مترجم، نویسنده، و هنرمند ایرانی From Wikipedia, the free encyclopedia
هانیبال الخاص (۲۶ خرداد ۱۳۰۹ کرمانشاه – ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ کالیفرنیا)،[1] نقاش، منتقد و مدرس هنری، مترجم و نویسنده آشوریتبار اهل ایران بود.
الخاص از نقاشان نوگرای ایران بود که بیش از سی و پنج سال از زندگیش را در آموزش سپری کرد اما همواره نقاشی بر کارهای دیگرش سایه افکنده بود. وی از نقاشان فیگوراتیو ایران به شمار میآید و هنرمندی تاثیرگذار بر جریان هنر نوگرای نقاشی ایران بود.
وی برادر ماردوک الخاص، کارگردان و فیلمنامهنویس است.[2]
وی در ۱۳۰۹ در یک خانواده آشوری در کرمانشاه به دنیا آمد ولی چون پدرش کارمند گمرک بود، هر چند وقت یکبار از شهری به شهری دیگر میرفت.[3] تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان فیروزبهرام گذراند.[4]
در چهارده سالگی برای اولین بار توسط جوانی به نام آلکسی گیورگیز که نقاشی را در روسیه فرا گرفته بود، با رنگ و روغن آشنا شد. هانیبال با اشتیاق به نزد او میرفت و پالت (تختهرنگ) او را پاک میکرد. رنگها را برایش میچید و به نقاشیهایش نگاه میکرد؛ و به گفتهٔ خودش «گاهی هم کاغذ و رنگ به من میداد و میگفت نقاشی کن.»[1]
بعدها او نقاشی را به صورت جدی نزد استاد جعفر پتگر دنبال کرد. وی دو سال و نیم در کلاس پتگر آموزش کلاسیک نقاشی دید و سپس به آمریکا رفت. او در آنجا مشغول تحصیل در رشتهٔ طب شد، اما این رشته رها کرد و ابتدا فلسفه و سپس نقاشی خواند و در رشته ایلستراسیون (تصویرسازی) لیسانس و فوق لیسانس گرفت. در سال ۱۹۵۶ میلادی لیسانس هنرهای تجسمی و در سال ۱۹۵۸ فوق لیسانس همین رشته را از مؤسسه هنر شیکاگو (ایلینوی) گرفت.[5]
از همان آغاز کار، هانیبال احساس کرد که انسان برای او از هر موضوع دیگری جالبتر است: «خیلی دوست داشتم به قیافه و نگاه آدمها فکر کنم و عمق عواطف، اندوه، تکبر، خودخواهی، مهربانی آنها را دریابم.» و همچنین او گفته بود: «در دانشگاه، از کلاس کشیدن اندام انسانها لذت میبردم. بیشتر دوست داشتم بروم در کلاسهای مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورتهای آدم بود. تخیلات بیشتر روی کارهایی بود که در آن اندام انسان و چهرهٔ انسان بود، ولی اولین باری که در کارهایم موضوعی را نگه داشتم و تکرارش کردم و بعدها به صورت امضاء کارهای من شد، وفور آدم بود.» به گفتهٔ خودش، او در آغاز کار خیلی بیبرنامه بود: «یک صورت اینجا و یک صورت آنجا میگذاشتم؛ یک اندام را اینجا و یک اندام را آنجا. بعد کمکم پرداختم به پیوند آنها، اولین رابطهای که در ایران زیاد به آن برخوردم، صف بود. آدمهای پشت سر هم ایستاده، صف دراز آدمها. از اینجا تا ابتدا و تا بینهایت، تا قیامت دارند میروند و حتی یک زمانی تابلوهایی داشتم که چیزی نبود جز صفهای مختلف آدم. چپ و راست میرفتند تا ناپدید میشدند.»[1]
نقاشیهای فیگوراتیو هانیبال الخاص بخش مهمی از تجربیات هنر مدرن ایران را شکل میدهد. این هنرمند آشوریتبار، در طول زندگی هنری خود به خوبی توانست روایتگری هنر ایرانی را با تمثیلهای اسطورهای درآمیزد و با بهرهگیری از فضاسازیهای مذهبی ال گرکو و اکسپرسیونیسم مارک شاگال، سبکی را شکل دهد که کاملاً شخصی و در عین حال ایرانی و مدرن است.
