین ویرایشات خرد، ویکی را به بیش از دو میلیون مقاله(انگلیسی) رسانده است.--Taslim ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)
- خردها مهمند؛ ولی هر گردی گردو نمیشود. Raamin ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)
- به نظر من هر کس دست به حذف مقالههای خرد بزند حتی آن مقالههایی که فقط محل یک شهر را توضیح میدهد اصل موضوع و فلسفه ویکیپدیا را نفهمیدهاست. چنین افرادی هیچ خبر ندارند که ایجاد یک مقاله یکخطی چهقدر برای حل مسائل دیکته درست نامها و یتیم نبودن مقالهها و ایجاد ابهامزداییها و تشویق بازدیدکنندهها به تکمیل مقاله و ایجاد ردهبندی و برچسبها ویژه موضوعی ناقص بودن مقاله و یافتن میانویکی درست و ... کمک میکند. آنها فقط ظاهر همین یک خط را میبینند و تلاشی که برای اجرای درست همین یک خط در پیکره ویکیپدیا پشتش خوابیده و بستر خوبی که برای گسترش بعدی فراهم میکند را نمیبینند.--ماني ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)
- درود بر مانی، پیشکسوت ویکی فارسی!--Taslim ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
- شروین قبلا گفته بود در ویکیانگلیسی ملاک وجود دو واحد اطلاعاتی است. حرفهای جناب مانی بسیار درست است. مثلا من دنبال داءالصدف میگشتم دیدم در ویکیپدیای فارسی مقالهی خردی در مورد آن است مقالهی خردی که مسئله مرا حل کرد چون از طریق آن توانستم رد اطلاعات جدید را بگیرم. خردها را جدی بگیرید. عزیزی ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
فکر میکنم خوب باشد پرچمی برای زبان فارسی داشته باشیم. البته هم اکنون بیشتر پرچم ایران استفاده میشود که خیلی هم خوب است اما از آنجا که زبان فارسی گسترهای بیشتر از ایران دارد بهتر است پرچم مناسب تری استفاده شود.این پرچم میتواند یک فایل تصویری متحرک باشد مثل این و هم میتواند ترکیب پرچم دو کشور باشد مثل این و یا اینکه چیزی غیر از این باشد.از آنجا که از این پرچم در ویکی واژه میخواهم استفاده کنم گمان میکنم تصویر متحرک متناسب نباشد اما خوشحال میشوم تا نظرات و طرح هایتان را در اینجا مطرح سازید.--هریوا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)
- از لحاظ فنی نمیدانم. اما نظر و سلیقه من تصویر متحرک پرچم است. البته فکر کنم که فقط باید پرچم ایران و افغانستان را درج کرد چون تاجیکها ظاهرا رسمالخط دیگر و ویکیپدیای دیگری دارند. ٪ مرتضا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)
- من پرچمی مانند این را بیشتر میپسندم. امروزه برای زبان انگلیسی بیشتر از این استفاده میشود.--Pemphgus ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)
- اصلا لازم است؟ آیا نمونهای در ویکیهای دیگر داریم؟ ما از قدیمالایام در پاکستان و هند و افغانستان و کشمیر و تاجیکستان حتی در بخشهایی دیگر از آسیای میانه، ایروان و نخجوان و حتی کشورهای عربی چون عراق و بحرین... فارسی زبان و فارسی نویسانی داشته و داریم که شاید مانند تاجیکیها الان فارسی ننویسند اما گونهای از گویش فارسی را دارند. چگونه میخواهید همه را در بر بگیرید؟ اصولا چه لزومی دارد که محدود کنید فارسی را به ۲ یا ۳ پرچم و کشور؟
صادق
ب ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)
- بله لازم است همانطور که گفتم در ویکی واژه فارسی احتیاج مبرم دارم بدان و از این خاطر این را در ویکی پدیا مطرح کردم که کاربران در اینجا بیشتر متمرکز هستند.--هریوا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
- اگر میخواهید پرچمی درست کنید بهتر است از پرچمهای کشورها استفاده نکنید.مثلا پرچمی طراحی کنید که واژه پارسی به تمام زبانها روی آن نوشته شدهاست.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- به نظرم پرچمی درست شود که یکی از مظاهر ملی ایرانیان مثل سرباز هخامنشی که مربوط به تمام ایرانیان است نه فقط پارسی زبانان و هم معرف کشور ایران و تمدن ایرانی در دنیا و در طول تاریخ است استفاده شود.به این ترتیب هرکس ایرانی است یا تاریخش ایرانی است مثل دوستان افغانی و هم بسیاری از ایرانیان که زبان مادریشان پارسی نیست به این پرچم احساس تعلق پیدا میکنند.نظره بقیه در این مورد چیست؟iroony ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- شامل اقلیتها نمیشود.سلحشور پارس ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- درفش کاویانی چگونه است؟ --Wayiran (ب) ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)
من دقیق کاربردش را نفهمیدم! در ویکیواژه چه کاربردی دارد؟ کجا قرار میگیرد و نشان چیست؟ مهدی.غ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
- شامل اقلیتها نمیشود؟؟؟من از ایرانیان صحبت کردم نه اقلیتها..گفتم بهتر از نماد ایران باشد نه نماد زبان فارسی چون همین الان بسیاری از کاربران هستند که زبان مادریشان فارسی نیست اما در ویکی فارسی مقاله مینویسند.iroony ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- خوب شما هم حرف مرا میزنید.اقلیتهای زبانی یا نژادی با نمادهای اختصاصی ایران ارتباط برقرار نمیکنند.سلحشور پارس ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)
- یعنی منظورتان این است که اقلیتهای زبانی که البته نمیشود روی ۲۰ میلیون ترک زبان نام اقلیت گذاشت با نمادهای اختصاصی ایران ارتباطی ندارند؟؟یعنی بقیه مردم ایران مثلا هخامنشیان و افتخار آنان را از خود نمیدانند و فقط پارسیان هستند که میراث داره تاریخ ایران باستان میباشند؟!؟!؟iroony ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
- ما داریم فراتر از یک کشور صحبت میکنیم.فراتر از ایران.درباره ایران و افغانستان و حتی فارسی زبانان چین.آیا فکر نمیکنید که هخامنشیان خیلی اختصاصی است؟سلحشور پارس ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- منهم دارم در مورد تاریخ ایران باستان و تمام فرهنگهایی که به این تاریخ در گذر زمان پیوند خوردهاند صحبت میکنم هخامنشیان در حیطه مرزهای تاریخی و فرهنگی ایران است من از مرزهای سیاسی ایران در دوران کنونی که تحمیلی است صحبت نمیکنم.مطمپنا دوستان افغانی و تاجیکی ما هم در زمان هخامنشیان در حیطه مرزهای سیاسی ایران نیز حضور داشتند ولی اگر تکیه فقط بر زبان فارسی باشد شاید برای بعضی از هم وطنهای ایرانی که زبان مادریشان فارسی نیست این شاعبه بوجود بیاید که ویکی پدیای فارسی نه جایگاه ایرانیان بلکه جایگاه تنها و تنها فارس زبانان است.iroony ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
- گفتگوی ما نتیجه مشخصی نخواهد داشت با خود دوستان افغان و تاجیک صحبت کنید.سلحشور پارس ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۹ (UTC)
- به نظره منهم همینطور است.به نظره من ویکی فارسی ایرانی است به نظره شما تنها فارسی.مدیرانی مثل مرد تنها نیز ترک زبان هستند نه افغان و تاجیک.iroony ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- همه اینها ایرانی نیستند.گستره ویکی پارسی بیش از این حرفها است.سلحشور پارس ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
دوستان بحث را به حاشیه نکشانید من هدفم ارائه یک پرچم گرافیکی بیشتر نبود. در مورد اینکه ویکی پدیای فارسی مال چه گستره ای دارد و برای چه کسانی است قبلا هم زیاد صحبت شده است و باید به عرضتان برسانم که این ویکی مربوط به تمام کسانی است که فارسی را با خط عربی مینویسند و میخوانند پس شامل تاجیک های عزیز نمیشود. و شرایط فوق را ایرانیان و افغان ها دارند به نظر من استفاده از پرچم تلفیقی از ایران و افغانستان کنونی مناسب تر است.اما حال اینکه این دو پرچ چگونه تلفیق شوند که شکلی تر باشد بر میگردد به ذوق طراحان گرافیکی.--هریوا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)
- با اینکه یکی از مظاهر ملی ایرانیان یا سرباز هخامنشی در اینگونه پرچمها به کار رود کاملا مخالفم، هدف از ساخت این پرچم، صرفاً نشان دادن زبان فارسی است که این ویکی را از ویکیهای دیگر متمایز میسازد نه صرفاً فرهنگ و تمدن و افتخارات یا تاریخ ایران. اگر دوستان این صفحه را ببینند، اکثر پرچمهای نشانگر زبانها، ترکیبی از پرچمها هستند مثلا پرچم زبان آلمانی ترکیبی از پرچمهای اتریش، سوئیس و آلمان است. طرحهای دیگری را نیز میتوان به کار برد به شرط انکه یک وجه مشترک بین تمام فارسی زبانان ایران و افغانستان و سایر مناطق باشد و تاکید آن بر زبان و خط فارسی باشد و نه تاریخ و جغرافیا و یا افتخارات و عقاید یک عده خاص. سیمرغ کوچولو ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
- من هم همین را می گوییم.مگر این که نظر خواهی شود و دیگر دوستان فارسی زبان موافقت کنند. سلحشور پارس ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)
با سلام،
بنده و رامین وارد بحثی در مقاله دجال شده ایم که دوستان ممکن است با نظرات خود بتوانند به ما کمک کنند.
