From Wikipedia, the free encyclopedia
کامران عدل (زاده ۲۰ امرداد ۱۳۲۰ در تهران) عکاس و بنیانگذار عکاسی مدرن ایران است که حاصل سالها عکاسی او کتابهای آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، اجرای نقش در کاشیکاری ایران، بازارهای ایرانی، خط بنایی، سفارت ایتالیا در تهران، گذری به چهارمحالوبختیاری، و یاد باد، آن روزگاران یاد باد (معماری شیراز) است.
گمان میرود که این مقاله ناقض حق تکثیر باشد، اما بدون داشتن منبع امکان تشخیص قطعی این موضوع وجود ندارد. اگر میتوان نشان داد که این مقاله حق نشر را زیر پا گذاشته است، لطفاً مقاله را در ویکیپدیا:مشکلات حق تکثیر فهرست کنید. اگر مطمئنید که مقاله ناقض حق تکثیر نیست، شواهدی را در این زمینه در همین صفحهٔ بحث فراهم آورید. خواهشمندیم این برچسب را بدون گفتگو برندارید. |
کامران عدل کامران عدل | |
---|---|
زادهٔ | ۲۰ امرداد ۱۳۲۰ |
ملیت | ایرانی |
شهروندی | ایرانی |
آثار | کتاب آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، اجرای نقش در کاشیکاری ایران، بازارهای ایرانی، خط بنایی، سفارت ایتالیا در تهران، گذری به چهارمحالوبختیاری، یاد باد، آن روزگاران یاد باد (معماری شیراز) |
خویشاوندان | یحیی عدل، مصطفی عدل، پرویز عدل، جمشید ممتاز (پسرخاله)، شهریار عدل (برادر)، امیرحسین عدل (برادر) |
کامران عدل فرزند احمدحسین عدل و هما ضیاالملوک والی در ۲۰ امرداد ۱۳۲۰ در تهران به دنیا آمد. اجداد پدریش از اهالی تبریز و اجداد مادری از بسطام بودند. خاندان عدل خدمات گسترده و شایانی در تاریخ ایران داشتهاند. پدربزرگش پدری اش میرزا مسعود عدلالملک و جد پدریش سید حسن عدلالملک از ثروتمندان و ملاکین آذربایجان بودند. یکی از پسرعموهای پدرش یحیی عدل، پدر جراحی نوین ایران بود و پسرعموی پدربزرگش مصطفی عدل، بنیانگذار دادگستری نوین در ایران بود. همینطور برادرش شهریار عدل (۱۳۲۲ در تهران- ۱۳۹۴ در پاریس) باستانشناس ایرانی، کارشناس تاریخ هنر و معماری و کارشناس پروندههای ثبت میراث جهانی در ایران بود. و پدر بزرگ مادریش سردار همایون و جد مادریش علیخان والی بود که او نیز به عکاسی بسیار علاقهمند بود و بیش از هزار عکس از وی باقی ماندهاست که در آرشیو دانشگاه هاروارد نگهداری میشود. خاندان والی نیز در تاریخ این سرزمین منشأ تأثیرات و تحولات بزرگی بودهاند.
