فلسفه هوش مصنوعی
From Wikipedia, the free encyclopedia
هوش مصنوعی پیوندهای نزدیکی با فلسفه دارد زیرا هر دو در مفاهیم متعددی مانند هوش، عمل، خودآگاهی، معرفتشناسی و حتی اختیار مشترک هستند.[1] علاوه بر این، تکنولوژی درصدد ایجاد حیات مصنوعی (حیوانات، انسانها یا حداقل مخلوقات مصنوعی) است، به همین دلیل فلاسفه توجه شایانی به هوش مصنوعی نشان میدهند.[2] این عوامل باعث ظهور فلسفه هوش مصنوعی شدهاست.
این مقاله دقیق، کامل و صحیح ترجمه نشده و نیازمند ترجمه به فارسی است. کل یا بخشی از این مقاله به زبانی بهجز زبان فارسی نوشته شدهاست. اگر مقصود ارائهٔ مقاله برای مخاطبان آن زبان است، باید در نسخهای از ویکیپدیا به همان زبان نوشته شود (فهرست ویکیپدیاها را ببینید). در غیر این صورت، خواهشمند است ترجمهٔ این مقاله را با توجه به متن اصلی و با رعایت سیاست ویرایش، دستور خط فارسی و برابر سازی به زبان فارسی بهبود دهید و سپس این الگو را از بالای صفحه بردارید. همچنین برای بحثهای مرتبط، مدخل این مقاله در فهرست صفحههای نیازمند ترجمه به فارسی را ببینید. اگر این مقاله به زبان فارسی بازنویسی نشود، تا دو هفتهٔ دیگر نامزد حذف میشود و/یا به نسخهٔ زبانی مرتبط ویکیپدیا منتقل خواهد شد. اگر شما اخیراً این مقاله را بهعنوان صفحهٔ نیازمند ترجمه برچسب زدهاید، لطفاً عبارت {{جا:هبک-ترجمه به فارسی|1=فلسفه هوش مصنوعی}} ~~~~ را نیز در صفحهٔ بحث نگارنده قرار دهید. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
برخی پژوهشگران پیرامون نادیده گرفتن فلسفه توسط جامعهٔ هوش مصنوعی هشدار دادهاند. این پژوهشگران بر لزوم تفکر فلسفی دربارهٔ موضوعات مورد بحث در هوش مصنوعی و اهداف آن تأکید میکنند.[3]
مطالعهٔ فلسفهٔ هوش مصنوعی میکوشد تا پرسشهایی از این دست را پاسخ دهد:
- آیا یک ماشین میتواند هوشمندانه عمل کند؟ آیا آن ماشین قادر به حل همهٔ مسائلی که انسان با فکر کردن آنها را حل میکند، هست؟
- آیا هوش انسان و هوش ماشین یکسان هستند؟ آیا در اصل، مغز انسان یک رایانه است؟
- آیا ماشین میتواند ذهن، حالات ذهنی و خودآگاهی مشابه انسان داشته باشد؟ آیا میتواند ماهیت اشیا را احساس کند؟
چنین پرسشهایی بیانگر علایق متفاوت پژوهشگران هوش مصنوعی، فلاسفه و دانشمندان علوم شناختی است. پاسخهای ارائه شده به این پرسشها به تعریف واژههای هوش و خودآگاهی و مشخص شدن اینکه دربارهٔ چه ماشینی بحث میشود، بستگی دارد.
گزارههای مهم در فلسفهٔ هوش مصنوعی شامل این موارد میشوند:
- «قرارداد مودبانه» تورینگ: اگر ماشینی به هوشمندی یک انسان رفتار کند، آن گاه به هوشمندی یک انسان است.[4]
- گزاره دارتموث: «هر جنبه ای از یادگیری یا هر ویژگی دیگری از هوشمندی میتواند چنان به دقت توصیف شود که ماشینی بتواند برای شبیهسازی آن ساخته شود.»[5]
- فرضیه سیستم نماد فیزیکی (به انگلیسی: Physical symbol system) نیول و سایمون: «یک سیستم نماد فیزیکی استطاعت لازم و کافی برای عمل هوشمند کلی را برخوردار است.»[6]
- فرضیه هوش مصنوعی قوی سرل: «کامپیوتر به درستی برنامهریزی شده با ورودیها و خروجیهای صحیح بدانگونه دقیقاً به همان معنا که انسانها ذهن دارند ذهنی خواهد داشت.»[7]
- مکانیسم هابز: «زیرا که 'تعقل' [reason] … چیزی نیست جز 'محاسبه' [reckoning]، که جمع و تفریق کردن است، [جمع و تفریق کردنِ] عواقب اسامی کلیای که به منظور 'نشانهگذاری' [marking] و 'معنیبخشیدن' [signify] افکارمان بر آنها توافق شدهاست.»[8]