From Wikipedia, the free encyclopedia
حزب رستاخیز ملت ایران معروف به «حزب رستاخیز» به عنوان تنها حزب واحد فراگیر، به دستور محمدرضا پهلوی در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ هجری خورشیدی تشکیل شد. پس از اعلام تشکیل این حزب، به دستور محمدرضا شاه همه احزاب و سندیکاهای فعال در نظام شاهنشاهی ایران مانند حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پان ایرانیست، حزب سومکا و حزب ایرانیان، موظف شدند به حزب رستاخیز بپیوندند. این نظام در گام بعدی، همهٔ کارمندان دولتی را مجبور به عضویت در حزب نمود.[نیازمند منبع]
حزب رستاخیز ملت ایران | |
---|---|
دبیرکل | ۱. امیر عباس هویدا، از ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ تا ۶ آبان ۱۳۵۵.
۲. جمشید آموزگار، از ۶ آبان ۱۳۵۵ تا ۱۶ مرداد ۱۳۵۶. ۳. محمد باهری، از ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ تا ۳۰ دی ۱۳۵۶. ۴. جمشید آموزگار، از ۳۰ دی ۱۳۵۶ تا ۵ شهریور ۱۳۵۷. ۵. جواد سعید، از ۵ شهریور ۱۳۵۷ تا ۳ مهر ۱۳۵۷. |
بنیانگذار | محمدرضا پهلوی |
بنیانگذاری | ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ |
انحلال و برچینش | ۳ مهر ۱۳۵۷ |
ادغام از | حزب ایرانیان حزب ایران نوین[1] حزب مردم[2] |
جناح کارگر | خانه کارگر |
اعضای ثبتنام کرده | ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ (تخمین ۱۹۷۶)[3] |
مرام سیاسی | سکولاریسم[4] پادشاهیخواهی[5] پوپولیسم[6] سانترالیسم دموکراتیک[7][8] [[]][7][9] ضد کمونیسم جناحها:[2][3] ترقیخواهی لیبرالیسم محافظهکارانه |
طیف سیاسی | راست |
حزب که هدف خود را افزایش کمیت اعضا قرار داده بود در سال ۱۳۵۴، ۲ میلیون و چهارصد هزار نفر و در سال ۱۳۵۵، ۵ میلیون و چهارصد هزار نفر را به عضویت کانونهای گوناگون خود پذیرفته بود. با این حال افرادی که عضو حزب بودند، تنها نام خود را در دفاتر حزب وارد کرده بودند و عملاً گامی در جهت اهداف واقعی حزب برنمیداشتند.[10][منبع بهتری نیاز است]
حزب بر پایه سه اصل تشکیل شد که صیانت از این اصول اصلیترین و مبرمترین وظیفه حزب قلمداد گردید:
دبیرکل حزب که با نظر محمدرضا پهلوی انتخاب میشد، چند بار عوض شد. امیرعباس هویدا از آغاز تأسیس حزب تا کنگره دوم در ۵ و ۶ آبان ۱۳۵۵، جمشید آموزگار از همین تاریخ تا ۱۷ مرداد ۱۳۵۶، محمد معتضد باهری تا دی ۱۳۵۶ و مجدد جمشید آموزگار از این تاریخ تا ۶ شهریور ۱۳۵۷ دبیرکل حزب بودند و جواد سعید، آخرین دبیرکل، زمانی به این سمت رسید که حزب جز انحلال راه دیگری پیش روی خود نداشت. محمدرضا پهلوی در «کتاب پاسخ به تاریخ» از تشکیل این حزب به عنوان یک اشتباه یاد کرده است.[11][12][13]
تا سال ۱۳۵۳، محمدرضا شاه از نظام دوحزبی حمایت میکرد و همواره به مخالفان سلطنت اطمینان میداد که به هیچ وجه قصد ایجاد نظام تکحزبی ندارد:[14]
اگر من دیکتاتور بودم تا پادشاه مشروطه، سعی میکردم مانند هیتلر یا آنچه امروز در کشورهای سوسیالیستی (کمونیستی) میبینید، رهبری یک حزب واحد و مسلط را به دست بگیرم[15]
اما در سال ۱۳۵۳، ناگهان عقیده او تغییر کرد. حزب ایران نوین و حزب مردم را منحل کرد، حزب رستاخیز را تشکیل داد و ضمن اطلاع اینکه در آینده نظام تکحزبی خواهد بود، گفت:
«کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود و معتقد به سه اصلی که من گفتم نباشد، دو راه برایش وجود دارد: یا یک فردی است متعلق به یک تشکیلات غیرقانونی یعنی باصطلاح خودمان: «تودهای». یعنی باز باصطلاح خودمان و با قدرت اثبات:بی وطن. او جایش یا در زندان ایران است یا اگر بخواهد فردا با کمال میل بدون اخذ حق عوارض، گذرنامه در دستش میخواهد برود چون که ایرانی نیست، غیرقانونی است و قانون هم مجازاتش را معین کرده است. یک کسی که تودهای نباشد و بی وطن هم نباشد ولی باین جریان هم عقیدهای نداشته باشد، او آزاد است، بشرطی که بگوید -بشرطی که علناً و رسماً و بدون پرده- بگوید که آقا من با این جریان موافق نیستم ولی ضد وطن هم نیستم. ما به او کاری نداریم.»[16][17]
