مجموعهٔ پویانمایی از سال ۱۹۸۹ From Wikipedia, the free encyclopedia
سیمپسونها (به انگلیسی: The Simpsons) مجموعه تلویزیونی پویانمایی آمریکایی ساخته مت گرینیگ است که برای شبکه رسانهای فاکس ساخته میشود. این مجموعه تلویزیونی سری نمایشی طنز از سبک زندگی خانواده سیمپسونها است که از هومر، مارج، بارت، لیسا و مگَی تشکیل شده. این مجموعه فیلم در شهر ساختگی اِسپرینگفیلد اجرا میشود که فرهنگ آمریکایی، ارتباطات تلویزیونی و دیگر رفتارهای انسانی را به تصویر میکشد.[2][3][4]
سیمپسونها | |
---|---|
The Simpsons | |
ژانر | کمدی موقعیت انیمیشنی |
سازنده | مت گرینیگ ز |
توسعهدهنده | |
صداپیشگان | |
سازنده موسیقی متن | دنی الفمن |
آهنگ آغاز | «آهنگ سیمپسونها» |
آهنگسازان | ریچارد گیبز (۱۹۸۹–۱۹۹۰) آلف کلاوزن (۱۹۵۰_۲۰۲۵) بلیدینگ فینگرز میوزیک (۲۰۱۷–اکنون) |
کشور سازنده | ایالات متحده آمریکا |
زبان اصلی | انگلیسی |
شمار فصلها | ۳۵ |
شمار قسمتها | ۷۶۷ |
تهیهکنندهٔ اجرایی | فهرست
|
مدت | ۲۱–۲۴ دقیقه |
تولیدکنندهها | |
توزیعکننده |
|
شبکهٔ اصلی | فاکس |
فرمت تصویر | ۴۸۰آی ۴:۳ اسدیتیوی (۱۹۸۹–۲۰۰۹) ۱۰۸۰آی ۱۶:۹ (اچدیتیوی) (۲۰۰۹–اکنون) |
فرمت صدا | استریو (۱۹۸۹–۱۹۹۱) دالبی فراگیر (۱۹۹۱–۲۰۰۹) دالبی دیجیتال (۲۰۰۹–اکنون) |
انتشار اولیه | ۱۷ دسامبر ۱۹۸۹ – اکنون |
پس از | کوتاههای سیمپسونها از نمایش تریسی آلمن |
وبگاه رسمی |
جیمز ال بروکس (تصویر) از مت گرونینگ خواست تا مجموعه ای از انیمیشنهای کوتاه برای نمایش تریسی اولمن بسازد.
زمانی که تهیهکننده جیمز ال. بروکس در حال کار بر روی برنامه تلویزیونی واریته نمایش The Tracey Ullman Show بود، تصمیم گرفت طرحهای انیمیشنی کوچکی را قبل و بعد از وقفههای تبلیغاتی اضافه کند. بروکس با دیدن یکی از کاریکاتوریستهای مت گرونینگ، زندگی در جهنم، از گرونینگ خواست تا ایدهای برای مجموعهای از انیمیشنهای کوتاه ارائه دهد. گرونینگ در ابتدا قصد داشت نسخه ای متحرک از مجموعه زندگی در جهنم خود را ارائه دهد. با این حال، گرونینگ بعداً متوجه شد که انیمیشن زندگی در جهنم مستلزم لغو حقوق انتشار برای کار زندگی او است؛ بنابراین او در حالی که در لابی دفتر بروکس منتظر جلسه مسابقه بود، رویکرد دیگری را انتخاب کرد و با عجله نسخه خود را از خانواده ای ناکارآمد که به سیمپسونها تبدیل شد، فرموله کرد. او شخصیتها را بهعنوان اعضای خانوادهاش نامگذاری کرد، و «بارت» را جایگزین نام خود کرد، و شبیهسازی کلمه برات را به کار برد.
خانواده سیمپسون برای اولین بار به عنوان شورت در نمایش تریسی اولمن در ۱۹ آوریل ۱۹۸۷ ظاهر شد. گرونینگ فقط طرحهای اولیه را برای انیماتورها ارسال کرد و فرض کرد که فیگورها در مرحله تولید پاک میشوند. با این حال، انیماتورها صرفاً نقاشیهای او را دوباره دنبال کردند، که منجر به ظاهر خام شخصیتها در فیلمهای کوتاه اولیه شد. این انیمیشن در داخل در Klasky Csupo تولید شد، با وس آرچر، دیوید سیلورمن، و بیل کوپ انیماتور برای فصل اول. رنگساز، جورجی پلوس، شخصیتها را زرد کرد. از آنجایی که بارت، لیزا و مگی هیچ خط مویی ندارند، او احساس میکرد که اگر رنگ گوشتی داشته باشند، عجیب به نظر میرسند. گرونینگ از این تصمیم حمایت کرد و گفت: "مارج زرد با موهای آبی است؟ این خنده دار است - بیایید این کار را انجام دهیم!"
