ایزد باستانی هندوایرانی From Wikipedia, the free encyclopedia
میترا یا میثِره، (زبان نیاهندوایرانی: * mitrás) نام یک ایزد هندوایرانی است که نام و برخی ویژگیهای آن از میترا (ودایی) در ریگ ودا و همچنین مهر (ایزد ایرانی) در زبان اوستایی مشتق شده است. میترا بزرگترین ایزد پیش از پیدایش زرتشت است. او همچنین به میتراس در امپراتوری روم در طول قرنهای دوم و سوم میلادی، شهرت دارد و آیین میترائیسم حول محور او شکل میگیرد. از دیرباز، پرستش این ایزد در میان طوایف آریایی مرسوم بود و پیروانی بسیار داشت.[1]
کهنترین سند که در آن نام ایزد میترا آمده است، پیماننامهٔ میتانی (۱۳۱۷ پیش از میلاد) است. پیماننامهٔ میتانی «میترا» را به عنوان نگهبان «پیمان» معرفی میکند. میترا به زبان سانسکریت به معنای «دوست» آمده است.[2]
اسامی (و گهگاه برخی از خصوصیات) این دو شخصیت قدیمیتر متعاقباً برای سایر چهرهها نیز به کار گرفته شد:
میترا در پادشاهی کوشان به زبان باختری «میرو» Miiro نامیده میشد.[3]
یک شکل مشتق شده از میترا، میتریا، نام آخرین موعود در آیین بودایی است.
در آناتولی دوران هلنیستی، میترای اوستایی با چهرههای مختلف محلی و یونانی ترکیب شد که منجر به چندین گونه مختلف آپولون - هلیوس - میترائیسم - هرمس -استیلبون شد.
زبان | تلفظ | معنی |
---|---|---|
سانسکریت ودایی | میترا (Mitra)[4] | عهد و پیمان |
زبان سانسکریت | میترا مایتریا | دوست، دوستی |
زبان اوستایی | میثرا (Mithra) | |
زبان فارسی میانه | مهر (myhr) | محبت |
خط مانوی | مهریزد (myhryazd) | روح زنده[5] |
زبان سغدی | میشی (Miši)[6] | |
زبان یونانی | میثراس (Mithras) | |
زبان باختری | میرو (Miuro) | |
دولت یونانی بلخ | میرو (Mithro, Miiro, Mioro , Miuro) | |
زبان پالی | متّییا متون بودایی | دوستی |
زبان ژاپنی | میروکو (Miroku) | شکستناپذیر |
زبان لاتین | سول اینویکتوس | «خورشید شکستناپذیر» |
در زبانهای سانسکریت و مادی «میتَر»، زبان اوستایی «میثر»، زبان پارتی و زبان فارسی میانه (ساسانی) مهر و سغدی «میشی» خوانده میشود و اگر میترا را واژهای هندواروپایی فرض کنیم، قدمتش تقریباً به ۳۵۰۰ پیش از میلاد مسیح میرسد.[7]
جولیانو بونفانته نیز معتقد است که قدمت میترا به سه هزار سال پ. م یعنی به دوران هندواروپاییها میرسد. وی بر این نظر تأکید دارد که مفهوم «پیمان» در میترا ریشهٔ هندواروپایی دارد نه هندوایرانی. ژرژ دومزیل اسطورهشناس فرانسوی آورده است که «میترا ایزدی هندواروپایی است.» دومزیل با اعتقاد به اهمیت ایزدشناسی هندواروپایی به این نتیجه رسید که مفهوم میترا از «مبادله» به «پیمان» و سپس به «دوستی» تغییر یافته است.[8]
ایلیا گرشویچ ایرانشناس روسی، معتقد است که برای شناخت معنی واژهٔ میترا، بررسی چهار منبع قدیمی مربوط به این ایزد شامل پیماننامهٔ میتانی، اسناد ریگ ودا، اسناد مربوط به مهر (ایزد ایرانی) و میتراس ضروری است.[8]
روز تولد:
«اسرار میترایی هیچ مراسم عمومی خاصی نداشتند. کسانی که به آیین میترایی وارد میشدند باید سوگند رازداری و فداکاری مینوشتند، جشنی که در ۲۵ دسامبر برگزار شد، جشنواره عمومی جشنواره «دایس ناتالیس سولیس اینویکتی» به معنای «تولد خورشید شکستناپذیر» مربوط به خدای خورشید بود، و به هیچ وجه خاص اسرار میترایی نبود.»[10]
