پنجمین ماه در گاهشماری هجری خورشیدی از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
ریشه یابی کلمه مرداد ، ریشه حقیقی این کلمات در زبان لری لکی و کردی پیدا می شود .[۱]
<< | مرداد | >> | ||||
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ||
۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ |
۱۳ | ۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ | ۱۹ |
۲۰ | ۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ | ۲۵ | ۲۶ |
۲۷ | ۲۸ | ۲۹ | ۳۰ | ۳۱ | ||
۱۴۰۳ خورشیدی |
م٬ر= اشتباه است . م کسره دارد ، مور خوانده نمی شود م٬≠
م—٫ ر= م با کسره خوانده می شود ، مر . به معنی عصبانی است . نگاه همراه با صدا می گوییم (مر) ، یک شیر تصور کن که صدایی می دهد و نگاه حمله دارد ، به چنین حالتی می گوییم( مر ).
داد =دادن یا هدیه دادن است .
مرداد = ناراحت شدن یا عصبانی شدن ، به معنی وقت سختی رسیدن است ، (م )با کسره به (ر)می چسبید یعنی وقتی طبیعت گرما می دهد . حالت برافروخته شدن می گوییم (مر)
در ماه قبل یعنی تیرداد ، طبیعت تیرهای خود را شلیک کرد و چون در ماه بعد ، مردم را پیروز دید هنوز خشمگین است (خشمگین است = هنوز گرم است) پس به این خشم می گوییم (مر)، پس به احوال این روزهای این ماه را مرداد می گوییم . پس این اسم را برای این ماه برگزیدند .[۲]
اَمُرداد یا مرداد [۳] پنجمین ماه سال در گاهشماری هجری خورشیدی است. اَمرداد با طول ۳۱ روز، دومین ماه تابستان است. برج فلکی مردادماه برج اسد، (نماد شیر) است.
در گاهشماری رسمی ایران نام این ماه از نام ماه پنجم گاهشماری اوستایی نو بَرگرفته شدهاست. در گاهشماری زرتشتی، هفتمین روز هر برج نیز اَمردادروز نام دارد و در اَمردادروز از مردادماه، جشن اَمُردادگان برگزار میشود. ایزدبانوی این ماه امشاسپند اَمِرتات است. امرتات، در اسطورههای ایرانی و زرتشتی، ششمین امشاسپند و نگهبان گیاهان و رستنیهاست و نماد پایندگی و بیمرگی است.[۴]
اَمُرداد در اوِستا به صورت Amərətāt به معنی «زندگی جاودان، بی مرگی» آمدهاست و ترکیبی است از a منفیساز و ریشه «mŗta» به معنی مردن؛ در فارسی میانه به صورت amaurtat/amaurdad به کار رفتهاست. این واژه سه بخش دارد:
تیمه[۵] صورت ودایی amŗta را به معنی «زندگی، نیروی زندگی» میداند و البته نشان میدهد که در ودا amŗta به معنی «بیمرگی» هم است، خود واژهٔ mŗtá «مرگ» در ودا تنها یک بار به کار رفته و صورت amŗta نیز بعد از مدتی کاربرد خود را از دست داده است.
صورتِ فارسی باستان این ماه در گاهشماری هخامنشی به کار نرفته و تنها نوشتهٔ ایلامی آن در دست است. نگارش ایلامی آن بهطور معمول tur-na-ba-zí-iš یا tur-na-ba-iz-zí-iš است. اما یکبار به صورت du-ur-na-ba-zí-iš به کار رفتهاست و هینتس[۶] صورت فارسی باستان آن را به صورت *drnabājiš بازسازی میکند و آن را برگرفته از *drna- قس. اوستایی dǝrǝnā- «دریدن، شکافتن، از هم جدا کردن» که در واژهٔ فارسی «درو» نیز باقیماندهاست و bāji- «باژ، باج» میداند و در کل معنی «[ماه] باجگیری درو» از آن استنباط میکند. با رشد کشاورزی و تأثیراتی که این شیوهٔ معاش در زندگی این مردم گذارد، تصور ماهی که در گاهشماری فارسی باستان با این امر مربوط بوده باشد و در ماه پنجم به برآورد محصول درو نشده بپردازند و بر آن مالیات ببندند، تصوری دور از ذهن نیست و پیر بریان حتی لزوم آن را در تقویم کشاورزی ناگزیر میداند. از همین رو تصور اینکه نام ماه پنجم در واقع نامی ساختگی در ارتباط با امور اداری و اقتصادی هخامنشیان، احتمالاً بر اساس الگویی بابلی باشد، بسیار محتمل است.[۷]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.