وی در پاسخ به انتقادات خبرنگاران خارجی که نظام تکحزبی با پشتیبانی وی از نظام دوحزبی به شدت مغایر است، گفت:
«آزادی اندیشه! آزادی اندیشه! دموکراسی، دموکراسی! با پنج سال اعتصاب و راهپیماییهای خیابانی پشت سر هم! دموکراسی؟ آزادی؟ این حرفها یعنی چه؟ ما هیچکدام از آنها را نمیخواهیم.»[18]
هیچکدام[نیازمند منبع] از مخالفان جدی رژیم پهلوی حتی به ظاهر هم در صدد تأیید و عضویت در حزب رستاخیز برنیامدند. ۱۰ روز پس از تشکیل این حزب و تهدید مردم توسط محمدرضا پهلوی، سید روحالله خمینی که در تبعید در نجف به سر میبرد، طی پیامی عضویت در آن را حرام عنوان کرد:
«نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت حرام و کمک به استیصال مسلمین است و مخالفت با آن از روشنترین موارد نهی از منکر است. دربارهٔ این حزب به اصطلاح رستاخیز ملی ایران باید گفت این عمل با این شکل تحمیلی، مخالف قانون اساسی و موازین بینالمللی است و درهیچ یک از کشورهای عالم نظیر ندارد.»[19]
محمد باهری گفته است از ابتدا قرار نبود رستاخیز یک حزب باشد به طوری که شاه در اولین نطق خود دربارهٔ رستاخیز، از آن به عنوان یک تشکیلات سیاسی نام برد که تمام احزاب حتی مخالفان میتوانند در آن مشارکت داشته باشند با اینحال نخستین بار هویدا آن را به عنوان یک حزب سیاسی اعلام کرد. محمد باهری مدعیست هویدا به عنوان اولین دبیرکل رستاخیز نقش زیادی در تغییر هویت و بی اثر کردن رستاخیزی داشت که قرار بود نقشه راه دمکراسی ایران باشد.[20]
حزب رستاخیز از دو جناح تشکیل میشد:
ظاهراً قرار بود که نمایندگان دو جناح دارای دو طرز فکر مختلف اما وفادار به اصول سهگانه حزب و معتقد به اجرای اساسنامه و مرامنامه باشند و در واقع گرایشهای مختلف سیاسی حزبهای پیشین وفادار به نظام، در این دو جناح متمرکز شود. رهبران جناحها را خود محمدرضا شاه تعیین کرد. جناح لیبرال نیز در خرداد ۱۳۵۷، به رهبری هوشنگ نهاوندی، پدید آمد. این جناح از نقد عملکردهای حزب رستاخیز شکل گرفت و اعضای آن به بررسی مسائل ایران میپرداختند که به گفته نهاوندی به پیشنهاد خود محمدرضا شاه تشکیل شده بود و غالباً «اپوزسیون اعلیحضرت» خوانده میشد.
عبارت بودند از:
بنابر مادّه دوم اساسنامه حزب، کنگره بالاترین رکن حزب بود و میبایستی که هر دو سال یک بار با شرکت نمایندگان شوراهای حزب، نمایندگان دو مجلس سنا و مجلس شورای ملی و کمیته ملی تشکیل میشد. کنگره حزب سه بار برگزار شد یعنی در ۱۰ و ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ (کنگره مؤسس)، ۵ و ۶ آبان ۱۳۵۵ (معروف به کنگره بزرگ) و ۱۴ دی ۱۳۵۶ (کنگره فوقالعاده به مناسبت آغاز خیزشهای سیاسی ضد حکومت) ولی شتاب رویدادهای سیاسی اجازه نداد که حتی برای انحلال حزب نیز کنگره تشکیل شود.
عبارت بودند از:
نخستین شورای مرکزی حزب رستاخیز، سهشنبه، دوم خرداد ۱۳۵۷ با پیام محمدرضا شاه و با سخنان جمشید آموزگار، نخستوزیر و دبیرکل حزب رستاخیز آغاز شد. در این شورا در نخستین مرحله ۵۵ نفر اعضای دائم هیئت اجرایی از میان ۱۹۰۰ نفر شرکتکنندگان در شورای مرکزی برگزیده میشوند. وظیفهٔ اصلی شورای مرکزی تصمیمگیری در مورد مسائلی بود که از سوی دبیرکل که نخستوزیر ریاست آن را برعهده دارد، به شورا ارجاع میشود. این شورا به تأیید صلاحیت داوطلبان شرکت در انتخابات دو مجلس و انجمنهای محلی نیز میپرداخت.[21]
حزب رستاخیز ملت ایران، سه سال پس از تشکیل، به عنوان یکی از پایههای حکومت مورد حمله مخالفان حکومت قرار گرفت، عملکرد آن باعث تشدید نارضایتیها گشت و سرانجام در پاییز ۱۳۵۷ به دستور خود حکومت برچیده شد.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.