تولد میتراس به چندین صورت متفاوت در روایتهای میترایی آمده و به صورت نقش برجسته بر جا مانده است. در برخی نقشها، کوتس و کوتوپاس نیز حاضرند و گاهی این دو به صورت چوپان نشان داده میشوند.[11]در برخی نقشها، این دو به تولد میتراس کمک میکنند.[12]
روز تولد:
مردمان هندوایرانی آریایی طبیعتپرستی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مردمان ایرانیتبار ———— اهوراها———— میترا-مزدا | هندوآریایی ———— اسوراها———— میترا-وارونا | مردمان ایرانیتبار ————دائوا/دیو شیاطین | هندوآریایی ———— دوا خدایان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مزداپرستی غیر زرتشتی | مهرپرستی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
میترا، ایزدی اسطورهای است که گاه در ریگ ودا و اوستا با صفات و ویژگیهای همسانی ظهور مییابد. این امر میتواند بیانگر روزگار یگانگی این دو قوم آریایی باشد. این صفات مشترک عبارتند از:
که در یاری نیرومند میباشد، چون او نگاهدارنده همه خدایان است. میترا به خدایان و به مردم زنده و به آنکه علف مقدس را میگسترد، در اجرای قانون مقدس روزی میدهد.» در اوستا نیز بر قدرت بینایی مهر تأکید شده، «او هر که را دروغ بگوید، میبیند.» نیرومندی و نیروبخشی، میترا چه در ریگ ودا – که نسبت به اوستا حضور کمتری دارد- و چه در اوستا بسیار نیرومند و نیروبخش است.
میترا با وجودِ داشتن ویژگیهای همسان؛ گاه با کنشهایی متفاوت در اوستا نسبت به ریگ ودا توصیف میشود. علّت تفاوت چهرهٔ فعّال مهر در اوستا نسبت به رویکرد انفعالیاش در ریگ ودا، نیاز اجتماعی و بافت فرهنگی مردمان ایرانیتبار است که مهر در آن دیرتر پاییده است.[20]
تفاوتهای مهر با میترای ریگ ودا:
اگرچه میترا-وارونا از اسوراها هستند، اما نه به عنوان شیاطین بلکه در ریگ ودا به عنوان دوا (هندوئیسم) (ایزدان هندو) خطاب میشوند. در ریگ ودا یک سرود بهطور مستقل به میترا اختصاص داده شده است.[22]
آغاز مهرپرستی در ایران را نمیتوان به درستی روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی پدید آید میترا را ستایش میکردند. کریستن سن نوشته است چنین به نظر میرسد که قبل از جداشدن دو تیره هند و ایرانی از یکدیگر تفاوتی میان دو گروه از خدایان عمدهٔ آنها بوده است. یک گروه را دائوا میخواندند و در راس آن خدای جنگجویی به نام ایندرا قرار داشت، و گروه دیگر را اسوراها «به ایرانی اهورا» میگفتهاند و بزرگترین آنها وارونا و میترا بود. پرستندگان میترا در ستایش او و خدایانی که در گرد اویند، یشتها را میسرایند و این همان سرودهایی است که نمونههایی چند از آن با اصول دینی زرتشتی تطبیق شده و در قسمت موسوم به «بخش جدید اوستا» تا امروز محفوظ مانده است.[23]
به موجب گاتها زرتشت سخت با میترا پرستی و مراسم و باورهای آن مخالف بود و زرتشت بدون یادکرد از نام مهر، با کنایات روشن مهرپرستی را نکوهیده است.[24] مهمترین مراسم مهرپرستان قربانی کردن گاو نر بود.[1] پس از ظهور زرتشت به دلایلی مانند مقابله با نمادهای مهرپرستی، ترویج یگانهپرستی، لزوم یکجانشینی و توسعهٔ تمدن، با قربانی کردن گاو به شدت مقابله میشود و حراست و حمایت از گاو مورد توجه خاص زرتشت قرار میگیرد.[25] زرتشت در گاتها از کیان و کرپان و اوسیجها که دسته ای از امرا و پیشوایان دیویسنان بودند بدگویی میکند که به حیوانات ظلم و بیداد روا میدارند و به جای آنکه آنان را بپرورانند و به زراعت وادار سازند، آنان را به ناله درمیآورند حتّی زرتشت در گاتها به کسانی که حیوانات را با فریاد شادمانه قربانی میکنند، نفرین میفرستد.[26]