در سال ۱۹۸۹، تیمی از شرکتهای سازنده سریال سیمپسونها را در یک سریال نیم ساعته برای شرکت پخش فاکس اقتباس کردند. این تیم شامل خانه انیمیشن Klasky Csupo بود. بروکس در قرارداد با شبکه فاکس مذاکره کرد که از دخالت فاکس در محتوای نمایش جلوگیری میکرد. گرونینگ گفت که هدف او از ایجاد این نمایش این بود که به مخاطبان جایگزینی برای آنچه که او «جریان اصلی آشغال» میخواند، ارائه دهد که تماشا میکردند. این سریال نیم ساعته در ۱۷ دسامبر ۱۹۸۹ با "سیمپسونها در حال کباب کردن روی آتش باز" برای اولین بار پخش شد. "Some Enchanted Evening" اولین قسمت تمام طول تولید شد، اما به دلیل مشکلات انیمیشن تا می ۱۹۹۰ به عنوان آخرین قسمت فصل اول پخش نشد. در سال ۱۹۹۲، تریسی اولمن علیه فاکس شکایت کرد و مدعی شد که سریال او منبع موفقیت سریال بودهاست. در این دعوا آمده بود که او باید سهمی از سود سیمپسونها را دریافت کند - ادعایی که توسط دادگاه رد شد.
مت گرونینگ و جیمز ال. بروکس به عنوان تهیهکنندگان اجرایی در طول تاریخ نمایش خدمت کردهاند و همچنین به عنوان مشاور خلاق عمل کردهاند. سام سایمون، که توسط کارگردان سابق سیمپسونها، برد برد، به عنوان «قهرمان گمنام» نمایش توصیف شد، به عنوان ناظر خلاق برای چهار فصل اول خدمت کرد. او دائماً با گرونینگ، بروکس و شرکت تولید سریال Gracie Films درگیر بود و در سال ۱۹۹۳ آنجا را ترک کرد. قبل از ترک، او معاملهای را انجام داد که بر اساس آن هر سال سهمی از سود دریافت میکند، و با وجود اینکه از سال ۱۹۹۳ روی نمایش کار نکرده بود، حداقل تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۵، اعتباری برای تهیهکننده اجرایی دریافت میکرد. ] یک موقعیت درگیرتر در این نمایش، گرداننده نمایش است، که به عنوان نویسنده اصلی عمل میکند و تولید نمایش را برای یک فصل کامل مدیریت میکند.
اولین تیم نویسندگان، که توسط سام سیمون گردآوری شد، متشکل از جان سوارتزولدر، جان ویتی، جورج مایر، جف مارتین، آل ژان، مایک ریس، جی کوگن و والاس ولودارسکی بودند. تیمهای نویسندگی جدیدتر سیمپسونها معمولاً از شانزده نویسنده تشکیل میشوند که ایدههای قسمتی را در آغاز هر دسامبر پیشنهاد میکنند. نویسنده اصلی هر قسمت اولین پیش نویس را مینویسد. جلسات بازنویسی گروهی با افزودن یا حذف جوکها، درج صحنهها، و فراخوانی برای بازخوانی خطوط توسط مجریان آواز نمایش، اسکریپتهای نهایی را توسعه میدهند. تا سال ۲۰۰۴، جورج مایر، که از فصل اول برنامه را توسعه داده بود، در این جلسات فعال بود. به گفته نویسنده قدیمی جان ویتی، میر معمولاً بهترین خطوط را در یک قسمت خاص اختراع میکند، حتی اگر نویسندگان دیگر اعتبار فیلمنامه را دریافت کنند. تولید هر قسمت شش ماه طول میکشد، بنابراین نمایش به ندرت دربارهٔ رویدادهای جاری نظر میدهد.
