From Wikipedia, the free encyclopedia
خزانه یا خزانهداری دارای دو معنا است.
این واژه در دوران باستان به ساختمانهایی گفته میشده که محل نگهداری ثروت پادشاهان یا نذورات مردم برای خدایان بودهاست.
ادارهٔ خزانهداری کل: ادارهای که کارهای خزانهداری یک کشور را انجام دهد. کتب مالیهٔ عمومی، خزانه را با عنوان صندوق و سازمان هماهنگکنندهٔ دخل و خرج کشور، تعریف کردهاند.
ایرانیان از زمان هخامنشیان برای دریافت مالیات و امور مالی کشور دفاتر و سازمانهای منظم و مرتبی دایر کردند. در زمان ساسانیان اینگونه دفاتر و سازمانها کاملتر شد و به سه گونه مالیات دریافت میشد:
اما پس از تسلط اعراب بر کشور ایران، به جای خزانهداری کشور، واژهٔ «بیتالمال» در اسناد تاریخی جای گرفت و مالیات به صورت زکات، صدقات و جزیه دریافت میگردید. اما با استقرار دولتهای ایرانی مجدداً وضعیت دفترهای مالی کشور دارای نظم و ترتیب دیگری شد و سلسله پادشاهان ایران، پس از حملهٔ اعراب، هر کدام به روش خاصی به امورات مربوط به درآمد و هزینهٔ کشور پرداختند.
بر اساس شواهد تاریخی در همهٔ دوران سلاطین، پادشاهان و خلفا توجه خاصی به خزانه داشتهاند و همواره مراقب بودهاند که حساب و کتاب داشته باشند. گر چه این مراقبت و حسابخواهی نه برای حفظ وجوه عمومی یا به عبارت دیگر از راه دلسوزی به بیتالمال، بلکه به این دلیل بوده که آنها خزانه را ملک مطلق و مایملک شخصی خود میپنداشتند و امور شخصی آنها به هر حال باید از این طریق اداره میشد.
به عنوان نمونه نادرشاه افشار در کلات نادری خزانهٔ خود را نگهداری میکرد. نادرشاه سه گنج داشت. یکی گنج متحرک که در سفرها نیز به همراه داشت و شامل سکهها، شمشیرها و تفنگهای مرصع، ظروف زرین، چادر (خیمه)های زربفت و سایر اقلام باارزش میشد. گنج دوم و سوم در قلعهای طبیعی به نام کلات نادری نگهداری میشد و خزانهٔ ثابت نادر بود. مالیات یا خراج ولایات بهوسیلهٔ محصلین مالیات وصول و به گنج کوچک نادر در کلات منتقل میشد. هر از گاهی موجودی گنج کوچک به خزانهٔ اصلی با نظارت مستقیم نادرشاه منتقل میشد. نقل شدهاست که از موجودی گنج (خزانه) اصلی هیچکس جز نادر اطلاعی در اختیار نداشت و حتی کلید آن نیز در اختیار خود نادرشاه بودهاست. در خزانهٔ نادرشاه حساب موجودیها در «دستک» (دفتر و دستک امروزی از همان ریشه است) نگهداری میشد.
تعبیر خزانه به شکل امروزی در ایران بعد از سالهای انقلاب مشروطه مطرح شد. از آنجا که در قانون اساسی انقلاب مشروطه نامی از خزانه برده نشده بود، پس از انقلاب مشروطه نیز در قانون اساسی و متمم آن اشارهٔ صریحی به خزانه نشدهاست، بهجز اینکه در متمم اصل ۱۰۰ تصریح شدهاست که هیچ مرسوم و انعامی به خزانهٔ دولت حواله نمیشود، مگر به موجب قانون.
پس از تشکیل مجلس و وضع قوانین برای امور مختلف کشور، قانونی هم به نام تشکیلات وزارت مالیهٔ کل مملکت در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی تصویب و ناصرالملک به عنوان نخستین وزیر مالیه از مجلس شورای ملی رأی اعتماد گرفت و در مادهٔ ۱۳ قانون تشکیل وزارت مالیهٔ کل مملکت، اصول و وظایف خزانهداری کل تعیین شد.
لازم است ذکر شود که تشخیص مالیات بر عهدهٔ سازمان تشخیص و وصول مالیاتها به عهدهٔ خزانه بودهاست.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.