پس از آمدن زرتشت، میترا یکی از ایزدان یا فرشتگان آیین مزدیسنا گردید و در ایران بیشتر به عنوان مهر شناخته میشود. با وجود آنکه مهر، در آیین زرتشت تا حدودی از جایگاهش در آیین مهری نزول پیدا میکند؛ امّا در اوستایی که بعدها گردآوری شد، همچنان با اقتدار باقی ماند.[20]
در میترائیسم کشته شدن گاو نخستین توسط میترا معروف است و در اعتقادات میترایی، ریختن خون گاو سبب رشد نیروی باروری زمین میشد. به همین دلیل، در این آیین، قربانی کردن گاو بسیار مهم بوده و در غارها و معابد مهری- موسوم به «مهرابه» (میترائیسم در رومی)- جایگاههایی برای آن تعبیه شده بود که تصاویر آن بر دیوارههای این غارها باقی مانده است؛ مراسمی که معمولاً توسط روحانیون و بزرگان قبایل، همراه با نوشیدن شربت مسکر «هوم» و در بهار انجام میشد. با این حال، این اقدام مهر در آیین زرتشتی مورد مذمت قرار گرفته و با توجه به تقدس ایزد مهر، کشتن گاو به اهریمن نسبت داده شده است. در بندهشن که تفسیری از اوستا (در اواخر دوره ساسانی) است، از «گاو یکتاآفریده» به عنوان پنجمین آفریدهٔ اورمزد یاد شده است و مطابق روایات زرتشتی، این گاو در اثر حملهٔ اهریمن به جهان اورمزدی کشته شد (بند ۴۴) و نطفه اش به ماه رفت و پس از آن که در نور ماه پالوده شد، گونههای مختلف جانوران از آن پدید آمدند.[27]
پلوتارخ مهر را میانجی نامیده در حالی که در هیچ متن ایرانی برای مهر چنین لقبی ذکر نشده است. تردیدی نیست که نقش میانجیگری مهر خصوصیتی است مربوط به آئین زروانی. ازنیک اسقف ارمنی دربارهٔ یکی از رویدادهای مربوط به ستیز هرمزد و اهریمن شرحی کوتاه و پیچیده آورده است:
اهریمن هرمزد را به میهمانی خواند. هرمزد فرا رسید ولی به شرطی پذیرفت نان بخورد که نخست پسران آن دو به زورآزمایی پردازند. چون پسران اهریمن بر پسران هرمزد چیره شدند، پدرانشان به جستجوی داوری پرداختند و چون کسی را نیافتند. خورشید را از برای این منظور آفریدند.[28]
در آیین زروانی، میترا هم میانجی مابین اهورامزدا و اهریمن است و هم خدای پیمان و عهد. در اینجا شکلگیری افسانهٔ ابتدایی وجود خدای چهار پیکره را مییابیم.[29]
زروان خدای بیاثر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اهورامزدا بالاترین سرور کیهانی | میترا میانجی خدای پیمان و عهد | اهریمن خدای جهان مرگ تاریک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسمان روز | آسمان شب | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
«مهریزد» از ایزدان مهم آیین مانوی و از ناجیان هرمزدبغ و آفریننده کیهان مادی است. او صف دیوان را در هم میشکند و هرمزدبغ را نجات میدهد و از تن دیوان شکست خورده جهانی را که به زعم مانویان هولناک میباشد توسط او خلق میشود و او در جهان مادی در آرزوی پیوستن به روشنایی میماند. نام دیگر این ایزد «روح زنده» است. مهریزد در پایان جهان نیز به عنوان جنگجو و به زنجیر کشنده نیروهای تاریکی ظاهر میشود.[30] دین مانی با آئین زروانی بیش از هر کیش دیگری ارتباط و بستگی دارد. شبیه این اسطوره زروانی در دین مانوی نیز دیدهمیشود. «پاسداری پیمان» بین مینوی نیک و بد از وظایف مهر است. اینک این پرسش پیش میآید که مهر چگونه پیمانی بین دو ایزد هم آویز بسته است؟ تصور میرود عهد و قراری است که ترتیب فرمانروایی دو ایزد بر جهان و زمان پادشاهی هر یک از آنان از روی آن تعیین میشود.[31]