با اعتبار شصت قسمت، جان سوارتزولدر پرکارترین نویسنده سیمپسونها است. یکی از شناخته شدهترین نویسندگان سابق، کانن اوبراین است که در اوایل دهه ۱۹۹۰ قبل از جایگزینی دیوید لترمن به عنوان مجری برنامه گفتگوی آخر شب، در چندین قسمت مشارکت داشت. ریکی جرویز، کمدین انگلیسی، اپیزود «هومر سیمپسون، این همسر توست» را نوشت، و تبدیل به اولین شخصیت مشهوری شد که هم در یک قسمت نویسندگی کرد و هم ستاره مهمان شد. ست روگن و ایوان گلدبرگ، نویسندگان فیلم Superbad، قسمت "Homer the Whopper" را نوشتند که روگن صدای شخصیتی در آن را بر عهده داشت.
در پایان سال ۲۰۰۷، نویسندگان سیمپسونها همراه با سایر اعضای انجمن نویسندگان آمریکا، شرق دست به اعتصاب زدند. نویسندگان نمایش در سال ۱۹۹۸ به این انجمن پیوسته بودند.
مقالههای اصلی: فهرست بازیگران سیمپسونها، فهرست ستارههای مهمان سیمپسونها و نسخههای غیرانگلیسی سیمپسونها
سیمپسونها دارای شش بازیگر اصلی هستند: دن کاستلانتا، جولی کاونر، نانسی کارترایت، یاردلی اسمیت، هنک آزاریا و هری شیرر. Castellaneta صداپیشگی هومر سیمپسون، گرامپا سیمپسون، کروستی دلقک، زمینبان ویلی، شهردار کویمبی، بارنی گامبل، و دیگر شخصیتهای بزرگسال و مرد است. جولی کاونر صداپیشگی مارج سیمپسون و پتی و سلما و همچنین چندین شخصیت فرعی را بر عهده دارد. کاستلانتا و کاونر بخشی از بازیگران نمایش تریسی اولمن بودند و نقشها به آنها داده شد تا بازیگران جدیدی مورد نیاز نباشد. Cartwright صدای بارت سیمپسون، نلسون مونتز، رالف ویگوم و سایر کودکان را بر عهده دارد. اسمیت، صدای لیزا سیمپسون، تنها بازیگری است که بهطور منظم تنها یک شخصیت را صدا میکند، اگرچه او گاهی اوقات نقش شخصیتهای اپیزودیک دیگری را بازی میکند. تهیهکنندگان تصمیم گرفتند بازیگری را برای نقشهای بارت و لیزا برگزار کنند. در ابتدا از اسمیت خواسته شده بود که برای نقش بارت تست بازیگری بدهد، اما بونیتا پیتیلا، مدیر بازیگری معتقد بود صدای او خیلی بلند است، بنابراین به جای آن نقش لیزا به او داده شد. Cartwright در ابتدا برای صداپیشگی لیزا آورده شد، اما پس از ورود به تست، متوجه شد که لیزا به سادگی به عنوان «فرزند وسط» توصیف شدهاست و در آن زمان شخصیت چندانی نداشت. کارترایت بیشتر به نقش بارت علاقهمند شد که او را «فریب، کم دست، متنفر از مدرسه، بیاحترامی [و] باهوش» توصیف کردند. گرونینگ به او اجازه داد تا در عوض آن قسمت را امتحان کند، و با شنیدن خواندن او، کار را در محل به او سپرد. کارترایت تنها یکی از شش بازیگر اصلی سیمپسون است که قبل از کار بر روی نمایش بهطور حرفه ای در زمینه صداپیشگی آموزش دیده بود. آزاریا و شیرر صداپیشگی اعضای خانواده عنوان را بر عهده ندارند، اما نقش اکثریت مردان شهر را بازی میکنند. آزاریا که از فصل دوم در یک قسمت «پول قدیمی» بخشی از صداپیشگان اصلی بوده و سپس از فصل سوم بهطور دائم بخشی از صداپیشگان اصلی اصلی بودهاست، صداپیشگی شخصیتهای تکرارشونده ای مانند Moe Szyslak, Chief Wiggum, Apu را بر عهده دارد. Nahasapeemapetilon و پروفسور Frink. شیرر صداهای آقای برنز، آقای اسمیترز، پرینسیپال اسکینر، ند فلاندرز، کشیش لاوجوی و قبلاً دکتر هیبرت را فراهم میکند. هر یک از بازیگران اصلی برنده جایزه Primetime Emmy برای اجرای برجسته صدابرداری شدهاست.
