From Wikipedia, the free encyclopedia
شیخ محمد لاوری (زادهٔ ۱۲۹۵ چاه قیل- درگذشتهٔ ۱۳۲۴) مشهور به شَمَّد لاوری فرزند عبدالرحمان است. او یکی از اعضای خاندان شیوخ مدنی و از نوادگان شیخ حسن مدنی است که از خانوادههای شناختهشده در جنوب مرکزی ایران است.[1][2]
واقعهٔ قتل او و برادرش شیخ صالح دستمایهٔ اشعار و سوگنامههایی به زبانهای فارسی، اچمی و عربی در جنوب ایران شده است.[3][4][5]
نام کامل وی شیخ محمد بن شیخ عبدالرحمان بن شیخ مصطفی بن شیخ حسن ثانی بن شیخ محمد بن شیخ راشد بن شیخ مصطفی بن شیخ حسن مدنی میباشد.[1][3][2][4][5]
مادر او اهل روستای بست قلات بود.
او ابتدا طلبه علوم دینی بود و مدتی در این علوم تحصیل کرد. او که به عنوان معتمد و پیشنماز فعالیت میکرد، به دلایلی در برابر مأموران دولتی قیام میکند و پس از دستگیری به لار و سپس شیراز اعزام میشود. مدتی در زندان کریمخانی زندانی میشود، ولی پس از مدتی از زندان میگریزد و برای چندماه در منطقه ایجاد ناامنی میکند.[2][4][5]
او در تابستان ۱۳۲۴ خورشیدی در ۲۹ سالگی توسط سرهنگ پالار در ایلود به قتل رسید.
شمد لاوری در فرهنگ عامهٔ جنوب ایران به عنوان یک شخصیت سلحشور شناخته میشود و ابیات فارسی و اچمی دربارهٔ او سروده شده است.[6]
شروهٔ زیر یکی از اشعاری است که در دههٔ ۱۳۴۰ توسط صالح پورریزان در بحرین بازخوانی شده است و از زبان شمد لاوری است:
کتالی بستم و احیا کنم من | رکابی بستم و دعوا کنم من | |
خداوندا نه وخت مُردنم بود | سواد پهلوانی در سرم بود |
ترانهٔ زیر با موسیقی بستکی توسط حسن جابر فرامرزی و با ترجیعبند «چینگ بکنم که امناشات» (به معنی: چه کنم که کاری از دستم برنمیآید) خوانده شده است:
خبر شُنگ بُردُ لاور | شُنکُشته شیرِ دلاور | |
خبر شُنگ بُردُ آسی | شُنگ کُشتُ کاکا براسی | |
(؟) | شیخ صالح غرق خونن | |
قد شمد بلندن | باب قطار تفنگن | |
شُنبردِه پله پله | شمد شُنگشته تله | |
کله خو شَکه دیوونه | شَلا نه شیر زمونه |
از دیگر اشعاری که دربارهٔ واقعهٔ قتل شمد لاوری سروده شده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱
جدایی میکند بنیاد ما را | خدا بستاند از وی داد ما را | |
ستاند دادم از پالار ظالم | به نامردی بکشت سالار ما را |
۲
الا شمد که آفتابت غروب کرد | که ارژنگی بنالد از غم و درد | |
تماما عالم دنیا بگریند | مرو مهمانی پالار، تو برگرد |
۳
چنین بود سرنوشت از رب داور | جدا گشت از بر ما شیر لاور | |
چه گویم از قضا و چرخ گردون | کجا رفتی تو شمد با برادر |
۴
خداوندا که شیخ صالح جوانن | که شمد لاوریمان پهلوانن | |
سلام من به مادر وارسانید | که ملک فارس پر آه و فغانن |
۵
سقاب گفتا ننالم دست هرکس | بنالم دست شمد و همین بس | |
اگر انگشت رساند روی ماشهم | زنم هر لحظهای ملکی به آتش |
۶
قنات اولی دعوا به پا شد | قنات دومی بختم سیاه شد | |
قنات سومی آمد تفنگچی | که شمد کشته شد حکم از خدا شد |
۷
أوقد فإن اللیل، لیل قر والریح یا موقد، ریح صر | عسى یرى نارک، من یمر إن جلبت ضیفا، فأنت حر |
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.