داستان عامهپسند
فیلمی از کوئنتین تارانتینو / From Wikipedia, the free encyclopedia
داستان عامهپسند یا پالپ فیکشن (به انگلیسی: Pulp Fiction) فیلم جنایی آمریکایی محصول ۱۹۹۴ به نویسندگی و کارگردانی کوئنتین تارانتینو است. فیلمنامهٔ آن از داستانی بود که تارانتینو بههمراه راجر اوری خلق کرد.[3] این فیلم چهار حکایت درهمتنیده از جنایت و خشونت در لس آنجلس، کالیفرنیا را روایت میکند. گروه بازیگران فیلم را جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، بروس ویلیس، تیم راث، وینگ ریمز و اوما تورمن تشکیل میدهند. عنوان فیلم به مجلههای زرد و رمانهای جنایی هاردبویلدِ اشاره دارد که در میانهٔ قرن بیستم انتشار مییافتند و بهخاطر خشونت دارای جزئیات بصری و گفتوگوهای بُرندهشان شهرت داشتند.
داستان عامهپسند | |
---|---|
انگلیسی | Pulp Fiction |
کارگردان | کوئنتین تارانتینو |
تهیهکننده | لارنس بندر |
نویسنده | کوئنتین تارانتینو |
داستان |
|
بازیگران | |
فیلمبردار | آندژی سکووا |
تدوینگر | سالی منکه |
شرکتهای تولید |
|
توزیعکننده | میرامکس |
تاریخهای انتشار |
|
مدت زمان | ۱۵۴ دقیقه[1] |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
هزینهٔ فیلم | ۸–۸٫۵ میلیون دلار[2][persian-alpha 1] |
فروش گیشه | ۲۱۳٫۹ میلیون دلار[2] |
تارانتینو پالپ فیکشن را در ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ نوشت و صحنههایی که اوری در ابتدا برای داستان عاشقانه واقعی (۱۹۹۳) نوشته بود را در آن گنجاند.[4][5][6] پالپ فیکشن روایتگر ماجراهایی با خطوط داستانی متقاطع از گانگسترهای لسآنجلسی، بازیکن بوکس، سارقان مسلح خردهپا و یک کیف اسرارآمیز است. بیشتر زمان فیلم از تکگویی و گفتوگوهایی با درونمایهٔ نگاه به زندگی و با چاشنی بذلهگویی تشکیل شدهاست که بین شخصیتهای فیلم ردوبدل میگردد. فیلم با متنی حاوی دو معنی از عبارت «مبتذل» (pulp) در لغتنامه آغاز میشود و همانند بسیاری دیگر از آثار تارانتینو، داستانی با روایت غیرخطی دارد.[7][8] طبق گزارشها، ترایستار پیکچرز فیلمنامه را به دلیل اینکه «بیش از حد دیوانهوار» بود، رد کرد.[9] با این حال، هاروی واینستین، رئیس مشترک میرامکس، مجذوب آن بود و پالپ فیکشن نخستین فیلمی شد که میرامکس بهطور کامل از آن پشتیبانی مالی کرد.[10][persian-alpha 1]
مراسم افتتاحیهٔ پالپ فیکشن در ۲۱ مهٔ ۱۹۹۴ در جشنواره فیلم کن برگزار شد و نخل طلای جشنواره را از آنِ تارانتینو کرد.[11] این فیلم در ۱۴ اکتبر همان سال در ایالات متحده اکران شد و با موفقیت تجاری و هنری مواجه شد. پالپ فیکشن نامزد دریافت هفت جایزهٔ اسکار، شامل بهترین فیلم شد که تارانتینو و اوری، فیلمنامهنویسان فیلم، توانستند جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را از آنِ خود کنند. نامزدی بهترین کارگردانی برای تارانتینو و نامزدی جایزه اسکار بازیگری برای تراولتا، جکسون و تورمن از دیگر دستاوردهای این فیلم در مراسم جایزهٔ اسکار بودند.[12][13]