کامران عدل از کودکی به عکاسی علاقهمند شد همانگونه که خودش نقل میکند اولین عکس خود را در سن ۱۲ سالگی در سفر خانوادگی با قطار از ایستگاه راهآهن قم با دوربینی که پدرش تحتتأثیر علاقه و اشتیاق زیاد او به عکاسی برایش خریداری کرده بود گرفت که همین عکس در نمایشگاه عکس «آمال و آرزوهای نیامده و برباد رفته» که نمایشگاهی به مناسبت شصتمین سال حرفهای شدنش به عنوان اولین عکس ایشان در سال ۱۳۳۲ خورشیدی در گالری اعتماد به نمایش گذاشته شد.[1]
او در سال ۱۳۳۸ خورشیدی در سن ۱۷ سالگی آنچنان که از دو نسل قبلتر در خاندان عدل مرسوم بود جهت ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در هنرستان صنعتی پاریس Certificat d'aptitude professionnelle تحصیل کرد و با عکاسی مدرن و تکنولوژی روز عکاسی دنیا آشنا شد و آموزش دید. او پس از اخذ دیپلم هنرستان، در بزرگترین مجموعه لابراتوارهای ظهور و چاپ عکس اروپا بهنام «هامل»[2] مشغول کار شد و در بخش چاپ عکسهای بزرگ متری به کار پرداخت. پس از شش ماه کار نزد هامل، بهدستیاری ژاک روشون[3] به عکاسی مُد پرداخت.[4]
عدل در سال ۱۳۴۷ بهدعوت «سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران» که تازه تأسیس شده بود، به تهران آمد و مدیر گروه عکاسی سازمان شد و به تدریس عکاسی در «مدرسه عالی سینما و تلویزیون» پرداخت و سیستم عکاسی را در تلویزیون ملی و در عکاسی ایران با آوردن تکنولوژی روز دوربین/فیلم و ساختن لابراتوار مدرن چاپ عکس متحول کرد. وی عنوان نخستین کارگردان بخش عکس و عکاسی تلویزیون ملی ایران را یدک میکشد.[5] همکاری او با مدرسهٔ عالی، بهخاطر بحثهای سیاسی مطرح در آن مدرسه، بیش از یک سال به درازا نکشید و از آن پس او انرژی خود را فقط معطوف به کارهای سازمان تلویزیون ملی ایران و تربیت کادر آتی سازمان کرد. در ۱۳۵۰، دانشجویان مدرسه عالی دست به اعتصاب گستردهای زدند و خواستار مراجعت کامران عدل بهمدرسه عالی شدند. از آنجا که وظایف او در این مدت بهشدت افزایش یافته بود، کامران عدل، ضمن سرپرستی دروس و کارهای عملی دانشجویان، امر تدریس را به آقای علی فرزانه، یکی از همکارانش واگذار کرد. این وضعیت تا زمان استعفای او از سازمان در اسفند ۱۳۵۳ ادامه داشت.[6]و از سال ۱۳۵۳ تاکنون به صورت عکاس مستقل فعالیت میکند.
کامران عدل در دوران خدمتش در تلویزیون ملی ایران، در تمام زمینههای عکاسی فعالیت داشت و بنیانگذار عکاسی نوین خبری، عکاسی نوین صحنه (تلویزیونی، تأتر، سینما و جشن هنر شیراز)، عکاسی نوین معماری و اجتماعی شد. آرشیو سازمان را، بر متدهای نوین بنیان گذاشت و سرانجام بهخاطر روابط نامساعدی که در سازمان بهوجود آمده بود از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران استعفا داد.
از همان سال او به دعوت فیروز شیروانلو از مجموعههای ایرانی ازجمله فرش،[7] کاشی و قبالههای ازدواج و جشن هنر شیراز[8] و… برای دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی عکاسی کردهاست.
همچنین او با توجه به علاقه شخصی از مناطق مختلف ایران، عشایر ایل بختیاری، مراسم مذهبی، تئاتر، معماری و… نیز عکاسی کردهاست.
از ۱۳۵۸، همکاری خود را با «بنیاد فرهنگی آقاخان»، که تازه تأسیس شده بود آغاز کرد و بهعنوان عکاس هیئت داوران جایزه معماری آقاخان و همچنین عکاسی از شهرهای مختلف جهان اسلام، فعالیت کرد که این همکاری، همچنان ادامه دارد.