با یک استثنا، تیتراژ قسمتها فقط صداپیشگان را ذکر میکند و نه شخصیتهایی را که صدا میکنند. هم فاکس و هم گروه تولید میخواستند هویت خود را در طول فصلهای اولیه مخفی نگه دارند و بنابراین، اکثر جلسات ضبط را تعطیل کردند و در عین حال از انتشار عکسهای هنرمندان ضبط خودداری کردند. با این حال، شبکه در نهایت نشان داد که هر یک از بازیگران در قسمت «پول قدیمی» چه نقشهایی را ایفا کردند، زیرا تهیهکنندگان گفتند که صداپیشگان باید برای کار خود اعتبار دریافت کنند. در سال ۲۰۰۳، بازیگران در یک قسمت از استودیو Inside the Actors ظاهر شدند و به اجرای زنده صدای شخصیتهایشان پرداختند.
شش بازیگر اصلی تا سال ۱۹۹۸ برای هر قسمت ۳۰۰۰۰ دلار دستمزد دریافت میکردند، زمانی که با فاکس درگیر شدند. شرکت تهدید کرد که آنها را با بازیگران جدید جایگزین خواهد کرد، حتی تا آماده شدن برای انتخاب صداهای جدید، اما خالق سریال گرونینگ از بازیگران در عمل آنها حمایت کرد. این مشکل به زودی حل شد و از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ به ازای هر قسمت ۱۲۵۰۰۰ دلار دستمزد دریافت کردند. درآمد سریال از طریق فروش سندیکا و دیویدی به افزایش خود ادامه داد و در آوریل ۲۰۰۴ بازیگران اصلی برای خواندن اسکریپت ظاهر نشدند و خواستار پرداخت ۳۶۰۰۰۰ دلار در هر قسمت شدند. اعتصاب یک ماه بعد حل شد و حقوق آنها به چیزی بین ۲۵۰۰۰۰[۶۰] تا ۳۶۰۰۰۰ دلار در هر قسمت افزایش یافت. در سال ۲۰۰۸، تولید فصل بیستم به دلیل مذاکرات قرارداد جدید با صداپیشگان، که خواهان افزایش دستمزد سالم به مبلغی نزدیک به ۵۰۰۰۰۰ دلار در هر قسمت بودند، متوقف شد. مذاکرات به زودی تکمیل شد و دستمزد بازیگران به ۴۰۰۰۰۰ دلار در هر قسمت افزایش یافت.[۶۲] سه سال بعد، با تهدید فاکس به لغو سریال مگر اینکه هزینههای تولید کاهش پیدا کند، اعضای بازیگران کاهش دستمزد ۳۰ درصدی را پذیرفتند، به چیزی بیش از ۳۰۰۰۰۰ دلار در هر قسمت.
علاوه بر بازیگران اصلی، Pamela Hayden, Tress MacNeille, Marcia Wallace, Maggie Roswell و Russi Taylor صداپیشگی شخصیتهای مکمل را دارند. از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲، شخصیتهای رازول توسط مارسیا میتزمن گاون صداپیشگی میکردند. کارل ویدرگوت نیز در نقشهای فرعی ظاهر شدهاست، اما هیچ شخصیت تکراری را صدا نمیکند. ویدرگوت در سال ۲۰۱۰ سریال را ترک کرد و از آن زمان کریس ادگرلی مرتباً برای صداپیشگی شخصیتهای فرعی ظاهر شد. بازیگران تکراری «مهمان ویژه» عبارتند از: آلبرت بروکس، فیل هارتمن، جان لویتز، جو مانتگنا، موریس لامارچ، و کلسی گرامر. پس از مرگ هارتمن در سال ۱۹۹۸، شخصیتهایی که او صداپیشگی کرد (تروی مک کلور و لیونل هاتز) بازنشسته شدند. تری و مارتین پرینس) اکنون توسط گری گریفین صداگذاری میشوند.
اپیزودها اغلب دارای صدای مهمان از طیف وسیعی از حرفهها، از جمله بازیگران، ورزشکاران، نویسندگان، گروههای موسیقی، نوازندگان و دانشمندان هستند. در فصلهای قبلی، بیشتر ستارههای مهمان صداپیشگی شخصیتها را بر عهده داشتند، اما در نهایت تعداد بیشتری به عنوان خودشان ظاهر شدند. تونی بنت اولین ستاره مهمان بود که به عنوان خودش ظاهر شد و برای مدت کوتاهی در قسمت دوم فصل دوم "Dancin' Homer" ظاهر شد. The Simpsons دارای رکورد جهانی برای "بیشترین ستارههای مهمان در یک سریال تلویزیونی" است.