پالپ فیکشن به مرور زمان بهعنوان شاهکار تارانتینو شناخته شد و فیلمنامهٔ آن مورد تحسین گسترده قرار گرفت.[14] در ردهبندیهای مختلف، این فیلم معمولاً در بین بهترینهای تاریخ قرار داشته و اکثر منتقدان آن را ستایش کردهاند. انترتینمنت ویکلی آن را بهترین فیلم از زمان آغاز سال ۱۹۸۳ نامید[15] و نوشت که یافتن صحنهای در این فیلم که به نمادی تبدیل نشده باشد بسیار سخت است. منتقد راجر ایبرت، فیلم را بهعنوان تأثیرگذارترین فیلم دههٔ ۱۹۹۰ معرفی کردهاست.[16] در سال ۲۰۱۳، پالپ فیکشن از سوی کتابخانه کنگره بهمنظور قرار گرفتن در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده انتخاب شد.[17][18][19]
داستان عامه پسند عامه پسند است سخنی از اوس جواد
ساختار روایت
مطابق با سبک کوئنتین تارانتینو در روایات داستان بهصورت غیرخطی، داستان این فیلم نیز به شکل غیرخطی روایت میشود. ساختار پالپ فیکشن براساس سه داستان متمایز بنا شدهاست که در خط سیر روایت اشتراکاتی نیز با یکدیگر دارند. آدمکش حرفهای، وینسنت وگا (با بازی جان تراولتا) شخصیت اصلی داستان نخست، بوکسور حرفهای، بوچ کولیج (با بازی بروس ویلیس) شخصیت اصلی داستان دوم و همکار آدمکش وینسنت، جولز وینفلد (با بازی ساموئل ال. جکسون) شخصیت اصلی داستان سوم است.[20] با آنکه هر داستان به مجموعهای از رویدادهای متمایز با دو داستان دیگر میپردازد ولی با آنها دارای ارتباط و نقاط اشتراک نیز هست. فیلم با سرقت مسلحانهٔ «پامپکین» و «هانیبانی» (القاب عاشقانهای که زوج سارق در صحنهٔ آغازین یکدیگر را با آن خطاب میکنند) از رستوران آغاز میشود. سپس داستان وینسنت، جولز، بوچ و چند شخصیت دیگر از جمله مارسلوس والاس سردستهٔ گانگسترها، همسرش میا و مشکلگشای امور غیرقانونی وینستون ولف را پیش میکشد. در نهایت نیز به نقطهٔ آغازین فیلم بازمیگردد، در رستوران: وینسنت و جولز که برای استراحت کوتاهی به آنجا آمدهاند، خود را درگیر سرقت مسلحانهای مییابند. بهطورکلی، ۷ قسمت روایت در فیلم موجود است. عنوان سه روایت اصلی بهصورت متنی بر صفحهٔ سیاه در بین فیلم و به مدت چند ثانیه نمایش داده میشود:
- سرآغاز - رستوران
- پیشدرآمد «وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس»
- «وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس»*
- پیشدرآمد «ساعت طلایی» (الف-گذشته، ب-حال)
- «ساعت طلایی»*
- «وضعیت بانی»*
- سرانجام - رستوران
- * عنوان داستان اصلی که بهصورت نوشتهای بر صفحهٔ سیاه در میان فیلم نمایش داده میشود.
اگر بنا بر حفظ توالی زمانی در روایتها باشد، ترتیب آنها به اینصورت خواهد بود: ۴-الف، ۲، ۶، ۱، ۷، ۳، ۴-ب، ۵. روایتهای ۱ و ۷ بر یکدیگر همپوشانی دارند و از دو دیدگاه متفاوت نمایش داده میشوند. برای روایتهای ۲ و ۶ نیز وضعیت مشابهی برقرار است. از این شیوه روایت با عنوان «روایت دوار» نام برده شدهاست.[21]