نظامالدین اولیا
راهنمای معنوی امیرخسرو، یکی از برجستهترین مقدسان صوفی هندی / From Wikipedia, the free encyclopedia
محمد بن احمد بن علی دهلوی (۶۳۳–۷۲۵ ه.ق) یا حضرت شیخ خواجه سیّد محمد نظامالدّین اولیا معروف به شاه نظامالدین اولیا، شیخ نظامالدین اولیا، شاه نظام اولیا، نظام دهلوی و نظام الدین خالدی دهلوی از مشایخ قرن هشتم هجری و اعاظم عرفای هندوستان و بزرگان طریقت چشتیه است. او چهارمین جانشین معنوی یا «خلیفه» خواجه معینالدین چشتی بود.[1] او همچنین به «بحاث» و «محفل شکن» شهرت داشت و به «نظام» و «نرگسی» تخلص میکرد.
محمد بن احمد بن علی دهلوی | |
---|---|
![]() نظامالدین اولیا و سه مرید، در برگی از خمسهٔ امیر خسرو دهلوی - حدود ۱۴۵۰ میلادی | |
زادهٔ | سال ۶۳۳ هجری (۱۲۳۸ میلادی) بدایون، ایالت اتارپرادش (در شرق دهلی) |
درگذشت | ۷۲۵ هجری (سوم آوریل ۱۳۲۵) دهلی |
آرامگاه | دهلی، هند |
محل زندگی | دهلی |
ملیت | هندی |
پیشه | شاعر عارف |
عنوان | نظامالدین اولیا |
دوره | اواخر سده ۱۳ و اوایل ۱۴ میلادی |
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/Chilla_Nizamuddin%2C_residence_of_Nizamuddin_Auliya%2C_near_Humayun%27s_tomb%2C_Delhi.jpg/640px-Chilla_Nizamuddin%2C_residence_of_Nizamuddin_Auliya%2C_near_Humayun%27s_tomb%2C_Delhi.jpg)
پدر وی اهل بخارا بود که به شبهقاره هند مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و پس از چندی از لاهور به قصبهٔ بدایون در ایالت اتارپرادش در شرق دهلی رفت و در آنجا ساکن شدند. نظامالدین در آنجا چشم به جهان گشود. او در سن پنج سالگی پدر را از دست داد و مادرش بیبی زلیخا تربیتش را به عهده گرفت.[2] او زنی پارسا و زاهد بود و در تربیت فرزندش بسیار کوشش کرد. در بدایون به تحصیل پرداخت و مقدمات علوم را در آنجا فرا گرفت و پس از چندی همراه مادر به دهلی رفت.
زندگینامه او در آیین اکبری، کتابی که در سدۀ ۱۶ نوشته شده توسط ابوالفضل علامی وزیر پراقتدار اکبر شاه امپراتور گورکانی هند نوشته شدهاست.[3]
گفته میشود که شبی در مسجد جامع دهلی بر اثر شنیدن آیهای از دهان مؤذن، شوق طلب در او پدید آمد و نزد شیخ فریدالدین شکرگنج رفت و مدتها از او و دیگر پیران طریق چون قطب الدین بختیار کاکی و معینالدین چشتی درسها آموخت همچنین گفته شده از تعالیم کسانی چون شمس الدین دامغانی و علاءالدین اصولی و فریدالدین مسعود استفاده کرد تا خود به مرحلهٔ ارشاد رسید و مریدان و پیروان بسیار یافت.
نظامالدین اولیا در ابتدا بسیار تنگدست و پریشان حال بود و از کسی چیزی قبول نمیکرد. پس از چندی که در هند بلندآوازه شد، بزرگان و امرای مسلمان از هر سو به طرف او روی آوردند و پادشاهان اسلامی از جمله سلطان جلالالدین خلجی از او تقاضای ملاقات میکردند.