زن یا دختر همجنسگرا From Wikipedia, the free encyclopedia
همجنسگرایی زنانه، دگرباشی زنانه، زنآمیزگی یا لِزبیَنیسم (به انگلیسی: Lesbianism) نوعی گرایش جنسی مختصّ زنان است که عشق، احساسات و تمایلات جنسی زن به دیگر زنان معطوف است. زنان یا دختران با این گرایش را لِزبیَن (به انگلیسی: Lesbian) تلفظ راهنما·اطلاعات مینامند.[1]
لزبین برگرفته از نام جزیرهٔ «لزبوس» (به یونانی: Λέσβος) است در دریای اژه که محل زندگی «سافو» شاعر یونانی قرن ششم پیش از میلاد بودهاست. او غزلیاتی در وصف عشق به زنان و مردان دارد و این امر زمینهای بوده که وقتی در قرن نوزدهم عنوانی خاص برای همجنسگرایی زنان ظاهر شد «سافو» و زادگاهش خاستگاهی برای انتخاب نام «لزبین» قرار گرفت. در واقع در تمدنهای باستانی نمیتوان مرزگذاریهای هویتی همجنسگرا/دگرجنسگرا را به صورتی که امروزه عادت کردهایم تطبیق داد. مشابه عشقی که سافو به دختران بیان میکردهاست را در سراسر دنیای باستان میتوان میان زنان یافت. اما قالبهای امروزی ما نمیتواند به درستی این روابط را توصیف کند. چنین تساهلی در بینالنهرین و مصر باستان نیز وجود داشتهاست. برخی در قانون حمورابی هم اثر تساهل در مورد روابط زنان را یافتهاند. در این قانون از کسانی یاد شدهاست به نام Salzikrum که بهطور تحتلفظی به دختر-مردانه یا زن-مردانه ترجمه شدهاست.[4] اما عدهای این ایده را نمیپذیرند و معتقدند که این ایده مطابق با جامعهٔ مردسالار این دوره نبودهاست.[5] به نظر میرسد که این شخصیت میتواند تا حدودی مطابق با ایده لزبین بودن باشد. به هر روی عنوان لزبین نخست برای اشاره به شیوه تغزلی به کار میرفته که حاکی از عشق میان زنان بودهاست. اما تدریجاً به عنوان یک اصطلاح پزشکی برای توصیف رابطه جنسی میان زنان استفاده شده؛ یعنی آنچه طبقزنی (این اصطلاح به معنی برهم مالیدن واژنها در پوزیشن قیچی است معادل آنچه که در عربی «مساحقه» و در انگلیسی «Tribadism» نامیده میشود) نیز خوانده شدهاست. همجنسگرایی زنان به عنوان لزبینیسم نخستین بار در زبان سکسولوژیستهای قرن نوزدهم و بیستم ظاهر شد. در اواخر قرن هجدهم هاینریش اولریکس در تحقیقات خود در مورد همجنسگرایی مطابق دیدگاه آن دوره که هنوز گرایش جنسی و هویت جنسیتی را از هم جدا نمیکردند، همجنسگرایان را به عنوان یک جنس سوم تشخیص داده بود. او عنوان اورانیر را برای همجنسگرایان مرد و زن برمیگزید. بههمینترتیب همجنسگرایی نیز با یک واژهٔ پزشکی یعنی اورانیسم خوانده میشد که در میان سکسولوژیستهای آلمانی تا مدتی به جای لزبینیسم به کار میرفت. هویت لزبینها در کشورهایی اروپایی و آمریکایی شمال اغلب تحت تأثیر فعالان و محققان فمینیست است. جنبشی که از دهه شصت فعال شدهاست. اما تا پیش از این دهه جمعهای زیر زمینی و انتشارات اغلب زیرزمینی یا در حاشیه جایی است که برونآیی لزبینها به عنوان یک هویت میسر بودهاست. برای مثال در سال ۱۹۵۵ میلادی هشت زن همدیگر را در سانفرانسیسکو در خانهٔ یکدیگر ملاقات میکردند تا مکانی برای رقص و آشنایی با یکدیگر داشته باشند. این نقطهٔ آغازی برای تشکیل یک گروه از لزبینها در آمریکا بود به نام «دختران بیلیتیس» (اختصاری DOB). آنها مجلهای به نام «نردبان» را سال بعد منتشر کردند که در آن عادی بودن زندگی یک لزبین، طرح نام و زندگی مشاهیر لزبین و بیان زندگی روزمره لزبینها و در مجموع عادیسازی امری که در این دوره هنوز داغ ننگ بزرگی در آمریکا محسوب میشود است. آنها عنوان «متفاوت» را برای اشاره به لزبینها استفاده میکردند برای آنکه جامعه هنوز قادر به عادی بودن عنوان لزبین نداشت[6]
