From Wikipedia, the free encyclopedia
هفت آسمان یا هفت بهشتها (به انگلیسی: Seven Heavens) در کیهانشناسی دینی و اسطورهای، به هفت لایه آسمان ارجاع دارد که هرکدام از یک جنس هستند. در دوران باستان، این آسمانها هم با قلمروهای ماورا طبیعتی الههها و هم با اجسام سماوی مشاهده شده همچون سیارات باستانی و ستارگان ثابت تداعی میشدند.[1] این مفهوم را، که از ادیان باستانی میانرودان مشتق شده است، میتوان در ادیان ابراهیمی همچون اسلام، یهودیت، و مسیحیت یافت؛ مفهومی مشابه همچنین در برخی ادیان هندی مانند هندوئیسم یافته شده است.[2] برخی از این سنتها، از جمله آیین جین مفهومی از هفت زمین یا هفت دنیای زیرین را نیز شامل میشوند.
مفهوم هفت آسمان که در بین النهرین باستان توسعه یافته بود نماد مفاهیم فیزیکی و متافیزیکی بود.[3] در زبان سومری واژه های آسمان ها(یا آسمان) و زمین آن و کی است بین النهرینیان باستان آسمان را به عنوان مجموعه ای از گنبدها (معمولاً سه، اما گاهی هفت) می دانستند که زمین صاف را می پوشاند.[4]: 180 هر گنبد از نوع متفاوتی از سنگ های قیمتی ساخته شده بود.[4]: 203 پایین ترین گنبد بهشت از یاس ساخته شد و خانه ستارگان بود.[5] گنبد میانی بهشت از سنگ ساگیلموت ساخته شده و محل اقامت ایگیگی بوده است.[5] بالاترین و بیرونی ترین گنبد آسمان از سنگ لولودانیتو ساخته شده بود و به عنوان آن، خدای آسمان، تجسم یافته بود.[5] اجرام آسمانی با خدایان خاصی نیز برابر بودند.[4]: 203 اعتقاد بر این بود که سیاره زهره اینانا، الهه عشق، جنسیت و جنگ است.[6]: 108–109 [4]: 203 خورشید برای برادرش اوتو، خدای عدالت، [4]: 203 و ماه پدرشان نانا بود.
انسان های معمولی نمی توانستند به بهشت بروند زیرا تنها محل زندگی خدایان بود. اما در عوض، پس از مرگ یک فرد، روح او به کور (که بعداً به نام ایرکالا شناخته شد)، عالم زیرین تاریک، واقع در ااعماق سطح زمین می رود.[7] افسون های سومری در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد به هفت آسمان و هفت زمین اشاره دارد. یکی از این افسانهها این است: «انایمینبی کیایمینبی» (آسمانها هفت، زمینها هفت.)[1][8]
درک این موضوع که آسمان ها می توانند بر روی چیزهای روی زمین تأثیر بگذارند، ویژگی های آسمانی و جادویی را به عدد هفت بخشید، مانند داستان های هفت دیو، هفت کلیسا، هفت روح یا هفت تخت. عدد هفت بهطور مکرر در آیین های جادویی بابلی ظاهر می شود.[9] هفت آسمان یهودی و هفت آسمان اسلامی ممکن است منشأ خود را در نجوم بابلی داشته باشند.[1]
بهطور کلی، بهشت در دین بین النهرین جای انسان نیست. همانطور که گیلگمش در حماسه گیلگمش به دوستش انکیدو می گوید: "دوست من چه کسی می تواند به آسمان ها برود؟ فقط خدایان تا ابد با شماش ساکن هستند". در کنار تصور هفت بهشت، ایده سه بهشت نیز در بین النهرین باستان رایج بوده است.[10]
در تلمود آمده است که قسمت بالای جهان از هفت آسمان تشکیل شده است (عبری: shamayim):[11]
ادبیات مرکاوه و هخالوت یهودی به بحث در مورد جزئیات این بهشت ها اختصاص داشت، گاهی اوقات در ارتباط با روایات مربوط به خنوخ، مانند کتاب سوم خنوخ نیز اطلاعات مشابهی آمده است.[13]
کتاب دوم خنوخ که در قرن اول بعد از میلاد نیز نوشته شده است، صعود عرفانی پدرسالار خنوخ را از طریق سلسله مراتبی از ده بهشت توصیف می کند. خنوخ در راه خود از باغ عدن در آسمان سوم می گذرد تا خداوند را در دهمین بهشت، رو در رو ملاقات کند (فصل 22). در طول راه، او با جمعیتهایی از فرشتگان مواجه میشود که ظالمان را عذاب میدهند. خانه ها، روغن زیتون و گل ها را می بیند.[14]
تصویر ده بهشت در کتاب بیانگر بسط مدل هفت بهشت باستانی است. این کیهان شناسی پیشرفته، در مسیحیت قرون وسطی بیشتر توسعه یافت.
عهد جدید به مفهوم هفت آسمان اشاره نمی کند. با این حال، اشاره صریح به آسمان سوم در نامه دوم به قرنتیان، که در مقدونیه در حدود سال 55 پس از میلاد نوشته شده است، ظاهر می شود. این تجربه عرفانی، مواد زیر را شرح می دهد:
من شخصی را در مسیح می شناسم که چهارده سال پیش تا آسمان سوم گرفتار شد - نمی دانم چه در بدن باشد چه خارج از بدن. خدا می داند. و من می دانم که چنین شخصی را نمی شناسم خواه در بدن باشد یا خارج از بدن. خدا می داند - به بهشت گرفتار شد و چیزهایی شنید که نباید گفت، که هیچ انسانی مجاز به تکرار آن نیست. (2 قرنتیان 12.2-4 NRSV)
توصیف معمولاً توسط نویسنده به عنوان ارجاع به خود در نظر گرفته می شود. به نظر میرسد که این قطعه عقاید قرن اول را در میان یهودیان و مسیحیان منعکس میکند که قلمرو بهشت در بهشتی متفاوت از بهشت بالاتر وجود داشته است.[15]
در قرن دوم، ایرنائوس هفت بهشت را معرفی می کند. (نگاه کنید به نمایش موعظههای رسولانه 9؛ ر.ک. در برابر بدعتها 1.5.2).