The Simpsons به چندین زبان دیگر از جمله ژاپنی، آلمانی، اسپانیایی و پرتغالی دوبله شدهاست. همچنین یکی از معدود برنامههایی است که به دو زبان فرانسوی استاندارد و فرانسوی کبک دوبله شدهاست. این برنامه به زبان عربی پخش شدهاست، اما به دلیل شئونات اسلامی، جنبههای متعددی از برنامه تغییر کردهاست. به عنوان مثال هومر به جای آبجو نوشابه مینوشد و به جای هات داگ سوسیس گوشت گاو مصری میخورد. به دلیل چنین تغییراتی، نسخه عربی شده سریال با واکنش منفی طرفداران مادام العمر سیمپسونها در منطقه مواجه شد.
کارگردان انیمیشن دیوید سیلورمن، که به تعریف ظاهر نمایش کمک کرد
چندین استودیو مختلف ایالات متحده و بینالمللی سیمپسونها را انیمیشن میکنند. در طول اجرای انیمیشنهای کوتاه در نمایش تریسی اولمن، این انیمیشن در داخل در Klasky Csupo تولید شد. با شروع این سریال، به دلیل حجم کاری زیاد، فاکس ساخت را به چندین استودیو داخلی و خارجی قرارداد. اینها AKOM, Anivision، استودیو Rough Draft, USAnimation، و Toonzone Entertainment هستند.
برای سه فصل اول، Klasky Csupo انیمیشن The Simpsons را در ایالات متحده ساخت. در سال ۱۹۹۲، شرکت تولید نمایش، Gracie Films، تولید داخلی را به Film Roman تغییر داد، که تا سال ۲۰۱۶ به انیمیشن نمایش ادامه داد تا زمانی که با Fox Television Animation جایگزین شد، که باعث شد نمایش بیشتر در داخل ساخته شود. در فصل ۱۴، تولید از انیمیشن سنتی سل به جوهر و رنگ دیجیتال تغییر یافت. اولین اپیزودی که رنگآمیزی دیجیتال را آزمایش کرد، «مرد رادیواکتیو» در سال ۱۹۹۵ بود. انیماتورها از جوهر دیجیتال و رنگ در طول تولید فصل ۱۲ «Tennis the Menace» استفاده کردند، اما Gracie Films استفاده منظم از جوهر و رنگ دیجیتال را تا دو فصل به تعویق انداخت. بعد. "Tennis the Menace" که قبلاً تکمیل شده بود، به عنوان ساخته شده پخش شد.
کارکنان استودیوی انیمیشن ایالات متحده، Film Roman، استوریبردها را طراحی میکنند، شخصیتها، پسزمینهها، وسایل جدید طراحی میکنند و طرحبندی شخصیتها و پسزمینه را طراحی میکنند، که به نوبه خود تبدیل به انیمیشنهایی میشوند که برای نویسندگان در Gracie Films نمایش داده میشوند تا هر گونه تغییری که قبل از آن ایجاد شود. کار به خارج از کشور ارسال میشود سپس استودیوهای خارج از کشور، بینبین، جوهر و رنگ را ترسیم میکنند و انیمیشن را قبل از اینکه به ایالات متحده بازگردانده شود تا سه تا چهار ماه بعد به فاکس تحویل داده شود، روی نوار رندر میکنند.
این مجموعه تولید با کیفیت بالا را در فصل ۲۰ آغاز کرد. قسمت اول، "Take My Life, Please" در ۱۵ فوریه ۲۰۰۹ پخش شد. انتقال به HDTV شامل یک سکانس آغازین جدید بود. مت گرونینگ آن را تغییری پیچیده خواند زیرا بر زمانبندی و ترکیب انیمیشن تأثیر گذاشت.