نریسه ایزد یا «فرستادهٔ سوم» نخستین ایزد از ایزدان مرحلهٔ سوم آفرینش در آیین مانوی است. مهمترین ایزد آفرینش دوم در فارسی میانه مانوی «مهرایزد» (روح زنده) نام داشت اما در متون پارتی و سغدی مانوی یکی از نامهای پیامبر یا فرستادهٔ سوم «مهرایزد» است.[30] مهر به عنوان پیامبر سوم یاور و نجات دهنده بشریت است.[32]
در کیش مانی میترا نجات بخش جهان در رستاخیز پیش از اشتعال جهان معرفی شده است. میترا در آسمان هادی ارواح مؤمنان است.[33] در مذهب مانی نیز به رستاخیز و معاد اهمیت زیادی داده شده است.[34] میترا هم چون میانجی میان خداوند و مردمان رهاننده یا رستگار کنندهٔ آنان است و از این رو صفت و لقب برجسته سوشیانت است. میترا هم رهاننده است و هم بخشندهٔ گناهان و لقب داور آفرینش را نیز دارا میباشد.[35]
در دوره هخامنشی در کتیبههای اردشیر دوم و اردشیر سوم نام میترا در کنار نامهای اهورامزدا و آناهیتا آمده است و گاه تنها همراه با نام اهورامزدا ذکر شده است. چنین بر میآید که در زمان هخامنشی پرستش میترا در میان توده مردم گسترش و اهمیت بسیار داشته است.[36]
در دوران فتح ایران توسط اسکندر، ایالت «درنگیانا» (سیستان) یکی از معدود مناطقی بود که توانسته بود با استفاده از روح سلحشوری قابل توجه قبایل سکایی ساکن در آن در برابر تهاجمات لشگریان فاتح مذکور مقاومت نموده و استقلال خود را حفظ نماید و به همین سبب بود که در پی عزم بخشی از جمعیت مغهای بیگانهستیز در مهاجرت از سرزمین «راگا» (ری کنونی) ـ که پایگاه تاریخی مغها دانسته میشد و تحت سلطهٔ سپاه یونانیان گجسته قرار گرفته بود ـ پذیرای مهاجرین مذکور و خانوادههای آنها گردید.[37]
یکی از سنتهایی که تحت تأثیر شرایط حاکم و آرمان مغهای [[زروان]]ی در بازیابی استقلال خدشهدار شدهٔ کشور از یوغ بیگانگان، بیش از دیگر سنتهای رایج مورد توجه قرار گرفت. باورهای مربوط به منجیهای سهگانه (هوشیدر، هوشیدر ماه و سیاوشانس بود که در تطابق با افزایش روح استقلال طلبی و سلحشوری جامعهٔ سکایی ساکن در سیستان دچار اصلاحات شده و در سیمای تازهای مبتنی بر بشارت ظهور ناجی یگانه ارائه گردید. در این اصلاحات میترا یا مهر که از دیرباز به عنوان خدای محبوب قبایل سلحشور ایرانی از رونق قابل توجهی در اصول اعتقادی رایج قبایل مذکور برخوردار بود و در عهد هخامنشیان نیز توانسته بود با اتکاء به همین محبوبیت خود، ضمن نفوذ در مبانی اعتقادی آیین مزدیسنا، در کنار اهورامزدا و آناهیتا به عنوان یکی از خدایان مورد تقدیس دربار هخامنشی اهمیتی گسترده یابد، در تطابق با آرمان سلحشورانه و استقلال طلبانهٔ قبایل ساکن در سیستان، به عنوان منجی برگزیده، به محور اساسی سنتهای اعتقادی قبایل مذکور مبدل گردید. این امر با اشاعهٔ ادعای مربوط به بشارت ظهور وی و مشروعیت بخشیدن به این بشارت از طریق انتساب آن به اشو زرتشت میسر گردید. بر اساس این بشارت اشو زرتشت ظهور ناجی برگزیده ای را نوید میدهد که از نطفه وی و از بطن مادری باکره زاده خواهد شد و با رسالت رهایی ایرانیان از یوغ سلطهٔ نیروهای اهریمنی پای به جهان خاکی گذارده و با متحد ساختن ایرانیان، آنها را در مبارزات رهاییبخش خود رهبری خواهد کرد.[38]