کامران عدل دربارهٔ علاقمند شدنش به عکاسی گفتهاست: ۱۲ ساله بودم که یک شب سرد و طوفانی با یکی ازاقوامم حسین عدل برای دیدن آقای مصباح زاده رفتیم روزنامه کیهان، انگارجایی سیل آمده بود و خرابی به بار آورده بود، عکاس روزنامه آقای سجادپور هم برای عکاسی ازمنطقه سیل زده داشت وسائلش را آماده میکرد. برای من بسیارجالب بود که در چنین هوایی که همه سعی دارند خودشان را به خانه برسانند، تازهکار این عکاس شروع شده. آنجا بود که علاقمند به عکاسی شدم.[9]وقتی در ۱۳۳۲، با احساسی ماجراجویانه و کودکانه تصمیم گرفتم که عکاس شوم، فقط ۸سال از پایان جنگ دوم جهانی گذشته بود. جنگی که تمام اروپا، قسمتی از اتحاد جماهیر شوروی و شرق آسیا را ویران کرده بود. جنگ را خودم احساس کرده بودم، وقتی «سالدات» های روسی در محل «کاروانسرا سنگی» جلوی ماشینها را میگرفتند و از سرنشینان آنها، درخواست پاسپورت و «ویزا» میکردند. ولی آن تکه جنگ را، با آن همه کشته و ویرانی احساس نکرده بودم. به این ترتیب، عکاسی ایران در آن دوران، در برهه ۱۹۳۵متوقف شده بود و بعد از آن، عکاسی در تمام جهان، بهحال «ایست» درآمده بود؛ زیرا که بهترین دوربینساز جهان یعنی «لایکا» و بهترین «عدسی» ساز جهان یعنی «زایس»، هر دو در آلمان بودند و آلمان ویران شده بود. در نتیجه، برای من، بعد از جدالی که کم از همان جنگ جهانی دوم نداشت، چون مادرم مخالف بود. یک دوربین اسقاط برایم خریدند و من، در همان ۱۲سالگی و با همان دوربین اسقاط عکسهایی گرفتم که امروز بعد از ۶۰سال، به آنها افتخار میکنم. ۸سال بعد در پاریس، اولین دوربین تکلنزی جهان را که ساخته کارخانه زایس بود، خریدم. اسمش «کونتافلکس» بود. با همان دوربین که رویش یکنیمه دوربین شکاری نصب میشد و حالت «تله ابژکتیو» به آن میداد، از مسابقه قایقرانی ۶ ساعته رودخانه «سن» در پاریس عکاسی کردم. هنوز وارد مدرسه عکاسی نشده بودم. متأسفانه، این دوربین مجهز به یک دریچه «سانترال» بود که مانع تعویض عدسی روی آن میشد. بعد از ۲سال سلطنت، «کونتافلکس» با ورود دوربینهای پردهای به بازار، از اریکه سلطنت پایین کشیده شد. دوربینهای پردهای خیلی سریع جهان را به تسخیر خودشان درآوردند. عکاسان آزاد شده بود و در همین دهه ۶۰میلادی، انقلاب نوین عکاسی در اروپا و آمریکا آغاز شد. عکاسیِ «سردست» (Snap shot). بیدرنگ، ۲تا از این دوربینها را خریدم. در این نوع عکاسی، عکاس باید دارای حس آیندهنگری، نگاه تیز و رفلکس بسیار تند و شدیدی باشد. در این نوع عکاسی، چیدمان موضوع و کادراژ مجدد (Crap)، ممنوع است. به همین علت بود که وقتی من در ۱۳۴۷ به ایران مراجعت کردم، با داشتن این تواناییها، توانستم همان شب استخدامم در سازمان تلویزیون ملی ایران، از یک برنامه «شو»، عکاسی کنم؛ با دوربینهای خودم و با فیلمهایی که از پاریس همراه خودم آورده بودم. با در دست داشتن این دوربینها، که در آن زمان در ایران شناخته نشده بودند، عکاسی خبری ایران را متحول کردم و با در دست داشتن وسیلهای چون تلویزیون، با میلیونها تماشاچی، نگاه مردم را، بدون آنکه خودشان متوجه بشوند، تغییر دادم. امروز، سلیقه مردم ایران در احساس رنگ و کنتراست، همان چیزی است که من در ۱۳۴۷، وارد جوهر وجودشان کردم…[10]