با سپاس--Taslim ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)
- به این کار شما میگویند درخواست برای نظر سوم. این یعنی روالهای حل اختلاف در ویکیپدیای فارسی وجود دارند، اما ساختارمند نیستند. ▬ حجت/بحث ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- بله. مثلا بهتر است برای درخواست برای نظر سوم از یک یا دو کاربر باتجربه و موجه که احتمالا کمکی میتوانند کمکی کنند و ترجیحا تجربه یا تخصصی در موضوع مورد بحث داشتهاند کمک بگیرید و نظر بخواهید. نظر خواستن در قهوهخانه ممکن است باعث شود افراد زیادی را به صفحه بحث بکشد و قضیه را پیچیدهتر کند. ٪ مرتضا ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)
یکی از عواملی که باعث شد ویکی پدیای انگلیسی به رشدی چشمگیر در آمار مقالاتش برسد،وجود کاربرانی با دسترسی transwiki است.این کاربران می توانند از ویکی های دیگر با زبان های گوناگون صفحات را ترجمه و به ویکی خود منتقل کنند.ویکی پدیای فارسی هم برای پیشرفت آمار خود به یک همچنین کاربرانی با دسترسی transwiki احتیاج دارد.من از مدیران خواهش می کنم تا فکری برای این مسئله بکنند.NavidRabiee talk۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱6 (UTC)
- یکبار قبلا بهتان گفتم.ترنسویکی یک دسترسی عمومی نیست و کاربردی هم ندارد مگر اینکه بخواهید اطلاعاتی را از یک ویکی با حفظ تاریخچه به ویکی دیگری منتقل کنید♦ مرد تنها ♦ ب ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- منهم با آقا نوید موافقمiroony ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)
- من هم همین را می گویم.کاربرانی که در ویکی پدیای فارسی می توانند دسترسی ترنس ویکی داشته باشند اطلاعاتی را از ویکی های دیگر وارد ویکی فارسی کنند.این چه اشکالی دارد؟NavidRabiee talk۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۲ (UTC)
- میشود یک مثال بزنید که از کدام ویکی میخواهید مطلبی که بدرد اینجا بخورد را با حفظ تاریخچه اینجا بیاورید؟♦ مرد تنها ♦ ب ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)
- از تمام ویکی ها می شود.شما یک مثال نقض بزنید.NavidRabiee talk ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- لطفاً یک مثال نقض بزنید.NavidRabiee talk ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:22 (UTC)
- دوست متوجه شدم شما اصلا نمیدانید کهترنسویکی چیست و به چه منظوری استفاده میشود.♦ مرد تنها ♦ ب ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)
- نویدآقا، محض رضای خدا این امضایت عوض کن!--آبتین ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۸ (UTC)
نوید عزیز، دسترسی transwiki (فارسی بگوییم بهتر است: تراویکی) برای منظوری که شما در نظر داری فایدهای ندارد. دسترسی تراویکی به این درد میخورد که یک صفحه «با تاریخچهاش» از یک ویکی به ویکی دیگر برده شود. این عمل باعث ترجمهٔ صفحه نمیشود. در ویکیپدیای فارسی ما در درجهٔ اول نیاز داریم که (۱) افراد متون را ترجمه کنند، و (۲) تکلیف این که ترجمه تحقیق دست اول است یا نه به طور قطعی روشن شود (از بهآفرید و عزیزی در این باره بپرسید). هیچ کدام اینها نیازی به تراویکی ندارد. ▬ حجت/بحث ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)
نوید گرامی، چه لزومی به حفظ تاریخچه، آن هم در زبانی دیگر است؟؟؟؟؟؟ فکر میکنم بیشتر برای ویکی فارسی مضر باشد. --Wayiran (ب) ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
انطوری که در منبع نوشته (یا من بد فهمیدم؟) این دسترسی بدرد این می خورد که مثلا صفحه ای با مشارکت چندنفری نوشته شده و باید به ویکیواژه ،ویکینسک و ... انتقال یابد.برای بدست گیری مسئولیت، بهتر است با تاریخچه منتقل شود. بد نیست ویکی فارسی یکی داشته باشد نظر من مردتنهاست(چون در ویکیواژه،ویکینسک و چند جای دیگر مدیر است) امیرΣυζήτηση ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)
با سـلام
من میخوام تـوی ویکی پدیای انگلیسی عکسی رو بارگذاری کنم، ولی این ارور داده می شه:
The action you have requested is limited to Autoconfirmed users, Administrators
چـاره چیه :d !؟ ممنون. M-snape ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)
- شما بعد از 4 روز Autoconfirmed میشوید♦ مرد تنها ♦ ب ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)
به رسانههای حکومتی خصوصا این یکی که زیر نظر مقام عظمی اداره میشود نمیتوان اعتماد کرد ، شاید دوستانیکه به آلمانی وارد هستند بتوانند نظر بدهند. + نرسی ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)
!!!!!!!! --Wayiran (ب) ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)
- من ویکیپدیای انگلیسی ۱٫۰ را شنیده بودم، ولی آلمانی را نه. --مهدی.غ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)
- اگر منظورتان اینست که ظاهراً حقیقت دارد. Bertelsmann بزرگترین شرکت رسانهای در آلمان است؛ کسانی که RTL و Sony BMG را میشناسند، باید به گوششان خورده باشد. :) Raamin ب ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)
وقتی یک منبع آنلاین خوب با مطالب متنوع از دست میرود، چقدر برای یک ویکی پدیایی غم انگیز است. میخواهم به روزنامه فقید شرق اشاره کنم که دیگر پیوندهای آنلاین به آن هیچ کاربردی ندارد. آدرس http://www.sharghnewspaper.com اصلاً فعال نیست و آدرس http://www.sharghnewspaper.ir هم مدتها ست که کار نمیکند. البته مطالب استفاده شده از این منبع هنوز هم قابل اثبات هست چون به هر حال آرشیو آن در کتابخانه ملی باید موجود باشد ولی مسئله اینجاست که ارجاع دهیهای ناقص که شماره و تاریخ را ننوشته و فقط با پیوند به آدرس اینترنتی منبع گذاری شده باید اصلاح گردند. مهدی.غ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)
بله، من هم بارها با این مشکل مواجه شدم. واقعا ضایعه بزرگی بود. البته باز شانس آوریدم که این اواخر تیم همشهری آنلاین پس از یک سال که آرشیو همشهری را حذف کرده بودند مجددا آنرا در دسترس قرار دادند. گرچه شرق به مراتب ارزشمند تر از همشهری بود.نرسی ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- شايد اين لينك مفيد باشد.--سید ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
کسی خبر داره این مترجم مرده یا کی مرده است؟
جعبه های زندگینامه، مثلا برای بازیگر، ورزشکار، یا تا جایی که دیدم برای بـازیگران "هری پاتر" هم وجود داره رو بصـورت کامل از کجا میتونم تهیه کنم؟ چون توی ویرایش صفحه ها که میرم، معمولا با توجه به اطلاعات ویـرایشگر، ناقـص هستند.
ممنون M-snape ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)
آیا منظورتان الگوی مناسب هر شغل است؟ مثلاً {{جعبه اطلاعات رئیس جمهور}} یا {{جعبه اطلاعات هنرمند}}. برای تمام مشاغل ممکن است الان وجود نداشت باشد. موضوع مورد نظرتان را یک جستوجو اول بکنید اگر نیاز بود بفرمایید من در خدمتم. --مهدی.غ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)
بله، منظور نظر من همین بود!
از کجا میتونم همه این الگو ها رو پیدا کنم!؟ م-اسنیپ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)
- فهرستی از اینها نداریم ولی برای هری پاتر مانند توبی مگوایر عمل کنید از {{جعبه بازیگر}} استفاده کنید امیرΣυζήτηση ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)
به نظر من یه مشکل بزرگی که ما اینجا تو ویکی پدیای فارسی داریم اینه که نسبت تعداد کاربرای فعّال به کل کاربرا خیلی کمه، از طرف دیگه اغلب مقالات شدیداً ناقص هستند و در بعضی هم مشاهده میشه که اطلاعات پراکنده ای در رابطه با موضوع ارائه شده در حالیکه هیچ اطّلاعی از کلیت موضوع وجود نداره.
