عرفان
جستجوی حقیقت / From Wikipedia, the free encyclopedia
عرفان، در لغت[1] به معنی «شناختن» است و در اصطلاح به ادراک خاصی گفته میشود که از راه تمرکز بر باطن نفس (نه از راه تجربهٔ حسی و نه از راه تحلیل عقلی) به دست میآید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل میشود که شبیه به «رویا» است و گاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت میکند. در تعریفی دیگر، به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایهٔ افکار بلند و آداب تأثیرگذاری است. برای یافتن و پیوستن به حقیقت، از طریق شهود، «تجربه درونی» و «حال» که نشانههای آن، در مکاتب مختلف جهان، اعم از عقاید بِرَهمَنها، بودائیها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان ، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم میخورد..[نیازمند منبع]
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
مصداق حقیقت در عرفان الهی، وجود خدا است. عرفان، شناختی حقیقتگرایانه و تلاشی عملگرایانه فراتر از واقعگرایی حسی_عقلی و آرمانگرایی تصوری است؛ از این رو این مرام با رازگونگی و غیبباوریِ[2] آمیخته از «عشق» و «ذوق» و «اشراق»، همراه است.
عرفان، نوعی روش برای حصول و رسیدن به حقیقت است؛ و بر این فرض بنا شدهاست که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اِتکا نیستند و به تنهایی، قادر به درک حقیقت نیستند و از این رو، به نوعی تلاش برای درک به واسطه سلوکی خاص در پی حقایق نیاز است که به آن عرفان میگویند. همچنین گفته میشود که عرفان، شناخت قلبی است که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال، حاصل میشود و آن را علم وجدانی هم میخوانند. کسی را که واجد مقام عرفان است، عارف میگویند. عرفان در بسیاری از اقوام و ملل و مذاهب مختلف جهان و حتی مکاتب فلسفی رایج است.