برای نقاشیهای الخاص میتوان چند محور گوناگون در نظر گرفت؛ نخست وفور فیگور انسانی بر بستر تابلوست. فضا در آثار او با پیکرههایی در ابعاد و حالات مختلف لبریز میشود و ارتباط میان این چهرهها و اندامها ذهن را به سیالیتی روایتگر فرا میخواند. دومین شاخصه نقاشیهای الخاص رنگهای درخشان است؛ رنگهایی که کاملاً بازتاب مایههای هنر شرقی است. آثاری که مانند فرشها و پارچههای شرقی از کنتراست رنگهای گرم و سرد با بالاترین خلوص بهره گرفتهاند و روح اندیشه شرقی را در خود دارند. دیگر ویژگی هنر الخاص، بهرهگیری از مفاهیم اسطورهای و کهنالگوها به عنوان موضوع نقاشی است. با آنکه هنرمند سالهای زیادی را در غرب به سر برد، اما هیچگاه دستاوردهای سرزمین مادری خود را رها نکرد و با پشتکاری چشمگیر تلاش کرد سنتهای ایرانی در روایتگری، اسطوره، تمثیلسازی و قصهسرایی را در بستری کاملاً مدرن بازآفرینی کند. با وجود رواج سبکهای تجریدی در دوران حیات هنرمند در غرب، نقاشیهای الخاص را میتوان طراحیهای رنگیای دانست که در فضایی غریب، روایتی نو از قصهنگاری را تجسم میبخشند.
الخاص در هنرستان پسران، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکدهٔ مانتیسلو ایالت ایلینوی آمریکا و دانشگاه آزاد درس داد. هانیبال الخاص چهار کتاب در زمینهٔ آموزش هنر تألیف کرد و برای دهها کتاب طرح روی جلد کشید. او عضو دورههای مختلف دوسالانه نقاشی معاصر ایران در دهه ۳۰ و ۴۰ بود و مدت دو سال گالری گیلگمش را که خود بنیان نهاده بود، اداره کرد. در دهه پنجاه نیز چهار سال در روزنامه کیهان نقدی هنری نوشت.
بعد از انقلاب به عضویت شورای هنرمندان و نویسندگان ایران درآمد و در سال ۱۳۵۸ عضو هیئت اجرائی آن شد. او به همراه عدهای از هنرمندانی که به حزب توده گرایش داشتند، دیوارهای سفارت آمریکا در تهران را که توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال شده بود با طرحها و نگارههای ضدامپریالیستی نقاشی کرد. در سال ۱۳۶۴ بهدنبال مشکلاتی که در دهه ۶۰ برای روشنفکران و هنرمندان بهوجود آمده بود از ایران خارج شد و در آمریکا به زندگی خود ادامه داد. سوای هنر نقاشی که دلمشغولی اصلی او بود، هانیبال الخاص به شعر هم عشق میورزید.
از نام آورترین شاگردان او میشود به احمد وکیلی، مسعود سعدالدین، نصرتالله مسلمیان، نیلوفر قادری نژاد، ناصر پلنگی، بهرام دبیری، هادی ضیاالدینی و محمدعلی بنی اسدی اشاره کرد.
وی ۳۵ سال به تدریس مشغول بود از جمله:
افزون بر تدریس نقاشی او:
الخاص تاکنون به جز هزاران تابلوی کوچک و بزرگ، ۳۰۰ متر مربع نقاشی دیواری و نیز ۳ پردهٔ ۱۵ قطعهای و ۴ پردهٔ ۸ قطعهای آفریدهاست. یکی از مهمترین آثار هانیبال تابلوی ۱۵ قطعهای آفرینش میباشد. وی در سال ۱۳۸۱ در موزهٔ آزادی ۵۰ سال نقاشی خود را (۳ سال دیرتر) جشن گرفت.