به همین خاطر من و یک سری از دوستام تو دانشگاه اصفهان تصمیم داریم امسال یک حرکت عمده ای رو تو دانشگاهها ( یا حداقل دانشگاه خودمون) برای فرهنگ سازی ویکی نویسی و افزایش ویکی نویسان آکادمیک شروع کنیم ولی قبلش میخواستم نظر بچه ها ی اینجا رو بدونم، اگر انتقادی به این طرح دارن یا پیشنهادی هست مطرح کنند. مطابق برنامه ای که ما ریختیم گروه هدفمون تو مرحله اول دانشجو های جدیدالورود هستند، که تصمیم داریم تعداد زیادی پن فلت برای آشنایی با ویکی پدیا چاپ کنیم. از طرف دیگه به نظر من خیلی عالیه اگه ما بتونیم در طول سال هر چند ماه یک بار سمپوزیومی تو محیط های دانشگاهی داشته باشیم و مدیران و کاربرای فعّال بتونن با ارائه ی سخنرانی به گسترش هرچه بیشتر ویکی نویسی تو دانشگاههای کشور کمک کنند.--جبل ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)
- خوبه من مشابهش را در جشن آزادی نرمافزار برای وردپرس دیدم ولی قبلش حتما باید بند معروف اینجا محل تحویل پروژه به استاد دانشگاه نیست را به وپ:نیست اضافه کنیم امیرΣυζήτηση ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
به خوب نکته ای اشاره کردی، دستت درد نکنه. خیلی خوشحال میشم اگه تو تنظیم مطالب پن فلت ها بتونی کمک کنی.--جبل ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- خیلی عالیه. نرسی ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)
- نظر من این است که اگر در خارج از ویکی سعی در جمع کردن عدهای کردید پیش از هرچیز به دانشنامه بودن این محیط تکیه کنید بعد این را مشخص کنید که اینجا فقط یک سری اطلاعات قابل اثبات و مشهور در کنار هم قرار میگیرند و چیزی قرار نیست کشف شود ولی کاربران میتوانند در قالب ویکیپروژهها مجموعه موضوعات خاص را با کمک هم بهبود بخشند. یکی از مشکلات ناشی از جمعیت کم در ویکی تشکیل نشدن گروههای تخصصی است. یک طوری عمل کنید که کاربران جدید اینجا را با یک شبکه اجتماعی و وبلاگ اشتباه نگیرند. مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)
- باید با روش درست تبلیغات شود و اطلاعرسانی کامل باشد وگرنه نه تنها از مشکلات اینجا چیزی کم نمیشود بلکه با مشکلاتی جدید نیز روبرو میشویم.--کامیار ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- کاربران حسام و (فکر میکنم) ظهیری پیش از این چنین اقداماتی کردهاند و روز آموزش و معرفی ویکیپدیا در دانشگاههای خود راهاندازی کردهاند. شاید بتوانید با آنها تماس بگیرید و از تجربیاتشان استفاده کنید.--ماني ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
- لطفاً کلی گویی نکنین، دقیق تر توضیح بدین به نظر شما باید پن فلت ها بیشتر در باره ی چه موضوعی باشه؟ در ضمن بهتر از من میدونین که متن باید ترغیب کننده باشه--جبل ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)
- آیا مخاطب این پیام من هستم؟--ماني ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
آیا تمام روستاها و دهستانها سرشناس هستند؟ مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)
- فکر نمی کنم بحث سرشناسی شامل مقاله های جغرافیایی باشد.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)
- بحث قابل توجه بودن (notability) است. --مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۲ (UTC)
- در ویکی انگلیسی نگاه کردم.تمام شهر ها ٫ روستاها و دهستان ها قابل توجه هستند.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۱ (UTC)
- من یک راهنمای تکمیل نشده در ویکیپدیای انگلیسی یافتم که خلاف این را میگوید :
- Inclusion on an atlas or in a census would not be sufficient to demonstrate notability...
- قرار گرفتن در اطلسها یا آمار سرشماری برای اثبات سرشناسی کافی نیست
نقل از en:Wikipedia:Notability (Places and transportation) --مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- خلاف این را نمی گوید.هیچ مطلبی بدون منبع معتبر ارزش اشاره ندارد و اطلسها یا آمار سرشماری منبع معتبر و کافی نیستند.ولی اگر منبع معتبر داشته باشند قابل اشاره هستند.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- بله دقیقاً همین طور است، مشکل اینجاست که مقالاتی که با نام روستاها و دهستانها نوشته میشود تنها به اتکای اطلاعات سرشماری است و هیچ منبع ثانویه درباره آن روستا یا ده حرفی نزده که آن روستا را قابل توجه کند. مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- روز خوش. هر روستا بالاخره جامعهٔ کوچکی از انسانها است که مدتها در جایی ساکن بودهاند و برای خود تاریخچه دارد و ریشهشناسی نام و تقسیمات کشوری و آمار و ...، به نظر من همهٔ روستاها قابل توجه هستند. الان در دستگاههای ناوبری ماشینهای سواری در اروپا و آمریکا نام و نقشه همهٔ روستاهای سر راه ذکر میشود. نقاط قابل توجه و رستورانها و متلها و غیره هم در نقشهٔ ناوبری میآید. مسافر میتواند با اینترنت سیار خود اطلاعات هر روستای سر راه را هم بخواند. در آینده به احتمال زیاد شما وقتی مسیر سفر خودتان را مشخص کنید میتوانید با استفاده از این دستگاهها و ویکیپدیا، تمام اطلاعات روستاها و شهرهای سر راه (مثلاً کوهنوردیتان) را با ذکر پیشینه و نقاط دیدنی برای خودتان چاپ کنید و همراه ببرید. مثلاً فرض کنید شما در آینده میخواهید به منطقه زردآب در اران بروید و با ماشین در منطقه سفر کنید و دوست دارید بدانید و به زبان فارسی بخوانید که در روستاهای سر راه نقاط دیدنی کدامند، تاریخچهشان چیست و مثلاً آثار ایرانی باقیمانده در این روستاها کدامند. اگر ما این اطلاعات را در ویکیپدیا داشتهباشیم، کار شما خیلی راحتتر خواهد شد. چه بهتر که برای ایران و منطقه هم از همین الان بانک اطلاعاتی جامعی از روستاهای کوچک و بزرگ، با تلفظهایی که یکدست و استاندارد شدهاند (و بعداً بهدرد وارد کردن در دستگاهها میخورند) و اطلاعات کامل در ویکیپدیا فراهم کنیم.--ماني ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
در بحث همان پیشنهاد هم اشاره شده است که روستاها و شهرها خودبهخود از دید ویکینویسان قابل توجه اند. بسیاری از این پیشنهاهای اینگونه رهنمودها نتیجهٔ مشارکت گروه بزرگی از کاربران نیست و نتیجهٔ بعضیشان مانند بند اول این یکی این طور میشود. ممکن است این پیشنهاد توجه افراد زیادی را جلب نکند و با حمایت همان مشارکت کنندگان انگشتشمار تأیید شود. به همین خاطر است که به این رهنمودها تنها باید به عنوان سرنخی برای ایده گرفتن نگاه کرد و نباید عقل خود را دست آنها داد. آخر سر تنها سیاستهای ویکیپدیا لازم الاجراست نه رهنمودها، آن هم رهنمودهایی که حاصل مشارکت تعداد انگشت شماری از کاربران است (که برخیشان تجربهٔ چندانی هم در ویکیپدیا ندارند و خارج از ویکیپدیا هم نه سن و تجربهای دارند و نه تحصیلاتی؛ و نه دانشنامه دیده اند و نه با ایدهٔ اولیه ویکیپدیا آشنایند).Alefbet ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
به نظرم حیف است به این بهانه این روستاها حذف شوند. به نظر من هم بمانند بد نیست. --Wayiran (ب) ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۵ (UTC)
قبلاً سوالی برای من در بحث مقاله خانم ترانه جوانبخت پیش آمد بود که notability که ما سرشناسی ترجمه کردهایم اگر بخواهد با معیار تعداد افراد آگاه یا درگیر با موضوع بررسی شود چه معنی میگیرد؟ و وقتی یک زبان در محدودی جغرافیایی با فرهنگ غنی در ارائه منبع کم بود دارد چه باید بکند؟ این معیار تعداد البته یک معیار ذهنی برای خودم بود، که مقایسه کردم که چنانچه در بین انگلیسی زبانان یک موضوع با ۲۰۰٬۰۰۰ نفر سرشناس میشود به طور نسبی در بین فارسی زبانان ممکن است با ۲٬۰۰۰ نفر سرشناس طلقی گردد. البته پیچیدگی این مسئله در بین بررسی سرشناسی افراد بیشتر است از سرشناسی محلها. مثلا مقاله مرتضی بصارت دار. درباره اعداد هم جالب است چون اصلا موضوع آشنا بودن افراد به موضوع نیست که معیار قرار گیرد مثلا عدد ۱۳۱. طبیعتاً این مقایسه جمعیت مشکل دارد. مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۶ (UTC)
- بحث سرشناسی محدود به انسانها نیست و در مورد هر موضوعی باید مورد توجه قرار گیرد. اما به نظرم هر واحد جغرافیایی به خودی خود منحصر به فرد و سرشناس است. علت نیامدن نام روستاها در دانشنامه های فارسی را باید در کم بودن توان این دانشنامه ها در یافتن مطالب مستند و به روزآوری همه این مطالب جست و نه در ناسرشناسی آن روستاها. به هرحال این دانشنامه بر اساس علاقه مشارکت کنندگانش رشد می کند. اگر کسی مقاله ای مثلا در مورد روستای ونایی نوشته حتما علاقمند به شناساندن چنین مکانی بوده است :) سعید ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۱ (UTC)