کامران عدل در طول زندگی حرفه ای اش در زمینههای مختلف و متعددی به فعالیت پرداخته و میپردازد. من جمله عکاسی، نویسندگی، برگزاری نمایشگاهها، و…
موضوعات عکاسی
یکی از این زمینهها عکاسی تئاتر بود. او پس از اتمام تحصیلاتش و به محض ورود به ایران با دوربین هاسلبلاد شخصیش از تئاترهای در حال ضبط در استودیوهای تلویزیون عکاسی کند. حجم گستردهٔ کار او را وادار میکند بر تعداد همکارانش افزوده و بخش عکاسی رادیو تلویزیون ملی ایران را هر روز گسترده و گستردهتر کند. از جملهٔ همکاران عدل در این دوره میتوان از مریم زندی نام برد که توسط عدل آموزش داده شده و بعدها خود جزو عکاسان صاحبنام ایران شد. عدل از تجربهٔ عکاسی تیاتر در ایران چنین میگوید. عکاسی تئاتر در ایران از آغاز تا به امروز فراز و نشیبهای بسیار داشته و مراحل مختلف را پشت سر گذاشتهاست که بررسی ویژگیهای هر دوره میتواند روشنگر تعاریف، کارکردها و چالشهای خاص عکاسی تئاتر در آن دورهٔ خاص بوده و چراغ راه اکنون ما باشد.
برای بازبینی و واکاوی عکسهای تئاتر کامران عدل ابتدا باید به شرح مختصری از گذشتهٔ این کار در ایران پرداخت تا به این وسیله پی برد که عکسهای عدل در کدام ظرف زمانی و مکانی قرار گرفته و حائز چه ویژگیهای منحصر به فرد و قابل توجهی هستند.
در واقع پیش از عدل و هم نسلان او عکس تئاتر، کاملاً ایستا بود یعنی عکاس در شرایط کنترل شده و با چیدمان نور و بازیگر به عکاسی از صحنهٔ تئاتر میپرداخت اما بعد از این تاریخ عدل و همنسلانش به عکاسی پویا از تئاتر روی آوردند؛ یعنی در این دوره هیچ بازیگری به فرمان عکاس و برای ثبت شدن در عکس، فیگور یا ژست خاصی نمیگرفت بلکه عکسهای صحنه و پشت صحنه همواره در جریان فعالیت عادی و معمولی بازیگران و عوامل نمایشی تهیه میشد و از نورپردازیهای کنترل شده و دخالت مستقیم عکاس در شکلگیری عکس معمولاً خبری نبود.
در واقع با عوض شدن تعریف عکس تئاتر به لحاظ مفهومی و تکنیکی، در این دوره شاهد افزایش بیشتر وجه مستند در عکسهای تئاتر هستیم. در بررسی اجمالی عکسهای تئاتر این دوره و به ویژه عکسهای تئاتر کامران عدلمشاهده میشود که عکاس علاوه بر انجام وظیفهٔ اصلی خود که مستند کردن رویداد نمایشی است به ثبت اتفاقات پشت صحنه، تماشاچیان و زندگی آدمهای حاضر در جریان تئاتر نیز میپردازد. عدل برخلاف اغلب عکاسان پیش از خود که به صورت تجربی به عکاسی (عکاسی تئاتر) میپرداختند، از طریق آموزههای آکادمیک با هنر عکاسی آشنا شد. او دانشآموختهٔ رشتهٔ عکاسی در فرانسه بوده و در شاخههای مختلف عکاسی طبعآزمایی کردهاست. عکسهای تئاتر عدل اغلب مربوط به دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی هستد یعنی مقارن با وقتی که او به عنوان عکاس رسمی رادیو و تلویزیون ملی مشغول به کار بود.