از آن جا که مؤمنان میترایی، میترا را به عنوان موعود رهاییبخش و یاور خود در مبارزات استقلال طلبانهٔ آنها علیه سلطهٔ عوامل اهریمنی میشناختند، لذا بر آمادگی ذهنی و جسمی مؤمنان تأکید بسیار داشته و میکوشیدند تا با انجام ریاضتها و برنامههای خود سازی به ارتقاء توانمندیهای خود بپردازند. این امر با رواج باور مبتنی بر سلوک هفتگانه و طی طریق به صورت هفت مرحله همراه بود و در طی آن کسانی که میخواستند به سلک سربازان میترا در آیند، اقدام به پشت سر نهادن هفت مرحله ریاضت مینمودند. این مراحل هفتگانه با نامهای «کلاغ»، «نامزد»، «جنگی»، «شیر»، «پارسا» (پارسی در میترائیسم رومی)، «مهر پویا» به بالاترین جایگاه در آیین میترا، یعنی جایگاه پیر (پدر در میترائیسم رومی) میرسید. داوطلب میترایی در پی گذار از هر مرحله، به نشانهٔ پایان زندگی و جایگاه گذشته و ورود به دوران جدید غسل تعمید میشده و خود را به عنوان «سپاهیان میترا» و «برادران میترایی» معرفی مینمودند. سربازان پس از پذیرفته شدن بایستی وجهه ممیزه ای داشته باشند، به همین جهت پیشانی آنها را با مُهر مِهر داغ میکردند و بالاخره واپسین کار، یعنی مراسم سوگند انجام میگرفت. این مراسم را ساکرامنتوم میگفتند.[39]
حکومت ملوک الطوایف پارتها با آزادی ادیان همراه بود. نام برخی از شاهان مانند مهرداد اول نشان از اعتقاد آنان به مهر داشت. طوریکه از روی اسامی افراد میتوان دین آنان را تشخیص داد. اشکانیان مهرپرست بودند اما دین مهر رسمی و آیین دربار نبود زیرا هر استانی فرمانروایی به دین خود داشت و دیگر ادیان آزاد بودند. در این حکومت فدرال اگرچه دین زرتشت و مهر در کنار هم وجود داشته اما مهرپرستی بسیار قوی بوده است. نشانههای مهری بر سکههای اشکانی، معماری و تزیینات آن در منطقهٔ ایران و خراسان بزرگ آشکار است.[40]
ساسانیان حکومت مرکزی داشتند و از اواسط دوران فرمانروایی آنان، دین مزدیسنا رسمی شد اما در آثار ساسانی رد پای مهر دیده میشود. میترا و آناهیتا ایزدان خورشید و ماه در تمام دوران ساسانی حضور داشته و نشانههای آن در هنر و فرهنگ این دوران آشکار است. نقش برجسته میترا در تاق بستان از دوران ساسانی برجاست.[40]
خدایی میترایی وجود دارد که در بناهای تاریخی در کوماژن (منطقهٔ جنوب آناتولی امروزی) نام او ذکر شده است. به گفته مارتن ورمازرن باستانشناس، شواهد قرن اول پیش از میلاد در کوماژن نشان دهنده «احترام به میترا» است اما به «اسرار» اشاره نمیکند.[41] در مجسمه عظیمی که توسط پادشاه آنتیوخوس یکم تئوس کوماژن (۶۹–۳۴ قبل از میلاد) در کوه نمرود برپا شده است، میترا بدون ریش با کلاه فریگی نشان داده شده[42][43]و در اصل بر تختی در کنار دیگر خدایان و خود پادشاه نشسته است.[44] در پشت تخت کتیبهای به زبان یونانی وجود دارد که نام آپولون میترا هلیوس را به صورت ژنی (Ἀπόλλωνος Μίθρου Ἡλίου) درج گردیده است.[45] مارتن ورمازرن همچنین از آیین میترا در قرن سوم پیش از میلاد گزارش میدهد.[46] ریچارد دیوید بارنت استدلال کرده است که مهر سلطنتی شاوشتاتار پادشاه میتانی از ق. ۱۴۵۰ قبل از میلاد میترای تاروکتونی را به تصویر میکشد.[47]
پژوهشگر کتاب مقدس هوگو اودبرگ این فرضیه را مطرح میکند که نام متاترون ممکن است از نام میترای ایرانی ریشه گرفته باشد. او تعدادی شباهت بین متاترون و میترا فهرست کرده و عملکردهای آسمانی مشابه آنها را برجسته میکند. به نظر اودبرگ تصویر میترا به عنوان نگهبان جهان، میانجی برای زمین، شاهزادهٔ جهان، و شاهد همه افکار، گفتار و کردار، عنوانها و فعالیتهای مشابهٔ متاترون را به یاد میآورد.[48][49]