برخی مقالاتی که زیر عنوان مقاله برگزیده غسل تعمید دادهایم ،مقالات قابلی نیستند ،مثلا:ماجراهای تنتن و میلو ،ابراهیم منصفی و برخی دیگر!به نظرم اختیار نصب ستاره سبز بالای مقالات باید در اختیار مدیران ،یا یک گروه منتخب از مدیران و کاربران قرار بگیرد ،در ضمن این فتنه را هر چه زودتر جمع کنیم بهتر است ،فردا روزی که ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا مقاله بیخود برگزیده کردیم چاره کردن سخته ،تشکر از توجه!--فرزاد خلیفه ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
- در مورد دومی، چون اصلاً بحثی نشده بود، باید واگردانی میشد. در مورد اولی، خودتان نشان را اضافه کرده اید. کلاً این موضوع نوشتار برگزیده بحث حادی نیست. اگر از روی روالش پیش رویم مشکلی پیش نمیآید. اگر کسی بدون بحث یا پیش از آنکه بحث به نتیجه برسد نشان را اضافه کرده، باید واگردانی شود. اگر هم پس از اضافهشدن نشان کیفیت مقاله افت کرد،ابتدا باید بحثش در صفحهٔ بحث مقاله پیش آید. Alefbet ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)
- تن تن و میلو شایسته برگزیده شدن نبوده است. از لحاظ ارجاعدهی و استناد و ساختار بسیار ضعیف است. مقالاتی در ویکیپدیای انگلیسی هستند که شاید دهها برابر این مقاله منبع و مطلب داشته باشند، اما ستاره دار نیستند. سیمرغ کوچولو ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)
- این هم منافاتی با آنچه گفتم ندارد. بحث برگزیدگی آن مقاله هنوز به نتیجه نرسیده بود (۵ موافق، وقتی یک مخالف و یک ممتنع باشد، برای اجماع روی برگزیدگی کافی نیست) و فرزاد نباید نشان را اضافه میکرد. Alefbet ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
- من این کار رو خیلی وقت پیش انجام دادم ،در واقع اطلاعات من هم کم بود!--فرزاد خلیفه ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۲ (UTC)
- من فکر میکنم که برگزیده شدن مقالات به آرا بیشتر و دلایل محکمتری باید نیاز داشته باشد، آیا در ویکیپدیای انگلیسی هم هر کاربری که بخواهد میتواند این نشان را اضافه کند؟ سیمرغ کوچولو ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)
- انتقاد به روال انتخاب برگزیدگی بجاست ولی جناب خلیفه کمی در انتقاد کم لطفی میکنید. من فکر میکنم بهترین راه برای بهبود این وضع راه اندازی روالی مشابه (یعنی روال اجماع یابی) برای خارج کردن مقالات از لیست برگزیدگان است. مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۳ (UTC)
- من پيشنهاد اصلاح در روال گزينش و بازنگري را دادم ولي كسي طبق معمول تحويل نگرفت.--سید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۱۹ (UTC)
بالاخره انگلستان استعمارگر راضی شده برای نمایش اونو به ایران بده! بعدش حتما میخواد پس بگیره!!! . --Wayiran (ب) ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)
- من جایی خواندم که فقط برای مدتی برای نمایش در ایران خواهد بود. مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)
- خدا کنه که حداقل در این مدت که در ایران هست مانند اون سنگ نوشته هخامنشی که در قشم تخریبش کردن بلایی سرش نیارن.سلحشور پارس ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
- اونی که میگید دروغی بیش برای تبلیغات نیست. به تازگی دروغ پراکنی پیرامون آثار تاریخی ایران (که حساسیت هر ایرانی را برمیانگیزد) نیز به فهرست کارهایشان اضافه شدهاست. برای نمونه شبکه VOA که چندین بار (دقیقا با هدف تحریک مردم!) نامهٔ عمر به یزدگرد را پخش کرد و میگفت در موزهٔ لندن نگهداری میشود، معلوم شد این نامه دروغی بیش نبودهاست. --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- دست رفقایی انگلیسی ما درد نکنه. لطف می فرمایند.البته اگه اینجا بیاد تبدیل به حقوق بشر اسلامی میشه!مصطفی دانشور ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)
- مگر تخت جمشید اسلامی شده؟ چرا به جای قدردانی از زحمات باید با یک حرف بیپایه آن را خوار کنیم؟ --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- من که جدی میترسم توی راه از دست نگهبانهای ایرانی موزهها بیفتد و بشکند. در ایران هیچ چیز سالم نمیمانند، نه اشیاء نه انسانها و نه پرنده و چرنده.--ماني ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)
- نترسید، این همه چیز سالم مانده. چرا زحمات میراث فرهنگی را خوار میکنید؟ این همه آثار باستانی همه در موزهها سالم هستند. همین دیشب(دقیقا) بود در یکی از شبکههای ایران، از مرکز نگهداری کتب قدیمی گزارشی تهیه کردهبودند، پس از باز کردن در انبارهایی که دارای همهٔ ویژگیهای مناسب برای نگهداری هستند(دما، رطوبت و ...) به وضوح دیدم که با دستکش و با چه حساسیتی با این کتب رفتار میشد و با چه دقتی برگ زده میشد. برپایهٔ مشاهدات، مقبرهٔ کوروش بزرگ پیش از دوران انقلاب نبش شدهاست و علاوه بر جسد، برخی از جواهرات و ... به یغما رفتهاست. در دوران کنونی بیشترین تلاشها برای حفظ و به ویژه اکتشاف آثار باستانی میشود. اسنادی وجود دارد(اگر خواستید بگویید جستجو کنم و مدارک را برایتان بگذارم) که صهیونیستها در دوران پیش از انقلاب، بسیاری از آثار باستانی ایران را دزدیدند. --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- یکی از نگرانیهای من دزدیده شدن این اثر است! خاطره: یک بار در بازدید از محوطه تاریخی شوش یکی از راهنماها که به علاقه ما به گردش بجای تخریب پیبرده بود سعی کرد بجای پاسبانی کمی راهنمایی کند و چند پایه ستون درون خاک را نشانمان داد که خارج محدوده تعین شده برای گردشگران بود، اگر او خاکها را کنار نمیزد ما نمیفهمیدیم اینها اینجایند بعد گفت ما چون نگران آسیب دیدن یا دزدیده شدن اینها هستیم این پایهها را خودمان زیر خاک کردیم تا در امان بماند! جالب اینجاست که این ستونها با خیابان فاصله چندانی نداشت و خود ما میتوانستیم با کرایه یک وانت فردا شب ترتیب آن را بدهیم! او در هنگام نشاندادن ستونها به ما گفت زیاد اینجا نایستید تا کسی جای آن را متوجه نشود! این نحوه نگهداری را من ۶ سال پیش دیدم، چند وقت پیش هم در اخبار این کار تایید و تاکید شد! --مهدی.غ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)
- ای بابا. مطمئن باشید اگر جایی مثل یک امامزاده یا جمکران بود، ۲۰ تا نگهبان مسلح که هیچ، هتل و بزرگراه هم برایش میساختند. زمانی که از قلعه ساسانی نارین قلعه در نایین (برای یکی از دانشگاههای آمریکایی) عکس و اسلاید (مثل این یکی) تهیه میکردم، دیدم که چطور وانتها و کامیونها در محوطه داخل قلعه زباله و پسماندهای ساختمان سازی می ریختند. من شخصا هیچ ملتی مثل ایران را ندیدم که به میراث کهن فرهنگی خود اینقدر بی اعتنا باشد (آنهم بدلایل سیاسی-مذهبی). اینجا در ولایت شیطان بزرگ، اگر شما صاحب یک ساختمان ۱۰۰ ساله هم باشید، شهرداری حتی به شما اجازه نمیدهد دیوارش را رنگ بزنید، مگر با اجازه هیئت میراث فرهنگی شهر. (لااقل در دهات ما اینجا که اینگونه است).--زرشک ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۹ (UTC)
این نارین قلعه آن نارین قلعه نیست. آن نارین قلعهای که در یزد است مربوط به پیش از اسلام است. این یکی حتما بیارزش بوده که در میراث فرهنگی ثبت نشده(به گفته شما!). --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- اگر کسان دیگری بهتر از ما میتوانند از گنجینههایمان مراقبت کنند بگذارید بکنند. گنجینههای ما که در خارج از کشور هستند میتوانند به اقوام دیگر و مردمان آنور دنیا کمک کنند که ما را بشناسند و اگر در ایران میبودند که ما همین اعتبار نصفه و نیمه تاریخی را هم نداشتیم. زیرا اصولاً کسی به ایران نمیآید تا بخواهد موزه برود و ببینید که ما کجای دنیا بودهایم. در مورد استوانه هم بسیار خوشحال هستم و امیدوارم که این اتفاق بیافتد و البته نگران نباشید آنها خوب بلدند که چگونه از میراث جهانی مراقبت کنند.--کامیار ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)
