حی بن یقظان
From Wikipedia, the free encyclopedia
رساله حیِّ بن یقظان رسالهای کمحجم است که به زبان ادبیات عرب توسط ابن طفیل در قرن ۱۲ میلادی نگاشتهاست.
ابن طفیل در این رساله نظریه لوح سفید را به عنوان یک آزمایش فکری در قالب یک داستان با عنوان حی بن یقظان مطرح کردهاست که در آن او شکلگیری ذهن یک کودک وحشی (کودکی که به دور از اجتماع و در حیات وحش بزرگ شدهاست) از یک لوح سفید تا یک ذهن بالغ را در محیطی به دور از اجتماع و در یک جزیرهٔ دور افتاده و تنها از طریق تجربه، توضیح میدهد.[1] جان لاک، از فیلسوفان بزرگ غرب، در فرمولبندی نظریهٔ «لوح سفید» از این رساله الهام گرفتهاست. عنوان این رساله از عنوان داستان دیگری با همین نام که توسط ابن سینا در اوایل قرن ۱۱ میلادی نگاشته شده، گرفته شدهاست.[2] هر چند که داستان نسخهٔ ابن طفیل با نسخهٔ ابن سینا متفاوت است.
محمد عبدالرحمن مرحبا میگوید:
«نویسنده این کتاب توانستهاست زبده معارف عصر خود و خلاصه تجارب معرفتی گذشتگان را جمع کند.»
«ابن طفیل اندیشهای جامع داشت و فیلسوف عقلی، عالم طبیعی و هنرمندی خوش ذوق بود که توانست مطالبی را که بیان آنها به چندین مجلد کتاب نیاز داشت، در صفحاتی اندک بیاورد.»[3]
ارزش و اهمیت رساله حی بن یقظان از این جهت است که یکی از برجستهترین آثار قرون وسطی بهشمار آمدهاست. نخستین محقق غربی که به اهمیت این کتاب پی برد ادوارد پوکوک اسلامشناس انگلیسی بود که متن عربی داستان را همراه با ترجمه لاتین آن با عنوان گویا ولی طولانیِ «فیلسوف موحد، رساله ای در اینکه عقل بشری چگونه میتواند از تفکر در مراتب نازل معرفت به مراتب عالی آن دست یابد» منتشر کرد.[4] این کتاب بعدها به زبانهای مختلف از جمله، انگلیسی، هلندی، اسپانیایی، فرانسوی، آلمانی و روسی ترجمه شد.[5]
ابن طفیل که سخت شیفته حکمت مشرقی ابن سینا است با نگارش این کتاب میکوشد برخلاف روش متداول نگارش فلسفی، ایدههای اساسی حکمت مشرقی ابن سینا را درقالب داستانی که اصل و اساس آن را نیز از ابن سینا گرفتهاست، شرح دهد. بسط داستان متناسب است با دورههای مختلف کسب معرفت بشری، یعنی جستجوی سرچشمه حیات آدمی و سپس یافتن خالق انسان، و در نهایت، یافتن راهی برای اتحاد و وصول به ساحت ربوبی.[6]