عکاسی تئاتر در آن دوره بر خلاف امروز به عنوان یک شاخص یا گرایش خاص در عکاسی مطرح نبودهاست. به معنای دیگر در آن دوره کسی را با عنوان کاری مشخص «عکاس تئاتر» نمیشناسیم بلکه اغلب، عکاسها در میان انواع مختلف عکسهایی که میگرفتهاند از تئاتر هم عکاسی کردهاند. کامران عدل هم از این قاعده کلی مستثنی نیست اما آنچه وجه تمایز عکسهای تئاتر عدل قرار میگیرد این است که در واقع او را میتوان اولین عکاس تئاترهای تلویزیونی در ایران برشمرد.[11]
کامران عدل میگوید: من به شکل حرفه ای و سنگین کار عکاسی صنعتی هم داشتم به عنوان مثال من در شرکت هیدرو که یک شرکت نروژی است که در جنوب چاه نفت حفاری میکند تمام عکسهای چاه نفت آنجا را گرفتم، یا در سال ۶۳–۶۲ که هنوز مترو در حد ابتدایی بود و برنامههای اولیه آن را میریختند به داخل تونلهای مترو میرفتم و کارهای عکاسی، آن را انجام میدادم به طوری که در جاهایی عمق تونل ۳متری را با عکاسی ۳۰۰متر نشان میدادم حتی یکسری عکاسی صنعتی در جنوب از بخشهای جنگی داشتم، در هر حال تا آن زمانی که عکاسی صنعتی در جایگاه اصلی خود قرار داشته باشد و جنبه تبلیغاتی پیدا نکند با آن مخالف نیستم.[12]
۱۳۴۱–۱۳۴۴ مجموعه عکسهای شهری پاریس
۱۳۴۴–۱۳۴۷ مجموعه عکسهای مد پاریس
۱۳۴۶ مجموعه عکسهای بازیهای آسیایی تهران
۱۳۴۷–۱۳۵۳ مجموعه عکسهای خبری - تیاتر -صحنه و … در تلویزیون ملی ایران
۱۳۴۷–۱۳۵۸ مجموعهٔ مراسم مذهبی ایران
۱۳۴۷–۱۳۵۸ مجموعهٔ بازارهای ایرانی
۱۳۵۱–۱۳۴۹ مجموعهٔ آرشیو ایران
۱۳۵۰ مجموعه عکس اسبهای ایرانی برای انجمن سلطنتی اسب
۱۳۵۴ مجموعه عکسهای کتابخانه بزرگ پهلوی
۱۳۵۴ مجموعهٔ فرشهای ایران
۱۳۵۵–۱۳۵۴ مجموعهٔ عکسهای ایران، کتاب خانهٔ پهلوی سابق
۱۳۵۶–۱۳۵۴ مجموعه اجرای نقش در کاشیکاری ایران
۱۳۵۴ مجموعه عکس از نقاشیهای موزه هنرهای معاصر کرمان و رشت
۱۳۵۴ مجموعه عکس از پروندههای عکس اشیا موزه مادر رضا عباسی
۱۳۵۴–۱۳۵۶ مجموعهٔ یزد
۱۳۵۵ مجموعهٔ بوشهر
۱۳۵۵ مجموعهٔ چهارمحال و بختیاری
۱۳۵۶–۱۳۵۵ مجموعهٔ معماری معاصر ایران
۱۳۵۸ مجموعهٔ قم
۱۳۶۰–۱۳۶۷ مجموعه تهران (در دوران جنگ بانگاهی به زندگی مردم و کاریکاتورهای صدام روی دیوارها)
۱۳۶۷–۱۳۶۰ مجموعهٔ مجتمع فولاد اهواز
۱۳۶۲–۱۳۹۰ مجموعه عکسهای معماری برای هیئت داوری معماری بنیاد آقاخان
۱۳۶۲–۱۳۸۹ مجموعه آفریقا عکسهای اجتماعی با نگاهی زیبایی شناسانه
۱۳۶۳–۱۳۹۰ مجموعه عکسهای معماری
۱۳۶۶–۱۳۶۵ مجموعه متروی تهران
۱۳۶۸–۱۳۶۴ مجموعهٔ تهران
۱۳۶۸ مجموعهٔ اصفهان
۱۳۶۹ مجموعهٔ شیراز
۱۳۷۰ مجموعهٔ ترکمن صحرا
۱۳۷۲ مجموعهٔ پاسارگاد، نقش رستم و تخت جمشید
۱۳۷۴ مجموعه عکسهای مجلس شورای ملی بهارستان بعد از آتشسوزی و بازسازی
۱۳۷۵ مجموعهٔ شیشههای ایرانی
۱۳۷۶ مجموعه عکسهای معماری مجمع اجلاس سران کشورهای اسلامی
۱۳۸۳ مجموعهٔ هندوستان. بنیاد فرهنگی آقاخان
۱۳۸۴ مجموعهٔ معماری کویت. بنیاد فرهنگی آقاخان"[13]
۱۳۹۲ مجموعه تهران
عکاسی او در نمایشگاهها و کتابهای مختلف به چاپ رسیدهاست.