البته که آنها بلدند چگونه مراقبت کنند. ولی انصافا آیا اگر این استوانه در ایران میبود به خوبی مراقبت نمیشد؟ با این حرف شما که اگر این گنجینهها در بیرون از ایران باشند بد نیست، موافقم. چون هر کسی که به موزههای آنان برود خود تبلیغی برای پرشیا و ایران است. و این از ارزش آنچه درون ایران داریم کم نمیکند. به اندازهٔ کافی از این آثار در درون ایران داریم. موافقم. --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- نمونه دیگر: در میانه شهرهای نهاوند، بروجرد و ملایر و بر فراز کوهی بنام یزدگرد، جایی به اسم قلعه یزدگرد وجود دارد. گویا سپاه یزدگرد سوم در جنگ نهاوند در اینجا مستقر بودهاند. این قلعه تماما سنگی و منحصر به فرد بوده است. اما از چهل پنجاه سال پیش و با ورود کامیون به روستاها، اهالی روستاهای منطقه قلعه را تخریب و تمام سنگهای آن را برای خانه سازی به روستاهای مجاور برده اند. امروزه تنها مشتی خاک از آن باقی است. سعید ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۱ (UTC)
آخر چرا بیانصافی میکنید؟؟؟ این بنا توسط میراث فرهنگی کاندید ثبت در فهرست آثار جهانی شدهاست!! --Wayiran (ب) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- همه ما ارزش بازمانده های باستانی مان را میدانیم. فکر میکنم مشکل ما اینجاست که به نوعی بی تفاوت شده ایم. میدانیم، ولی بی تفاوت هستیم. آنهایی که در خارج از کشور هم هستند هم میدانند ولی بی تفاوت نیستند. نمیدانم این آفت فرهنگی از کجا به ما رسیده. یک مورد شایع تو کشور ما بی اعتنایی به محیط زیست است. در کنار فرهنگ مصرفی شدن شدید آلودگی آن هم گریبانگیر ماست. به محیط زیست اهمیت داده نمیشود. هر کجا و در هر طبیعتی که دست ما ها به آنجا میرسد تلی از زباله های غیر قابل بازیافت باقی می ماند. از خودم تعریف نکنم، ولی هر گاه که با برو بچه های روستا به طبیعت میرویم، قبل از ترک آنجا این زباله هایمان نظیر قوطی های پلاستیکی نوشابه و غیره را آتش میزنم و از بین میبرم تا حداقل این بچه ها ببینند و یاد بگیرند. ولی تو فرهنگ ما این مطالب جایی ندارد و یک مشت سوسول بازی تلقی می شود. نتیجه آن هم یک محیط آلوده و کثیف و غیر استاندارد خواهد بود. Pastorals2007 ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۶ (UTC)
- وی ایران جان، خیلی دوست دارم نظرت را درباره این نگهداری بی سابقه از تاریخ و تمدن ایران بخوانم. این رویداد جدا بی سابقه بود گرچه این منبع هم بدلیل وابستگی به دولت خیلی چیزها را ننوشته.من از برخی دوستان مطالبی شنیدم که جدا اشک آدم را در میاورد. مردم فقیر هر کس با هر چه داشت به حفاری مشغول بود و هیچ خبری هم از مقامات دولتی نبود. الان ، هر از چندی خبر حراج یکی از آثار جیرفت را در رسانه ها می شنویم. نرسی ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۴ (UTC)
این ماجرای جیرفت چیز تازهای نیست و همه شنیدهاند. وظایف میراث فرهنگی دقیق یادم نیست ولی فکر کنم اینها هست: کشف، ثبت، مرمت، نگهداری و ایجاد بستر گردشگری است. اینکه قاچاقچیانی دزدی آثار باستانی کننند به نیروی انتظامی و ... مربوط است. به محض آگاهی از این قاچاقچیان، با آنها مبارزه شد و همان مردم بومی که با قاچاقچیان همکاری میکردند در کار اکتشاف همراه با میراث فرهنگی شدند(این یعنی فرهنگ سازی). مجازات قاچاقچیان آثار باستانی به مانند مواد مخدر شد(یعنی برخی را اعدام هم میکنند.). علاوه بر آن برای بسیاری از آثار دزدیدهشده و صاحبان آنها در خارج از کشور پیگیری قضایی جهانی انجام شد و میشود تا این آثار به ایران بازگردند. دیگر باید چه کار کنند یا باید چه کار میکردند؟ آخر شما هم انصاف داشته باشید، کشوری به این بزرگی در هر گوشه و کنار آن ممکن است آثاری باستانی یافت شود، اگر قرار باشد بر همهٔ آنها نظارت باشد، باید کل ارتش و سپاه بسیج شوند، که باز هم به همه جا نمیرسد. --Wayiran (ب) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
- چند وقت پیش متنی باستانشناختی را از فارسی برای یک دانشگاه هلندی در مورد غار کلماکره لرستان ترجمه میکردم. آن هم یکی داستان بود پر آب چشم. از آن گزارش باستانشناسی معلوم میشد که هر کس توانسته رفته و شکسته و خراب کرده و میراث چندهزارساله را به باد فنا داده و دولت و مسؤولان هم ککشان نگزیده و هیچ هشدار و التماسی نتوانسته کوچکترین جلب توجهی از "مسؤولنماهای" مرز پرگهر بکند. سفر پیش در تخت جمشید هم که بودم تنها "محافظش" یک پیرمرد بود که چشمانش تقریباً نمیدید و به اعتراضی که به دستمالیهای شدید و خطخطیکردنهای نوجوانان بر نقشهای هخامنشی کردم آن پیرمرد ریشخند زد و مرا "ناراحت" نامید! تمام میراث باستانی ایران از محوطههای بزرگ گرفته تا روستاهای دورافتاده بلوچستان (نمونه) در حال تاراج شدید است. تاریخ ایران دارد با سرعت عجیبی از بین میرود و ما دیگر بهزودی قادر نخواهیم بود هیچ چیز دیگری به جز همینچیزهایی که میدانیم از تاریخ گذشتگان این سرزمین بدانیم. و مقصر اصلی حکومت ایران است و بس. مردم در همهجا اگر نظارتی از بالا نباشد دست به آشوب و سوءاستفاده میزنند. این ناظر است که باید کاری بکند.--ماني ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- من مخالف هستم که مردم را باید از بالا کنترل کرد. مردم باید دارای معرفت و شعور شوند تا عظمت این چیزها را درک کنند. مگر محافظان ما و نیروهای دولتی از فضا آمدهاند. آنها هم از همین مردم و با همین طرز تفکر میباشند حالا چه بالا و چه پایین! همه جای دنیا تغییرات از پایین به بالا اعمال میشود و ما هزار سال است دنبال تغییر بالا هستیم بدون آنکه ذرهای پایین را اصلاح کنیم. نمیشود در این مملکت پهناور دنبال ۷۰میلیون آدم راه افتاد و گفت این کار را نکن و این کار را بکن. بیش از nهزار محوطه باستانی ثبتشده و نشده داریم که محافظت از آنها یک لشگر میخواهد. وقتی ۹۰٪ مردم یک منطقه موافق تاراج اموال ملی هستند میخواهید چه کنید؟ همه را زندانی کنید؟ همه را بکشید؟ مگر میشود؟ ما هنوز به این درجه از معرفت نرسیدهایم که چرا باید میراث را حفظ کنیم و اصلاً این تخته پارهها و آجرها به چه درد میخورند! مگر با محیط زیست این کار را نمیکنیم؟ مگر با منابع حیاتی خود این کار را نمیکنیم؟ در زمان پیش از انقلاب نیز همینطور بود. من از دوستان میخواهم داستانهایی که دربارهٔ تاراج تخت جمشید در زمان احمدشاه و محمدشاه روی دادهاست را بخوانید اگر گریهتان نگرفت! بدون هیچ اصولی خاک آنجا را زیرو رو کردند و تمام آثار را بعنوان بدستآوردن گنج از بین بردند. صدمهای که ما در این ۱۰۰ سال اخیر به آثارمان زدهایم درطی ۲۵۰۰ سال وارد نشدهبود. سد دز را که از افتخارات پهلوی میدانیم بدون کوچکترین بررسی باستانشناسی ساختیم در صورتیکه همه میدانیم آن منطقه مکان یکی از بزرگترین تمدنهای بشر یعنی ایلامیان بودهاست و هر وجبش طلاست و امثال این آن زمان و این زمان زیادند. پس اینقدر نباید توقع داشت که این نیروهای حکومتی باید دنبال ما راه بیافتند تا مبادا ما در وجبی خطا کنیم. تازه من در جریان جیرفت دیدم که تعدادی از هموطنانمان که از سربازان این مملکت بودهاند و مانند من و شما حق زندگی داشتهاند توسط انسانهای سودجو تکهتکه شدند. بله تعدادی از نیروهای محافظ توسط اشرار تا دندان مسلح به رگبار بسته شدند و این بیانصافی میباشد که بگوییم که هیچ کس به فکر نیست. ولی وقتی جمعی و اجماعی چیزی را به درست و یا غلط بخواهد نمیتوان کاری کرد. البته قبول دارم ما هرگز در طی این ۱۰۰ سال سعی در ایجاد فرهنگ نکردیم و سعی نکردیم که به مردم یاد دهیم که چگونه با محیط زیست برخوردکنند و میراثشان را چگونه حفظ کنند. و البته این را هم بدانیم که بسیاری از مناطق غنی از نظر آثار فرهنگی توسط میراث فرهنگی شناسایی میشوند ولی اعلام نمیشوند تا سر فرصت بودجهٔ آن تامین شود و فقط از بیم تاراج. ما ملت فکر جیب خود هستیم. وقتی استاد دانشگاه نیمی از بودجهٔ یک میلیاردی مرمت را به جیب میزند و ... تمام این حرفها زدم تا بگویم و باز برای بار nام تاکید کنم که نباید ضعف خود را به گردن این و آن بیاندازیم و هی نق حکومتها را بزنیم. مگه ما نبودیم که با رای قاطع با التماس و زاری حکومتها را آوردیم؟ و اگر باز هم این کار را بکنیم وضع همین خواهد بود. زیرا ما هنوز خود را درست نکردهایم و انسانهایی را نیز که برمیگزینیم از بین ما هستند نه از فضا. به یاد آن جملهٔ معروف کشیش ایتالیایی میافتم که همه آن را خوب میدانند! ببخشید طولانی شد!--کامیار ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۱ (UTC)
- بله مانی جان. من متحیرم که چطور برخی می توانند راحت بنشینند و از حفاظت از آثار باستانی سخن بگویند و دیگران را به انصاف توصیه کنند! رژیمی که ۱۰۳ میلیارد تومان برای طرح سلب امنیت اجتماعی از مردم و وجب کردن لباس مردم اختصاص می دهد و صدها هزار بسیحی ف اطلاعاتی و پاسدار و ...را برای تغییر پوشش مردم بسیج کرده اما هنوز که هنوز است از ایجاد یک گارد ساه برای دفاغ از میراث فرهنگی طفره می رود. چه بگوییم؟...