با اصلاح قانون در قبرس شمالی به عنوان آخرین کشور حوزهٔ اروپا، دیگر در این قاره، استرالیا و آمریکای شمالی کشوری وجود ندارد که همجنسگرایی در آن جرم محسوب شود. علاوه بر آن ازدواج همجنسگرایان هماکنون در شانزده کشور دنیا قانونی است. سازمان ملل متحد اعلامیه جهانی حمایت از حقوق اقلیتهای جنسی را منتشر کرده و تاکنون ۹۴ کشور عضو با امضای آن متعهد به رعایت این حقوق شدهاند. در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵ دیوان عالی ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که زوجهای همجنس بنا به قانون اساسی این کشور از حق برابری قانونی برخوردارند و به این ترتیب زوجهای همجنس در سراسر آمریکا اکنون حق ازدواج دارند. همچنین در ۲۳ ماه مه ۲۰۱۵ مردم ایرلند در یک همهپرسی به ازدواج زوجهای همجنس رأی «آری» دادند.
در قوانین ایران، همجنسگرایی زنانه تحت عنوان «مساحقه» عملی مجرمانه محسوب میشود.[7]
سحق -بر وزن سنگ- یا مساحقه معانی گوناگونی دارد، از جمله: جامهٔ کهنه، ریزه ریزه کردن، کوبیدن، نرم کردن، ساییدن و پاک کردن[8] و در اصطلاح حقوقی به عمل دو زن که از هم لذت جنسی میبرند و با مالیدن آلت زنانه خود به هم شهوت میکنند[9] و در ماده قانونی «همجنسگرایی زنان با اندام تناسلی»[10] اطلاق میشود.
دربارهٔ جرم مساحقه روایتی از علی نقل شدهاست[11] که برگردان فارسی آن عبارت چنین است: مساحقه در میان زنان مانند لواط در بین مردان است ولکن حد مساحقه صد ضربه تازیانه است، زیرا در مساحقه دخول نیست.[12]
سید روحالله خمینی در باب مساحقه میگوید: «با وطی زن به زن مساحقه واقع میشود و اثبات این جرم مانند اثبات لواط است و مجازات آن صد ضربه تازیانه است، به شرطی که مرتکب، عاقل، بالغ و مختار و این کیفر در محصنه و غیر آن یکسان است؛ و گفته شده اگر مساحقه کننده محصنه باشد، حکمش سنگسار میباشد، ولی صحیحتر اوّلی است (تازیانه میخورد، و سنگسار نمیشود) و تفاوتی نیست در اجرای مجازات بین فاعله و مفعوله و زن کافر یا مسلمان».[13]
بر اساس نظر مذکور از روحالله خمینی است که قانونگذار در مادهٔ ۱۲۹ قانون مجازات اسلامی هم مجازات مساحقه را ۱۰۰ تازیانه تعیین کردهاست. اگر مساحقهکننده پیش از شهادت شهود توبه کند، حد ساقط، ولی اگر بعد از شهادت توبه کند، موجب ساقط شدن حد نخواهد شد. به همین ترتیب است اگر مساحقه با اقرار شخص ثابت شود و او پس از اقرار توبه کند، قاضی میتواند از ولیامر، تقاضای عفو او را نماید.
قانونگذار در مادهٔ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی اضافه نمودهاست: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت، برهنه زیر یک روانداز قرار گیرند، به کمتر از صد تازیانه تعزیر میشوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر، در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده میشود» که در اینجا برهنه بودن دو زن بدون اینکه عمل مساحقه صورت گرفته شده باشد، امارهٔ عملی همجنسبازی و مجرمانه محسوب شده[14] و به کمتر از صد تازیانه تعزیر میشوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبه سوم به هر یک صد تازیانه زده میشود[15] و هرگاه مساحقه سه بار تکرار شود و بعد از هر بار حد جاری گردد در مرتبهٔ چهارم حد آن قتل است.[16]
راههای اثبات مساحقه در دادگاه همان راههای اثبات لواط است[17] یعنی اقرار، شهادت ۴ شاهد مرد و علم قاضی میباشد.[18][19]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.