کامران عدل از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۸۴ روی مجموعههای زیادی نیز ازجمله معماری کویت، هندوستان، معماری معاصر ایران، بازارهای ایرانی، اجرای نقش در کاشیکاری ایران، فرشهای ایران، مراسم مذهبی ایران، عکسهای ایران، شیشههای ایرانی، پاسارگاد، نقش رستم و تختجمشید، ترکمنصحرا، شیراز، اصفهان، تهران، قم، چهارمحال و بختیاری، بوشهر، یزد، متروی تهران و مجتمع فولاد اهواز کار کردهاست که در نمایشگاههای انفرادی به نمایش گذاشته شدهاند.[22]
همچنین او از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۸۴ (۲۰۰۶–۱۹۷۷) در نمایشگاههای متعددی نیز در داخل و خارج از کشور شرکت کردهاست. این نمایشگاهها عبارتاند از:[23]
کامران عدل که اهل منطقه ۱۲ تهران است و در طول چند دهه فعالیت حرفه ای عکاسی از شهر تهران و از جمله منطقه ۱۲ تهران در دورههای مختلف زمانی عکاسی کردهاست، در نخستین جایزه هنری «قلب تهران» از وی تجلیل شد و مدال قلب تهران به وی اهدا شد. نخستین جایزه هنری قلب تهران به مناسبت دویست و سی امین سال پایتختی تهران برگزار شد و هدف از این رویداد فرهنگی، هنری ایجاد انگیزه برای تولید معنا و مفهوم توسط علاقه مندان و هنرمندانی است که نسبت به موضوع شهر تاریخی تهران، شهرنشینی و ویژگیهای این کلانشهر با تمرکز بر محدوده منطقه دوازده شهرداری گرایش دارند. آثار نهایی، حاصل کار هنرمندانی است که از منظر رویکرد فردی خویش به ویژگیهای منحصر بفرد روابط متقابل انسان و محیط شهری، جاذبههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی تهران معاصر و آثار عهد ناصری پرداختهاند.[100]
به پاس یک عمر تلاش وی در مراسم اختتامیه جشنواره عکاسی از بناهای تاریخی شهر تهران با عنوان «طهران پیک» از سوی مدیریت فرهنگی هنری منطقه ۱۲ فرهنگسرای شهر در مردادماه ۱۳۹۲ به ایشان اهدا شد[101]
نمایش ۲۴ اثر عکس اهدایی کامران عدل به مؤسسه خیریه بهنام دهش پور در سال ۱۳۸۸ اهدا شده بود در تاریخ نهم اسفند ۱۳۹۳ تا شانزدهم اسفند ماه در گالری بهنام دهش پور به نمایش درآمد.[103]
|title=
وجود دارد (کمک)|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک){{cite journal}}
: Check date values in: |date=
(help)|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.