نرسی ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- من هم نظرم همینست. وقتی حکومتی با رأی آزاد (هر چهار سال یکبار) مردم انتخاب نمیشود نمیتوان هر کاری آن حکومت کرد از مردم و عین اخلاق مردم دانست. مطمئن باشید اگر روزی حکومتی از طریق مردمسالاری واقعاً آزاد و عادلانه در کشور ما بر سر کار بیاید حکومتی خواهد شد که ملی است و به آثار ملی هم بیشتر توجه خواهد کرد. مردم هیچوقت حکومتی را انتخاب نخواهند کرد که ۱۰۳ میلیارد تومان صرف آزار دادن آنها در خیابانها بکند و خودش در تاراج آثار باستانی پیشرو بقیه باشد (نمونههایش را خودم با چشم خودم دیدهام). اشکال از عدم آزادی و سوءحکومت است. اگر ۹۹ درصد ما هم به قول جناب کامیار فرهنگ حفظ آثار و محیطمان را داشتهباشیم باز همان یک درصد زیان بزرگی را وارد خواهد آورد. تا بودجه و مراقبت و توجه اصولی از بالا نباشد چیزی درست نمیشود. هرم اگر از بالا آلوده بود تا پایین را آلوده میکند.--ماني ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۷ (UTC)
- جالب است. بنظر من که هم شما درست میگی، هم کامیار: they feed into each other. نمیدانم، شاید این تصویر، رابطه بین جایگاه مردم، قانون، و جایگاه حکومت را نشان میدهد-->.--زرشک ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۶ (UTC)
- البته باید به تصویر شما چندین فلش دیگر از بیرون (دخالت قدرتهای خارجی، بدشانسیهای تاریخی، نفت و ژئوپولیتیک و ...) را هم افزود. با اینکه با ضربالمثل «خلایق هرچه لایق» تا اندازه زیادی موافقم ولی گاهی هم مسائل پیچیدهتر از اینهاست.--ماني ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)
- همینطوره :)--زرشک ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- ما بارها فرصت انتخاب داشتهایم. من باز هم با مراقبت از بالا مخالفم! ما باید هر یک پلیس خود باشیم.حالا برای میراث فرهنگی مامور بگذاریم! برای آشغال نریختن توی خیابان، کثیف نکردن دستشویی عمومی، رعایت بهداشت فردی، تمیز نگه داشتن محیط زیست و ... چه کنیم؟ برای آنها هم مامور بگذاریم؟ ۱۰ میلیون پلیس بگذاریم بر سر ۷۰ میلیون مردم؟ باز هم میگویم من مخالف نظر شما مبنی بر تغییر از بالا از پایین هستم. مانند این است که خانهای از پی خراب باشد و شما بروید طبقهٔ هفتم و درونش را مانند کاخی تزئین کنید، در نهایت نتیجه مشخص است! انتخاب از بین همین مردم است و ما نمیتوانیم کسی را فضا بیاوریم. من و شما و چند نفر دیگر! همین! مانند همین ویکی! اگر نمیتوانیم کسی را شایستهٔ پستی پیدا کنیم اشکال از خود ماست و نه سیستم ویکیپدیا!--کامیار ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)
انصافا از این حرف کامیار(اینکه ما خود جزئی از دولتیم، و نباید همه چیز را بر گردن دیگران بیندازیم. به قول کامیار: از ماست که برماست.) که نه فقط واسه این مساله، بلکه تو جاهای دیگه هم گفته خیلی خوشم میاد و واقعا به خاطر همین یه حرفش، اونو از منطقیترین افراد ویکی میدونم. اون حرف کشیشه هم اگه کسی نشنیده اینجا میگم: کوچک که بودم دلم میخواست خودم را تغییر دهم. کمی که بزرگتر شدم دلم میخواست خانوادهام را تغییر دهم. در جوانی دلم میخواست کشور و جامعهام را تغییر دهم. بزرگتر که شدم دلم میخواست جهان را تغییر دهم، ولی در نهایت فهمیدم که اگر از همان ابتدا خودم را تغییر دادهبودم به همهٔ این خواستهها میرسیدم. واقعا همینطور است. مثلا ما در فامیلهایمان کسی را داریم که از نوادگان یکی از شاهان قاجار میباشد(دو تا خواهر بردارن که برداره امسال فوت کرد). یکبار که به مهمانی خانهشان رفتهبودیم آن خانم که مثلا خوشحال بود که خانهٔ قدیمیشان را فروختهبودند(آن خانه شاید بیشاز صد سال عمر داشت) و به خانهای شیک و باکلاس رفته بودند، میگفت یکی از آشناها هست که خوب میداند چطور عتیقهجات را از ایران به بیرون ببرد. هر از چند گاهی میآید و من هم چیزی از عتیقههایمان را به او میدهم و ... . همانجا دلم میخواست خفهاش کنم! البته آن چیزهایی که آنها داشتند آنقدر کمیاب نبود و نمونههایی همسان از همهشان در موزهها موجود بود(تفنگهای قدیمی و ظروف و ...). البته همان بردارش که آدمی ۳۶۰ درجه مخالف بود(مخالف با فروش عتیقهجات بود)، یکبار برای پدرم تعریف میکرد که در انبار همان خانهٔ قدیمیشان گنجی هست از طلا و ... و سکه و ... (دقیقا یادم نیست). منظورم این است که این خود مردم وقتی احمقند دولت مگر چقدر توانایی دارد. پاسداری از همهٔ این آثار نیاز به کل ارتش ایران دارد!! بگذارید مثالی دیگر بزنم. در این جایی که من زندگی میکنم همین چند روز پیش برای کاری پیش یکی از ایرانیها رفتیم که زرتشتی هم بود. خلاصه اینکه میگفت همه چیز با پول ممکن است. میگفت وقتی در ایران بودم با پست عتیقه برای یکی از ددوستان یهودیام در آمریکا میفرستادم، در آنجا پستچی که از محتوا آگاه شدهبود قصد لو داادن داشت که با ۱۰۰ دلار ناقابل خفه شد! از این مثالها من ۲۱ ساله که تنها ۵ سال در ایران بودهام بسیار میدانم، چه رسد به دیگران. آن موضوعی هم که میگویید میلیاردها تومان برای حجاب و ... اختصاص دادهاند به دید من جزئی از همین فرهنگسازی و بالابردن آگاهی مردم است که میتواند پیشزمینهٔ حفظ آثار باستانی باشد. آگاهی مردم هرگز در فساد بالا نمیرود و برعکس فساد مردم را نسبت به داشتههایشان بیتفاوت میکند و تنها سود و لذت شخصی را در چشم آنها جلوه میدهد. مبارزه با فساد نهتنها زمینهساز این است بلکه پیشرفت کشور را نیز به ارمغان خواهد آورد. این چه وضعی بود در این مملکت، به خیلی از دوستانم که در ایران زنگ میزدم، از این بچههای اهل پارتی و .. شدهبودند. انصافا به نظرتان چنین کسانی ارزش آثار باستانی را خواهند دانست؟ --Wayiran (ب) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)
- مشکل این جاست که وجب کردن لباس مردم به قول یکی از دوستان فرهنگ سازی نیست.در آزادی است که همه چیز می شکوفد.در تمام جهان چه در غرب و چه در شرق هم از این جور آدم ها وجود دارند ولی وضعشان از ما بهتر است.چرا؟ چون آزادی است.در آزادی هر که در هر چه که استعداد و لیاقتش را دارد به نهایت آن می رسد.تغییرات هم باید از مردم عادی به رهبری روشنفکران شروع شود.چیزی که حالا حالا در ایران نخواهیم دید.سلحشور پارس ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
خیر دوست گرامی، وضعشان به دلیل خون است که بهتر است! چه بسیار بردگان که در سدهٔ ۱۹ و پیش از آن به کار گرفته میشدند(بردهداری در آمریکا)، چه بسیار منابع کشورهای شرق را به یغما بردند(استعمار انگلستان و اسپانیا و پرتغال در هند، آفریقاو ..............................(!) ). این پیشرفتهایی که امروز میبینید حاصل خونها و ظلمهاییست که هیچ اثری از آزادی در آنها نمیتوان دیدن. با این پایه بود که آنها بستر را ساختند. امروز هم پیشرفتهای آنان همه از خودشان نیست، بلکه مغزهای کشورهای جهان سوم را به هر ترفندی که شده میدزدند. کتاب «فرهنگ برهنگی یا برهنگی فرهنگی» از حداد عادل هم جالب است. استاد شهید مرتضی مطهری نیز در کتابهای خود این را نشان میدهد که پیشرفت غرب حاصل این آزادی(این آزادی یعنی آزادی با این ویژگیهایی که ما فکر میکنیم در آن کشورهاست) نمیباشد.
