جاحظ
From Wikipedia, the free encyclopedia
ابوعثمان عمرو بن بحر (۱۶۰–۲۵۵ق) مشهور به جاحِظ؛ ادیب معتزلی، جانورشناس، روانشناس، خوش سخن، خوشنویس، عضو دارلحکمه از اهالی بصره است.[1]
جاحظ | |
---|---|
زادهٔ | ۷۷۶ بصره، خلافت عباسیان |
درگذشت | ۸۶۸–۹ بصره، خلافت عباسیان |
دوره | قرون وسطی |
حیطه | فلسفه اسلامی |
علایق اصلی | ادبیات عربی |
تأثیرگذار بر | |
آوازهی وی بیشتر بهدلیل مهارت او در فنون ادبی است؛ بهگونهای که او را «پادشاه نثر ادبی» نامیدهاند.[2]
کتاب البخلاء (خسیس) حاوی حکایتهای فکاهی جالبی است که گاه در مجلات عربی منتشر و باعث شده جاحظ در میان عرب امروزی (همانند عبید زاکانی برای ایرانیان) شناختهشده باشد.
وی نوشتههایی دربارهی گیاهان، جانوران، گیتاشناسی، پزشکی، کیمیا و روانشناسی داشته، دیدگاهها و اندیشههایش بیشتر مبتنی بر روش تجربی بوده است.[3]
گفتهاند که او حدود ۳۵۰ کتاب نوشته که بیشتر آنها در گذر زمان از میان رفته و تنها رسالاتی از وی بهجا مانده که میتوان سه کتاب «البخلاء» دربارهی اخلاق، «الحیوان» دربارهی جانوران و «البیان و التبیین» پیرامون فن بلاغت را از آن جمله برشمرد.[4]
جاحظ میگوید: «ایرانیان سخندانترین مردم (اخطب الناس) هستند و از میان ایرانیان، پارسیان (فارسها) خطیبترین مردم ایرانند و شیرینزبانتر و خوشاداتر و بامحبتتر و در دوستیپایدارتر مردمِ مروند و در زبان پارسی دری ازهمه فصیحتر ایشانند. چنانچه مردم قصبهی اهواز در زبان پهلوی فصیحترین ایرانیانند.»[5]
جاحظ با وجودی که ضد شعوبیه بوده از بلاغت ایرانی و الفاظ زیبا و پرمایگی معنا در زبان فارسی سخن گفته و توصیه کرده است که اگر کسی میخواهد در فن سخنوری به درجهی عالی برسد باید کتاب «کاروند» پارسیان را بخواند.»[3]