جنگ چالدران
نخستین نبرد امپراتوری صفوی و عثمانی / From Wikipedia, the free encyclopedia
جنگ چالدران جنگی میان شاه اسماعیل یکم و سلطان سلیم یکم در سال ۱۵۱۴ میلادی بود که با پیروزی قاطع امپراتوری عثمانی بر ایران صفوی به پایان رسید. در نتیجهٔ این جنگ، امپراتوری عثمانی منطقه آناتولی شرقی و شمال عراق و شهر دیاربکر و دریاچه وان را از ایران صفوی تصرف کرده و ضمیمهٔ خاک خود کرد[3][5] این نخستین کشورگشایی عثمانی به سوی آناتولی شرقی و وقفه طولانیمدت کشورگشایی صفویان در سرزمینهای غربی بود.[18] جنگ چالدران آغازگر ۴۱ سال جنگ ویرانگر بود که فقط در سال ۱۵۵۵ به دلیل پیمان آماسیه به پایان رسید. اگرچه بعدها بینالنهرین و آناتولی شرقی تحت پادشاهی شاه عباس بزرگ (حکومت ۱۵۸۸–۱۶۲۹) باز پس گرفته شد، اما با عهدنامه زهاب در سال ۱۶۳۹، این سرزمینها برای همیشه به عثمانی واگذار شدند.
این نوشتار به ویراستاری نیاز دارد. لطفاً تا جایی که ممکن است آن را از نظر دستور زبان، شیوه نگارش، املا و انشا بهتر کنید. |
جنگ چالدران | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای ایران و عثمانی | |||||||||
نقاشی «جنگ چالدران» بر دیواره غربی تالار پادشاهی، کاخ چهلستون، اصفهان. | |||||||||
| |||||||||
طرفهای درگیر | |||||||||
امپراتوری عثمانی | ایران صفوی | ||||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||||
سلیم یکم حسن پاشا †[8] |
اسماعیل یکم (مجروح) عبدالباقی یزدی † حسین بیگ شاملو † سارو پیرا استاجلو † دورمیشخان شاملو نورعلی خلیفه محمد خان استاجلو † سید شریفالدین علی شیرازی † سید صدرالدین | ||||||||
قوا | |||||||||
۶۰٬۰۰۰[9] یا ۱۰۰٬۰۰۰ سرباز[10][11] شامل: ۲۵ هزار ینیچری ۱۰۰–۱۵۰ توپ[12] یا ۲۰۰ توپ و ۱۰۰ خمپارهانداز[8] |
۴۰٬۰۰۰[13][11] یا ۵۵٬۰۰۰[14] یا ۸۰٬۰۰۰ سرباز[10] | ||||||||
تلفات و خسارات | |||||||||
زیاد[15] یا کمتر از ۲٬۰۰۰ تن[16] |
سپاه از بین رفت.[15] یا کمابیش ۵٬۰۰۰ تن[17] | ||||||||
در این جنگ، عثمانیان ارتشی بزرگتر و مجهزتر به تعداد ۶۰ تا ۱۰۰ هزار تن و همچنین صدها توپ جنگی داشتند؛ درحالی که ارتش صفوی حدود ۴۰ تا ۸۰ هزار تن بود و توپخانهای در اختیار نداشت. اسماعیل یکم، اولین شاه صفوی، در جریان این نبرد مجروح شد و نزدیک به اسارت بود. همسران او بهوسیلهٔ سلیم یکم، سلطان عثمانی دستگیر شدند[19] و حداقل یکی از آنها را با یکی از دولتمردانش ازدواج داد.[20] اسماعیل پس از این شکست در کاخ خود منزوی شد و از اداره حکومت دست کشید[21] و دیگر در لشکرکشیها شرکت نکرد.[18] نیروهای عثمانی پس از پیروزی به ایران لشکرکشی کردند و برای مدت کوتاهی پایتخت صفویان، تبریز را اشغال کردند و خزانه شاهنشاهی ایران را بهطور کامل غارت کردند.[6][7]
این نبرد به یکی از مهمترین نبردهای تاریخ ایران تبدیل شد؛ زیرا نه تنها عقیده در امان بودن مرشد کامل از هرگونه خطا و بلا را زیر سوال برد،[22] بلکه سران کرد را وادار کرد تا بر اقتدار خود تأکید کنند و به جای صفویان، با عثمانیان بیعت کنند. همین امر در آینده باعث از دست رفتن مرزهای غربی ایران شد.[23][24]