این خانواده در ابتدا توسط گروینیگ کمی پیش از آغاز مجموعه پویانمایی کوتاه به کارگردانی جیمز ال. بروکس ساخته شد. او یک خانواده از هم گسیخته را ساخت و آنها را بر اساس خانواده خودش نامگذاری کرد و خود را بارت میداند. در ۱۹ آوریل ۱۹۸۷ این مجموعه بخشی از نمایش تریسی آلمن شد. پس از پخش سه فصل، مجموعه به یک نمایش نیم ساعتی پربیننده تبدیل شد که برای فاکس اهمیت داشت. نخستین مجموعه این شبکه (۱۹۸۹–۱۹۹۰) که در لیست ۳۰ مجموعه برتر در یک فصل قرار گرفت.[5][6]
از آغاز پخش مستقل این مجموعه در ۱۷ دسامبر ۱۹۸۹، تا دسامبر ۲۰۱۷، ۶۲۷ قسمت این پویانمایی پخش شده که در حال حاضر فصل ۳۱ آن در حال پخش است. سیمپسونها بلندترین مجموعه تلویزیونی کمدی موقعیت است. این مجموعه در سال ۲۰۰۹ با گذراندن مجموعه دود اسلحه به طولانیترین مجموعه آمریکایی تبدیل شدهاست.
مجموعه سیمپسونها بهطور گستردهای تحسین شدهاست. خصوصاً برای ده فصل نخست که آن را «دوران طلایی» نامیدند.[7][8] مجله تایم آن را بهترین مجموعه فاکس نامید.[9] همچنین ای. وی. کلاب آن را «مهمترین دستاورد تلویزیون صرف نظر از سبک» خواند. در ۱۴ ژوئن ۲۰۰۰ سیمپسونها یک ستاره در پیادهروی مشاهیر هالیوود کسب کردند. از هنگامی که سیمپسونها به عنوان مجموعه آغاز به کار کرد جوایز متعددی شامل ۳۱ جایزه امی ساعات پربیننده ،۳۰ جایزه آنی و یک جایزه پیبادی دریافت نمود. هنگامی که سیمپسونها تحت تأثیر دیگر مجموعههای کمدی موقعیت بزرگسال قرار گرفته بود تکیه کلام هومر «دوه» وارد زبان انگلیسی شد. با این حال سیمپسونها مورد انتقاد قرار گرفت چرا که بسیاری اعتقاد داشتند کیفیت مجموعه در طی زمان کاهش یافتهاست.
سیمپسونها خانوادهای هستند که در یک شهر خیالی به نام اِسپرینگفیلد زندگی میکنند. پدر خانواده، هومِر به عنوان نگهبان امنیتی در نیروگاه برق اتمی اسپرینگفیلد کار میکند. موقعیتی که در تضاد با بیدقتی و رفتارهای احمقانه او است. او با مارج سیمپسون ازدواج کردهاست. مارج زن خانهدار کلیشهای و یک مادر است. آنها دارای سه فرزند هستند: «بارت» یک دردسر ساز ده ساله، «لیسا» یک کودک هفت ساله باهوش و پر جنب و جوش و «مَگی» که نمیتواند حرف بزند، اما با مکیدن یک پستانک ارتباط برقرار میکند. با اینکه این خانواده ازهمگسیختهاست اما قسمتهای زیادی به بررسی روابط آنها و اهمیت قائل شدن آنها برای یک دیگر میپردازد.[10] این خانواده دارای یک سگ به نام سانتاز لیتل هلپر و یک گربه به نام اسنوبال پنجم هستند که بعدها در قسمت «من، (گرانت اذیت شده)-ربات» به «اسنوبال دوم» تغییر نام داد. هر دو این حیوانات در قسمتهای مختلفی نقش اول بودند.
