دوراهی زندانی
From Wikipedia, the free encyclopedia
دوراهی زندانی یک مسئلهٔ پایهای و پرکاربرد و یک بازی باصطلاح «مجموع _ غیرصفر» در نظریه بازیها بهشمار میآید و نشان میدهد که چطور دو نفر در همکاری برای این که خود به سود بیشتری برسند به خودشان ضرر وارد میکنند. این موضوع اولین بار توسط مریل فلود و ملوین درشر در سال ۱۹۵۰ مطرح شد. بعدها آلبرت دابلیوتاکر این مسئله را به عنوان یک معضل رسمی در اقتصاد با عنوان معمای زندانیها (۱۹۹۲، poundstone) به چاپ رساند.
یک مثال کلاسیک که از دوراهی زندانی بیان میشود، به شرح زیر است:
دو مظنون توسط پلیس دستگیر شدهاند پلیس باید شواهد کافی برای محکومیت مظنونین جمعآوری کند و برای این کار به صورت جداگانه از مظنونین باز جویی میکند. اگر یکی از مظنونین علیه دیگری شهادت دهد و مظنون دیگر سکوت را ترجیح دهد (زندانیای که سکوت را ترجیح داده باصطلاح میگوییم -با شریک خود- «همکاری» کردهاست)، در این حالت مظنون اول آزاد و دیگری به یک سال حبس محکوم میشود.
اگر هر دو سکوت را انتخاب کنند هر دو زندانی تنها برای یک ماه حبس خواهند کشید.
و اما اگر هر دو علیه دیگری شهادت دهند باید به مدت سه ماه هر زندانی حبس بکشد.
درنتیجه هر زندانی باید بین خیانت و سکوت یکی را انتخاب کند؛ ولی هیچکدام از آنها نمیداند که دیگری کدام راه را انتخاب خواهد کرد.
انتخاب زندانیان چگونه خواهد بود؟
اگر ما فرض کنیم هر زندانی برای کم کردن مدت حبس خود یکی از این دو راه را انتخاب میکند، میتوانیم در نظر بگیریم که این بازی یک بازی با مجموع غیر صفر است که هر دو ممکن است یکی از دو گزینهٔ همکاری یا خیانت را انتخاب کنند. در این بازی، مانند دیگر حالتهای نظریهٔ بازیها نگرانی هر فرد تنها حداکثر کردن بازده خود است، بدون هیچگونه نگرانی نسبت به نتیجهٔ نهایی بازیکن دیگر تعادل منحصربهفرد این بازی، راه حل بهینهٔ پارتو است، که در آن انتخاب منطقی هر بازیکن خیانت به دیگری است، هر چند پاداش فردی هر بازیکن در صورتی که همکاری را انتخاب کنند بیشتر خواهد بود.
در فرم کلاسیک این بازی، همکاری دو بازیکن به صورتی است که تعادل تنها راه ممکن برای حداکثر کردن بازدهاست، البته در بعضی از کالاها دولت با اعمال ممنوعیتها و محدودیتهایی اجازه همکاری دو بنگاه یا چند بنگاه را برای حداکثر کردن بازده و بالا بردن قیمت میگیرد. از آنجا که در هر وضعیت به نظر هر بازیکن خیانت بازی سودمندتر است پس هر بازیکن بدون در نظر گرفتن انتخاب بازیکن دیگر دست به خیانت میزند. سرانجام همکاری بین آنها به مرگ منجر میشود.
در استفاده گاه گاه، معمای زندانیها ممکن است مطابق معیارهای رسمی کلاسیک نباشد به عنوان مثال: کسانی که دو نهاد فعالیت میکنند، میتوانند مزایای مهم از همکاری بدست آورند و با بالا بردن قیمت و در نهایت حداکثر کردن بازده قصد تشکیل کارتل را دارند، یا ممکن است با سیاستهای محدودکنندهٔ دولت مواجه شود یا ممکن است با خیانت هر یک از بازیکنان منجر به عدم تشکیل کارتل شود.