برعکس این آزادی، گرفتن آزادی دیگران است. شهید بزرگوار استاد مرتضی مطهری (دقیقا یادم نیست کدام کتابشان) خلاصهاش این است که میگویند اگر زنی بدحجاب باشد، آزادی من نوعی را گرفته است. منی که دوست دارم از شهوت به دور باشم و دوست دارم درگیر این مسائل نشوم. به راستی من نوعی از این موضوع رنج میبرم. چه بسیار مواقع که نه میتوانم به خدای خود خیانت کنم و عهدی را که با او بستهام بشکنم و نه میتوانم در این طوفان بر شهوت خود چیره شوم! شما نمیدانید چه بسیار مواقعی که در خلوت خود گریه میکنم از ناتوانی در این مبارزه! من از گفتن حقیقت شرم ندارم. اینها باید گفته شود تا شما بدانید این آزادی نیست که زنان آزاد باشند بلکه این گرفتن آزادی امثال من است. من بارها سعی کردهآم همانطور که در قرآن آمده رفتار کنم، و چشمها را از نگاه زشت به زنان فرو دارم. ولی به راستی چند بار در یک روز این کار را توان کردن؟ بالاخره آدم برای انجام کارهای روزانه و زندگی خودش هم که شده مجبور است به آنها نگاه کند. آنها یا آزادی من را میگیرند و یا جامعه را بر من تنگ میکنند(که باز هم گرفتن آزادیست). --Wayiran (ب) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۰ (UTC)
- هر کس عقیده خود را دارد و باشد که هر کدام درست تر است پیروز باشد.ولی این جمله را از قرآن در ذهن دارم که هر سرزمینی که آبادتر است مردمانش درست کار ترند.سلحشور پارس ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۳ (UTC)
- از پس تعارض ویرایشی:
- چرا من این آیه را نشنیدهام؟ اگر میدانید مربوط به کدام سوره است سپاسگذار میشوم بفرمایید. در ضمن فکر نکنید من آدم بیجنبهای هستم که اینگونهام. همانطور که گفتم به جز ۵ سال (۲ سال آغاز کودکی و ۳ سال، سال دوم راهنمایی تا اول دبیرستان) بیشتر در ایران نبودم، و اتفاقا در فاسدترین جوامع هم بودهام. ممکن است بگویید نگاه تو کثیف است. باشد، ولی من فکر میکنم این دنیا است که به سوی کثیفی پیش میرود، و همه هم این را عادی میدانند. یکی از دوستانم بکر نبودن زن در موقع ازدواج را بیاهمیت میداند و بسیارند از این دست مسائل... . چند ماه پیش در شبکهٔ travel and living یک برنامهای بود دربارهٔ beachهای آمریکا. گذشتهها(اوایل سدهٔ ۲۰) را نشان میداد که زنان چگونه پوشیده بودند(با آن کلاههای اروپایی و کرست و خلاصه به زور میتوان گفت حتی حجاب اسلامی هم داشتند!) و با امرزو مقایسه میکرد که چقدر عریان هستند. در همهٔ جوامع در تاریخ حجاب به نوعی وجود داشته(حجاب در ایران باستان) یا همان اروپا (یکی از دوستان پدرم که به لهجهٔ بریتیش خیلی علاقه داشت و با لهجهٔ امریکن مخالف بود تعریف میکرد، که در انگلستان هر کس که روسپی بوده را با همان بچهاش سوار کشتی مکردند و به آمریکا میفرستادند! یعنی میخواست بگوید نسل اینها از همان بچههاست، صرف نظر از غیرمنطقی بودن این استدلال، میبینیم که طبیعی بودن روسپیگری هم چیز جدیدیست در اروپا)... به نظر من دنیا به شکل عجیبی به سمت فساد پیش میرود و این تغییر در روند جهان چیزی نیست که پیش از این هرگز سابقه داشته باشد، و چنین تغییری خبر از رویدادی خاص در آینده است(ظهور) شاید. --Wayiran (ب) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- درود. با اینکه ویکی، فوروم نیست و سعی میکنم در بحثهای فورومی که وقت ویکینویسی (یعنی کاری که برای آن اینجاییم) را خیلی میگیرد شرکت نکنم ولی این چند جمله را هم بنویسم و بروم: در همین اروپا که بنده زندگی میکنم بهراستی برای هر حرکت انسان یک پلیس انسانی یا الکترونیکی گذاشتهاند. آشغال بریزی یا چراغ قرمز را رد کنی یا مست برانی شانس گیر افتادنت بهخاطر این مراقبتها زیاد است و مردم هم برای همین این مسائل را رعایت میکنند و نه برای چیز دیگر. همهاش از ترس جریمه است و بس وگرنه فرهنگ شخصی آنها چندان هم از ما ایرانیها بالاتر نیست. اگر در کیش رانندگان کمربند میبندند به خاطر این نیست که یکدفعه فرهنگ ساکنان آنجا از بقیه مردم ایران زده بالا! بلکه به خاطر اینست که دولت خواسته. در مورد اینکه وایایران گرامی نوشتند "بسیار مواقعی که در خلوت خود گریه میکنم" و معتقدند برخی زنان، آزادی ایشان را میگیرند، باید بگویم: این در جوامع خاورمیانهای است که از جنسیت که مانند غذا خوردن و نفس کشیدن یک چیز کاملاً طبیعی و غریزی است چنین مشکل حاد و بزرگی درست کردهاند و بیچاره جوانان ما را به جای لذت بردن از زندگی و آرامش خاطر با بحرانهای عجیب روبهرو کردهاند و به خاطر القاء افکار غلط، تمام فکر و ذهن یک جوان را با جنسیتش مشغول داشتهاند. شما باید بیایید و یک مدت در جهان آزاد زندگی کنید تا ببینید جنسیت هم چیزی عادی است و چهقدر این مسئله در جوامع دیگر حل است و مثل ایران از آن یک معضل درست نکردهاند. الان در جهان آزاد عفت و عصمت و وفاداری در زناشویی (بر خلاف آنچه در تلویزیون میبینید) بسیار بیشتر است از این ایرانی که همه فکر دولتیانش ناحیه زیر کمر مردم شده.--ماني ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۸ (UTC)
جواب شما را دادم که نگاه من کثیف نیست! ولی چون جز خودم هیچ شاهدی بر این مدعا ندارم باشد نگاه من کثیف است و من بیجنبهام. ولی حقیقت روزی روشن خواهد شد. یادم هست کوچکتر که بودم یک معلم مهربان برای آموزش زبان روسی داشتم به اسم تانیا. او که یکبار بیرون از خانه مادرم را باحجاب دید، متعجب شده بود. فردایش که به خانهٔ ما آمد، بحث به این موضوع کشیده شده بود، و او میگفت در گذشتهها هم نوعی از روسری در روسیه (در میان مسیحیان) رواج داشتهاست و مادر خود او روسری به سر میکرده. خودتان هم خوب میدانید که حجاب در تمامی ادیان وجود دارد. از هند که مدتی آنجا بودم گرفته(چیزی از آن لباسشان هست که به سر میکشیدهاند) تا مسیحیت که هنوز بقایایش در راهبههای زن نمایان است. حالا آن مورد روسیه شاید به دلیل سرما بوده، ولی اگر تنها به دلیل سرما بوده، آن موقع که ما مسکو بودیم هم باید زنان در زمستان روسری به سر میکردند که نمیکردند. آن چیزی هم که به دلیل ترس از جریمه گفتید: در ایران هم امروزه آنچه در تلویزیون ایران (از طریق ماهواره میبینم) بسیار رانندگی و این موارد قانونمند شدهاست. ببینید در محیط شهری میتوان قانون را با پلیس اجرا کرد ولی در کشور بزرگی به مانند ایران آن هم در دل بیابان که شاید تازه چیزی پیدا شود، آیا میتوان؟(انشاالله در آینده با فناوری ماهواره)
یک چیز دیگر هم که شاید به دید شما کمتر منطقی باشد دیدگاه اسلام است. به قول معروف خدا بهتر از احساسات انسانها آگاه است و قانونی که او میگذارد قابلیت جامع بودن را بیشاز هر نگاه انسانی که فرد به فرد تغییر میکند داراست. --Wayiran (ب) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)
- به شما توصیه می کنم کتاب چنین گفت زرتشت نیچه را چندین بار بخوانید و خوب درباره آن بیاندیشید.
- مانی جان پس شما اصولاً به چیزی به نام فرهنگسازی اعتقاد ندارید؟ اینکه از ۵ سالهگی به بچه میآموزند که چطور رانندگی کند؟ اینکه از بچهگی در کله بچه فرو میکنند که طبیعت یعنی چه؟ اینکه کتابخوانی در بین مردم آنور رواج دارد؟ همهاش زوری است؟ به نظر من این هم نوعی دید ایرانی میباشد که ما با خود به ممالک راقیه بردهایم! بله در ابتدا ممکن است به زور دگنک بودهباشد. ولی وقتی نسل به نسل منتقل شود تبدیل به فرهنگ میشود! همان چیزی که الان ما به تهماندههایش مینازیم و برای حفظش همین طومار را ایجاد کردهایم! یکی از نزدیکان بنده که اتفاقاً دکترای خود را از دانشگاه یوسیالای در رشته باستانشناسی کسب کردهاند تعریف میکنند که برای ادای سخنرانی دربارهٔ شاپور ساسانی به فرانسه دعوت شدند. ایشان قبل از ورود به محل کنفرانس و سخنرانی به گفته خودش میپنداشت که حالا استقبال آنچنانی نخواهدشد. (کنفرانس برای شرکت عموم آزاد بود) ولی وقتی یک ساعت قبل از ساعت مقرر به محل رسد، خیل انبوهی از مشتاقان را دید که از اوایل صبح پشت درب منتظر بودند. استقبالی بینظیر از این سخنرانی صورت گرفت که اگر در ایران بود شاید سر جمع ۱۰۰ نفر هم نمیرفتند! به نظر شما جبری آنها را به آنجا کشیدهبود و یا بلوغ فرهنگی؟ اگر در ایران دربارهٔ لوئی شانزدهم سخنرانی بگذارند چند نفر میرود؟ نسبت تاترها، فیلمها، کتابخانهها، فرهنگسراها و ... در ایران با همان هلند قابل مقایسه است؟ مردم ما هم مانند هلندیها کتاب میخوانند؟ همهاش زوری است؟ چند نفر از همین دوستان ما در ویکی تا به حال به بازدید موزهٔ ملی که یکی از باارزشترین گنجینههای جهان است رفتهاند؟ با جمعی بلژیکی به بازدیدش رفتیم و از بین ما تمام آن خارجیها این موزه را برای بار چندم بازدید میکردند و در بین ما ... همه زور پلیس و جبر است؟ نه خیر! فرهنگ داشتن و بافرهنگ زیستن پروسهای هزینهبر و زمانبر است و باید بسیار تمرین شود و از پایه بنا شود. آن مانعی که پلیس بسازدش به درد جوامع پلیسی میخورد نه آزاد و فرهنگی! (ادامه این بحث از حوصله من و ویکی خارج است) درود!--کامیار ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- به Wayiran گرامی. من کی گفتم نگاه شما کثیف است! هیچوقت چنین حرفی نزدم. گفتم که کلاً «نگاه کثیف» چیزی است که به نظرم تعریف اشتباهی از آن در خاورمیانه به ما دادهاند. خلاصه امیدوارم اصلاً سوءتفاهم نشود.
