همدستی با نیروهای محور
From Wikipedia, the free encyclopedia
در درون کشورهایی که در جریان جنگ جهانی دوم به اشغال نیروهای محور درآمدند، برخی از شهروندان و سازمانها، به دلایل گوناگونی همچون ملیگرایی، نفرت قومی، ضدیت با کمونیسم، یهودستیزی، فرصتطلبی، دفاع از خود یا اغلب ترکیبی از همه اینها، آگاهانه با نیروهای محور همدستی کردند. برخی ازاین همدستان مرتکب جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت یا قساوتهای هولوکاست شدند.[1]
همدستی با دشمن به عنوان همکاری میان عناصر جمعیتی یک کشور مغلوب و نمایندگان یک قدرت پیروز تعریف شدهاست.[2] استنلی هافمن همدستی را به موارد غیرداوطلبانه (تشخیص با اکراه ضرورت) و داوطلبانه (بهرهبرداری از ضرورت) تقسیم کردهاست.[3] از دید هافمن، همدستگرایی را میتوان به «در خدمت بودن» و «ایدئولوژیک» تقسیم کرد؛ اولی خدمت عمدی به دشمن است، در حالی که دومی هواداری عمدی از همدستی با یک نیروی خارجی است که به عنوان قهرمان تحولات داخلی مطلوب تلقی میشود.[3] در مقابل، برترام گوردون به ترتیب از اصطلاحات «همدست» و «همدستگرا» در رابطه با همکاریهای غیرایدئولوژیک و ایدئولوژیک استفاده میکند.[4]