مکتب ایرانی
From Wikipedia, the free encyclopedia
مکتب ایرانی اصطلاحی است که در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور (در اوایل مرداد ۱۳۸۹ خورشیدی) توسط اسفندیار رحیممشایی بکار رفت و با واکنشهای متفاوتی در داخل ایران روبرو شد. محمود احمدینژاد از این نظریه حمایت کرد.[1] اما مراجع تقلید و علمای مسلمان، این نظریه را تقبیح کردند.
در همین رابطه دکتر محمد رسولی کتابی نوشته است که توسط نشر سمرقند به چاپ رسیده است. کتاب مکتب ایرانی در قالب پنج بخش به شرح زیر تهیه شده است:
بخش یکم با عنوان کلیات شامل است به جهان بینی، مکتب چیست، ویژگی های مکتب، ایران تا کجاست. در این گفتارها منظور از جهان بینی ایرانی و مکتب ایرانی تعریف شده و ویژگی های لازم برای هر مکتبی بیان و با تطبیق آن بر محتوای کتاب نتیجه گرفته شده که در جغرافیای سیاسی پهناوری به نام فلات ابران، چیزی به نام مکتب ایرانی وجود دارد. سپس نویسنده در بخش های بعدی، این مکتب را در جهات گوناگون اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اخلاقی و غیره تبیین کرده است.
برای مثال در بخش دوم، منابع مکتب ایرانی، شیوه قانون گذاری در مکتب ایرانی، نقش انسان و ملت از دیدگاه این مکتب مورد تحلیل واقع شده است.
در بخش سوم باورهای جهان بینی ایرانی و اقدامات بزرگان فرهنگی سیاسی ایران و نیز باورهای مهم جهان بینی ایرانی بررسی شده است.
در بخش چهارم بارزه های جهان بینی ایرانی آورده شده و در بخش پنجم که «مکتب ایرانی در اجرا» نام دارد؛ قوانین کشورداری، برنامه های کلی دولت و ملت، اقتصاد در جهان بینی ایرانی، اخلاق در مکتب ایرانی؛ مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.