- به کامیار گرامی. منظور من را شما هم در همان جمله «در ابتدا ممکن است به زور دگنک بودهباشد. ولی وقتی نسل به نسل منتقل شود تبدیل به فرهنگ میشود!» بیان کردید. و به نظر من اگر همین زور دگنک یکمدت کنار گذاشته بشود دوباره در مردم فرهنگسازی میشود که آشغال بریزند و چراغ قرمز رد کنند. اینکه میبینید مردم غرب حوصله و فرهنگ کتابخوانی دارند بهخاطر وضعیت اقتصادی و امنیتی خوبشان است. همین اقتصاد خوب و امنیت را از آنها بگیرید اگر بعد از چند سال چیزی از کتاب خواندنهای زیاد و موزه رفتنها باقی ماند! اتفاقاً من با فرهنگسازی موافقم، ولی فرهنگسازی هم مثل تربیت کردن بچه با سختگیری و تحمیل مقررات انجام میشود. به هر حال وقتی مردم هنوز امنیت اقتصادی ندارند نمیشود زیاد سرزنششان کرد که چرا کتاب نمیخوانند. نمیدانم فیلم تخته سیاه سمیرا مخملباف را دیدهاید یا نه.--ماني ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)
- اینها اندکی توجیح هستند به نظر من! وضع اقتصادی هم فیالبداهه درست نمیشود و با مطالعه و پشتکار درست میشود. این که ما بنشینیم و بگوییم که خوب همه چیز را از ما گرفتهاند پول هم نداریم پس همینی هست که هست و برویم مملکت را تاراج کنیم که نمیشود! در ضمن همیشه سیاستمداران همین را خواستهاند که ما آنچه را که با ما تحمیل میشود بپذیریم تا بتوانند حکومت کنند. تازه این سیاستمداران هم از بین ما هستند و خودمان هستیم که برای خودمان تصمیم میگیریم نه قریبهها! پدر، عمو و برادر من و شما!در اینجا وظیفهٔ ما اینست که هشیار باشیم. تولید ناخالص ملی ایران با بسیاری از کشورها قابل مقایسه نیست (فکر کنم بین ۲۰ کشور اول دنیا باشد) و خودتان هم بهتر میدانید که این بهانه زیاد پذیرفتهشده نیست و ما وضع مالی مردممان از بسیاری از کشورها بهتر است ولی وضع فرهنگی نه! من بسیاری از خانوادهها را در دور و برم میبینم که از ۷۰٪ جمعیت آمریکا ثروتمندتر هستند ولی از نظر فرهنگی در حد صفر و اصلاً به این مقوله اهمیتی نمیدهند و مثلاً پرتکردن زباله به بیرون از ماشین برایشان یک عادت پذیرفتهشده میباشد (سوار بر بیامو ۲۰۰ هزار دلاری). متاسفانه بهانه وضعیت اقتصادی سالهاست که رد شدهاست. چه بسا بسیاری از کشورهای بلوک شرق و همین آسیا وضعی بدتر از ما و حتی اسفبار دارند ولی مردمشان در مقاله فرهنگسازی از پیشگامانند. من پیشنهاد میکنم شعر از ماست که برماست را که از شاهکارهای بهار است بخوانید و البته در صفحهٔ کاربری من هم هست. این مرد بزرگ سالها پیش فهمید که مشکل کجاست و ما هنوز دنبالش میگردیم. شاید باید اندکی بیشتر به گذشته بنگریم. درود--کامیار ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)
- روز خوش. خب معلوم است که مردم هم خودشان باید سعیشان را در فرهنگسازی بکنند و فقط منتظر دولت ننشینند. برای همین هم الان نهادهای مدنی و اینترنت نقش مهمی دارند. منظور من به انتظار دولت نشستن نیست، منظورم تأثیر عظیم بیتوجهیهای دولتهای غیرمنتخب و حاکم بهزور در عدم فرهنگسازی است. من خودم هر بار که به ایران میروم به همه فامیل در مورد آشغالریختن گیر میدهم و کمی هم تأثیر میگذارد. با گزارهٔ از ماست که بر ماست موافقم، و چه بهتر که بتوانیم به مرور بهجز کوششهای کوچک فردی لابیهای بزرگتر فرهنگسازی هم در میان خود کاربدستان بهراه بیندازیم. بد نیست اول روی فرهنگ لابی کردن هم میان خودمان کار بکنیم. کار خلاصه زیاد است. (البته همین ویکی هم الان دارد در مورد رعایت حق تکثیر و منبعخواهی و مستندنویسی و کار تیمی، فرهنگسازی خوبی در میان ما میکند). اگر موافق باشید برای تبدیل نشدن ویکی به فوروم این بحث را همینجا ختم کنیم. از تبادل نظر با شما بهره بردم. با احترامات.--ماني ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)
- من بسیار بیشتر استفاده کردم. درود--کامیار ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)
با سلام:
ویکیپروژه مهندسی برق راه اندازی شد. از تمامی ویکی نویسان آشنا با مباحث مهندسی برق دعوت می گردد تا در این پروژه همکاری کنند.
آدرس پروژه ویکیپدیا:ویکیپروژه مهندسی برق
علی رجبی ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
یکی از کلماتی که من همیشه با آن مشکل داشته ام,مرداد بوده است. مرداد تا آنجایی که من می دانم یعنی میرنده و امرداد نامیرا. این بحث حتی در مجلس هم مطرح شد که نام ماه مرداد به امرداد تغییر یابد.معادل انگلیسی مرداد :(mortal) و معادل امرداد :(immortal) است که هر دو همین معنی بالا را میدهند. وقتی دانشنامه را نگاه می کردم هر دو یکی بود و یکی به دیگر منتقل شده بود.مصطفی دانشور ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)
تو کامان یه تگی هست برای عکسهایی که از فلیکر آپلود میشه. کسی در این باره چیزی می دونه؟ یعنی ما هر عکسی که تو فلیکر باشه تحت گنو میتونیم تو کامان بار کنیم؟--گردآفرید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)
- به شرطی که در فلیکر تحت CC-BY یا CC-BY-SA منتشر شدهباشد. -- میثم ψ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
- خیر. اصولاً بارگذاری یک بحث است؛ برچسبزدن بحث دیگر. مثلاً در رابطه با مجوزهای creative commons که زیاد هم استفاده میشود، اینجا قشنگ توضیح داده شده که چه چیزهایی را میشود بار کرد و چه چیزهایی را نمیشود. برچسب حق تکثیر هم باید همخوان با وضعیت حق تکثیر اثر باشد. در Commons:Licensing هم کلاً توضیح داده شده که چه چیزهایی را میتوان بارگذاری کرد. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۰ (UTC)
- اوکی. مثلا عکس commons:Image:Mercedes_Cabral_4.jpg را ببینید. یک ربات آن را از فلیکر بارگذاری کرده است. پس من هم میتوانم بروم در فلیکر و عکسی بیابم و بارگذاری کنم؟ در Commons:Commons:Copyright tags هم یه چیزهایی گفته، ولی من سر در نیاوردم. این قضیه فلیکر و رابطه اش با ویکی انبار رو یکی برام روشن کنه لطفا.--گردآفرید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- اگر عکسی در Flickr پیدا کردید که وضعیت حق تکثیرش با شرایط ویکیانبار بخواند، میتوانید خودتان دستی بارش کنید. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۷ (UTC)
- و البته باید مثل همان عکسی که خودتان لینک دادید، منبع را دقیق ذکر کرده و برچسب درست به عکس بزنید. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)
- خوب ببینید الان این اصل همون عکس در فلیکر هست. هیچ تگ یا چیزی هم ندارد. انتهای صفحه هم Copyright © 2008 Yahoo! Inc. All rights reserved. وجود دارد. من از کجا بفهمم که عکس درون فلیکر اجازه نامه اش چیست وقتی ته صفحه کپی رایت داره؟؟ میگم نکنه فلیکر با ویکیپدیا قرارداد داره و با ویکی انبار عکس رد و بدل می کنند؟!!--گردآفرید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- راحتتر از آنیاست که فکر میکنید! ;) سمت راست صفحه، یهکم پایین، Additional Information را میبینید؟ آن چیزیاست که برای ما مهم است. در این مورد مثلاً نوشتهشده Some rights reserved که اگر رویش کلیک کنید به صفحهٔ مجوز در کامانز فرستاده میشوید که در این مورد بخصوص cc-by-2.0 است. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)
- یک چیز دیگر: عکسی که شما مثال زدید توسط خود شخص گرفته شده و مشخصات متا داده در فلیکر و هم در ویکی انبار آمده، قرار دادن عکس شخصی در فلیکر در دسترس عموم فرقی با قرار دادن آن در ویکی ندارد، شاید به همین خاطر کاربرد ان در ویکی انبار نیز هیچ مشکلی ندارد، اما اگر عکس بارگذاری شده در فلیکر منبع و متا داده اش معلوم نباشد، فکر نمیکنم بتوان انرا در انبار بارگذاری کرد. آیا درست است جناب رامین؟ سیمرغ کوچولو ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
- فکر نکنم اینقدر سختگیر باشند که عکس بدون metadata را حتماً حذف کنند؛ البته باید مراقب هم بود! اطلاعات بیشتر در Commons:Flickr images و Commons:Flickr images/Guide و Commons:Questionable Flickr images. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- حالا یه سوال شیطانی! در فلیکر اکانت باز کردن و عکس آپلود کردن که کار ساده ایست. هرکسی می تواند اکانت باز کند و عکس آپلود کند و بعد هم از آنجا وارد ویکی انبار کند که؟! بعد هم این متاداده چگونه اثبات می شود که درست است؟ اگر می شود جایی را معرفی کنید که درباره متاداده کمی اطلاعات به من بدهد.--گردآفرید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)
- دیگر اینقدر هم ساده نیست! فکر کنم اگر ۳ لینک بالا را دقیق مطالعه کنید، جواب سؤالهایتان را بگیرید. منظور از metadata هم در اینجا (عکاسی) بهطور خاص Exif است. Raamin ب ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
- ممنونم. همین هم کارم را خیلی جلو انداخت. چون در فلیکر نگاره های خوبی پیدا می شود و برخی هاشون هم آل رایت ریزرود نیستند و میشه اونا رو تو کامان بارگذاری کرد. خیلی خوشحالم! هزارتا سپاس.--گردآفرید ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
در مقاله ایدز در ایران در بخش ویرایش سرخطهایی وجود دارد که در مقاله دیده نمیشود ،در واقع مقاله به گونهای در هم ریخته!--فرزاد خلیفه ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)
- مشکلی دیگر نیز دارد: صفحه در IE و فایرفاکس دو شکل مختلف نشان داده میشود. --مهدی.غ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)
- درست شد--Taranet ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)