بر پایه آخرتشناسی بودایی، مایتریا (Maitreya)، بودای آینده خواهد بود و اندیشه منجی و مصلح با مفهوم میتریا مطرح میشود. این واژه در زبان سانسکریت به معنای «دوست»، «خیرخواه» و «مهربان» است. گفته میشود که او در بهشت توسیتا دوباره متولد شده است و در دربار درونی این بهشت زندگی میکند و اکنون در آنجا به امرای آسمانی آموزش میدهد. به باور گروهی از بودائیان، میتریا آن بیدارگر (بوداسفی) است که در آینده بر روی زمین پدیدار میشود. میتریا جانشین بودای تاریخی گوتاما بودا خواهد شد و به «فرمانروایی جهان» خواهد رسید. اعتقاد به مایتریا در هند در حدود آغاز قرن اول حاکم بود و بعد به چین و ژاپن گسترش یافت.[50]
اولین ذکر مایتریا، در پالی ۲۶ به نام «کاکاواتی شیاندا سوترا»، در دیگا نیکایا، بخشی از کتاب مقدس پالی کانون به این شرح به نقل از گوتاما بودا آمده است:
در آن دوره، ای برادران، در جهان متعالی به نام مایتریا ظهور خواهد کرد، کاملاً بیدار، سرشار از حکمت و نیکی، شاد، با دانش جهانیان، بینظیر به عنوان راهنمای انسانهایی که میخواهند هدایت شوند، معلمی برای خدایان و انسانها، یک متعال، یک بودا، حتی همانطور که اکنون من هستم. او بهتنهایی این جهان را با جهانهای ارواح، برهماها و مارههایش، و دنیای گوشهنشینها و برهمنها، شاهزادگان و مردمان، کاملاً خواهد شناخت و خواهد دید، همانطور که من، اکنون، به تنهایی، آنها را کاملاً میشناسم و میبینم. — دیگا نیکایا، ۲۶[51][52]
برخی حدس زدهاند که الهامبخش میتریا ممکن است از میترا، خدای باستانی مردمان هندوایرانی گرفته شده باشد. به نظر میرسد مقایسه اولیه بین این دو شخصیت شباهت نام آنها باشد، در حالی که مقایسه ثانویه این است که انتظار میرود که هر دو در آینده بیایند.[53]
میترا در پادشاهی کوشان به زبان باختری «میرو» Miiro نامیده میشد و اعتقاد بر این است که این شکل خاستگاه کلمه «میروکو» (موعود در بوداگرایی ژاپنی) بوده است.[54] و خدای خورشید «میرو» در پادشاهی کوشانی بر شکلگیری بودا میروکو (موعود) تأثیر گذاشته است.[55]
طبق فرضیه ماتسوموتو بونزابورو، از طریق تحلیل سیستماتیک اسطورهشناسی و زبانشناسی تطبیقی، نظام اساطیری میترائیسم به عنوان یک بوداسف (بودیساتوا) در بودیسم پذیرفته شد و یک «میروکوی» آخرالزمانی منحصر به فرد در ژاپن با محوریت مایتریا شکل گرفت.[56]
«میتراس» یونانی/لاتین "Mithras"، خدای کانونی میترائیسم در جهان یونانی رومی و شکل اسمی میترا در غرب است. برخلاف معنای اصلی اوستایی «قرارداد» یا «عهد» (که هنوز در متون فارسی میانه پس از ساسانی مشهود است)، احتمالاً میترائیستهای یونانی-رومی این نام را «واسطه» میدانستند. در بحث قرن اول پلوتارک در مورد الهیات دوگانه، ایسیس و اوزیریس تاریخنگار یونانی در خلاصهای از دین زرتشتی توضیح زیر را از این نام ارائه میدهد: میترا واسطه بین اهورامزدا و اهریمن [...] و به همین دلیل است که مردمان ایرانیتبار او را «میترای میانجی» مینامند. رابرت چارلز زینر[57] این ریشهشناسی غلط را به نقشی نسبت میدهد که میترا (و خورشید) در شاخه منقرض شده زرتشتی به نام آیین زروانی ایفا کرده است.