در طول قرون وسطی، متفکران مسیحی الگوی هفت بهشت بین النهرین باستان را به یک سیستم ده آسمانی گسترش دادند. این کیهان شناسی که در اولین دانشگاه های اروپایی توسط اسکولاستیک ها تدریس می شد، در کمدی الهی اثر دانته آلیگری به عالی ترین بیان ادبی خود رسید.
قرآن و احادیث مکرراً از وجود هفت سماوات (سماوات)، جمع سماء (سماء) به معنای «بهشت، آسمان، کره آسمانی» و هم خانواده شامایم عبری (שמים) یاد میکنند. برخی از آیات قرآن در ذکر سماوات[16] عبارتند از: 41:12، 65:12 و 71:15.
در منابع اسلامی آسمانهای هفتگانه مقصد نهایی مردگان پس از قیامت نیست، بلکه مناطقی جدا از زمین است که فرشتگان آن را نگهبانی می دهند و ارواح در آن زندگی می کنند که اقامتگاهشان در گرو اعمال نیک آنهاست (مثال:روزه، جهاد، حج، صدقه،نیکی به مردم) با بالاترین حد (لایه) ممکن، نزدیک ترین به مکان خدا است.[17]
در منابع دیگر، این مفهوم به صورت استعاری ارائه شده است. هر یک از آسمان های هفت گانه به صورت متشکل از ماده ای متفاوت به تصویر کشیده شده است و پیامبران اسلامی در هر کدام ساکن هستند. اسامی برگرفته از کتاب الحیاء السمیه فی الحیاء السنمیة سیوطی است:[18]
استفاده از عدد «هفت» دو تفسیر دارد. یک دیدگاه این است که عدد «هفت» در اینجا صرفاً به معنای «بسیار» است و نباید به معنای واقعی کلمه در نظر گرفته شود (در زبان عربی از این عدد استفاده می شود).[23] اما بسیاری از مفسران دیگر از این عدد به معنای واقعی کلمه استفاده می کنند.
یکی از تفسیرهای مدرن از "بهشت" این است که همه ستارگان و کهکشان ها (از جمله راه شیری) همه بخشی از "آسمان اول" هستند، و "فراتر از آن شش جهان هنوز بزرگتر وجود دارد" که هنوز توسط دانشمندان کشف نشده است.[23] همچنین نظراتی پیرامون ارتباطات بین این عوالم از طریق راه هایی (نظیر تونل کوانتومی) نیز مطرح شده است.[24]
به گفته برخی از پوراناها، برهماندا به چهارده جهان تقسیم می شود. هفت جهان بالا، بولوکا (زمین)، بووارلوکا، سوارلوکا، ماهارلوکا، جانارلوکا، تاپولوکا و ساتیالوکا، و هفت جهان پایین، آتالا، ویتالا، سوتالا، تالاتالا، ماهاتالا، راساتالا و پاتالا هستند.[25]
بر اساس کیهان شناسی جین، هفت سطح ناراکا یا جهنم وجود دارد. اینها بیشتر به 8،400،000 مکان جهنمی دیگر تقسیم می شوند.[26]
در متن گنوسی درباره منشأ جهان آمده است که هفت آسمان در هرج و مرج توسط یلدابوث در زیر قلمروهای بالاتر آفریده شد و هر یک از آنها توسط یک آرکون اداره می شود. در آخرالزمان، این آسمان ها بر هر یک فرو می ریزد و بهشت یلدابعث دو نیم می شود و ستارگان آن بر زمین می افتند و در نتیجه آن را در ورطه فرو می برند.[27]
در آخرالزمان قبطی پولس، پولس رسول از هفت آسمان پایین عروج می کند. در آسمان هفتم با پیرمردی ملاقات میکند که دروازهای را به سوی قلمرو ماورای جهان مادی میگشاید و پولس سپس به آسمانهای هشتم، نهم و دهم عروج میکند.[28]
در مندائیسم، مجموعهای از ماطارتاها یا «خانههای عوارض» بین دنیای نور (الما هورا) از تبیل (زمین) قرار دارند. اصطلاح ماطارتا بهطور گوناگون بهعنوان «ایستگاه دیدهبانی»،[29] «ایستگاه عوارض»،[30] «ایستگاه راه» یا «برزخ» ترجمه شده است. ماترتاها توسط اوتراها (موجودات آسمانی از جهان نور) و شیاطین مختلف محافظت می شوند. در گینزا رابا، هفت مارتتا در فصل 3 کتاب 5 کتاب گینزای راست فهرست و شرح داده شده است. با این حال، تعداد ماطارتاها همیشه هفت نفر نیست. کتاب 6 از راست گینزا (همچنین به عنوان "کتاب دینانوخت" شناخته می شود) شش لیست و فصل 4 در کتاب 1 از گینزا سمت چپ فهرست 8 را ذکر می کند.[31] از طرف دیگر، هفت آسمان را میتوان به عنوان متناظر با هفت سیاره، که بخشی از اطرافیان روها در جهان تاریکی تشکیل میدهند، مشاهده کرد.[31]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.