وی که تاکنون برای دهها کتاب روی جلد کشیده و شعر مصور کرده، خود نیز ۴ کتاب در آموزش هنری تألیف کردهاست.
الخاص علاوه بر نقاشی به ادبیات نیز توجه داشته، چون پدر و عمویش هم هر دو از شعرای به نام زبان آشوریاند.[1] به همین علت، پس از مراجعت به ایران و از اوایل دهه چهل شمسی از طریق جلال آل احمد به جامعه ادبی کشور معرفی شد و به جمع روشنفکران فعال کشور پیوست و این روابط را تا پایان عمر نیز حفظ کرد.[7] او هزاران بیت، دوبیتی، هایکو، قصیده، منظومه و غزل سروده و ۱۵۰ غزل حافظ را به زبان آشوری، (همراه با بیش از ۵۰ تصویر از آثار خودش) با حفظ وزن و قافیه و معنا و طنز، ترجمه کردهاست که حاصل سی سال تلاش پیگیر اوست. از نیما یوشیج، ایرج میرزا، میرزاده عشقی و پروین اعتصامی نیز آثاری را به آشوری برگرداندهاست. از غربت با عشق، نامههای هانیبال الخاص به م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی)، به کوشش و با مقدمهٔ محمد مفتاحی، انتشارات نگاه، چاپ سوم خرداد۱۳۹۸
۱۰ داستان کوتاه(منتشرشده در روزنامهها و مجلات)
تا کنون بیش از ۱۰۰ نمایشگاه اختصاصی و بیش از ۲۰۰ نمایشگاه گروهی در ایران، اروپا، کانادا، آمریکا و استرالیا داشتهاست. خرداد ۱۳۸۴ گالری هما در تهران هفتاد و پنجمین سال تولد این هنرمند را همراه با مروری بر آثار او برگزار کرد. شهروز نظری منتقد هنری در زمان این نمایش در گفتگو با ایسنا میگوید :حضور الخاص را باید بسیار فراتر از نقش نقاشانه در مقام یک مصلح اجتماعی تحلیل کرد، همین جایگاه سبب شده تا همهٔ هنرمندان انقلابی چه با گرایش مذهبی و چه لاییک از جریان آموزشی او بیرون آمده باشند.
هانیبال الخاص روز سه شنبه، ۲۳ شهریور سال ۱۳۸۹، در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
او خرداد ماه ۱۳۸۹ به دلیل بزرگداشتی که شاگردانش در خانه هنرمندان ایران برای وی برگزار کرده بودند، به ایران سفر کرد و تمایل داشت در صورت تأمین هزینههای بیماری و بیمه شدن در کشور خود بماند[8] اما به دلیل محقق نشدن این امر، مرداد ماه به آمریکا بازگشت و ۲۳ شهریور به دلیل حاد شدن بیماری سرطانش و کهولت سن در ایالت کالیفرنیای آمریکا در گذشت.[9] درگذشت هانیبال الخاص از قضا با برپایی نمایشگاه «هنر معاصر ایران» در گالری ماه مهر تهران مصادف شد که آثار او را نیز دربرداشت.[1]
وی در مصاحبهای زندگی در هشتمین دهه زندگی خود را معجزه دانسته بود: «معجزهای است چون تعداد بیماریهای من بسیار زیاد است ولی تا این سن رسیدهام. تا به حال سه بار قلبم را جراحی کردهام. در کودکی مالاریا گرفتم. کلاً از کودکی خیلی آدم سالمی نبودم. میانگین عمر افراد خانوادهام ۶۵ سال بوده و من فعلاً ۱۵ سال بیشتر عمر کردهام. خوب این خیلی خوب است.»[8]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.