میتراس رومی، مذکر بوده و خدای جنگآور است درحالیکه شمشیر یا خنجر در دست دارد. چنانکه از نقش برجستههای اروپایی در معابد میترایی دیده میشود. از برخورد دو سنگ در تاریکی آذرخشی به وجود میآید و نوری ساطع شده که مهر از آن پدیدار میشود. تولد میترا با نور و روشنایی همراه بهشمار میرود.[40]
دبلیو. تی. جونز نویسنده کتاب تاریخ فلسفه غرب نوشته است «اعتقاد اصلی میترائیسم، اعتقاد به خدایی ناجی بود که پرستش او نوید زندگی ابدی را میداد.»[58] در جهان روم تا آغاز قرن ۲ میلادی اطلاع چندانی از میتراس وجود ندارد، اما از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها سنگنبشته در ارتباط با میتراس وجود دارد. میترائیسم رومی نیز مانند مهرپرستی ایرانی دین وفاداری نسبت به پادشاه بود. به نظر میرسد که این آیین توسط امپراتوران رومی، به ویژه کومودوس (۱۸۰–۱۹۲)، سپتیمیوس سوروس (۱۹۳–۲۱۱)، و کاراکالا (۲۱۱–۲۱۷) حمایت شدهباشد.[1]
آفرینش جهان قسمت مرکزی اساطیر میترایی است. بر اساس اسطورهها، خدای خورشید رسول خود، کلاغ را نزد میتراس فرستاد و به او دستور داد تا گاو نر را قربانی کند. میترا با اکراه دستور را اجرا کرد. در بسیاری از نقشهای برجسته دیده میشود که میتراس با اندوه صورت خود را هنگام قربانی برمیگرداند. اما درست در لحظه مرگ گاو، معجزهٔ بزرگی رخ داد. گاو نر سفید به ماه تبدیل شد. خرقه میترا با سیارات درخشان و ستارگان ثابت به طاق آسمان تبدیل شد. از دم گاو نر و از خون او اولین خوشههای غلات و انگور بیرون آمدند. و از اندام تناسلی حیوان، بذر مقدسی بیرون آمدند که با کاسه ای مخلوط کننده دریافت میشد. همه موجودات روی زمین با ترکیبی از بذر مقدس شکل گرفتند. یکی از سرودهای میترایی شروع میشود: "تو ما را نیز با ریختن خون ابدی فدیه دادی. گیاهان و درختان خلق شدند. روز و شب شروع به ظهور متناوب کردند، ماه چرخه ماهانه خود را شروع کرد، فصول در طول سال رقص دایره وار خود را آغاز کردند و به این ترتیب زمان ایجاد شد. اما، با یک روشنایی ناگهانی، موجودات تاریکی از زمین بیرون آمدند. مار خون گاو نر را لیسید. عقربی سعی کرد دانه مقدس را از اندام تناسلی بمکد. بر روی نقش برجستهها اغلب یک شیر نیز دیده میشود. با مرگ گاو نر و خلقت جهان، مبارزه بین خیر و شر آغاز شد: شرایط زندگی انسان اینگونه است. کلاغ نماد هوا، شیر نماد آتش، مار نماد زمین و کاسه نماد آب است. پس عناصر چهارگانه (هوا، آتش، خاک و آب) به وجود آمدند و همه چیز از آنها آفریده شد. پس از قربانی، میترا و خدای خورشید با هم ضیافت کردند، گوشت و نان خوردند و شراب نوشیدند. سپس میترا بر ارابه خدای خورشید سوار شد و با او از اقیانوس عبور کرد و از طریق هوا تا انتهای جهان رفت.[1]
در میترائیسم، میترا، به هنگام رستاخیز به عنوان یک ناجی یا موعود به زمین باز خواهد گشت.[59]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.