شاه دوشمشیره
From Wikipedia, the free encyclopedia
شاه دو شمشیره در افسانه لیث بن قیس بن عباس یکی از سرداران جنگی عرب علیه کابلستان بود. میگویند او به اندازه انسان خشمناک بود که پس از تخریب «دیوار کابل» توسط منجنیق با دو دست شمشیر داشته سپاهیان کابل را میکشد.
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
این سرلشکر پس از اینکه دیوار دهمزنگ شکاف برمیدارد با دو شمشیر به پیش آمده تا اینکه در محل که مسجد شاه دو شمشیره موقعیت دارد کشته میشود؛ و در همانجا دفن میگردد. پس از اینکه مسلمانان کاملاً فاتح میشود در کنار مدفن وی مسجد ساخته به نام شاه دو شمشیره نامگذاری مینمایند. مسجد شاه دو شمشیر برای چندین بار ویران گردید. در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی مادر شاه امان اله آن را دوباره آباد مینمایند. تاریخ نویسان افغانان نظریههای متعدد دربارهٔ مقبره شاه دوشمشیره دارند. استاد کهزاد میگویند این مقبره از لیس بن قیس است. محمدحسین مستوفی الممالک، پدر استاد خلیلالله خلیلی، متنی در داخل زیارت نوشتهاست: افتخار دارم که امیرحبیب اله اجازه اعمار جدید را در کنار مقبره دادهاست. درلوحه برنجی نوشتهاست لیث بن قیس بن حضرت عباس. حضرت عباس عموی پیغمبر اسلام میباشد؛ ولی حضرت عباس پسری به نام قیس نداشتهاست. اعراب در سال۳۴–۳۶ برای اولین بار در زمان حضرت عثمان به سرلشکری عبدالرحمن بن سموره ویک تعداد از رجال جنگجو چون عمر بن عبیدالله تمیمی و عبدالله بن خازم سلمی و قطری بن فجاة و مهلب بن ابی صفره و عباد بن الحصین و غیره در راًس لشکرهای عربی به عزم جنگ با زنبیل عازم بُست و از آنجا حمله برکابل را ترتیب دادند. درین زمان احتمال دارد یک سرباز که خیلی خوب با دو شمشیر میجنگید از دست لشکریان کابل کشته شدهاست. پس از سالهای دور مسلمانان آن زمان آن را زیارت قبول کردند. اکادمیسین اعظم سیستانی مینویسد که این مقبره از لیس بن قیس نیست. احتمال داردکه که مقبره زنبیل شاه بوده باشد و مردم غرض مصون نگهداشتن وی به آن صیغه اسلامی زده باشند. زیاده تاریخ دانان میگویند زیارت شاه دوشمشیره مدفن یک عرب است که در سال ۳۶ کشته شده و در آنجا دفن گردیدهاست. طبق مشاهدات که بنده کریم پوپل در ماه سپتمبر سال۲۰۱۱ نمودم در مقبره دو آدم بدون سر دفن دیدم از مسولین سؤال نمودم که مقبره شخص دومی کی است گفتند شخص دوم تن عبدالرحمان بن اشعت است. عبدالرحمن بن اشعت پس از اینکه در جنگ با حجاج شکست میخورد دربست نزد عیاض بن هشام پناه میآورد. هشام خواست او را به حجاج تسلیم دهد. کابل شاه از قضیه عبدالرحمن خبر گردیده بست را محاصره نموده عبدالرحمن را به کابل میآورد. پس از آن در اثر جنگهای متعدد کابل شاه تاب مقاومت را نداشته باج را به اعراب قبول مینماید و اعراب حملات خودرا قطع میکند. در سال ۷۰۳ عبدالرحمن به مرگ طبیعی میمیرد. کابل شاه غرض اینکه خودرا با حجاج دوست نزدیک پندارد سر عبدالرحمن بن اشعت را به حجاج میفرستد و تنه آن را در کنار قیس نام دفن مینماید. در محل زیارت شاه دوشمشیره الی حمله یعقوب لیث زیارت و مسجد وجود نداشت. امکان آن میرود که در این عصر ساخته شده باشد زیرا کابل شاه نمیگذاشت مردم از سپاه دشمن او زیارتگاه سازند. کسی حاضر نمیشد که از مقبره دشمن زیارتگاه بسازد. شهریان آن زمان کابل مردم همه بتپرست بودند. پس از زمان کوتاه که معاملهگری تجارتی و روابط بین کابلیان و اعراب آغاز شد مسلمانان درجنب مقبره یک مسلمان مسجد غرض ادای نماز اعمار نمودند. عده ای مینویسند که قبل از مسجد این محل جایگاه بت آسمایی بوده امکان دارد زیرا کابل شاه پایتخت را با شمول بتها و خزانه بطرف هند انتقال دادند. مسلمانان عادت داشتند بت خانه را خراب و به عوض آن مسجد آباد کنند. امکان دارد مسجد طور مجللتر در زمان یعقوب لیث اعمار گردیده باشد.