هوگو سیمپسون (با صداپیشگی نانسی کارترایت) - دوقلو به هم چسبیده بارت از بخش «خانه درختی وحشت هفتم» «چیز و من» است. او و بارت در دوران نوزادی توسط دکتر هیبرت از هم جدا شدند و او را "شیطان" تلقی کردند. مارج و هومر برای پنهان کردن این راز، هوگو را در اتاق زیر شیروانی به زنجیر بستند و هفته ای یک بار با سر ماهی به او غذا دادند. بعداً بارت به اتاق زیر شیروانی می رود و هوگو فرار می کند و می خواهد او و بارت را دوباره به هم بدوزد. دکتر هیبرت موفق شد هوگو را بگیرد، اما متوجه شد که جای زخم جراحی در طرف اشتباه است، یعنی بارت همزاد شیطان است. در نتیجه، هوگو آزاد می شود در حالی که بارت در اتاق زیر شیروانی زنجیر شده است. هوگو شبیه بارت است، اما با لباس های ژولیده، موهای نامرتب و دندان های ناقص. از آنجایی که او یک شخصیت خانه درختی وحشت است، در تداوم قسمت اصلی وجود ندارد.[11]
مجموعه همچنین حاوی بازیگرهای کمکی شامل معلمان، همکاران، دوستان خانوادگی، خویشاوندان، اهالی شهر و افراد مشهور درون مجموعه نیز هست. سازندگان در حقیقت در نظر داشتند تا با این شخصیتها، مسئولیتهای خالی موجود را پر کنند که تعدادی از این شخصیتها بعدها گسترش یافتند و در قسمت خودشان نقش اصلی بودهاند. به عقیده مت گرینیگ، مجموعه تصور کلی دربارهٔ بازیگرهای کمکی زیاد را از نمایش کمدی تلویزیون شهر دوم الهام گرفت.[12]
با گذشت مناسبتهای سالانه همچون تولدها و تعطیلات، سیمپسونها در میان قسمتها پیر نمیشوند. (از لحاظ فیزیکی یا سنی که در آن قرار دارند) و همچنان مانند زمان آغاز مجموعه هستند. سیمپسونها در سالی که قسمت آن تولید میبیسبسش بکها) شخصیتها را در نقطه دیگری در زندگی خود (با سنی متفاوت) نشان میدهد. برای نمونه در قسمت سال ۱۹۹۱ به نام "من با مارج ازدواج کردهام", بارت (که ۱۰ ساله است) نشان میدهد که ممکن است در ۱۹۸۰ یا ۸۱ به دنیا آمده باشد. اما در قسمت سال ۱۹۹۵ به نام "و مگی سه میسازد", مگی (که تقریباً ۱ سال دارد) نشان میدهد که ممکن است در ۱۹۹۳ یا ۹۴ به دنیا آمده باشد. با توجه به دیدگاه پیر نشدن (بزرگ نشدن) شخصیتها، وقتی در قسمت بیرون از مرز (شکستن مرز) مرد خانواده قسمت «مرد سیمپسونها» از بارت پرسیده شد چه مدت مورد زورگویی نلسون مانتز قرار گرفته، بارت پاسخ میدهد: «۲۴ سال»، همچنین در فصل ۳۱ دیویی لارگو معلم موسیقی لیسا میگوید «ما ۳۰ سال است یه همین قطعه را تمرین میکنیم!»، لیسا سیمپسون دوبار تولد ۸ سالگی داشت (دو قسمت مختلف).[13]
سیمپسونها در شهری خیالی در ایالات متحده به نام اسپرینگفیلد در ایالتی نامعلوم قرار دارند. مجموعه از توجه به مکان اسپرینگفیلد خودداری میکند. جغرافیای اسپرینگفیلد و اطرافش شامل سواحل، بیابانها، زمینهای کشاورزی گسترده، کوههای بلند و هر چیزی که داستان یا طنز نیاز دارد میشود. گرینیگ گفته اسپرینگفیلد وجه تشابه زیادی با پورتلند، اورگن دارد، جایی که او بزرگ شدهاست.[14] نام «اسپرینگفیلد» نامی رایج در آمریکا است که در ۲۲ ایالت وجود دارد.[15] گرینیگ گفته که آن را بر اساس اسپیرینگ فیلد، اورگن نامگذاری نموده و شهر ساختگی اقتباسی از مجموعه تلویزیونی پدر بهترین را میداند، است.
