کنت دوکو
شخصیت داستانی در جنگ ستارگان / From Wikipedia, the free encyclopedia
کنت دوکو (به انگلیسی: count dooku) یکی از شخصیتهای سهگانه جدید فیلمهای تخیلی و حماسی جنگ ستارگان است که با نقش آفرینی کریستوفر لی در اپیزودهای دوم، سوم و مجموعه انیمیشن جنگهای کلون حضور می یابد.وی در سیارهای به نام سرنو به دنیا آمد و یکی از ۲۰ شوالیه جدای بود که محفل جدای را ترک کرد. لقب دارث تیرانوس را نیز سیدیوس برای وی انتخاب کرد، همانند ویدر برای آناکین اسکایواکر.او ربات دراگ را اختراع کرد و آن ربات به دست اوبیوان کنوبی منهدم شد و بعد از آن به تجهیز زره سایبورگی ژنرال گریوس و آموزش هنرهای رزمی جدای به او پرداخت.همچنین او ۲ شاگرد به نام های آساج ونترس و ساواج اوپرس داشت که به سفارش پالپاتین به هردوی آنها خیانت کرد.
شخصیت جنگ ستارگان | |
کنت دوکو | |
---|---|
| |
پست | دومین رهبر جدایی طلبان لرد سیث عضو اتاق جنگ جئونوسیس |
سیاره | سرنو |
نژاد | انسان |
جنسیت | مرد |
قد | ۱٫۹۶ متر |
رنگ مو | خاکستری، سفید |
رنگ چشم | مشکی |
وفادار به | جدایی طلبان سیت اتاق جنگ جئونوسیس فدراسیون تجاری |
جنگافزار | شمشیر نوری |
وسیلهٔ نقلیه | نامعلوم |
نقشآفرینی از | کریستوفر لی |
پیش از پیدا شدن آناکین توسط کوایگان،گمان میرفت که کنت دوکو همان شخصی باشد که مشخصاتش در هولوگرام «پیشگویی فرد برگزیده» ذکر شده و قرار است تعادل را به نیرو برگرداند.این در حالی بود که ترک ناگهانی محفل توسط دوکو و کناره گیری او از فرقه،همه را در بهت و سردرگمی عمیقی فرو برد.
دوکو همان فردی بود که با هویت استاد سابقش یعنی سایفودیاس وارد کتابخانهٔ معبد جدای شد و مختصات سیاره کامینو را از آرشیو جدای پاک کرد.این اتفاق مصادف با زمانی بود که دارث سیدیوس به تازگی با دوکو ارتباط برقرار کرده بود و از نفوذ وی به عنوان یک استاد جدای در معبد استفاده کرد تا موضوع سفارش ارتش کلون ها را از مجلس سنا و شورای جدای مخفی نگه دارد. همچنین دوکو،استاد یادل را در حالی که وی را تا کارخانجات صنعتی کروسانت تعقیب کرده و از ارتباط میان او و دارث سیدیوس آگاه شده بود،به قتل رساند. او سرانجام توسط شاگردِ شاگردِ شاگردِ خود (آناکین) به قتل رسید.
او در مجموعه جنگ های کلون یک بار توسط دارث ماول دستگیر و زندانی شد.سپس با همکاری دارث سیدیوس آزاد شده و دارث ماول را به اسارت و شکنجه گرفت.مدتی بعد،ماول توسط تعدادی از پیروان ماندالوری اش از زندان گریخت و چندی بعد با به اسارت گرفتن دوبارهٔ دوکو،او را به داثومیر برد تا شرایط را مهیای بازگشت مادر تالزین به جسم دنیوی اش کند.