از نظر برخی، به ویژه در شبکههای اجتماعی، مجموعه سیمپسون به پیشبینی بسیاری از وقایع عادت دارد. در طول پخش این مجموعه، بسیاری از چیزهایی که در آینده وقت نمایش قسمتهای آن نشان داده شدهاند واقعاً اتفاق افتادهاست. این که چنین کاری به خاطر تیزهوشی نویسندگان آن است یا از روی شانس و تصادف معلوم نیست ولی همه اتفاقات در حال رخ دادن است.[16] در مقابل، عدهای با بررسی موارد ادعا شده، آنها را نه پیشبینی، بلکه تفسیری از آینده با استفاده از وقایع گذشته و حال در حدود ۶۷۵ قسمت میدانند که برای طرفداران نظریه تئوری توطئه و افرادی که علمِ به واقعیتهای آن زمان ندارند جذاب است. به علاوه این مجموعه پیشبینیهای بسیار دیگری دارد که محقق نشدهاند. از نظر آنها، برخی از ادعاها نیز جعلی است و مربوط به این مجموعه نیست.[17][16][18][19]
یکی از قسمتهای پخش شده در سال ۱۹۹۲ با تصویری از ۴۰ سال بعد آن در سال ۲۰۳۲ به پایان میرسد. در این صحنه، یک خودروی پرنده از کنار هومر و بارت هنگام ورود به سینما رد میشود. در سال ۲۰۱۷ نمونه اولیه خودروهای پرنده به نمایش درآمدهاند.[16]
در قسمتی که در سال ۱۹۹۵ پخش شد برای نخستینبار، همه داستان این اپیزود به در سال ۲۰۱۴ اتفاق میافتاد. در این قسمت، اشارههای فراوانی به تلفنهای تصویری، ساعتهای هوشمند، رواج آنتنهای ماهوارهای و ادامه فعالیت گروه موسیقی رولینگ استونز شد که همگی آنها درست بودند.[16] در مقابل برخی میگویند که از سال ۱۹۵۰ در فیلمها، کتابها و برنامههای تلویزیونی از تکنولوژی آینده و ساعتهای هوشمند صحبت کردهاند. به علاوه در سال ۱۹۹۴ Timex Datalink نخستین ساعت هوشمند را رونمایی کرده که قابلیت انتقال داده به رایانه را داشتهاست.[20]
در اپیزود، «بارت در آینده» که سال ۲۰۰۰ نمایش داده شد، به ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشاره شدهاست.[21] لیزا سیمپسون که در این اپیزود به ریاستجمهوری آمریکا رسیده در جملهای که اکنون پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شهرت فراوانی یافتهاست، به بیپولی و ورشکستگی آمریکا پس از ریاستجمهوری ترامپ اشاره کرد.[16] برخی این مسئله را پیشبینی این کارتون از واقعیت دانستند. از آنجایی که ترامپ از سال ۱۹۹۹ میلادی ایده نامزدی ریاست جمهوری آمریکا را در سر میپرورانده و در انتخابات درون حزبی نیز شرکت کرده بود، پیشبینی واژه مناسبی بنظر نمیرسد.[22][23]
به علاوه برخی به تصویری پخش شده با جزئیات در سال ۲۰۰۰ از حرکت ترامپ بر روی پله برقی که سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد اشاره میکنند. اما در واقع این صحنه نه در سال ۲۰۰۰، بلکه در سال ۲۰۱۵ پس از اعلام نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شدهاست.[22]
در یک نمونهٔ دیگر، تصویری به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی پخش شد و ترامپ را در تابوت نشان میداد. اما با بررسی قسمتهای منتشر شدهٔ این مجموعه، مشخص شدهاست که این تصویر هیچگاه در این مجموعه پخش نشدهاست و برای نخستینبار در سال ۲۰۱۷ توسط یک سایت جعل شده و سپس مورد توجه بسیار طرفداران تئوری توطئه قرار گرفتهاست.[24][25]
پس از شیوع ویروس کرونا، در فضای مجازی بخشی از این کارتون پخش و گفته شد که این پویانمایی کروناویروس را پیشبینی کردهاست. در قسمت بیست و یکِ فصل چهار این پویانمایی در یک کارخانه که از متن روی جعبههای آنجا مشخص است مربوط به آسیای شرقی است و یک کشور نزدیک ژاپن یکی از کارکنان آنجا عطسه میکند و از دهان آن فرد ویروسی بیرون آمده و در جعبه جای میگیرد، وقتی آن جعبهها به سطح مردم شهر میرسد همه دچار آن ویروس میشوند و ویروس در سراسر شهر پخش میشود و به نامِ «آنفلوانزای اوزاکا» ژاپن شناخته میشود. از این رو برخی این قسمت را به شیوع ویروس کرونا ربط دادهاند اما جدا از اینکه منشأ ویروس به ژاپن ربط داده شده، دنیا چندین مورد آنفلوانزای واگیردار مهم مانند آنفلوانزای اسپانیایی، آنفلوانزای آسیایی ۱۹۵۷–۱۹۵۸، آنفلوانزای هنگ کنگ ۱۹۶۸–۱۹۶۹ و… داشتهاست و از این رو آنچه که این مجموعه به نامِ «آنفلوانزای اوزاکا» نشان داده، یک نوع تفسیر میباشد از آنفلوانزاهایی که قبلاً نیز روی دادهاست. سایت اسنوپس این فرض که پویانمایی سیمپسونها، شیوع ویروس کرونا را پیشبینی کرده باشد، رد کردهاست.[26]
فیلم سیمپسونها نیز به صورت جهانی در ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ اکران شد که فروشی بیش از ۵۲۷ میلیون دلار داشت.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.